بزرگنمايي:
چه خبر - مراقب برچسبهايتان باشيد!
فيلم سينمايي «ديوانه از قفس پريد» سال 1975 که به «پرواز بر فراز آشيانه فاخته» هم ترجمه شده، يکي از برترين فيلمهاي تاريخ سينما و ساخته ميلش فورمن است. آنچه ما در اين فيلم ميبينيم، تفاوتهاي زندگي 2 گروه از مردم در جامعه است؛ افرادي که رواني خوانده ميشوند و افراد ديگري که گروه اول را رواني ميخوانند! اين فيلم مرز جنون را جستجو ميکند.
به راستي به چه کسي ديوانه ميگويند؟
افرادي که امروزه برچسب بيمار رواني را بر دوش ميکشند، فقط عضوي از گروه ديگر هستند که براي خود دنيايي ديگر دارند و حتي بسياري از آنها بهدليل وحشت از زندگي در جامعهاي که از آن ميترسند، خود را داوطلبانه به بيمارستان ميسپارند. همانطور که در اين فيلم ميبينيم تقريبا همه آنها خودشان داوطلبانه به آنجا رفتهاند. مک مورفي (با بازي فوقالعاده جک نيکلسون) شخصي است که به تعدادي از اين افراد جرات زندگي در جامعه را برميگرداند.
«تو از پس هيچ کاري برنميآيي.»«تو خجالتي هستي.»«واقعا که ترسويي.»«تا حالا شده بدون خرابکاري کاري رو انجام بدي و به انتها برسوني؟»«هيچ کاري را نميتوان به تو سپرد.»«تو واقعا بيخيالي.»
اينها جملاتي هستند که ممکن است بارها و بارها خطاب به فرزند يا همسرتان به کار برده باشيد. مثلا وقتي که در انجام کاري سهلانگاري ميکنند، کاري را اشتباه انجام ميدهند، وسايلشان را گم ميکنند يا بهدليلي هنگام برخوردهاي اجتماعي آنطور که انتظار داريد، رفتار نميکنند. شما اين جملات را ميگوييد زيرا از آن اتفاق ناراحت و عصباني هستيد و ميخواهيد اين احساس را به کودک يا همسرتان بفهمانيد.
اما آيا ميدانيد با تکرار دوباره و دوباره اين جملات، ناخواسته، احتمال رخ دادن آنچه که از آن ناراحت هستيد را افزايش ميدهيد؟حواستان هست که وقتي به کودکتان برچسب ناتوان، خجالتي، دست و پا چلفتي و ترسو ميزنيد، واقعا او را به سوي ناتواني، خجالتي، دست و پا چلفتي و ترسو بودن سوق ميدهيد؟
قدرت برچسبها
دليل روانشناسي اين موضوع در «قدرت برچسبها» نهفته که در نظريهاي تحت عنوان «نظريه برچسبزني» توضيح داده ميشود. اين نظريه را جامعهشناسان دهه 60 ميلادي مطرح کردند و گسترش يافت.
مطابق اين نظريه، توصيفها يا طبقهبنديها، مثل به کار بردن واژگاني که به ترسويي، ناتواني، يا تشخيص يک اختلال رواني مربوطاند، ميتوانند ديدگاه شخص را راجع به خود و هويت اجتماعياش دگرگون کنند. نظريه برچسبزني توضيح ميدهد که چگونه شخصيت و رفتار يک فرد ميتواند با آنچه که درباره او ميگويند، تحتتاثير قرار بگيرد زيرا برچسبي که به فرد زده ميشود، موجب ايجاد تلقين و باور در او ميشود تا جايي که بهطور ناخودآگاه در جهت برآورده کردن اين خصلت تلاش ميکند.
وقتي فردي تحتتاثير برچسبهايي که به او زده ميشود، قرار ميگيرد، ديگر مهم نيست که در واقعيت امر، چگونه شخصيتي دارد يا حوادث آينده و سير تحول شخص قرار است چه هويتي از او بسازد، بلکه مهم برچسبي است که در گذر زمان به او نسبت داده شده و فرد با آن خود را ميشناسد و شناخته ميشود. بهطور کلي، همه ما در زندگي روزمره در مواقعي دچار اين اشتباه ميشويم و سهوا يا عمدا انسانهايي را به زير ميکشيم يا به عرش ميرسانيم. ديويد روزنهان براي اينکه نشان بدهد برچسبها تا چه حد ميتوانند روي قضاوتي که ديگران درباره ما دارند، جدا از اينکه ما واقعا چگونه هستيم، اثر بگذارند، آزمايش جالبي را طراحي کرد.
آزمايش روزنهان
اين آزمايش را ديويد روزنهان در سال 1972 در چند بيمارستان رواني ايالات متحده انجام داد و نتايج آن پس از مدتي در سال 1973 در يک مجله علمي-پژوهشي با عنوان «در باب جنون در دارالمجانين» منتشر شد. در اين آزمايش 8 تن از همکاران روزنهان:
4 روانشناسيک پزشک متخصص اطفال يک خانهدار يک روانپزشک يک نقاش
که همه از لحاظ رواني، طبيعي بودند و مشکل جسماني و رواني خاصي نداشتند، با تظاهر به اينکه از لحاظ رواني مشکل دارند، هر کدام به يک بيمارستان رواني در ايالات متحده مراجعه کردند و خواستار پذيرش شدند.
آنها در جلسه ارزيابي اوليه که تيم روانپزشکان و روانشناسان بيمارستان انجام دادند، مدعي شدند صداهاي مبهم و عجيب و غريبي ميشنوند. جالب اينکه به غير از تظاهر به شنيدن اين صداهاي مبهم، ساير اطلاعاتي که از خودشان در اختيار مصاحبهگر قرار دادند همه درست و صادقانه بود. پس از انجام بررسيهاي اوليه تيم تخصصي بيمارستان، تمامي اين 8 نفر پذيرش شدند!
بعدها که روزنهان پرونده باليني اين افراد را مطالعه کرد، دريافت در پرونده باليني 7 نفر از اين 8 نفر، اختلال اسکيزوفرني و در پرونده يکي از آنها اختلال دوقطبي تشخيص داده شده بود!
اين افراد در تمام طول مدتي که در بيمارستان بودند به جز ادعاي شنيدن اين صداهاي عجيب و غريب، رفتاري کاملا طبيعي داشتند. نکته بسيار جالبي که روزنهان دريافت، اين بود که پس از تشخيصگذاري، اکثر رفتارهاي طبيعي اين 8 نفر نيز در مدت زماني که در بيمارستان بودند از سوي تيم تخصصي و کارکنان بيمارستان بهعنوان رفتارهايي غيرطبيعي تشخيص داده شده بود. مثلا، اگر در طول روز يادداشتبرداري ميکردند، کارکنان و تيم تخصصي بيمارستان، آن را نوعي رفتار مشکلدار و مرتبط با اختلال رواني اين افراد قلمداد ميکردند.
نکته جالبتر اين بود که ساير بيماران واقعي بيمارستان، برخلاف تيم تخصصي بيمارستان، فکر ميکردند اين شبهبيمار (همکار روزنهان) محقق و پژوهشگري است که قصد دارد درباره بيماران رواني، تحقيقي انجام دهد، در حالي که کارکنان و تيم تخصصي، حتي بعد از مرخص کردن اين افراد از بيمارستان هم تشخيص نداده بودند که اين افراد واقعا بيمار نبودند و تظاهر به بيماري ميکردند.
فرانک تانن بام سالها پيش از روزنهان (يعني در سال 1938) در کتاب معروف خود به نام «جرم و اجتماع» چنين مطرح کرده بود که وقتي فردي بهعنوان بزهکار دستگير ميشود، اين برچسب (بزهکاري)، علاوه بر اينکه ميتواند تصور شخص را از خودش تغيير دهد، موجب ميشود ديگران نيز از آن پس نسبت به آن برچسب (بزهکار بودن) و نه به خودِ آن فرد واکنش نشان دهند.
برچسبها هميشه هم بد نيستند!
بسياري از ما با برچسبهاي آسيبزننده در کودکي روبرو بودهايم و همانطور که گفته شد، طبق يک فرآيند روانشناسي، انسانها بهطور ناخودآگاه به برچسبها و خصيصههايي که به آنها نسبت داده ميشود، توجه و در جهت برآورده کردن آنها اقدام ميکنند. پس چرا از اين برچسبها در جهت مثبت و سازنده استفاده نکنيم؟
امروزه روانشناسان بر اين باورند که از راهکار برچسب زدن ميتوان براي افزايش انگيزه و اعتماد بهنفس افراد و ترغيب آنها استفاده کرد. وقتي به همسر يا فرزندمان ميگوييم:
«تو مهربانترين فرد فاميل هستي»
«تو حافظه خيليخيلي خوبي داري»
«تو بالاخره هميشه يه راهحلي پيدا ميکني»
در واقع، با اين جملات روي تصوير ذهني او از خودش تاثير ميگذاريم. البته براي اين کار توجه به اين نکته الزامياست که برچسب زدن بايد در مورد خصوصياتي باشد که بهطور واقعي در طرف مقابل وجود دارد. در غير اين صورت موجب ايجاد حس بياعتمادي و بالا بردن ديوار دفاعي در طرف مقابل ميشود.
نکته قابلتوجه ديگر اين است که اين ترفند در مورد گروههاي سني مختلف از سنين پايين کودکي تا سنين بالا تقريبا به يک شکل و اندازه کاربرد دارد، با اين تفاوت که در سنين پايينتر ايجاد حس اعتماد به مراتب سادهتر از سنين بالاست. پس بياييم از اين پس از برچسبهاي مثبت و سازنده به جاي برچسبهاي مخرب استفاده کنيم.
دکتر هانيه زايررضايي
منبع:salamat.ir