بزرگنمايي:

چه خبر - مجله سيب سبز: آيا از اينکه مدام استعدادهاي مرد زندگي‌تان را شکوفا مي‌کنيد به خود مي‌نازيد؟ آيا مدام به خود مي‌گوييد با صرف اندکي وقت و انرژي مي‌توانم همسرم را به مرد روياهايم بدل کنم؟ آيا هميشه احساس مي‌کنيد همسرتان تنها به اين دليل در کارهايش موفق نبوده که تا به حال کسي پيدا نشده او را واقعا دوست داشته باشد و حالا شما از راه رسيده‌ايد و مي‌‌توانيد اين کار را بکنيد؟

شما را نمي‌دانم، اما اين جملات براي من آشنا هستند. تا همين اواخر من مثل يک حرفه‌اي تمام‌عيار اين اشتباهات را انجام مي‌دادم. بعد از گذشت سال‌ها يأس، دلشکستگي و غم در اوايل 30سالگي بودم که دريافتم تا به حال به هيچ يک از اهداف شغلي‌ام نرسيده‌ام. در اين موقع بود که به خودم گفتم: «باربارا اگر نصف انرژي، وقت،‌ خلاقيت و تعهدي که صرف رشد کسي که دوستش داري، کردي، براي اهداف خودت خرج کرده بودي، حتما موفق مي‌شدي.» واقعيت اين است که بسياري از ما به ماموريت نجات رواني مي‌رويم و شوهرهايي را مي‌يابيم که مايل نيستند به خود کمک کنند، اما سعي مي‌کنيم به آنها کمک کنيم.



ما حتي شوهرهايي را انتخاب مي‌کنيم که دوست‌مان ندارند يا با ما خوش‌رفتار نيستند اما همچنان به رابطه با آنها ادامه مي‌دهيم و به خود مي‌گوييم اگر به او عشق بيشتري بورزم، حتما تغيير خواهد کرد. همين تلاش براي نجات مردهاي شکست خورده، مي‌تواند خيلي زود ما را به زن‌هاي خسته و نااميدي تبديل کند که به هيچ يک از اهداف‌شان نرسيده‌اند. اگر شما هم يکي از اين زن‌هاي ناجي هستيد، اين مطلب حتما به دردتان مي‌خورد.

خودتان را قرباني نکنيد

تمام فکر و ذکر زن‌هاي نجات‌دهنده، به فراهم کردن مقدمات رشد مرد‌شان محدود مي‌شود. آنها از نامزد سابق تا والدين و حتي مربيان اين مرد را سرزنش مي‌کنند و حامي نبودن آنها را دليل درجا زن همسرشان و ناکامي‌هايش مي‌دانند. البته گاهي هم اين مردها با همسرشان هم‌صدا مي‌شوند و با مظلوم‌نمايي مي‌گويند که اگر در شرايط مناسب قرار داشتند،‌ حتما موفق‌تر مي‌شدند.

حقيقت اين است که اگر مردي به قدر کافي خود را دوست داشته باشد،‌ حتما تغيير خواهد کرد. زن‌هايي که عاشق پتانسيل‌هاي يک مرد مي‌شوند و خود را فرشته نجات او مي‌دانند،‌ اغلب اعتماد به نفس چنداني ندارند و احساس خوبي نسبت به خود نمي‌کنند. آنها فکر مي‌کنند براي اينکه دوست داشته شوند، بايد سخت تلاش کند. آنها مردهايي را انتخاب مي‌کنند که از لحاظ عاطفي و احساسي چالش‌انگيز باشند و سپس باوجود آنچه به‌راستي هستند، به آنان عشق مي‌ورزند و بعد به خود مي‌گويند: «ببين چقدر صبور و پرشور و حرارت هستم، پس بايد دوست‌داشتني باشم. اين‌طور نيست؟»

امروز را ببينيد

داشتن رابطه سالم با يک مرد که قرار است مرد زندگي‌تان شود به معناي عشق ورزيدن به کسي است که در زمان است نه عشق ورزيدن به کسي که در آينده به آن تبديل مي‌شود، به‌همين دليل اگر مي‌خواهيد تغييرات آينده يک مرد را مبناي انتخاب‌تان قرار دهيد و با کسي که قرار است باشد ازدواج کنيد، بايد بگوييم آينده خوبي در انتظار‌تان نيست.

در جلسه خواستگاري، آنچه بايد ببينيد، همين فردي است که امروز در مقابل شما نشسته. به خود بگوييد اگر اين مرد هيچ تغييري نکند باز هم مي‌توانم دوستش داشته باشم و با او زندگي کنم؟ شايد همسر شما در آينده پيشرفت‌هايي هم بکند، اما پيشرفت‌هايي که «احتمالا» اتفاق مي‌افتد،‌ نبايد مبناي ارزيابي امروز شما شود.

چرا اين اتفاق مي‌افتد؟

شايد اين پيش‌فرض‌هاست که زن‌ها را به سمت حمايت کردن از مردها و قرباني کردن خودشان براي پيشرفت همسر خود هل مي‌دهد:

- ما با احساس مسئوليت نسبت به کمک به ديگران از توجه به زندگي خود باز مي‌مانيم و از روبه‌رو شدن با کاستي‌هاي خودمان سر باز مي‌زنيم.

- با مفيد بودن، صبور بودن و مهربان بودن براي ديگران احساس خوبي نسبت به خود پيدا کرده و در نتيجه در رابطه با خود احساس برتري مي‌کنيم.



- هنگامي که خلاف انتظار ما، مردمان شکست خورده و آن‌طور که تصور مي‌کرديم نقشه‌هاي‌مان درست از آب در نيامده، احساس شکست کرده و خودتنبيهي مي‌کنيم. واقعيت اين است که زنان از روي غريزه دوست دارند همه موارد را سر و سامان بدهند. ما همواره دوست داريم خانه، محل کار يا هر جا و هر مورد نامرتب را مرتب کنيم. اين به‌نوعي نشان‌دهنده اشتياق و نياز دروني ما به خلاقيت است و براي‌مان بسيار طبيعي است. براي يک زن دشوار است که نخواهد وضعيتي را اصلاح کند، پس عجيب نيست که وقتي يک زن کاستي‌هايي را در همسرش مي‌بيند، از بين بردن آنها را وظيفه خود بداند؛ اما مراقب باشيد شما به اين دام نيفتيد.

آيا به نجات ديگران معتاد هستيد؟

در ادامه علائم هشدار دهنده‌اي آورده شده که ممکن است به اين معنا باشد که شما مرتکب اشتباه نجات دادن ديگران مي‌شويد.

- هرچند ماه يک بار به خودتان مي‌گوييد، مردتان به وقت بيشتري احتياج دارد تا خود و زندگي‌اش را سروسامان دهد.

- به خود مي‌گوييد، هرگز کسي به اندازه کافي همسرم را دوست نداشته تا بتواند تغيير کند. من همان کسي هستم که آنقدر به او عشق خواهم ورزيد تا بالاخره تغيير کند.

- احساس مي‌کنيد هيچ کس ديگري مردتان را به‌خوبي شما درک نمي‌کند.

- براي دوستان و اعضاي خانواده‌تان به‌خاطر بدرفتاري و شکست‌هاي همسرتان عذر و بهانه مي‌آوريد.

- احساس مي‌کنيد نمي‌توانيد سرزنش‌اش کنيد، چراکه اين کار احساس حقارت و بي‌ارزشي او را تاييد کرده و در نتيجه هيچ‌وقت تغيير نمي‌کند.

- خودتان را متقاعد مي‌کنيد، گرچه عشقي که از او مي‌خواهيد را دريافت نمي‌کنيد،‌ اما به‌واسطه دريافت موارد ديگر ارزشش را دارد.

چطور به اين کار پايان دهيم؟

به‌عنوان کسي که خود يکي از زن‌هاي نجات‌دهنده بوده، بگذاريد به شما توصيه‌هايي براي التيام‌بخشي از اين الگوي دردناک داشته باشم.

- انرژي‌هاي خلاق‌تان را ابتدا متوجه زندگي و شغل خود کنيد. از زندگي و شغل مردتان و روياها و اهداف‌تان فهرستي تهيه کنيد و برنامه‌هاي واضح و مشخصي براي رسيدن به آنها ترتيب دهيد. به اين برنامه‌ريزي بچسبيد و از خروجي‌هاي جانبي آن آگاه باشيد. اين بدان معناست که چنانچه برنامه‌ريزي کرده‌ايد در يک سمينار شرکت کنيد که به شما در جلب مشتريان بيشتري کمک مي‌کند، حتي اگر همسرتان به شما احتياج دارد تا آپارتمان را برايش مرتب کنيد،‌ سعي کنيد به سمينار خود برويد. قبل از شروع هر رابطه‌اي، اهداف و خواسته‌هاي‌تان را مشخص کنيد تا آنها در درجه اول اهميت قرار گيرند.

اگر تغيير نکند...

کسي که قرار است با او زير يک سقف برويد، همين مردي است که امروز مي‌بينيد. آيا اگر او هيچ‌وقت هيچ تغييري نکند باز هم حاضريد به پيشنهادش پاسخ مثبت بدهيد؟

دست به قلم شويد

از مواردي که در زندگي شخصي‌تان به بهانه نجات مردان از آن روي‌گردان هستيد، فهرستي تهيه کنيد. شايد ندانيد با نجات مردان زندگي‌تان از چه تعداد احساسات، عواطف و چالش‌هاي زندگي خودتان روي‌گردان بوده‌ايد. تهيه اين فهرست کمک خواهد کرد روي اين نواحي زندگي‌تان تمرکز کنيد.



مرد، انتخاب کنيد

اگر هنوز همسر آينده‌تان را انتخاب نکرده‌ايد،‌ مردي را پيدا کنيد که مسئوليت سروسامان دادن به زندگي‌اش را خودش به‌عهده بگيرد، به‌طوري که مجبور نباشيد مدام به‌جاي او کار کنيد. اگر قصد همکاري داريد، حتما مانند يک تيم کار کنيد تا مردتان هم به همان اندازه شما متعهد به کار کردن روي خود و رشد شخصيتش باشد.

هدفش را بشناسيد

پيشنهادم اين است که در ابتداي يک رابطه، از اهداف شخصي مردتان و برنامه‌هايي که براي رسيدن به آن درنظر دارد، آگاه شويد.