بزرگنمايي:
چه خبر - مجله زندگي ايده آل - زينب رئوفي: عده زيادي از زن و شوهرهايي كه تازه زندگي مشتركشان را شروع كردهاند، گمان ميكنند تمام زندگي بايد ماه عسل باشد و هيچ درگيري و اختلافي قرار نيست به وجود بيايد. بعضي از آنها به محض اينكه اولين اختلافنظر و مشكل در زندگيشان رخ ميدهد، همهچيز دلشان را ميزند، احساس ميكنند كه ادامه زندگي هيچ فايدهاي ندارد، از همسر و زندگي مشتركشان نااميد ميشوند، به طلاق و جدايي فكر ميكنند و در آخر نسنجيده و عجولانه دست به اقدامات جبرانناپذيري ميزنند. گاهي هم اين طرز فکر در گذشته فرد ريشه دارد که مشکلات را دوچندان ميکند. درست مثل کيميا که بعد از رويارويي با اولين مشکل به فکر طلاق و جدايي افتاد. اما اين چاره کار است؟ دكتر بهزاد تريوه، روانشناس و مشاور خانواده در اين باره توضيحات و راهكارهاي مفيدي را ارائه ميدهد كه در ادامه ميخوانيد.
طلاق هميشه بهترين راهحل نيست
يكي از مسائلي كه در حل مشكلات و بحرانها در روابط ـ كه زندگي زناشويي را هم تحتالشعاع قرار ميدهدـ اهميت بسيار زيادي دارد، اين است كه طرفين هنگام عصبانيت هيچ اقدامي براي حل مشكل نكنند. اينكه زن و شوهرها به محض مواجهه با اولين مشكل در زندگي مشترك به جدايي و طلاق فكر كنند، نهتنها راهكار مناسبي نيست بلكه مشكلات پيشبيني نشده زيادي را هم به بار خواهد آورد. در چنين شرايطي افراد به جاي فكر كردن زياد به مشكل و پافشاري براي حل آن به هر قيمتي مثل طلاق گرفتن، بهتر است مدتي صبر كنند و به خود، طرف مقابل و رابطهشان فرصت دهند تا آتش خشمشان فروكش کند و سپس به مسائل جدي و مهمي از قبيل ادامه دادن رابطه يا ترك كردن، طلاق و جدايي فكر كنند.
چه افرادي سريعا به طلاق فكر ميكنند؟
بسياري از افراد به علت ويژگيهاي شخصيتي و شيوه تربيتيشان ذهن راهكارمدار ندارند و هنگام مواجهه با مشكلات هيچ تلاشي براي حل مشكلشان نميكنند و سعي در پاك كردن صورت مسأله دارند. ذهن راهكارمدار ذهني است كه به جاي اينكه بدون هيچ بررسي، تلاش و كوششي از كنار مشكلات رد شود واقعبينانه و شجاعانه با مشكل روبهرو شود، جوانب را بررسي و براي حل آن تلاش كند. داشتن يك ذهن راهكارمدار مهارتي است كه افراد از كودكي و در طول زندگي آن را ياد ميگيرند. دستهاي از افراد بهگونهاي تربيت ميشوند که از كودكي ياد نميگيرند با مشكلات بجنگند؛ از اين رو در بزرگسالي هنگام مواجهه با مسائل زندگي به جاي حل مشكل صورت مسأله را پاك ميكنند.
اگر فردي از كودكي مهارت داشتن ذهن راهكارمدار را نياموخته ميتواند با مراجعه به روانشناس و با انجام تمرينات مناسب اين مهارت را آموزش ببيند.
براي حل مشكلات پافشاري كنيد
زن و شوهر نبايد به اين سادگيها از پا بنشينند و بايد براي حل مشكلاتشان پافشاري كنند. در ابتدا بايد اين باور را در خود ايجاد كنيد كه اگر راه صحيحي را پيش بگيريد، ميتوانيد مشكل را از سر راهتان برداريد. سپس اين راهکارها را دنبال کنيد:
1- صادقانه تصميم به حل مشكل بگيريد.
2- همواره شناختتان را نسبت به يكديگر افزايش دهيد.
3- با دقت به صحبتهاي يكديگر گوش دهيد.
4- هنگام گفتوگو هيجاناتتان را كنترل كنيد.
5- احساساتتان را كامل و صادقانه ابراز كنيد.
6- به نظرات يكديگر احترام بگذاريد.
7- با كمك همسرتان علت مشكل را ريشهيابي كنيد.
8- راهكارهاي لازم را براي حل مشكل شناسايي كنيد.
9- اميدتان را از دست ندهيد و تلاش کنيد.
چرا طلاق و جدايي؟
علاوه بر اين، آستانه تحمل بعضي افراد هنگام رويارويي با مشكل و اختلافنظر بسيار پايين است؛ بنابراين هنگامي كه به مشكلي برميخورند، سريعا نااميد ميشوند و گمان ميكنند مشكلات پيشآمده حلنشدني است و بهتر است همهچيز يكباره تمام شود و جدايي را مناسبترين و بهترين راه ميپندارند.
از طرفي اين افراد باور دارند همه مشكلات و ناراحتيها تقصير طرف مقابلشان است و هنگامي كه مشكلي در رابطهشان ايجاد ميشود گمان ميكنند با ترك كردن طرف مقابل و جدايي تمام مشكلاتشان برطرف ميشود؛ از اين رو سريعا به جدايي و طلاق فكر ميكنند. در صورتي كه دو نفري كه با هم ازدواج كردهاند بايد اين باور را داشته باشند كه هر دو نفر به سهم خود در ايجاد مشكل پيشآمده سهيم هستند.
يكي از بدترين تفكرات و باورها در زندگي زناشويي اين است كه يكي از زوجين هنگام رويارويي با مشكل اينگونه بينديشد كه «من از اين زندگي خستهام»، «او اين مشكلات را ايجاد ميكند» و «من در اين رابطه حالم خوب نيست». اگر فرد باور داشته باشد كه مشكل از يك طرف نيست بلكه مشكل در ارتباط شكل گرفته و هر دوي آنها هستند كه اين ارتباط را شكل دادهاند، بنابراين خود را در ايجاد مشكل سهيم ميداند و نسبت به حل آن هم احساس مسووليت ميكند.
پيامدهاي منفي تهديد به جدايي
1. ايجاد ذهنيت منفي
افرادي كه هنگام رويارويي با مشكلات بدون هيچ تلاشي به جدايي فكر ميكنند با اين عملكرد نوعي بيثباتي را در ارتباطشان ايجاد ميكنند. در اين مواقع طرف مقابل گمان ميكند كه هر قدر هم انگيزه داشته باشد و هر قدر هم براي بهتر كردن رابطه تلاش كند و اميد به بهبود اوضاع داشته باشد، گويي بيفايده است چون طرف مقابلش هيچ تلاشي براي اين كار نميكند و جدايي و طلاق را تنها راهحل ميداند. اين حالت يك ذهنيت منفي در او ايجاد ميكند و نسبت به رابطه و طرف مقابل دچار و بياعتمادي ميشود.
2. ايجاد حس بياعتمادي
رابطه زناشويي يكي از مستحكمترين روابط است و طولانيمدتترين قراردادي است كه بين دو نفر بسته ميشود؛ بنابراين اگر دو نفر در اين رابطه احساس ضمانت و مسووليت ملموس و شفافي را به يکديگر ندهند، طبيعي است كه رابطهشان با مشكل مواجه شود. وقتي در يك ارتباط يكي از طرفين سر هر مشكلي حرف از جدايي و طلاق به ميان ميآورد، نوعي حس بياعتمادي را در طرف مقابلش ايجاد ميكند. طبيعي است كه طرف مقابل چنين فردي از اين رفتار اين برداشت را كند كه شايد آنقدر كه بايد براي او جذاب نيست و به همين دليل تمايلي به ادامه ارتباط با او ندارد. همينطور ممكن است فكر كند شايد او قصد دارد ارتباط جديدي را با شخص ديگري شروع كند و به همين دليل به جاي حل مشكل فکر جدايي دارد.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب
هميشه ميگويند پيشگيري بهتر از درمان است. بسياري از دخترها و پسرهايي كه با هم ازدواج ميكنند، هنگام رويارويي با اولين مشكلات زناشويي و تلاش براي حل آن تازه به اين نتيجه ميرسند كه براي ازدواج با يكديگر مناسب نبودهاند؛ بنابراين مشاوره پيش از ازدواج را جدي بگيريد و قبل از ازدواج براي اينكه مطمئن شويد فردي را كه انتخاب كردهايد براي ازدواج با شما مناسب است با روانشناسان و مشاوران پيش از ازدواج مشورت کنيد و طي جلسات مشاوره پيش از ازدواج مهارتهاي لازم را براي شروع يك زندگي مشترك موفق فرابگيريد.