عشق به وقت بي پولي و نداري...
روابط عاطفي
بزرگنمايي:
چه خبر - مجله زندگي ايده آل: تصور كنيد همسر شما همين امروز به خانه ميآيد و ميگويد كه شغلش را از دست داده است؛ چه واكنشي نشان ميدهيد؟ اول از همه بايد بدانيد كه بيكاري ممكن است براي هر شخصي در هر مرحله از زندگياش پيش بيايد و حتي ممكن است روي زندگي مشترك شما هم سايه بيفكند. بيكاري موضوعي است كه ميتواند در زندگي مشترك تاثير مخربي داشته باشد يا اينكه بدون هيچ اثر جانبي از كنارتان عبور كند.
با اين وجود گاهي اوقات بيكاري ميتواند اثرات روانشناسي ناخوشايندي بر جاي بگذارد و به بروز بيماريهاي رواني ازجمله افسردگي منجر شود؛ پس اگر ميبينيد كه همسرتان در آستانه اخراج شدن از محل كارش قرار دارد يا به تازگي شغلش را از دست داده، خواندن اين مطلب به شما كمك ميكند تا بدانيد با چنين فردي چطور بايد برخورد كنيد و طي دوران بيكاري او چه واكنشي نشان دهيد تا اين مرحله را با كمترين تنش و ناراحتي طي كند و اين موضوع سبب تنش در روابط شما و همسرتان نشود.
حرف بزنيد
خيلي از افرادي كه بيكار شدهاند از موقعيت جديدشان احساس شرم دارند. آنها اغلب بر اين باورند كه ديگران فكر ميكنند آنها اهميت كمتري دارند و به چشم يك فرد بيخاصيت و اضافي به آنها مينگرند. شايد هم تصور كنند اطرافيان دلشان نميخواهد درباره اين موضوع حرفي بشنوند؛ بنابراين بهعنوان همسر فردي كه شغلش را از دست داده، اجازه دهيد در اين باره حرف بزند و با او صحبت كنيد. ميتوانيد به سادگي بگوييد: «ميدانم كه براي تو روزهاي سختي است اما دلم ميخواهد بداني كه در حال حاضر بهخاطر تو اينجا هستم و هركاري لازم باشد برايت انجام ميدهم. اگر فكر ميكني لازم است دربارهاش صحبت كني، لطفا در اين باره راحت با من حرف بزن. شايد اين زمان وقتي باشد كه واقعا ميتوانم از تو پشتيباني كنم ». با اين جملات ميتوانيد آرامش همسرتان را به او باز گردانيد و در اين بحران به او كمك كنيد.
در ارتباط باشيد
همسري كه شغلش را از دست داده بيشتر اوقات احساس ميكند سربار و بيمصرف است يا شايد بگويد: « مردم نميخواهند با من باشند ». چنين افرادي خودشان را از ديگران دور ميكنند؛ پس شما سعي كنيد خودتان را به همسرتان نزديكتر كنيد. اگر سر كار ميرويد هر وقت فرصت كرديد تلفن را برداريد و با او تماس بگيريد. بعد پيشنهاد بدهيد كه بعدازظهر باهم بيرون برويد يا ناهار را باهم بخوريد. حتي ميتوانيد كمي پيادهروي هم داشته باشيد. بنابراين سعي كنيد با همسرتان بيش از گذشته در تماس باشيد و او را به حال خودش رها نكنيد. حتي ميتوانيد از اقوام يا دوستان نزديك بخواهيد كه تماسشان را با همسر شما بيشتر كنند تا از لاك تنهايي بيرون بيايد و اشتياقش را به زندگي از دست ندهد.
سرزنش نكنيد
يكي از بدترين كارهايي كه ممكن است انجام دهيد اين است كه همسرتان را به خاطر بيكاري سرزنش كنيد. نبايد بگوييد: «تو خودت باعث شدي اخراج بشي» يا «نتوانستي شغلت را حفظ كني». بيان چنين جملاتي اوضاع را بدتر ميكند. اين زمان دوران سختي است كه همسرتان به پشتيباني شما نياز دارد، پس نبايد انرژي منفي اضافي توليد كنيد. حتي اگر انتقاد شما درست و بجا باشد بهتر است از گفتن آن خودداري كنيد.
غر نزنيد
با وجود اينكه دلتان ميخواهد همسرتان براي پيدا كردن شغلي تازه فعالتر باشد، غر نزنيد و او را سرزنش نكنيد چون اين كار اوضاع را بدتر ميكند. پس به جاي اينكه با انتقاد و ملامت با او حرف بزنيد يا واژههاي كنايهدار و مضحك بهكار ببريد، با آرامش از او بخواهيد كه اگر بيشتر اوقات در خانه ميماند، فعاليتش را بيشتر كند و ارتباطاتش را گسترش دهد.
پيشرفتها را تشويق كنيد
وقتي ميخواهيد همسرتان را تشويق كنيد بايد مراقب باشيد چون ممكن است جملات شما برايش ترحمآميز و آزاردهنده تلقي شوند. اگر دنبال كار جديد ميگردد يا با يك كارفرماي تازه قرار ملاقات دارد، مهارتهايش را ستايش كنيد و روي نقاط ضعفش دست نگذاريد؛ اجازه دهيد خودش به آنها پي ببرد. البته يادتان باشد كه در تشويق زيادهروي نكنيد. درصورتيكه تحصيلات دانشگاهي او براي يافتن شغل مناسب كافي نيست، به او پيشنهاد دهيد تحصيلاتش را ادامه دهد يا در دورههاي آموزشي كوتاه مدت شركت كند تا با بالا بردن سطح دانش و مهارت، امكانات بهتري براي يافتن شغل مناسب داشته باشد.
از مشاور كمك بگيريد
هر وقت احساس كرديد همسرتان به دليل خانهنشيني افسرده شده حتما از او بخواهيد با شما به يك مشاور يا روانشناس مراجعه كند؛ چون احتمال بروز افسردگي در افراد بيكار وجود دارد و اين موضوع ميتواند روي روابط شما و همسرتان تاثير بگذارد و مشكلات خانوادگي را چند برابر كند. شايد پيش خودتان فكر كنيد كه جلسات مشاوره روانشناسي هزينهبر است اما يادتان باشد كه بيماري افسردگي ميتواند ريشهدار و مزمن شود و حتي يافتن شغل تازه يا ساير ارتباطات كاري را تحت تاثير قرار دهد. پس براي سلامت روحي هم به اندازه سلامت جسمي اهميت قائل شويد.
اين حال بد مقطعي است
كسي كه حالش خوب بوده و به واسطه بيكاري شرايط روحي مساعدي ندارد را نميتوان قاطعانه افسرده ناميد. افسردگي يك بيماري است ولي اين فرد با يافتن شغل جديد شرايط زندگياش بهبود پيدا ميكند. اين فرد به صورت مقطعي و به واسطه از دست دادن شغل انرژي روانياش كاهش پيدا كرده است و در نتيجه تحليلپذيرياش هم بالا ميرود.
درباره مسائل مالي منطقي بينديشيد
درست
است كه ممكن است به دليل كاهش منابع پولي از لحاظ روحي به شما هم
استرسهايي وارد شود اما بروز ناراحتيها، دردي را دوا نميكند. اگر
ميبينيد همسرتان قادر به تامين تمام خواستههاي سابق شما نيست هرگز او را
به دليل اين موضوع سرزنش نكنيد و از برخي تفريحات غيرضروري و تجملي
چشمپوشي كنيد. تا وقتي واقعا لازم نيست از كسي پول قرض نگيريد يا سراغ
وامهاي بهرهدار نرويد؛ چون چگونگي بازپرداخت آنها هم ميتواند برايتان
مشكلساز شود.
هزينهها را اولويتبندي كنيد
روي
بودجهبندي و برنامهريزي مسائل مالي بيشتر تمركز كنيد. از برخي هزينههاي
ضروري چشمپوشي كنيد و يادتان باشد كه با برنامهريزي مشكلات حل ميشود.
اگر فرزنداني در خانه داريد درباره شرايط موجود با آنها صحبت كنيد و از
آنها بخواهيد كه در يك دوره كوتاه و موقت با شما همكاري كنند تا دوران
بيكاري و بيپولي سپري شود. درباره اولويتبندي هزينهها با بچهها حرف
بزنيد و به زبان خودشان آموزشهاي لازم را عنوان كنيد.
نصيحت نكنيد
بهترين واكنش اطرافيان در مواجهه با چنين شرايطي درك كردن آن فرد است تا در اين موقعيت بتواند آرامشش را حفظ كند. در صورت بروز چنين اتفاقي هرگز فرد بيكار را نصيحت نكنيد و تمام پيشينه كاري او را زير سوال نبريد؛ حتي بهتر است راهكاري پيشنهاد نكنيد چون شرايط روحي او را وخيمتر ميكند. كمي صبر داشته باشيد. در بهترين حالت خود فرد شروع به صحبت ميكند، اگر اين اتفاق نيفتاد و حال بدش ادامه پيدا كرد، بهتر است اينطور شروع به شرح واقعيت كنيد: «تو مدتي است حال روحيات خوب نيست و شرايط مساعدي نداري. در صورتي كه به كمك احتياج پيدا كردي حتما مرا هم در جريان بگذار.»
انتخاب يك شغل موقت
مسلما بهترين اتفاق در چنين شرايطي پيدا كردن شغل جديد است. اگر خود فرد تمايل داشت، از دوست و آشنا كمك بگيريد تا پروسه بيكاري او كوتاهتر شود و بتواند شغل جديدي پيدا كند؛ حتي انتخاب يك كار موقت تا پيدا كردن شغلي مطلوب هم كمككننده خواهد بود.
سالي چند بار شغلتان را از دست ميدهيد؟
اگر مساله تغيير شغل و از دست دادن كار يك موضوع تكرارشونده است، بهتر است حتما به مشاور مراجعه و ريشه اين مساله را بررسي كنيد. شايد خود فرد با شرايط اخت نميشود و ناسازگار است چون زماني كه از دست دادن كار يك سريال تكرارشونده باشد، خانواده هم تحت فشار قرار ميگيرند؛ در اين صورت حتما سراغ درمانگر برويد.
از يك بزرگ تر كمك بگيريد
پيچيدگيهاي زندگي امروز و استرسهاي زندگي ماشيني، كم شدن ارتباطها و. . . باعث ميشود با كوچكترين اتفاقها شرايط روحي به هم بريزد، چه برسد به اينكه اين مساله از دست دادن شغل باشد. وقتي فشار روحي بالاست، خود فرد نميتواند حركتي در راستاي بهبود داشته باشد، با افزايش تنش و اختلاف هم به نتيجهاي نميرسيد؛ پس فضاي خانه را آرام و بدون درگيري نگه داريد؛ حتي در چنين شرايطي براي حفظ آرامش خانوادهتان بهتر است از يك بزرگتر كمك بگيريد.
-
پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸:۴۳ AM
-
۱۵۲ بازدید
-
-
چه خبر