کيفيت زندگي در مناطق تهران چگونه است؟ شادکامي و موفقيت بزرگنمايي: چه خبر - هفته نامه تجارت فردا:پيروز حناچي، معاون وزير راه و شهرسازي: شايد روزها دود و ترافيک داشته باشد، اما پر است از فروشگاه، بانک، بيمارستان و درمانگاه، مطب انواع پزشک، کتابفروشي و معابري که براي خيلي از دانشجويان و فرهنگيان خاطرات گذر عصرگاهي را تازه ميکند. منطقه 6 تهران، جايي که بيشترين تعداد آموزشگاه را دارد، در تحقيقات دانشجويي يکي از سه منطقه برتر پايتخت شناخته شده است. در اين تحقيق دانشگاهي، مناطق 1، 3 و 6 تهران از جمله بهترين مناطق تهران شناسايي شدهاند.گرچه بسياري بر اين باورند که مرکز شهر تهران با آلودگي و ترافيک زيادي همراه است، اما ساکنان اين مناطق از محلهشان راضياند. چراکه در سريعترين زمان ممکن به بزرگراهها دسترسي دارند و از منظر خريد مشکلي ندارند. تعداد زيادي بيمارستان و درمانگاه تخصصي در نزديکي اين منطقه است و خلاصه اگر کسي تنها دو سال ساکن اين منطقه باشد، دل کندن از آن کمي برايش سخت ميشود، مگر اينکه از شلوغي بيزار باشد و بخواهد محيطي آرامتر براي سکونت انتخاب کند.در گزارش بررسي معيارهاي هفتگانه از سوي دانشجويان تربيت مدرس و شهيد بهشتي، سه منطقه پرتردد و شلوغ تهران از جمله بهترين مناطق پايتخت شناخته شدهاند. در گزارش منتشرشده يک تحقيق دانشگاهي مناطق 3،1 و 6 تهران توسعهيافتهترين و مناطق 17،15 و 19 تهران مناطق کمتر توسعهيافته معرفي شدهاند. البته به گفته نگارندگان اين تحقيق، بررسيها مربوط به سال 92 است و اين اطلاعات بر اساس آخرين اطلاعات موجود اين سال گردآوري شده، از اينرو هنوز اطلاعات آماري جديدتري در اين باره وجود ندارد. در اين پژوهش، رتبهبندي مناطق شهر تهران بر اساس تلفيق هفت معيار توسعهيافتگي بررسي شده است که پس از سه منطقه يادشده مناطق 2، 5 و 7 نيز از جمله مناطق توسعهيافته شهر تهران محسوب ميشوند. در اين پژوهش مناطق 7، 8، 11، 13، 21، 4، 10، 16، 12، 22، 14،20، 9، 18، 19، 17 و 15 ساير رتبهها را به خود اختصاص دادهاند. اين پژوهش براساس هفت معيار مناطق شهر تهران را مورد بررسي قرار داده است، معيارهايي همچون شاخص مسکن، آموزش، جمعيت، اشتغال، دسترسي به اطلاعات، محيط زيست و زيرساختها در تعيين بهترين و بدترين مناطق تهران اثرگذار بودهاند. بر اساس يافتههاي محققان در اين پژوهش، در تقسيمبندي پنج سطح توسعه آموزشي مناطق تهران، منطقه 3 در رتبه اول، مناطق 1، 2، 5 و 6 در رتبه دوم، مناطق 21،18،22،7 و 16 در رتبه سوم قرار دارند و ساير مناطق نيز در رتبههاي چهارم و پنجم قرار گرفتهاند.همچنين در ردهبندي سهگانه مناطق تهران از نظر شاخصهاي مسکن مناطق 1، 2، 3 و 6 در رتبه اول و ساير مناطق در رتبه دوم و سوم قرار گرفتهاند.در تقسيمبندي ديگر اين پژوهش براساس معيارهاي هفتگانه، مناطق تهران براساس شاخصهاي جمعيتي به چهار گروه تقسيم شده است که مناطق 1، 2، 3، 6، 5 و 7 در رتبه اول قرار گرفتهاند و ساير مناطق نيز در رتبههاي دوم و سوم تقسيم شدهاند، اين در حالي است که تنها منطقه 17 در رتبه چهارم قرار گرفته است.در ردهبندي مناطق تهران از نظر شاخصهاي اشتغال نيز مناطق 1، 3 و 6 در رتبه اول، مناطق 2، 5، 7، 8، 10 و 11 در رتبه دوم و مابقي مناطق در رتبههاي سوم و چهارم قرار گرفتهاند. در نهايت در اين پژوهش ردهبندي مناطق تهران از نظر شاخصهاي دسترسي به اطلاعات، رتبه اول به مناطق 1، 2، 3،،5 و 6 و ساير مناطق نيز در دو رتبه دوم و سوم قرار گرفتهاند. براساس شاخصهاي بررسيشده، مناطق 16، 17، 19 و 20 به عنوان رتبه اول و مناطق 1، 2، 3، 6 و 18 در رتبههاي دوم شاخصهاي محيط زيست شناخته ميشوند. در اين پژوهش آمده است که از نظر شاخصهاي زيرساختي، مناطق 8، 14، 21، 9، 2، 16، 15، 11، 18، 20، 19، 10، 17، 4 در رتبه اول، مناطق 13، 6، 3، 3، 5، 1، 12 در رتبه دوم و در نهايت منطقه 22 به عنوان تنها منطقه که هنوز در حال ساخت و توسعه است در سومين رتبه قرار گرفته است.شش نگاه به مناطق تهرانمحمدرضا فرهاديپور، عضو هياتعلمي موسسه عالي آموزش بانکداري: 230 ميليون نفر از جمعيت آمريکا با هم در سه درصد از اين کشور که منطقه شهري است، زندگي ميکنند. 36 ميليون نفر در توکيو و اطراف آن بهعنوان مولدترين منطقه کلانشهري جهان زندگي ميکنند. دوازده ميليون نفر در بمبئي مرکزي زندگي ميکنند و شانگهاي نيز تقريباً همين اندازه جمعيت دارد. تهران هم 13 ميليون نفر جمعيت دارد و از اين نظر شباهت زيادي با کلانشهرهاي جهان دارد. اما کيفيت زندگي در هر يک از اين شهرها تحت تاثير عوامل زيادي است: شاخصهاي 1- مسکن (نوع مصالح، تعداد اتاق در اختيار خانوار)، 2- آموزش (تعداد افراد تحصيلکرده بالاي شش سال)، 3- جمعيتي (بعد خانوار)، 4- اشتغال (درصد بيکاري)، 5- دسترسي به اطلاعات (اينترنت) و 6-زيرساختي (آب و برق و گاز و...) و زيستمحيطي. اگر فقط اين شاخصها را مد نظر قرار دهيم، ميتوانيم بگوييم کيفيت زندگي بدون شک در منقطه يک از همه مناطق تهران شايد بهتر باشد و تحقيقات هم بر اين ادعا صحه ميگذارند.حال براي بررسي گزارش منتشرشده يک تحقيق دانشگاهي که نشان ميدهد مناطق 1، 3 و 6 تهران توسعهيافتهترين و مناطق 15، 17 و 19 تهران کمتوسعهيافتهترين مناطق تهران معرفي شدهاند، بگذاريد از زاويه شاخصهاي ديگري هم به کيفيت زندگي در اين منطقه بپردازيم: شاخص دسترسي به خدمات حمل و نقل عمومي، شاخص آلودگي، شاخص تراکم واحدهاي ساختماني و حضور مراکز فروش بزرگ. از همين مورد آخر شروع کنيم، مراکز بزرگ فروش را شايد بتوان يکي از عوامل بهبود کيفيت زندگي افراد دانست. مشخصتر بگويم در منطقه يک تهران در محدوده ولنجک مرکز خريد پالاديوم تاسيس شده است. در اين مرکز خريد به خوبي ميتوان تضاد ميان منافع عمومي و خصوصي را مشاهده کرد. پالاديوم در نزديک ميدان الف قرار دارد و ترافيک ناشي از حضور مشتريان اين مرکز خريد، رفت و آمد در اين محدوده را بسيار دشوار کرده و آلودگي زيستمحيطي فراواني را در نتيجه ترافيک ايجاد ميکند. بدون شک مديران اين مرکز اگر بتوانند خيابان جلو مرکز خريد را يکطرفه ميکنند. اما همين مرکز خريد تبديل شده به محلي براي شادي جوانان و حضورشان در آنجا. حالا سوال اين است: شادي جوانان مهمتر است يا ترافيک؟منطقه يک، محلههاي دربند و درکه را دارد: بيشک آب و هواي اين مناطق روزگاري خوب بود. اما حالا اين محلات تبديل شدهاند به محل هجوم کوهگردان در روزهاي هفته و آخر هفتهها که ديگر هيچ. شلوغي و ازدحامي که در اين دو روز در اين مناطق ايجاد ميشود کيفيت زندگي را در روزهاي تعطيل براي ساکنان اين محلات آنقدر کم ميکند که باورش براي ديگران سخت است. از قضا اينگونه متغيرها در شاخصهاي ششگانه فوق اصلاً مد نظر کارشناسان قرار نميگيرند. از سوي ديگر، باز هم در اين محلات، براي نمونه در درکه، شاهد تضاد جدي ميان منافع بخش خصوصي و مردم ساکن محل هستيم. رستورانداران ميخواهند که اين محلات مملو از کوهگردها باشند. اما مسافر بدون خودرو نيست و خودرو زياد هم بدون ترافيک نيست. شلوغي اين محلات رضايتخاطر رستوراندار و مغازهدار را فراهم ميکند، اما عذابي است براي ساکنان محل.نگاهي به شمالفروش تراکم در محله درکه آنقدر زياد شده که ديگر خبري از آن آب و هواي خوب و مناظر دلانگيز نيست. ديگر از پنجره اتاق خانههاي درکه و دربند چشماندازهاي زيباي طبيعت را نميتوان ديد، هر چند ساختمانهايي که کنار هم قرار گرفتهاند از بهترين مصالح ساختماني (نگاه کنيد به شاخصهاي ششگانه فوق) تشکيل شدهاند. محققاني که کيفيت ساخت و ساز را با توجه به مصالح ساختماني مد نظر قرار ميدهند، هيچ توجهي به از دست رفتن مناظر طبيعت و ترافيک اين مناطق و آلودگيهاي صوتي در اين مناطق ندارند. شهرداري، منطقه يک تهران را جايي براي کسب مهمترين منبع درآمد يعني عوارض ناشي از تراکم ميداند و به طرق مختلف تراکم در اين مناطق به فروش ميرود. کيفيت ساخت و سازها در اين منطقه عالي است و تعداد اتاق در اختيار خانوار از متوسط سطح جامعه بالاتر است. اما تعداد درختان در اين مناطق مدام کم ميشود. آلودگي هوا در اين مناطق به واسطه حضور تعداد زياد خودروها و جمعيت کم نيست و در بعضي موارد اين مناطق آلودهترين مناطق شهر تهران هستند. براي نمونه در چند هفته قبل در آلودهترين روزهاي هواي تهران که طرح زوج و فرد اجرا ميشد، در اين مناطق مثلاً در روز فرد، خودروهاي گرانقيمتي را ميديدم که با شماره زوج بودند اما سرنشينان بهترين نوع ماسکهاي ضدآلودگي را بر صورت داشتند! هر چه افراد يک منطقه ثروتمندتر باشند، تعداد خودروهاي آنها بيشتر ميشود و احتمال انتشار آلودهکنندهها در آن منطقه بيشتر است. هر چه ثروت افراد يک منطقه بيشتر باشد، تمايل آنها براي استفاده از حمل و نقل عمومي کمتر ميشود. در چنين جايي، ثروتمند فقط به فکر منافع شخصي خودش است، آلودگيها را ديگر مساله شخصي خودش نميداند. مثال بالا حد اعلاي اين تضاد منافع را نشان ميدهد.نگاهي به شرقشکلگيري لواسان در نزديکي تهران شاهد ديگري است براي زندگي خودرومحور مردم ثروتمند. لواسان نشان ميدهد که اين گروه از مردم شبيه آمريکاييها هستند و حاضر نيستند در فضايي متراکمتر مثل ژاپنيها زندگي کنند. الگوهاي شهرنشيني و رانندگي شايد مهمترين موضوعات زيستمحيطي تاثيرگذار بر کيفيت زندگي تهرانيها هستند که در شاخصهاي ابتداي اين يادداشت خبري از آنها نيست. يارانههايي که شهرداريها و دولت به اين نوع زندگي ميپردازند در کاهش کيفيت زندگي شهري بسيار موثرند. براي نمونه خيابان ظفر شايد بر اساس شاخصهاي ششگانه اول يادداشت، يکي از بهترين محلات براي زندگي باشد. اما ترافيک اين خيابان در صبح و عصر، ساکنان آن را به ستوه ميآورد. زندگي تهرانيها خودرومحور شده و سياستگذاري براي تغيير اين نوع زندگي بسيار مهم است.نگاهي به غرباما شاخص تراکم ساختمان؛ انتظار ميرود که شهرداري، بهمثابه نهاد متولي شهر به فکر زيبايي شهر باشد. اما از آنجا که مهمترين منبع درآمد شهرداري فروش تراکم و زمينه فروش تراکم هم به متخلفان ساخت و ساز فراهم است، مردم مرتباً در پي ساخت و سازند. شهرداري هم در حال فروش تراکم. تا اينجا نظريه برد-برد به خوبي کار ميکند. اما وقتي تراکم ساختمانها در تهران سر به فلک کشيده (که در حال حاضر کشيده)، ديگر فرقي نميکند کجاي اين شهر زندگي کنيم. تراکم ساختماني و تخلفات ساخت و ساز دو شاخصي هستند که زندگي در مناطق 22گانه تهران را بهطور منفي تحت تاثير قرار دادهاند.دسترسي به اينترنت؛ بدون شک دسترسي به اينترنت يکي از مهمترين شاخصهاي کيفيت زندگي است. اما در زندگي شهري، ميزان دسترسي به اينترنت، مثلاً بايد باعث کم شدن مراجعه به بانکها شود. اما بانکهاي کشور براي نمونه در منطقه يک بيشترين تعداد شعبه را دارند و گاهي تعداد مشتريان يک شعبه خيلي کم است. اما به واسطه سپردههاي کلان بانکها تمايل دارند در اين منطقه حضور داشته باشند. بنابراين دسترسي به اينترنت گرچه در اين منطقه بهتر است، اما در عمل تاثير چنداني بر کاهش ترافيک نداشته است.قضاوت درباره کيفيت زندگي در مناطق 22 گانه تهران از زاويه شاخصهاي مختلف ميتواند بسيار متفاوت باشد و در موارد زيادي هم بستگي به ارزشهاي مورد نظر افراد دارد. اين شاخصهاي فردي ميتوانند از فردي به فرد ديگر بسيار متفاوت باشند. اما نقش نهادهايي مانند شهرداري را نبايد ناديده گرفت که تنها مسير مدرن تاثيرگذاري مردم بر بهبود کيفيت زندگي محسوب ميشوند. دموکراسي شهري از اين مسير نمايان ميشود و مردم بايد خواستههاي خود براي کيفيت زندگيشان را در اين رايدهي متبلور سازند. پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۸:۴۷ AM ۲۴۱ بازدید چه خبر