چگونه مقايسه خودمان با ديگران را متوقف کنيم؟ (1) شادکامي و موفقيت بزرگنمايي: چه خبر - وب سايت ترنجي - رضا رضائي: به دنبال تمايل افراد به کمالگرايي در زندگي مدرن، کار سختي نيست که خودشان را با ديگران مقايسه کنند. با اين مدل زندگي، با به دست آوردن هر دستاوردي، سطح انتظارات فرد بالاتر ميرود؛ پس طبيعي است که حتي به ديگران حسادت کند. اشتباه شما زماني است که بهجاي تمرکز بر روي داشتههايتان، نسبت به نداشته هايتان وسواس به خرج ميدهيد. اين کار ميتواند شمارا متوقف کند يا از بسياري از جنبههاي زندگي شمارا بازدارد. درصورتيکه خودتان را ارزشمند ميدانيد و نميخواهيد حس بد مقايسه با ديگران را داشته باشيد، در ادامه ما را همراهي کنيد.مقايسه مستمر خودتان با ديگران، به کاهش عزتنفس و ايجاد حس بد نسبت به خودتان منجر ميشود. در برابر اصراري که به مقايسه وجود دارد ايستادگي کنيد و نسبت به خودتان آگاهي بيشتري کسب کنيد. براي ساختن اعتمادبهنفستان اهدافي را تعريف کنيد و رفتارهايي را بياموزيد که ميتواند شمارا بهبود ببخشد.قسمت اول: پيدا کردن منابع رفتاري که منجر به مقايسه کردن خودتان با ديگران ميشود.1. به نوع نگاهتان نسبت به وجود خودتان توجه کنيد. اولين گام براي تغيير، آگاهي نسبت به نوع نگاهي است که به خودتان داريد. بدون اين آگاهي نميتوانيد مشکل اساسي را تشخيص دهيد. بعدازاينکه تصميمتان براي خروج از اين رويه با جديت گرفته شد، اين کار به شما کمک ميکند ثبات قدم داشته باشيد. زماني که تصميم براي تحقق هدفي بهصورت آگاهانه گرفته ميشود، معمولاً دسترسي به آن هدف شدنيتر است.2. عزتنفس خود را ارزيابي کنيد. عزتنفس ميتواند ارزيابي مثبت يا منفي شما درباره خودتان باشد. همه ما روزهاي خوب و بد داريم و اغلب حس ما نسبت به خودمان، روزمان را بهواسطه بازتاب بر وقايع تغيير ميدهد. عزتنفس ميتواند نوعي تفکر و بهعنوان يک ويژگي شخصيتي پايدار باشد که در طول عمر قابل توسعه است. آيا شما ديدگاه خوبي درباره خودتان داريد؟ آيا به ديگران اجازه ميدهيد که احساستان را، از راه دور کنترل کنند؟ اگر شما به دنبال پيدا کردن خودتان بهمنظور تعيين عزتنفس باشيد، اين نشانه آن است که ميتوانيد براي کسب شادي خود تلاش کنيد.3. رفتارهاي قياسي خود را شناسايي کنيد. رفتار مقايسهاي زماني به وجود ميآيد که خودتان را ديگران مقايسه کنيد. اين مقايسه ميتواند با افرادي در موقعيت بالاتر يا پايين از خودتان صورت گيرد. گاهي اوقات مقايسههاي اجتماعي ميتواند منافعي داشته باشد؛ اما رفتارهاي مقايسههاي منفي ميتوانند به اعتمادبهنفس شما آسيب وارد کنند. بهعنوانمثال يک مقايسه مثبت زماني است که يک ويژگي رفتاري خوب را در کسي ميبينيد و بهجاي اينکه به کيفيت بالاي آن صفت در آن فرد (بهعنوانمثال فردي محتاط است) حسادت کنيد، تلاشتان را براي محتاط بودن انجام ميدهيد و آن صفت را در خودتان پرورش ميدهيد. مثالي از رفتار مقايسهاي منفي اين است: خودتان را با فردي مقايسه کنيد که چيزي دارد و شما تمايل به داشتن آن داريد. بهعنوانمثال وقتي به ماشين جديد آن فرد حسادت کنيد.4. افکار و احساسات مقايسهاي خود را بنويسيد. نگرش ايجادشده بر اساس مقايسه خودتان با ديگران را بنويسيد. اگر برايتان مقدور است، آن را بلافاصله بعد از ايجاد آن تفکر يا يادآوري در ذهنتان يادداشت کنيد. به اين صورت وقتيکه هنوز در ذهنتان تازگي دارد آن را با توصيف بهتري مينويسيد. به عامل حس ايجادشده بر اساس مقايسه فکر کنيد. تمام افکار و احساسات خود را بنويسيد. بهعنوانمثال شما افسرده هستيد چون به ماشين جديد يک نفر حسادت ميکنيد؛ درحاليکه شما با ماشيني بيستساله رانندگي ميکنيد.5. تلاش کنيد تا چگونگي آغاز رفتارهاي مقايسهاي را پيدا کنيد. با تلاش و بررسي گذشته زندگي خود، هنگاميکه شما رفتارهاي مقايسه را نسبت به ديگران به ياد آورديد، از آنها يادداشت برداريد. ممکن است درنهايت به سرچشمه شکلگيري اين رفتار دست پيدا کنيد.بهعنوانمثال ممکن است افکار شما به دوران کودکي و زمان آغاز مقايسه خودتان با خواهر يا برادرتان ختم شود. شايد متوجه شويد که به علت ناديده گرفتن احساستان در کودکي، اقدام به مقايسه خودتان با خواهر يا برادرتان نمودهايد. هماکنون کاوش درباره ريشه رفتار مقايسهاي خودتان را آغاز کنيد. يکي از سختترين چيزها درباره رفتار تطبيقي، به وجود آمدن حس منفي در پي اين اقدام است. با رديابي و شناخت راه مقايسه خودتان با ديگران، احتمال تمايل شما به تغيير اين رفتار منفي بيشتر ميشود.قسمت دوم: قدر داشتههايتان را بدانيد.1. بر روي داشتههايتان متمرکز شويد. وقتي ميبينيد که مقايسه خودتان با ديگران، کار سودمندي براي شما نيست، ميتوانيد توجهتان را به موفقيتهاي خود معطوف کنيد. اگر احساس و ابزار سپاسگزاري خود را به سمت هداياي دريافتي بابت کارهاي خود ببريد، توجهتان را بهجاي ديگران به خودتان معطوف کردهايد. زمان بيشتري را صرف توجه به نکات مثبت و داشتههاي خود کنيد. ممکن است با شروع توجهتان به خود، به مقايسه خودتان با ديگران مشغول نشويد.2. ليستي براي سپاسگزاري داشته باشيد. داشتن ليستي براي شکرگزاري، يکراه براي يادآوري داشتههايتان به خودتان است. اين کار به شما کمک ميکند تا به چيزهايي که به دست آورده يا به شما اعطاشده است، توجه داشته باشيد؛ سپس ميتوانيد بابت آنها قدران باشيد. درباره چند تا از بهترين دوستانتان فکر کنيد. آنها ميتوانند داشتههاي شما باشند، مکانهايي که باهم رفتهايد، زمانهاي سپريشده باهم و هر چيزي که شادي را به همراه داشته است. بر روي قدرداني از اين داشتههايتان تمرکز کنيد.داشتن ليستي از مواردي که ميتوانيد بايت آنها سپاسگزار باشيد، احتمال موفقيتتان را بالا ميبرد. بههرحال تلاش کردن و اعمال بدون انگيزه، عليه شما تمام ميشود. شما به قدرداني از خودتان براي داشتهها نياز داريد؛ چراکه اين کار باعث بهبود زندگي شما خواهد شد.همهچيز را با جزييات بنويسيد. بهجاي داشتن يک ليست از عناوين، توضيحي کامل از هر چيزي بنويسيد.درباره وقايع غيرمترقبه و ناگهاني بنويسيد. اين کار باعث ميشود که فرصتي براي دوست داشتن احساسات خوب ناشي از تجربهها، نصيبتان شود.لازم نيست روزانه اين ليست را بهروز کنيد. درواقع شايد نوشتن چند بار در هفته سودمندتر از نوشتن روزانه باشد.3. با خودتان مهربان باشيد. هراندازه بيشتر با خودتان مهربان باشيد و خشونت را در حق خود کاهش دهيد، به تلاش و انگيزه و سختکوشي بيشتر دست پيدا ميکنيد.4. بدانيد که اختيار زندگي شما در دستان خودتان است. مقاومت در برابر مقايسه خودتان با ديگران کار سختي است؛ اما درنهايت کنترل آن در دست خودتان است. شما نياز داريد که رهبري زندگيتان را به روش خاصي در دست بگيريد. اين شما هستيد که تصميم ميگيريد، نه هيچکس ديگري.مهم نيست که ديگران چه کاري ميکنند يا چه چيزي دارند. شما جوهره هر کاري را در طول زندگي خود داريد.ادامه دارد... پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳:۲۶ AM ۲۱۱ بازدید چه خبر