بزرگنمايي:

چه خبر - روزنامه آسيا - مترجم رعنا اشرفي: جنبه مثبت اين تغيير اجتماعي (گراييدن از گروه به فرد) آن است که اين رفتار به فرد، فضايي براي تنفس مي دهد و زماني را براي وي فراهم مي کند که به درون خود نگاهي بيندازد.



اين کار همچنين به افراد کمک مي کند شادتر باشند و بتوانند خود را به کمال برسانند.

البته اين تغيير شيوه زندگي بستگي به خودتان دارد. يعني اول از همه بايد ببينيد که آيا فردي هستيد که بتواند تنها زندگي کند؟ زيرا برخي افراد شخصيت بسيار وابسته اي دارند و بدون وجود ديگران قادر به مديريت زندگي و پيشبرد کارهاي روزانه شان نيستند.

بعضي ها هم آنقدر شخصيت شلوغ و اجتماعي دارند که نمي توانند لحظه اي بدون ديگران و معاشرت با آنها بگذرانند. در هر صورت اگر ويژگي هاي شخصيتي شما با تنها زندگي کردن همخواني دارد، بد نيست نگاهي به مزاياي اين شيوه زندگي بيندازيد.

کمک به فرد در کشف بعدهاي تاريک شخصيتش

تنها زندگي کردن محيط کاملا انفرادي را براي فرد فراهم مي کند تا به واسطه آن بتواند بدون هيچ اختلال و حواس پرتي چيزهاي بيشتري درباره خود کشف کند. توانايي هايي مانند اينکه فرد بتواند نقاط قوت و ضعف، خواسته ها، انگيزه ها و الگوهاي رفتاري خود را بشناسد.

اساسا، تنها زندگي کردن زمان بيشتري به شما مي دهد که بر خودتان تمرکز بيشتري داشته باشيد. اين فراغت به شما کمک مي کند توانايي هاي درونگرايي خود را توسعه دهيد و در نهايت مي تواند زندگي شما و اطرافيان تان را بهتر کند.

کمک به فرد براي طاقت آوردن زير فشار کار

تنها زندگي کردن به شما بيشترين حد آزادي را مي بخشد که به واسطه آن مي توانيد کمي آرام باشيد و ريلکس کنيد. زندگي در تنهايي به شما کمک مي کند بعد از يک روز شلوغ و انبوه کارهايي که داشتيد، راحت و فارغ شويد. اين امر به خصوص براي افرادي که ويژگي همدلي دارند و بسيار حساسند و حجم کارهاي روزانه شان را با خود به دوش مي کشند مفيد است زيرا اين افراد اگر فشارهاي روزشان را کنار نگذارند غالبا دچار بيماري هاي جسمي و روحي مي شوند. از طرف ديگر، زندگي در خانه اي شلوغ با افراد زياد، کار را براي شما سخت مي کند و اجازه نمي دهد تا بتوانيد در سکوت و آرامش کامل استراحت کنيد.

کمک کردن در جهت بازگشت به خويشتن خلاق خود

تنها زندگي کردن به شما زمان و آزادي لازم را مي دهد تا بتوانيد احساسات و خواسته هاي خود را کشف کرده و روي آنها کار کنيد.

بسياري از بزرگترين نويسندگان، هنرمندان و موسيقي دانان با خود خلاق شان در تنهايي ارتباط برقرار کردند چرا که تنهايي بهترين وضعيت براي افراد است که محيطي را بيابند تا در آن فکر کنند، روياپردازي کنند و آثار برجسته شان را خلق کنند.



فرد را از زير بار سنگين مسئوليت هايش مي رهاند

هنگامي که تنها باشيد مي توانيد هر کاري که مي خواهيد را هر زمان که مي خواهيد و هر کجا که مي خواهيد انجام دهيد. در اين شيوه زندگي، ديگر فشار ثابتي به شما تحميل نمي شود/، ديگر وظايف خسته کننده اي نداريد که مجبور باشيد انجام شان دهيد و همچنين لازم نيست بيش از اندازه حواس تان به رفتار و گفته هاي اطرافيان تان باشد. البته زندگي با ديگران مي تواند براي تان هم خوب باشد و هم بد.

جنبه مثبت زندگي در جمع و کنار ديگران اين است که مهارت هاي واقعا سودمندي را در رابطه با زندگي به شما مي آموزد. به شما اين تجربه را ياد مي دهد که چگونه با ديگران کنار بياييد و اينکه چگونه با سايرين به صورت مسالمت آميز سازش کنيد اما جنبه منفي اين روش زندگي اين است که شما را از زندگي هماهنگ، موزون و لذتبخش منع کرده و سرکوب تان مي کند.

به ايجاد تعادل دروني کمک مي کند

ما در جامعه اي زندگي مي کنيم که بسيار متصل، مرتبط و شبکه بندي شده است. اين جامعه از ما مي خواهد که تقريبا 24 ساعته و هفت روز هفته در دنياي خارجي پر از انواع شايعات و اخبار وجود داشته و درگير آنها باشيم. همانطور که کلينبرگ (Klinenberg)، جامعه شناس و محقق آمريکايي، اشاره مي کند، «ديدن رابطه موجود ميان تقاضا براي رابطه مداوم، چه به صورت آنلاين و چه در محل کار و افزايش روز افزون در زماني که براي خودمان صرف مي کنيم، کار سختي نيست.»
افرادي که تنها زندگي مي کنند فرصت زيادي براي تمرکز دارند و به اين ترتيب مي توانند تمرکز و تعادل دروني بيشتري در خود به وجود آورند.

به ايجاد روابط عميق تر کمک مي کند

تنها زندگي کردن زمان را به شما هديه مي کند. زماني که به شما اين فرصت را مي دهد که بر آنچه براي بسياري با ارزش است تمرکز کنيد. زندگي با افراد ديگر باعث مي شود کارهاي سطحي و سرسري زيادي براي انجام داشته باشيد و بي دليل حواس تان پرت اين و آن شود.

قدر ديگران را بهتر مي دانيد

زندگي کردن به تنهايي تعادل متناسبي در زندگي فرد ايجاد مي کند. به واسطه اين تعادل و هماهنگي مي توانيد بيشتر و بيشتر از زندگي شخصي تان لذت ببريد و همچنين بيش از قبل براي حضور ديگران در زندگي تان ارزش قائل باشيد.

تنها زندگي کردن، بدون حضور کسي موجب مي شود هنگامي که کسي کنارتان باشد، قدر وي را بيشتر بدانيد.



کم کم حس اعتماد به نفس و غرور شخصي را به فرد القا مي کند

هنگامي که تنها زندگي مي کنيد، ديگر کسي نيست که براي تان آشپزي کند، خانه را تميز کند، لباس هاي بد بود يا جوراب هاي کثيف تان را بشويد.

از اين به بعد ديگر همه چيز کاملا به خودتان بستگي دارد که چگونه مراقب خودتان باشيد، چون اگر خودتان حواس تان نباشد کسي نيست که به شما و مسائل مربوط به شما رسيدگي کند.

وقتي با تجربه ناب و دست اول خود به درک اين موضوع مي رسيد که مي توانيد خودکفا باشيد و از خودتان مراقبت کنيد، در واقع به خودتان توجه بيشتري کرده ايد و براي خودتان احترام بيشتري قائل مي شويد. اين موضوع به نوبه خود احساس عزت نفس شما را افزايش مي بخشد.
***
تنها زندگي کردن رويکرد تازه اي است که در جامعه ما نيز در حال شکل گيري و گسترش است. سرعت انتشار اين پديده در سرتاسر جهان شگفت انگيز است. از اين رو گسترش آگاهي عمومي نسبت به اين ديده نوظهور بسيار لازم و ضروري است. جامعه ما بايد بداند تنها زندگي کردن نه تنها عيبي ندارد و مشکلي به حساب نمي آيد، بلکه براي افرادي که ظرفيت اين شيوه زندگي را دارند بسيار مفيد هم خواهد بود.