بزرگنمايي:

چه خبر - 1 - يکي از عمده ترين راه هاي خوشبختي در زندگي رضايت و خشنودي به قضا و قدر الهي است. آن چنان که حضرت علي (ع) مي فرمايد: « ان رضيتم بالقضا طالبت عيشکم» اگر به مقدرات الهي راضي شديد زندگي شما شيرين و گوارا مي شود. (غررالحکم ج 3 ص 66) و يا در جايي ديگر امام صادق (ع) مي فرمايد: "نشاط و شادي در پرتو راضي بودن ه رضاي خدا و يقين به دست مي آيد و اندوه و غم در شک و ناخشنودي به مقدرات الهي حاصل مي شود"

2 - انسان سعادتمند انساني است که بر قدرت لايزال الهي توکل دارد و در انجام هر کاري حتي موفقيت يا شکست در هر امري را خواست خدا مي داند و در ابتداي هر کاري مي گويد: « بسم الله الرحمن الرحيم» افرادي که چنين ديدگاهي دارند براي انجام کارها در آينده از تکيه کلام « ان شاالله » يعني اگر خداوند بخواهد استفاده مي کنند.

3 ـ داشتن تفکر مثبت در زندگي و خوشبيني معقول رمز خوشبختي در زندگي است. منفي نگرها هميشه نيمه خالي ليوان را مي بينند. چنين افرادي عينک بدبيني به چشمان خود دارند اشتباهات کوچک را بزرگ مي شمارند از کاه کوه مي سازند و بدين صورت زندگي را در کام خود و ديگران تلخ مي کنند. اما مثبت نگرها هميشه نيمه پر ليوان را مي بينند خطاها و لغزش هاي ديگران را ناديده مي گيرند و با ديد مثبت و منطقي با آن ها برخورد مي کنند. اين قبيل انسان ها زندگي را نشاط انگيز مي کنند و در سايه شادي و نشاط است که افراد خانواده و حتي جامعه رشد مي کنند و به شکوفايي مي رسند.

4 ـ مهرباني ها و اظهار محبت هاي کوچک بسيار اهميت دارند و خانواده را به کانوني گرم و صميمي و با طراوت تبديل مي کنند. وقتي شوهر از سرکار برمي گردد و وارد خانه مي شود همسرش به گرمي از او استقبال مي کند به او سلام مي کند. خسته نباشيد مي گويد و بلافاصله يک استکان چاي جلوي او مي گذارد. شوهر بدون درنگ با داشتن تبسمي بر لب از همسرش تشکر و قدرداني مي کند و مثلا مي گويد: از اين که چنين همسري دارم خدا را شکر مي کنم و به خود مي بالم .بدين صورت است که بذر شادي و نشاط در محيط خانه کاشته مي شود. و چه نيکو گفت امام علي (ع) : "در همه حال با همسرت مدارا کن و با او معاشرت نيکو داشته باش تا زندگي ات گوارا و با نشاط باشد".

5 ـ بسياري از مشکلات و ناراحتي هايي که در جريان ارتباط با ديگران به وجود مي آيد ريشه در انتظارات متعارض و مبهم از وظايف و هدف ها دارد. انتظارات نامشخص و مبهم سبب ناراحتي عدم درک و تفاهم مشترک و از ميان رفتن اعتماد و نهايتا جوي حاکي از سوتفاهم شک و ترديد و نگراني در خانواده مي گردد.

6 ـ يکي ديگر از عوامل ايجاد شادي و نشاط در خانواده گشاده رويي است زيرا خوش رويي کينه ها را مي زدايد انسان ها را به همديگر نزديک مي کند دل ها را به هم پيوند مي دهد جو حاکم بر خانواده را شاداب و با طراوت مي کند ارتباط عميق و عاطفي را سبب مي شود و موجب تداوم و استواري محبت و دوستي در زندگي مي شود. همچنان که مولايمان علي (ع) مي فرمايد: « والبشاشه حباله الموده » خوش رويي وسيله ي دوست يابي است.

7 ـ ملت و امت يک جامعه بزرگ و خانواده يک جامعه کوچک است. همان طوري که جامعه نياز به حکومت و ولايت دارد و بدون آن زندگي اجتماعي به هرج و مرج و آشفتگي کشانيده مي شود خانواده نيز بي نياز از حاکميت و ولايت نيست که خداوند اين مهم را بنا به طبيعت و خصوصيات فيزيولوژيکي مردان به جنس مذکر داده است. ليکن بعضي خانواده ها بدون توجه به اقتضاي طبيعت و نظام آفرينش هنوز بر سر اين موضوع در کشمکشي آشکار و پنهان هستند.

8 ـ يکي از آسيبهاي جدي محيط خانواده پيدايش روحيه نفاق دروغگويي و جدائي عاطفي بين همسران است. خداوند در قرآن سوره بقره آيه 237 زندگي زناشويي و ازدواج را تعبير به « عقده النکاح » مي کند که اين تعبير مويد اين است که در حقيقت زن و مردم به وسيله زناشويي به يکديگر گره خورده و از بيگانگي به يگانگي رسيده اند پس چرا وحدت و يگانگي فيمابين را بدون توجه به عواقب رفتار خود بر هم مي زنيم.

9 ـ همسران بنا به اقتضاي فطرت و طبيعت وسيله سکون و آرامش يکديگرند و اين حتي به ايمان آنها هم بستگي ندارد اگر چه ايمان همچنان که در جاهاي ديگر نقش موثري دارد در اين جا نيز نقش دارد.

10 ـ همسران ايدآل قره العين يکديگرند زيرا يکديگر را بر حسب ميل طبيعي و نيازهاي اصيل و اساسي خويش يافته و مجذوب يکديگر شده اند.پيشواي عاليقدر اسلام فرمود: « يکي از چيزهايي که مرد مسلمان را اصلاح مي کند اين است که زني داشته باشد که وقتي به او نگاه مي کند شاد گردد و هنگامي که از خانه خارج مي شود شوهر را در قلب و در اعماق وجود خود حفظ کند.

11 ـ ارزش يک زن وکمال او در زن بودن و کامل بودن در جنبه هاي زنانگي و ارزش و کمال يک مرد کامل بودن او در جنبه هاي مردانگي است. اگر مرد گرايش زنانه و زن گرايش مردانه پيدا کند کمال نيست حتي از نظر اسلام بعضي از صفات است که زيبنده مردان و بعضي از صفات است که زيبنده زنان است.

12 ـ خانواده در طي مراحل تکوين خود در سطوح مختلف گسترش مي يابد. هر يک از اين مراحل همراه باتغييراتي است که مي تواند سبب ايجاد بحران و فشار رواني (استرس شود. تغييرات عبارتند از: الف) ازدواج زن و مرد و تشکيل خانواده. ب) گسترش خانواده از طريق توليد مثل و زاد و ولد. ج) پراکندگي به ازدواج فرزندان يا اقامت در نقطه اي دور از والدين يا حتي مرگ آنان. د) پايان به سبب مرگ يکي از همسران. تغييرات فوق منجر به دو نوع واکنش مي شود: الف) سازگاري. ب) تزلزل يافتن و از هم پاشيدگي. بحرانهاي خانواده همچون: اعتياد از دست دادن کار تولد يک کودک معلول ذهني يا رواني. بيماري طولاني مدت يک عضو طلاق مرگ والدين و… موجب تنش درگيري خشونت هاي خانوادگي و… مي گردند که در صورتيکه بحرانهاي مزبور با برقراري نظام باز ارتباطي و بطور هميشگي و به نحو صحيح مديريت شوند. موجب سازگاري شده ولي درغيراينصورت فرجام خوشي نخواهند داشت.

13 ـ متاسفانه برخي از خانواده ها به جهت ناآگاهي باتوسل به شيوه هاي نامناسب براي ايجاد تغييرات در روابط خانوادگي همچون: تحقير، اهانت، قضاوت هاي انتقادآميز داوري هاي کلي و بدون توجه به شرايط فعلي. يادآوري گذشته خواندن ذهن طرف به جاي پرسش از او در ميان حرف طرف دويدن سکوت عدم همکاري کارشکني و… موجب متشنج شدن بيشتر حيط و عدم پيشبرد اهداف خود مي شوند که کمکي به هيچ يک از اعضا خانواده نخواهد کرد.

14 ـ انتقاد منصفانه از عملکرد يکديگر در محيط يک خانواده صميمي مورد پذيرش قرار گرفته و موجب تعالي آن خانواده در ابعاد مختلف خواهد شد. ليکن انتقاد غرض ورزانه بالاخص آنکه به طور مستقيم و مداوم نيز باشد تبديل و تعبير به عيب جويي شده و زمينه ساز اختلافات و منازعات خانوادگي مي گردد.

15 ـ نوع فرهنگ و نگرش اعضا خانواده به زندگي نيز در دارا بودن يک احساس خوشايند ومثبت و به تبع آن رفتار معقول و پسنديده نقش دارد. به عنوان مثال: تطابق خود باتغييرات و تحولات پيش آمده و نگرش به تفاوت هاي فردي و ناراحتي ها بعنوان « فرصت هاي رشد» قدرداني از کار يکديگر، رعايت شرايط اقتصادي خانواده، رسيدگي به بستگان، ارضاي تمايلات جنسي، صرفا با همسر در نظر داشتن رسالت ها و مسئوليت هاي ديني و اجتماعي داشتن رفتار اخلاقي و شخصيت تربيتي همسران در قبال يکديگر برخورد درست با خطاهاي يکديگر شناختن نقاط قوت همسر و تاکيد و توجه بيشتر بر روي آن ايجاد محيطي صميمانه براي بحث و گفتگو ايجاد يا تاکيد بر جهان بيني مشترک اظهارنظر همه افراد خانواده به تناسب موقعيت شرايط و امکانات خويش در امور خانه و نحوه اداره آن.

16 ـ هر فردي يک حريم عموم براي تعامل با ديگران با درجات متفاوت داشته و يک حريم خصوصي نيز براي برقراري ارتباط با خالق و ضمير خويشتن و يا رفع گرفتاري فکري ومشکلات روزمره دارد و لذا توصيه ميگردد ماداميکه هر يک از اعضاي خانواده در حريم خصوصي خويش خلوت نموده اند (به تعبير بعضي انديشمندان در غار فکري وروحي خود فرو رفته اند) براي ايشان مزاحمت نکرده و بااداي کلمات نامناسب و يا القاي تهمت و توهين آنان را آزرده نسازيم و اجازه دهيم تا با اختيار خويش از آن حالت روحي و رواني خارج شده و نسبت به برقراري ارتباط با ساير اعضاي خانواده اقدام نمايد.

17 ـ برخي از ويژگيهاي يک خانواده خوشبخت را مي توان بدين شرح برشمرد: عشق و علاقه زن و شوهر به يکديگر ورفتار مبتني بر احترام و ارزش گذاري متقابل کفايت بهره مندي فرزندان از محبت والدين احترام به اظهار نظر اعضا خانواده و کمک بزرگترها به کوچکترها براي کنترل و اداره خويش والدين به جهت اخلاق برخورد و رفتار الگوي مناسب براي فرزندان هستند فرزندان در تصميمات مربوط به امور خانواده و قبول مسئوليت وکمک به مشکلات والدين احساس مسئوليت مي کنند بچه ها به عنوان اين که بچه هستند مورد اهانت نبوده و مورد احترام هستند در چنين خانواده اي روحيه زن توسط مرد و روحيه ي مرد توسط زن از طريق همدلي دل جوئي و بهره گيري از کلمات گرم و نرم و اثر بخش تقويت مي گردد، فرزندان وظايف خود را به موقع انجام مي دهند و دليل انجام هرکاري را مي دانند همچنين در محيط خانه احساس امنيت کرده و شرايط را براي رشد ابعاد وجود خود مساعد مي يابند و...

18 ـ برخي از ويژگيهاي يک خانواده نگون بخت را مي توان بدين شرح برشمرد: در اين گونه خانواده ها از محبت خبري نيست وحشت و ترس و اضطراب بر افراد درمحيط خانواده غلبه دارد فرزندان احساس امنيت نکرده و نسبت به بزرگسالان معمولا بدبين مي باشند هميشه از طرف والدين (معمولا پدر) مورد تحقيرهايي از قبيل اين که تو نمي فهمي شعورنداري حرف نزن و… قرار مي گيرند اعضاي خانواده به طور مستقيم و به صورت مداوم از هم انتقاد مي کنند امور خانواده براساس برنامه منظمي صورت نمي گيرد عيب جوئي لجاجت ومنفي گرايي در رفتار اعضاي خانواده زياد مشاهده مي گردد انگيزه هاي لازم براي تداوم حيات خانواده کمتر ديده مي شود و...

19 ـ وظايف يک زن مسلمان ونمونه را مي توان اينگونه برشمرد: خوش اخلاقي داشتن، توقعات به جا، دلداري دادن شوهر، قدرداني از زحمات شوهر، عيبجويي نکردن، ابراز تمامي توجهات به شوهر، بخشيدن خطاهاي شوهر، سازگاري با خويشان شوهر، نداشتن افکار انحرافي، بدون دليل بها ندادن به بدگويي هاي ديگران، غمخواري کردن براي شوهر، پذيرش مديريت شوهر، طولاني نکردن زمان قهر، تربيت فرزند تغذيه فرزند و ...

20 ـ وظايف يک مرد مسلمان و نمونه را مي توان اينگونه برشمرد : سرپرستي و مديريت صحيح، مهرورزي، احترام گذاشتن، خوش اخلاقي، پرهيز از ايراد گرفتن و بهانه جويي، دلجويي کردن، عيبجويي نکردن از اعضاي خانواده زن، ناديده گرفتن لغزش ها و مراقبت از وي، چشم پوشيدن از غير همسر، سپاسگزاربودن، پاکيزگي و نظافت، پرستاري ردن پدرانه، تنظيم دخل و خرج خانواده، پذيرش جنسيت فرزند، اجتناب از طلاق هاي عاطفي و ... اميداست از رهگذر آگاهي به وظايف و مسئوليتهاي خانوادگي خويش جامعه اي شاداب و بالنده داشته باشيم.





منبع : salamatnews.com



مطالب پيشنهادي :
وزن پول در ترازوي خوشبختيتحقيقات جالب دانشمندان در مورد خوشبختيراز خوشبختي زوج هاي خوشبخت چيست؟آيا پول خوشبختي مي آورد؟فعاليت جنسي و احساس خوشبختي