4 راز انسان هاي موفق براي مديريت زمان
شادکامي و موفقيت
بزرگنمايي:
چه خبر - افراد موفق در استفاده از زمان بسيار متفاوت عمل ميکنند. آنها ميدانند منابعي مانند پول و سرمايه قابل برگشت هستند، ولي زمان ارزشمندترين سرمايه غيرقابل بازگشت است.اگر ديدگاه شما نسبت به زمان عوض شود ميتواند تاثير شگرفي بر زندگي و دستاورهايتان داشته باشد. در اين مقاله به ارائه 4 راز ميپردازيم که افراد موفق آنها را ميدانند و استفاده ميکنند.
راز 1: درک ارزش عدد 1440اين راز با اينکه بسيار ساده و بديهي به نظر ميرسد مهمترين نکته در مديريت زمان است. ميليونرها و ساير افراد بسيار موفق نگاه متفاوتي به زمان دارند. اگر ميخواهيد بازنده باشيد، اصلا به زمان فکر نکنيد. اگر ميخواهيد يک کارمند فني نخبه خوب يا يک مدير مياني واقعا خوب باشيد، از نوعي سيستم مديريت وظايف الف.ب.پ استفاده کنيد. ولي افراد فوق موفق ديدگاه متفاوتي دارند.
_ ميليونرها و فهرست انجام کارهاافراد بسيار موفق بسيار به زمان فکر ميکنند. آنها همه دنيايشان را حول حداکثر کردن زمان خود و حفاظت از آن طراحي ميکنند. در حقيقت، آنقدر به اهميت زمان فکر ميکنند که تقريبا احساس ميکنند زمان پرواز ميکند
کمي وقت بگذاريد و به ارزشمندترين چيزهاي زندگي فکر کنيد
چند دقيقه چشمانتان را ببنديد و به فهرست چيزهايي فکر کنيد که بيشترين ارزش را برايشان قائليد.اگر مانند اغلب مردم باشيد، فهرست چيزهاي ارزشمند زندگيتان شامل موارد زير است: دوستان، خانواده، همسر، پول، سلامتي، تفريح و البته زمان.
_ ارزشمندترين چيزها در زندگيزمان ارزشمندترين دارايي شما در زندگي شما است و بايد احساس کنيد که هر لحظه ميخواهد از دستتان فرار کند. ممکن است سالم باشيد و سپس چاق يا بيمار شويد و بعد دوباره سلامتي خود را بازيابيد. شايد همه پولتان را از دست بدهيد و سپس آن را بازگردانيد. دوستان بسيار مهم هستند اما بگوييد چند دوست در دانشگاه داشتيد که ديگر با آنها در ارتباط نيستيد. يا حتي چه کسي جزو مهمانان عروسيتان بود و روز عروسي آخرين باري بود که او را ديديد؟ بله دوستان ارزشمندند ولي آنها را از دست ميدهيم و دوستان جديدي پيدا ميکنيم. اما در مورد زمان موضوع کاملا متفاوت است. هرگز نميتوانيد زمان بيشتري بسازيد. وقتي روز تمام ميشود، ديگر نميتوانيد آن را برگردانيد.زمان ارزشمندترين منبع در جهان است. بعضي ثروتمند به دنيا ميآيند و بعضي فقير. بعضي در دانشگاههاي معتبر درس ميخوانند و بعضي انصراف ميدهند. بعضيها به طور ژنتيکي ورزشکارند، اما بعضي معلوليت فيزيکي دارند. اما همه ما هر روز ساعات يکساني در اختيار داريم.
دستتان را روي قلب خود بگذاريد.
واقعا اين کار را انجام دهيد. دستتان را روي سينهتان بگذاريد و تپش منظم قلبتان را احساس کنيد. به نفس کشيدنتان فکر کنيد. اين ضربانها هرگز بر نميگردند. آن نفسها هرگز بر نميگردند. شايد با خودتان فکر کنيد که «بله، بله، زمان واقعا برايم مهم است. اين را قبلا هم ميدانستم». اما آيا واقعا زندگي شما نشان ميدهد که به زمان اهميت ميدهيد؟
با خود بينديشيد که چقدر به پول اهميت ميدهيد.
کار ميکنيد تا پول درآوريد، حساب پولتان را داريد، به دنبال بهترين راهها براي سرمايهگذاري پولتان هستيد، مطالبي درباره راههاي کسب پول بيشتر ميخوانيد و ميخواهيد اطمينان حاصل کنيد که هيچکس پولتان را نميدزدد. هرگز کيف پولتان را روي پيشخوان جا نميگذاريد و هرگز کارت عابر بانک خود و رمز آن را به غريبهها نميدهيد.
ولي درباره زمان شايد خيلي فکر نکنيد و به راحتي بگذاريد ديگران زمان ارزشمند شما را بدزدند. شما اغلب نه تنها اقدامي نميکنيم بلکه به همان دزدان اجازه ميدهيد بارها اين کار را تکرار کنند.
عدد 1440هر روز 1440 دقيقه است. اگر به دنبال ابزاري براي تحول در زندگي هستيد، عدد 1440 را با فونت درشت پرينت بگيريد و آن را به در اتاق کارتان، به پايه تلويزيون يا کنار مانيتور بچسبانيد.
اين کار دو فايده دارد. نخست، هر بار که وارد اتاق ميشويد، ارزش زمان به شما يادآوري ميشود. دوم اينکه اين کاغذ يک ابزار مکالمه عالي است تا به ديگران ديدگاه خود را درباره زمان بگوييد. وقتي کارمندان در ميزنند و ميپرسند «يک دقيقه وقت داريد؟» بلافاصله ميتوانيد بگوييد: حتما جريان 1440 را ميدانيد. همين باعث ميشود ديگران براي وقت شما ارزش بيشتري قائل شوند و صحبتها و جلسات کوتاهتر شود.
وقتي گذر زمان را واقعا حس کنيد، کل ديدگاهتان تغيير ميکند. وقتي بيدار ميشويد و به طور ناخودآگاه شروع به شمردن ميکنيد 1440، 1439، 1438 ،... سهلانگاري از وجودتان رخت برميبندد و بهرهوريتان افزايش مييابد.
راز 2: انجام کارهاي مهمافراد بسيار موفق به وضوح ميدانند در هر حوزه از زندگي خود چه ميخواهند. آنها اين موضوع را بسيار شفاف و واضح ميدانند. شما به دنبال روياهاي چه کسي هستيد؟ اگر مشغول کار روي اهداف خود نباشيد، حتما داريد براي اهداف شخص ديگري کار ميکنيد.
کتابهاي بسياري درباره تعيين هدف نوشته شده است، اما همه آنها در راستاي درک مهمترين کارها در همه حوزههاي زندگي بوده است. اين کار براي اغلب افراد به معني تعيين هدف در حوزههاي سلامتي، ثروت و روابط است. براي ديگران هم به معني هدفگذاري در حوزههاي معنوي، خيريه و تفريح است.البته حوزههاي مهم به خودتان بستگي دارد و اهدافتان هم چنين است. فقط مطمئن شويد که مشخص و قابل سنجش هستند.براي مثال اهداف نامناسب در حوزه سلامتي عبارتاند از: سالم شدن و کاهش وزن. اهداف خوب در حوزه سلامتي آنقدر خاص هستند که هر ناظر خارجي ميتواند بفهمد که به آن دست يافتهايد يا نه: کم کردن 10 کيلو وزن در 10 هفته، دويدن روي تردميل به صورت 30 دقيقه در روز.
راز 3: توازن کار و زندگي بدون عذاب وجدانآيا تاکنون دقت کردهايد که چرا موفقترين افراد به ندرت عصبي يا پر استرس هستند؟ آنها در لحظه حاضرند و توجه کاملي به شما دارند. از آنجا که علاقه زيادي داشتيم که بدانيم افراد موفق چطور زمانشان را ميگذرانند، شروع به جمعآوري اطلاعات جذابي درباره آنها کرديم.
همه افراد موفق در مجموع همان 24 ساعتي را دارند که ما داريم. ولي چند نفر از آنها چنين بودند:عدهاي هر روز ساعت 5:30 به خانه ميروند و با خانواده و فرزندان وقت ميگذرانند.عدهاي هر سال بيش از 50 کتاب ميخوانند.آنها هميشه در حال کار نيستند بلکه به تفريح و استراحت اهميت ميدهند.آيا عجيب نيست؟ افراد موفق اينطور زندگي ميکنند و در مقابل افراد زيادي وجود دارند که زندگي خود را وقف کار کردهاند و شايد روزها در محل کار ميمانند و درعينحال نه کارشان عالي است و نه زندگي شخصيشان.
افراد موفق شايد هزاران کار براي انجام دارند، ولي براي خود محدوديتهاي قاطعي تعريف کردهاند تا زندگيشان متعادل و متوزان باشد. البته واضح است که درباره شرايط استثنايي صحبت نميکنيم. براي هر کدام از ما شايد پيش بيايد که مجبور شويم تا صبح کار کنيم. شايد گاهي نتوانيم با خانواده شام بخوريم. شايد مدتي فرصتي براي تفريح و رفتن به استخر شنا نداشته باشيم. اين موارد طبيعي است، ولي نبايد تبديل به عادت شود. بلکه در اولين فرصت ممکن بايد به روال متعادل زندگي برگرديم.
اندي گروو مدير سابق شرکت اينتل جمله بسيار جالبي دارد. او ميگويد: «روز من وقتي تمام ميشود که ساعات کاري تمام شود، نه وقتي که کارم تمام شود. کار من هرگز تمام نميشود». کار مدير هم مانند کارهاي يک خانم خانهدار هرگز تمام نميشود. هميشه کارهاي بيشتري براي انجام دادن وجود دارد، جدا از کارهايي که بايد انجام شود، هميشه ميشود کارهاي بيشتري انجام داد. و راز اين است:هميشه کارهاي بيشتري براي انجام دادن وجود دارد و هميشه کارهاي بيشتر از آنچه ميتوان انجام داد، وجود دارد. اين يکي ديگر از آن مفاهيم سادهاي است که وقتي عميقا ملکه ذهن شود، ميتواند زندگيتان را به شدت تغيير دهد.اجازه ندهيد که فهرست کارهاي روزانه حکمران زندگي شما باشد. شايد اين جملات آشنا باشد: «ببخشيد نميتوانم براي شام به خانه بيايم، زيرا بايد آن گزارش را کامل کنم». زندگي پرسرعت و بدون توقفهاي مناسب فقط يک نتيجه دارد. رضايت شما را از زندگي کاهش داده و موفقيتهايتان را کمتر ميکند.
بيدار شويدشايد بدون آنکه توجه کرده باشيد درگير يک زندگي يکبعدي و پرسرعت شده باشيد. اگر اينطور است به خودتان بياييد و قوانين مشخصي براي خود بگذاريد. نشانههاي رايج ورزش نکردن، کمتر ظاهر شدن در ميهمانيها و جمعهاي خانوادگي، خوردن زياد غذاهاي حاضري و اختصاص زمان خواب به کار است. اگر اينطور است در مسير اشتباهي پيش ميرويد و بايد هرچه زودتر تعادل را به زندگي خود برگردانيد.
افراد بسيار موفق ساعات متمادي را صرف اين نميکنند که وظايف بيشتري را از فهرستشان خط بزنند. بلکه از قبل به اولويتهايشان فکر ميکنند و برنامه زمانبندي دقيقي براي انجام آنها دارند. آن وقت همان زمان برايشان کافي است. هميشه ما وقت کم داريم، ولي هميشه و هميشه براي انجام کارهاي بسيار مهم وقت کافي وجود دارد.
درگير يک زندگي پرسرعت نشويد. چند هدف براي ايجاد تعادل بگذاريد. مثلا:صرف شام با خانواده حداقل سه بار در هفتهاختصاص وقت به تفريح و ماجراجوييصرف وقت براي بازي با کودکانرفتن به باشگاه بدنسازي يا شناصرف شام بيرون از خانه با خانواده و دوستانبنابراين بايد در زمينهسازي براي انجام کارهاي بيشتر استاد شويد. زيرا هميشه کارهاي بيشتري براي انجام دادن وجود دارد.وقتي در اين کار مهارت يافتيد، ميبينيد که گرفتن مرخصي، ترک شرکت در يک ساعت معقول و زمان گذاشتن براي خودتان بدون احساس گناه آسانتر ميشود.
راز 4 : يکبار انجامش دهيدافراد بسيار بهرهور تقريبا با هر موردي که مواجه ميشوند، فورا دربارهاش اقدام ميکنند. آنها ميدانند که براي کاراتر بودن فقط بايد يکبار زمان و انرژي ذهني را صرف چيزي کنند.
ديدگاه يکبار انجامش بدهفکر کنيد قبل از اينکه کاري را تمام کنيد، چند بار بايد به آن بپردازيد. بياييد چند مثال را مرور کنيم.
اغلب افراد اينباکس خود را باز ميکنند و 10 ايميل جديد باز نشده را ميخوانند. روي يک پيغام کليک ميکنند، آن را ميخوانند و سراغ پيغام بعدي ميروند. اگر ايميلي به پاسخ نياز داشت، بعدا دوباره سراغ آن ميروند، يعني مجبورند دوباره آن پيام را بخوانند!
به ياد داشته باشيد که يکبار انجام دادن چيزي به اين معني نيست که بايد همه کارها را شخصا انجام دهيد. واگذاري کارها تقريبا هميشه به صرفهترين راه از نظر زماني است، بنابراين اگر ميتوانيد يکبار انجامش دهيد و سپس آن را به شخص ديگري واگذار کنيد. همچنين، لازم نيست هر کاري را فورا انجام دهيد. يک پروژه بزرگ يا کاري که قرار است در يک بازه زماني از پيش تعيينشده انجام شود را بايد به بعد موکول کرده و برايش زمانبندي در نظر بگيريد.
اغلب افراد براي انجام کار فوري، قانوني کلي دارند. اگر انجام کاري کمتر از 5 تا 10 دقيقه زمان لازم داشته باشد، فورا براي انجامش اقدام ميکنند.
من دوست دارم که حتي اگر کاري 15 تا20 دقيقه هم طول ميکشد و فقط تا وقتي که با وظيفهاي از پيش تعيينشده تداخل نکند، فورا آن را انجام دهم.
منبع : مدير سبز
مطالب پيشنهادي :
6 نکته مهم در مديريت زمانچگونه زمان مان را مديريت کنيم که وقت کم نياوريم؟مديريت زمان در اوقات فراغت تابستانيمديريت زمانزمان تان را مديريت کنيد
-
يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۸:۱۳ AM
-
۱۰۷ بازدید
-
-
چه خبر