آخرین اخبار

آيا تنها شستن زياد دست ها نشانه وسواس است؟ علائم انواع وسواس بيماري ها و پيشگيري

آيا تنها شستن زياد دست ها نشانه وسواس است؟ علائم انواع وسواس

  بزرگنمايي:

وسواس چيست؟ علائم و درمان انواع وسواس

وسواس عبارت است از تکرار بدون اراده افکار ناخوشايند. اگر چه فرد مي فهمد که اين افکار نامناسب و غير عادي است، ليکن قادر به دور کردن آنها نيست. وسواس تا اندازه اي در همه افراد وجود دارد و بصورت شک و ترديد، عدم قدرت در تمرکز فکري، فراموشي و گاهي هم کم خوابي ديده مي شود .

وسواس يک ايده، فکر، تصور، احساس يا حرکت مکرر يا مضر مي باشد که، با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت‏ به شخصيت‏ خود بوده و از غير عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است. روانشناسان وسواس را نوعى بيمارى از سرى نوروزهاى شديد مى‏ دانند که، تعادل روانى و رفتارى را از بيمار سلب و او را در سازگارى با محيط دچار اشکال ميسازد و اين عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشکار است.

روانکاوان نيز وسواس را نوعى غريزه واخورده و ناخودآگاه معرفى ميکنند و آن را حالتى مى ‏دانند که در آن، فکر، ميل، يا عقيده ه‏اى خاص، که اغلب وهم‏ آميز و اشتباه است، آدمى را در بند خود ميگيرد، آنچنان که حتى اختيار و اراده را از او سلب کرده و بيمار را وادار مي کند که حتى رفتارى را برخلاف ميل و خواسته ‏اش انجام دهد، و بيمار هرچند به بيهودگى کار يا افکار خودآگاه است، اما نمى‏ تواند از قيد آن رهايى يابد.

علائم وسواس به صورتهاى مختلف بروز مي کند

اجتناب، تکرار و مداومت، ترديد، شک در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطى، اجبار و الزام، احساس بن بست، عناد و لجاجت. همچنين در مواردى وسواس بصورت خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جايى، درآوردن جامه خود، بيقرارى، بهانه‏ گيرى، بى‏ خوابى، بدخوابى، بى‏ اشتهايى و .... متجلى مى‏ شود، آنچنانکه به اطرافيانش اين احساس دست مى ‏دهد که، نکند ديوانه شده باشد. اشخاصي که مبتلا به وسواس هستند، اعتماد به نفس ندارند و خود را موجودي بي ارزش و ناچيز مي شمارند. ولي چون نمي توانند افکار وسواس را دور اندازند، بيشتر احساس مقاومت مي کنند. اينگونه افراد معمولا بسيار تکامل جو مي باشند.

ليستي از علائم و مقياس هاي درجه بندي در اينجا آورده شده است که، براي تشخيص اختلالات رواني وسواس فکري و عملي، مفيد مي باشد. ولي هيچ ليستي نمي تواند بصورت قطعي بيماري وسواس را در شما مشخص کند و شما بايد با پزشک خود يا يک روانشناس مشورت کنيد، تا از بيماري وسواس و درجه آن مطلع شويد.

اختلالات ديگر از جمله افسردگي و اضطراب مي توانند تا حدودي مشکلات مشابهي را با عث شوند. پس، اگر شما بعضي ازاين علائم را دارا هستيد،حتما بدان معني نيست که بيماري شما اختلال رواني وسواس فکري -عملي است. بنابراين مهمترين سوالي که شما بايد بپرسيد اين است که، آيا افکار، عادتها سد راه زندگي شغلي، زندگي اجتماعي يا زندگي خصوصي شما هستند؟

مقياس وسواس فکري-عملي

مواردي که ذيلا مي آيند، مقياس اندازه گيري شدت وسواس فکري عملي است که، معمولا در کلينيک ها اندازه گيري ميشود و بهبود آن معمولا با درمان انجام مي شود، گرچه علائم بيماري شخص به مرور زمان ممکن است، تغيير يابد.

رفتار وسواس فکري- عملي جزئي

شخص مدت کوتاهي را براي مقاومت در برابر علائم صرف مي کند و تقريبا، هيچ گونه تداخلي در فعاليت هاي روزمره وجود ندارد.

رفتار وسواس فکري -عملي غير قابل تشخيص درمعاينات باليني

علائم ملايم بوده و قابل توجه براي خود شخص و براي بيننده مي باشد و باعث تداخل ملايمي در زندگي شخص مي شود که، شايد مدت زمان کوتاهي در مقابل آنان ايستادگي شود. علائم به آساني براي ديگران قابل تحمل هستند.

رفتار وسواس فکري-عملي قابل تشخيص کلينيکي

علائم تداخل مشخصي با زندگي معمولي دارند، شخص انرژي زيادي را براي مقاومت و کمک گرفتن از ديگران صرف مي کند، تا امور زندگي روزمره ي خود را بگذراند.

رفتار وسواس فکري- عملي شديد

علائم بيماري در اين مرحله عاجز کننده و مداخله گرند. فعاليت روزمره يک کشمکش فعال است. شخص شايد تمام وقت خود را براي ايستادگي در برابر علائم صرف کند وکمک زيادي را از اطرافيان براي ايفاي وظيفه ي خود جلب نمايد.

رفتار وسواسي فکري -عملي بسيار شديد

علائم کاملا فلج کننده هستند، شخص نظارت مستقيمي را در اموري مانند خوردن، خوابيدن و غيره نياز دارد. حتي جزئي ترين تصميم گيري ها يا جزئي ترين فعاليت ها، حمايت پرسنل را طلب مي کند. اين شديد ترين حالت است. اگر شما خود را در درجه شديد و يا بسيار شديد قياس کرده ايد، بهتر است مشورتي با يک روانپزشک يا روانشناس داشته باشيد. ولي اگر با موفقيت علائم خود را مي توانيد کنار بگذاريد. يک مشاور شايد به شما کمک کند، نحوه ي زندگي خود را بهتر نماييد.

انواع وسواس

وسواس هايى که تمام فکر و انديشه افراد را تحت تاثير قرار داده و احاطه‏ شان مى ‏کند، معمولا به صورت هاى زير است:

1- وسواس فکرى

اين وسواس بصورت هاى مختلف خود را نشان مى ‏دهد که، برخى از نمونه ‏هاى آن بشرح زير است:

انديشه درباره بدن

بدين گونه که بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فکرى بيمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشک مراجعه مى‏ کند و در صدد بدست آوردن دارويى جديد براى سلامت‏ بدن است.

رفتار حال يا گذشته

مثلا در اين رابطه مى‏ انديشد که، چرا در گذشته چنين و چنان کرده؟ آيا حق داشته است فلان کار را انجام دهد، يا نه؟ و يا آيا امروز که مرتکب فلان عملى مى ‏شود، آيا درست مى‏ انديشد يا نه؟ تصميمات او درست است‏ يا ناروا ؟

در رابطه با اعتقادات

زمانى فکر وسواسى زمينه را براى تضادها و مغايرت‏هاى اعتقادى فراهم مى ‏سازد. مسايلى در زمينه حيات و ممات، خير و شر، وجود خدا و پذيرش يا طرد مذهب، ذهن او را بخود مشغول مى‏ دارد.

انديشه افراطى

زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول يا رد آن است،‏ با اينکه بيمار خلاف آن را در نظر دارد، ولى بصورتى است که گويى انديشه مزاحمى بر او مسلط است که او را ناگزير به دفاع از يک انديشه غلط مى ‏سازد، از آن دفاع و يا آن را طرد مى ‏کند، بدون اينکه آن مساله کوچکترين ارتباطى با زندگى او داشته باشد. مثلا، در رابطه با دارويى عقيده ه‏اى افراطى پيدا مى ‏کند، به گونه‏ اى که طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مى‏ داند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتيجه‏ اى دست نيابد.

2-وسواس عملى

وسواس عملى به شکل هاى گوناگون خود را بروز مى‏ دهد که، ما به نمونه‏ ها و مواردى از آن اشاره مى ‏کنيم :

شستشوى مکرر

مردم بر حسب عادت، تنها همين امر را وسواس مى‏ دانند و اين بيمارى در نزد زنان رايج تر است.

رفتار منحرفانه

جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و اين امر حتى در افرادى ديده مى ‏شود که، هيچ‏گونه نياز مادى ندارند.

دقت وسواسى

نمونه‏ اش را در منظم کردن دگمه لباس و… مى‏ بينيم، و وضعيت فرد به گونه ‏اى است که گويى از اين امر احساس آرامش مى ‏کند.

شمردن

شمردن و شمارش‏ ها در مواردى مى ‏تواند از همين قبيل بحساب آيد، مثل شمردن نرده ‏ها با اصرار بر اين که اشتباهى در اين امر صورت نگيرد.

راه رفتن

گاهى وسواس‏ ها بصورت راه رفتن اجبارى است. شخص از اين سو به آن سو راه مى‏ رود و اصرار دارد که، تعداد قدمها معين و طبق ضابطه باشد. مثلا، فاصله بين دو نقطه از ده قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد.

3– وسواس ترس

صورت هاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى، ترس از مرگ ، ترس از دفع، ترس از محيط محدود، ترس از امرى خلاف اخلاق، ترس از تحقق آرزو.

4-وسواس الزام

در اين نوع وسواس، نمى ‏تواند خود را از انجام عمل و يا فکرى بيرون آورد، و در صورت رهايى از آن فکر و خوددارى از آن عمل، موجبات تنش در او پديد خواهد آمد.

وسواس در چه کساني بروز مي کند؟

- در رابطه با سن

تجارب حيات عادى افراد نشان مى‏ دهد که، وسواس همگام با بلوغ و در غليان شهوت در افراد پاي گرفته و تدريجا رشد مى‏ کند. اگر در آن ايام شرايط براى درمان مساعد باشد، بهبودهاى نسبى و دوره‏ اى پديد مى ‏آيد وگرنه بيمارى سير مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت، تا جايى که خود بيمار به ستوه مى‏ آيد.

- در رابطه باهوش

بررسي هاى علمى نشان داده ‏اند که، وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسى‏ هايى که داراى هوش اندک و يا با درجه ضعيف باشند، بسيار کمند بر اين اساس رفتار آنها نبايد حمل بر کم‏ هوشى شان شود.

- در رابطه با شخصيت و محيط

تجارب نشان داده‏ اند، آنهايى که در زندگى شخصى حساس‏ ترند، امکان ابتلايشان به بيمارى وسواس بيشتر است و غلبه وسواس بر آنها زيادتر است. در بين فرزندانى که والدينشان معمولا محکومشان مى ‏کنند، اين بيمارى بيشتر ديده مى ‏شود. پاره‏ اى از تحقيقات نيز نشان داده ‏اند که، شخصيت والدين و حتى صفات ژنتيکى، روابط همگن، خويى و محيطى در اين امور مؤثرند، به همين دليل وسواس در بين دوقلوهاى يکسان بيشتر ديده مى ‏شود تا در ديگران، اگر چه ريشه‏ هاى اساسى و کلى اين امر کاملا مشهود نيست. مساله شخصيت را اگر با دامنه ‏اى وسيعتر مورد توجه قرار دهيم، خواهيم ديد که اين امر حتى در برگيرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بيمارى هيسترى است که، اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده ديده مى ‏شود، در جوامع به ظاهر متمدن و پيشرفته و حتى در بين افراد هوشمند هم به ميزانى قابل توجه ديده مى ‏شود.

ريشه‏ هاى خانوادگى وسواس

در مورد ريشه و سبب اين بيمارى مطالب بسيارى ذکر شده که اهم آنها عبارتند، از وراثت، شخصيت زير ساز يا الحاقى، وضع هوشى، عوامل اجتماعى، عوامل خانوادگى، عوامل اتفاقى، رقابت‏ ها، منع‏ ها و… که ما ذيلا به مواردى از آن اشاره مى ‏کنيم.

- وراثت

تحقيقات برخى از صاحبنظران نشان داده است که، حدود چهل درصد وسواسي ها، اين بيمارى را از والدين خود به ارث برده‏ اند، اگرچه گروهى ديگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قايل شده ‏اند، انتقال زمينه‏ هاى عصبى مى‏ تواند ريشه و عاملى در اين راه باشد.

- تربيت

در اين مورد مباحثى قابل ذکرند که اهم آنها عبارتند از:

1- دوران کودکى

اعتقاد گروهى از محققان اين است که، پنجاه درصد وسواس‏ هاى افراد در سنين جوانى و سايرين، از دوران کودکى پايه‏ گذارى شده و تاريخچه زندگى آنها حاکى از دوران کودکى ويژه ‏اى است که، در آن کشمکش ‏ها و مقاومت‏ ها و سرسختى‏ هاى فوق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواسته‏ هاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.

2- شيوه تربيت

در پيدايش و گسترش وسواس براى شيوه تربيت والدين نقش فوق العاده‏ اى را بايد قايل شد. بررسي ها نشان مى‏ دهد، مادران حساس و کمال جو بصورتى ناخودآگاه زمينه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مى ‏کنند و مخصوصا والدينى که رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود، بصورت دقيق مى‏ خواهند و انعطاف پذيرى کمترى دارند، در اين رابطه مقصرند. تربيت‏ خشک و مقرراتى در پيدايش و گسترش اين بيمارى بسيار مؤثر است. نحوه از شير گرفتن کودک بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و کنترل کودک در رفتار مربوط به نظم و تربيت و دقت او هم در اين امر مؤثر است.

3- تحقير کودک

عده‏ اى از بيماران وسواسى کسانى هستند که، دائما اين عبارت به گوششان خورده است که، آدم بى عرضه‏ اى هستى، لياقت ندارى، در خور آدم نيستى، بدرد زندگى نمى‏ خورى و … . از بابت عدم لياقت‏ خود توسط والدين، مربيان، خواهران، و برادران ارشد سرکوفت‏ شنيده و تنبيه شده ‏اند. اين گونه برخوردها بعدا زمينه را براى ناراحتى عصبى و يا وسواس آنها فراهم کرده است.

4- ناامنى ‏ها

پاره‏ اى از تحقيقات نشان داده ‏اند، برخى از آنها که دوران حيات کودکى آشفته ‏اى داشته و با ترس و نا امنى همساز بوده‏ اند، بعدها به چنين بيمارى دچار شده ‏اند. آنها در مرحله کودکى وحشت از آن داشته ‏اند که، نکند کار و رفتارشان مورد تاييد والدين و مربيان قرار نگيرد. اينان در دوران کودکى براى راضى کردن مربيان خود مى‏ کوشيدند و سعى داشته‏ اند که، دقتى افراطى درباره کارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باريک‏ بينى و موشکافى وارد شوند.

5- منع‏ها

گاهى وسواس فردى بزرگسال، نشات گرفته از منع‏ هاى شديد دوران کودکى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدين و مربيان، ايرادگيري هاى بسيار، توقعات فوق العاده از زير دستان، اگر چه ممکن است کار را برطبق مذاق خواستاران پديد آورد، ولي معلوم نيست عاقبت‏ خوش و ميمونى داشته باشد.

6- خانواده افراد وسواسى

– اغلب وسواسى ‏ها والدين لجوج داشته‏ اند که در وظيفه خواهى از فرزندان سماجت‏ بسيار نشان مى‏ داده ‏اند.

– ايرادگير و عيبجو بوده‏ اند، اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مى ‏ديدند، آن را به رخ فرزندان مى‏ کشيدند.

– خسيس و ممسک بوده‏ اند، به طورى که کودک براى دستيابى به هدفى ناگزير به شيوه‏ اى اصرارآميز بوده است و بالاخره افرادى کم گذشت، طعنه زن و ملامتگر بوده‏ اند و کودک سعى مى‏ کرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند، تا سرزنش نشود.

درمان وسواس

براى درمان مى‏ توان از راه و رسم‏ ها و وسايل و ابزارى استفاده کرد که، يکى از آنها تغيير محيطى است که بيمار در آن زندگى مى ‏کند.

- تغيير آب و هوا

دور ساختن بيمار از محيط خانواده و اقامت او در يک آسايشگاه و واداشتن او به زندگى در يک منطقه خوش آب و هوا، براى تخفيف اضطراب و درمان بيمار اثرى آرامش بخش دارد و اين امرى است که، اولياى بيمار مى‏ توانند به آن اقدام کنند.

- تغيير شرايط زندگى

از شيوه‏ هاى درمان اين است که، زندگى بيمار را به محيطى ديگر بکشانيم و وضع او را تغيير دهيم. او را بايد به محيطى کشاند که، در آن مساله حيات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصيت او از دستبردها دور و در امان باشد، بررسيهاى تجربى نشان مى ‏دهند که، در مواردى با تغيير شرايط زندگى و حتى تغيير خانه و محل کار، بهبود کامل حاصل مى‏ شود.

- ايجاد اشتغال و سرگرمى

تطهير هاى مکرر و دوباره‏ کارى‏ ها بدان خاطر است که، بيمار وقت و فرصتى کافى براى انجام آن در خود احساس مى‏ کند و وقت و زمانى فراخ در اختيار دارد. بدين سبب ضرورى است، در حدود امکان سرگرمى او زيادتر گردد، تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات يکى پس از ديگرى او را وادار خواهد کرد که نسبت‏ به برخى از امور بى‏ اعتنا گردد، از جمله وسواس.

- زندگى در جمع

فرد وسواسى را بايد از گوشه گيرى و تنهايى بيرون کشاند. زندگى در ميان جمع خود مى‏ تواند عاملى و سببى براى رفع اين حالت‏ باشد. ترتيب دادن مسافرت هاى دسته جمعى که، در آن همه افراد ناگزير شوند شيوه واحدى را در زندگى پذيرا شوند، در تخفيف و حتى درمان اين بيمارى مخصوصا در افراد کمرو مؤثر است.

- شيوه‏ هاى اخلاقى

رودربايستى‏ ها و ملاحظات فيمابين که هر انسانى بنحوى با آن مواجه است، تا حدود زيادى سبب تخفيف اين بيمارى مى ‏شود. طرح سؤالات انتقادى توام با لطف و شيرينى، بويژه از سوى کسانى که محبوب و مورد علاقه بيمارند، در امر سازندگى بيمار بسيار مؤثر است و مى‏ تواند موجب پيدايش تخفيف هايى در اين رابطه شود و البته بايد سعى بر اين باشد که، انتقاد به ملامت منجر نشود و روح بيمار را نيازارد. احياى غرور بيمار در موارد بسياري سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خوارى ناشى از پذيرش رفتارهاى ناموزون وسواسى است و به بيمار قدرت مى‏ دهد. بايد گاهى غرور فرد را با انتقادى ملايم زير سؤال برد و با کنايه به او تفهيم کرد که، عرضه اداره و نجات خويش را ندارد، تا او بر سر غرور آيد و خود را بسازد. بايد به او القا کرد که، مى‏ تواند خود را از اين وضع نجات دهد. همچنين بايد به بيمار اجازه داد که، درباره افکار خود اگر چه بى معنى است، صحبت کند و از انتقاد ناراحت نباشد.

- تنگ کردن وقت

بيش از اين هم گفته ‏ايم که گاهى تن دادن به ترديدها، ناشى از اين است که بيمار خود را در فراخى وقت و فرصت‏ ببيند و براى درمان، ضرورى است که در مواردى وقت را بر فرد وسواسى تنگ کنند. در چنين مواردى لازم است،‏ با استفاده از متون و شيوه ‏هايى، او را به کارى مشغول داشته و به امر و وظيفه‏ اى او را وادار نماييد، تا حدى که وقتش تنگ گردد و ناگزير شود با سر هم کردن عمل و وظيفه، کار و برنامه خود را اگرچه نادرست است،‏ سريعا انجام دهد. تکرار و مداومت در چنين برنامه‏ اى در مواردى مى‏ تواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.

- زيرپاگذاردن موضوع وسواس

در مواردى براى درمان بيمار چاره‏ اى نداريم جز اينکه، به او القا کنيم، به قول معروف به سيم آخر بزند، حتى با پيراهنى که آن را او نجس مى ‏داند و يا با دست و بدنى که او تطهير نکرده مى‏ شمارد و به نماز بايستد و وظيفه ‏اش را انجام دهد. به عبارت ديگر، بيمار را وا داريم تا همان کارى را که از آن مى‏ ترسد انجام دهد. تنها در چنين صورت است که، در مى‏ يابد هيچ واقعه‏ اى اتفاق نمى ‏افتد.

شيوه‏ هاى اصولى در درمان وسواس- روانپزشکى

اگر رفتار و يا عمل وسواسى، شديد شود، نياز به متخصص روانى و درمانگرى است که، در اين زمينه اقدام کند. کسى که تعليمات تخصصى و تحصيلاتش در روان پزشکى، به او اجازه مى‏ دهد که، براى شناخت ريشه بيمارى و درمان بيمار اقدام نمايد. علاوه بر اينکه در زمينه ريشه‏ يابى‏ ها، کار و تلاش کرده و دائما در رابطه با خود هم اقداماتى بعمل آورده و لااقل حدود 300-200 ساعتى هم در رابطه با شناخت‏ خويش گام برداشته است. اينان اجازه دارند که، در موارد لازم نسخه بنويسند و داروهايى تجويز کنند و يا شيوه‏ هاى ديگرى را که براى درمان لازم مى‏ بينند، بکار گيرند.

بيماران را گاهى لازم است که، در مؤسسات روان‏پزشکى و گاهى هم در بيمارستان‏ ها به طرق روانکاوى و روان‏ درمانى، درمان نمايند و در موارد ضروري بايد آنها را بسترى نمود. درمان بيمارى براى برخى از افراد بسيار ساده و آسان و براى برخى ديگر بسيار سخت است، بويژه که شرايط اقتصادى و اجتماعى بيمار هم در اين امر مؤثر است.

- روان درمانى

اين هم نوعى درمان است که، توسط روانکاو يا روانشناس صورت مى ‏گيرد و آن يک همکارى آزاد بين بيمار و درمان کننده، مبتنى بر اعمال متقابل است که بر اساس روابطى نسبتا طولانى و طبق هدف و برنامه ريزى مشخصى به پيش مى‏ رود. درمان اختلال به‏ صورت مکالمه و صحبت و يا هر شيوه مفيدى که قادر به اصلاح زندگى روانى فرد باشد، انجام مى‏ گيرد. در اين درمان، گاهى هم ممکن است دارو مورد استفاده قرار گيرد. البته اصل بر اين است که، بر اساس شيوه مصاحبه و گفتگو زمينه براى يک تحول درونى فراهم شود.

اصولى در روان درمانى

در روان درمانى افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام که به اين جنبه ‏ها توجه نشود، امکان اصلاح و درمان نخواهد بود:

– اصلاح محيط

غرض محيط زندگى بيمار، توجه به امنيت آن، بررسى اصول حاکم بر جنبه‏ هاى محبتى و انضباطى، نوع روابط و معاشرت ها، فعاليت هاى تفريحى، گردش ها، تلاش هاى جمعى، مشارکت ها در امور و ... است.

– ارتباط خوب و مناسب

در روان درمانى آنچه مهم است داشتن و يا ايجاد روابط خوب و مناسب همدردى و همراهى، کمک کردن، دادن اعتبار و رعايت احترام، وانمود کردن حق بجانبى براى بيمار، تقويت قدرت استدلال، بيان خوب، خوددارى از سرزنش و… مي باشد.

– روانکاوى و روان درمانى

که در آن تلاشى براى ريشه‏ يابى، ايجاد زمينه براى دفاع خود بيمار از وضع و حالات خود، گشودن عقده‏ ها، توجه دادن بيمار به ريشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و… است.

مشاوره و درمان رواني

در درمان غيردارويي، از الگوهاي مختلف براي کاهش اين اختلال بهره مي‏ گيرند که، به برخي از آنها به طور اجمال اشاره مي‏کنيم، زيرا از اين تکنيک‏ها متناسب با نوع و شدت و ضعف بيماري استفاده مي‏شود:

1) شناخت درماني، در اين روش طي جلسات مکرر و متعدد، بينش بيمار درباره تعارض هاي دروني خود به کمک روان‏درمان‏گر، تغيير مي‏ يابد.

2) رفتار درماني، روش هاي متعدد و متنوعي است که،کارشناس مربوطه بيمار را به کارها و فعاليت‏ هايي جهت کاهش سطح اضطراب و در نتيجه فکر يا عمل وسواس او وا مي‏دارد.

3)گاهي نيز روانشناس با ايجاد ارتباط با خانواده بيمار، به کاهش ناهماهنگي‏ هاي احتمالي در خانواده و تصحيح ارتباطات خانوادگي آنها مي‏ پردازد.

آشنايي با روشهاي کلي درمان

براي علاج و درمان اين بيماري ابتدا بايد نوع آن را شناخت و روش درماني مناسب با آن را انتخاب نمود. ما در اين قسمت به برخي از روشهاي کلي مبارزه با اين حالت اشاره مي نماييم.

- عدم پاسخ دهي

مهمترين و کلي ترين راه درمان وسواس، بي توجهي به پيام هاي آن و عدم پاسخ دهي عملي به آن است. اين بيماري در صورتي ادامه مي يابد و تشديد مي شود که، به نداهاي دروني آن که مبتني بر تکرار عمل، يا دقت بي مورد و يا قضاوت غير منطقي و افراطي نسبت به امور، پاسخ داده شود. براي مقابله با اين حالت بهترين راه، بي اعتنايي به اين پيامها و ترتيب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتي اين روش عملي شود، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد.

- تقابل به ضد

براي کساني که از آلودگي و نجاست هراس دارند و اين هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است، آلوده سازي عمدي شخص توسط خود او يا ديگران، از راههاي درمان و رفع حساسيت به اين امر است. اگر اين روش با تکرار تحمل شود، به طور قطع موثر خواهد بود.

- فرمان ايست

در منابع علمي جديد، براي متوقف کردن افکار وسواسي، علاوه بر درمانهاي دارويي و قبل از آن درمانها، از روشهاي خاصي استفاده مي شود که، مهمترين آنها روش توقيف فکر نام دارد. اين روش بدين ترتيب است که، از بيمار خواسته مي شود که به طور عمد افکار وسواسي خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان درمانگر با صداي بلند و بيزار کننده ، فرياد مي زند : ايست !؟! به نظر مي رسد، اين عمل جريان فکر وسواسي را متوقف مي کند.

درمان دارويي

بيماري وسواس چون داراي ريشه هاي هورموني است و با فعاليت هاي هورموني بدن نيز در ارتباط است، پزشکان با تجويز داروهايي سعي مي نمايند فعاليت هاي هورموني بدن را متعادل سازند و از اين طريق کمک مي کنند تا، فرد بتواند راحت تر با اين مشکل طرف شود و آن را از خويش براند.

توصيه هاي عملي

- اگر مبتلا به وسواس در شست و شو هستيد، خود را در معرض چيزهاي آلوده و نجس قرار دهيد و يا به تجسّم چنين موقعيت‏ هايي بپردازيد و از انجام دادن آن کار خودداري نکنيد. از فردي بخواهيد خودش را در معرض اين موقعيت‏ ها يا موضوع‏ هاي ذکر شده قرار دهد، بدون اين که واکنش بي اختياري، از خودش نشان دهد. سپس شما نيز همان کار را انجام دهيد. اين کار باعث مي‏شود، موضوع‏ ها يا موقعيت‏ هاي اضطراب آور، کم کم اثر خود را از دست بدهند و اضطراب شما کاهش پيدا کند. در واقع ريشه و علت اصلي وسواس (اضطراب) از بين برود.

- به خودتان تلقين کنيد که وسواس يک نوع کار شيطاني است و بايد هر چه زودتر دست از آن بردارم.

- به خدا توکل کنيد و از او استعانت بجوييد، تا هر چه زودتر بر اين مشکل فايق آييد.




منبع:pezeshkin.ir





ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

علايم سوء هاضمه و روش هاي پيشگيري از سوء هاضمه

دچار تنگي دريچه قلب هستم براي درمان چه کاري انجام دهم؟

روش خانگي براي تشخيص کبد چرب

درد پهلو نشانه چيست

فشار خون پايين چيست؟ + دلايل فشار خون پايين

تکنيک هاي طلايي براي درمان سريع سردرد ساده

فيبروز کبدي چيست؟ آيا فيبروز درمان مي شود؟

تدابير طب سنتي براي درمان آلرژي بهاره

مراقب مصرف مکمل ويتامين D باشيد

فشار خون در هر سني چند است و براي درمان فشار خون چه کنيم؟

چه عواملي خطر بروز سرطان روده بزرگ را افزايش مي دهند؟

درمان آمبولي ريه با چه روش هايي امکان پذير است؟

سکته مغزي و آنوريسم مغزي چه تفاوتي با هم دارند؟

کلسترول چيست و براي درمان کلسترول خون چه بايد کرد؟

درمان گلودرد با غرغره هاي طبيعي

عواملي که خطر ابتلا به سندرم روده تحريک پذير را افزايش مي دهند

بيماري قلبي که باعث سکته مغزي مي شود

روشهاي پيشگيري از ماشين گرفتگي

علت وجود خون در ادرار

تضمين سلامت قلب با رعايت اين نکات

روش هاي پيشيگيري و درمان عرق سوز شدن

تاثير سير و پياز بر پيشگيري از سرطان روده بزرگ

نکات بهداشتي براي پيشگيري از ابتلا هاري

علت و درمان رماتيسم مفصلي از ديدگاه طب سنتي

آشنايي با دلايل اصلي سکته قلبي

هشدارهاي بدن براي مراحل اوليه ابتلا به سرطان

کاهش علايم آلرژي با اين خوراکي ها

با مصرف اين خوراکي ها کبد چرب را از خود دور کنيد

کاهش علايم آلرژي در بهار با توصيه هاي طب سنتي

کلسترول را با اين ورزش ها مغلوب کنيد

دلايل سرفه و سرفه هاي خطرناک را تشخيص دهيد

فتق ديسک چرا ايجاد مي شود و چطور از فتق ديسک پيشگيري کنيم

آترواسکلروز atherosclerosis يا تصلب شرايين چيست؟

ورم معده يا گاستريت Gastritis چيست و چطور درمان مي شود؟

تشخيص سرطان مقعد و روش هاي درمان سرطان مقعد

9 راه حل طبيعي براي کنترل فشار خون

هر آنچه بايد درباره انحراف شصت پا بدانيد

چرا ديدتان تار شده ؟

چرا سرم درد مي کند؟

علت تکان هاي شديد پا در خواب يا سندروم پاي بيقرار چيست؟

با زير بغلي که زياد عرق مي کند و هميشه خيس است چکار کنم؟

چند روش خانگي براي درمان درد سياتيک

پيشگيري از شايع ترين سرطان دنيا با مصرف سير و پيار

عواملي که خطر لخته شدن خون را افزايش مي دهند

کمر درد : حقايق و باورهاي غلطي که بايد بدانيد

نشانه هاي عجيب بيماري قلبي

اين بيماري ها باعث چاقي تان مي شوند

علائم کم کاري تيروئيد و هرآنچه بايد در مورد ان بدانيد

درمان سر درد با ماساژ نقاط فشاري در سر

درمان عفونت سينوس با روش هاي خانگي