بزرگنمايي:
تنها دختر نعلبند ايران
فرناز هاشمي دختر جواني است که شغلي سخت و غيرمتعارف را براي خودش انتخاب کرده است؛ نعلبندي! کسي که برخلاف خيلي از همنوعانش سروکارش با ميخ، چکش، پتک و کوره و سندان است. تنها بانوي نعلبند ايران، زبان اسب هارا خوب مي فهمد و تخصصش تعويض نعل هاي پولادين اسب هاست.
عکس فرناز هاشمي
هيجان حرف اول و آخر زندگياش است؛ انگيزه تمام کارهايش، علاقهاي که هميشه مثل سايه همراهش بوده از کودکي تا امروز .همين امروز که ايستاده پاي کوره و سندان، زير سقف بلند يک اصطبل، شانه به شانه يک اسب 550 کيلوگرمي.
فرناز هاشمي در حال نعلبندي اسب 1
فرناز هاشمي در حال نعلبندي اسب 2
همين حالا که پيش رويش آتش است و آب؛ آهن است و اسب. بهانهاي که باعث شده کاري را انتخاب کند که از نظر خيليها مردانه است؛ اتفاقي که يک عنوان اختصاصي را برايش به ارمغان آورده؛ تنها بانوي نعلبند ايران!
تنها بانوي نعلبند ايران
تعجب نکنيد؛ فرناز هاشمي را خيليها به خاطر همين شغل غيرمتعارفي که انتخاب کرده ميشناسند؛ دخترجواني که موفقيتش را بيش از هرچيز مديون جسارت و پشتکار در کارهايش است.
قهرمان 22 ساله گزارش ما عاشق اسب است به قول معروف از بچگي نافش را با سوار کاري بريدهاند، پس بودنش بين چهارديواري يک اصطبل کنار يک اسب منتظر تعويض نعل، در باشگاههاي اسبسواري خيلي هم عجيب نيست: «سه ساله بودم که براي اولين بار سوار اسب شدم. در يکي از پارکهاي تهران، پدرم مرا سوار يکي از اين اسبهايي کرد که صاحبش براي سواري از مردم پول ميگرفت. وقتي سواريام تمام شد، پدرم از من پرسيد: خوب بود؟ من هم درجواب گفتم: نه ...کم بود. همين شد که پدرم فرداي آن روز مرا در يک باشگاه اسبسواري ثبتنام کرد.آن موقع آن قدر کوچک بودم که نميتوانستم به تنهايي روي اسب بنشينم. پدرم با يک دست مرا روي اسب نگه ميداشت و با دست ديگرش اسب را دور زمين هدايت ميکرد. تا يک ماه هر روز کارمان همين بود.»
اما چطور گذر فرناز از اسبسواري به نعلبندي افتاده؟ جواب اين سوال خيلي هم عجيب نيست: «با اسب و اسبسواري که از بچگي آشنا بودم، به کارهاي فني و آهنگري هم علاقه داشتم، به خاطر همين تصميم گرفتم اين مهارت را ياد بگيرم البته فقط به خاطر اين که اگر يک روز اسب داشتم، اسبم را خودم نعل کنم.»
منبع: jamejamonline.ir