بزرگنمايي:
چه خبر - درباره خدمت و خيانت شبکههاي اجتماعي
شبکههاي اجتماعي شايد تعابير متفاوتي داشته باشد اما امروز به وبسايتها و اپليکيشنهايي اطلاق ميشود که با بهرهگيري از امکانات اينترنتي، امکان تعامل ميان کاربران با يکديگر را فراهم ميکند. درواقع رسانههاي اجتماعي اينترنتي از زمان فيسبوک رواج بيشتري يافتند و امروز اينستاگرام و توئيتر در ايران، بهنوعي در نقش رابط بين کاربران به کار ميروند.
اما در عين حال، استفاده از اين شبکههاي اجتماعي چندان بدون ضرر هم نبوده است؛ براي مثال مدتي است که مسؤولان روي موضوع ايجاد شبکههاي اجتماعي مختص کودکان تاکيد دارند زيرا معتقدند فضاي کنوني براي سنين کودک مناسب نيست. همچنين طي چند وقت اخير، برخي مديران با آمار و ارقام نشان ميدهند که استفاده از اين شبکههاي اجتماعي، موجب کاهش آمار مطالعه شده است و اگرچه استفاده از ابزار اينترنتي محاسني دارد، اما بايد بين استفاده از اينترنت و خواندن کتاب، تعادلي برقرار کرد.
در اين راستا، امير ناظمي - رئيس سازمان فناوري اطلاعات ايران - با مقايسهي آمار حضور در فضاي مجازي و کتابخواني مردم در توئيتر خود نوشته است: زمان حضور ايرانيان در شبکههاي اجتماعي حدود 30 برابر زمان مطالعه روزنامه و 9 برابر زمان کتابخواني است. با تغيير نگاه از تهديدمحوري به فرصتمحوري؛ به شرط حضور گروههاي مرجع، نويسندگان و پژوهشگران در شبکههاي اجتماعي فرصتي بزرگ براي ارتقاي آگاهي عمومي پديد خواهد آمد.
او در توييت ديگري نيز اظهار کرده بود: بر اساس آمارگيري فرهنگ رفتاري خانوارهاي ايراني (مرکز آمار ايران) در سال 1396، سرانه حضور ايرانيان در شبکههاي اجتماعي يک ساعت و چهار دقيقه در روز است؛ در حالي که سرانه مطالعه روزنامه يک ساعت و 27 دقيقه و مطالعه کتاب غيردرسي (به غير از ادعيه)، چهار ساعت و 34 دقيقه در ماه است.
پس از اين اظهارات، محمدجواد آذري جهرمي - وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات - هم به اين آمار واکنش نشان داد و در توئيتر نوشت: سرانه مطالعه ما از زمان حضور در فضايمجازي خيلي کمتر شده است. آينده روشن نياز به جامعهاي کتابخوان دارد. به همين علت همسرم و من تصميم گرفتيم کمپيني را براي حمايت از نويسندگان و ترويج کتابخواني به خصوص براي کودکان در فضاي مجازي آغاز کنيم.
با وجود اين، حضور برخي مسؤولان در شبکهي اجتماعي توئيتر که اخيراً پررنگتر هم شده است، کمي متناقض به نظر ميرسد. زيرا اگرچه به اذعان خود آنها، اينترنت بدون فيلتر در اختيارشان قرار دارد (اگر بخواهيم با اغماض از تبعيض در اين زمينه چشمپوشي کنيم)، اما هر کاربر ايراني ديگري که مخاطب اظهارات مسؤولان در اين شبکهها باشد، بهناچار بايد از فيلترشکن استفاده کند.
از طرفي ديگر، همه ميدانند که شبکههاي اجتماعي هم ميتواند مانند هر پديدهي جديد و فناوري ديگر مانند يک شمشير دو لبه عمل کند و نميتوان مزاياي بسيار آن را تنها بهدليل مضرات موجود و استفادهي نامناسب برخي از کاربران، ناديده گرفت. همانطور که يکي از کاربران توئيتر در اظهار نظري خطاب به وزير ارتباطات سوال کرده است: جناب آقاي جهرمي، چرا توئيتر و ساير شبکههايي که به دستور قضائي فيلتر شدند، مرجع فعاليت شما و ديگر بزرگواران و سران مملکتي است؟ اگر اين شبکهها از نظر شما خوب نيست، پس چرا در آن فعاليت داريد؟ اگر خوب است که چرا فيلتر؟
با اين حال، نميتوان تأثيرات منفي که ممکن است هر برنامه و وبسايت و شبکهاي داشته باشد، را هم ناديده گرفت. همانطور که محمدجواد آذري جهرمي -وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات- معتقد است: «تهديدات هم وجود دارد و نبايد فضا را به سمت دوقطبي ببريم؛ استفاده بيرويه آسيبهايي به جامعه وارد ميکند، به خصوص در کودکان که ميتواند اثرات بدي بگذارد و ما اين تهديدات را ميدانيم».
در عين حال در همين فضاهاست که امروز حتي مسؤولان حضور يافته و با مخاطبان و مردم ارتباط دارند و يا اطلاعات مورد نظرشان را به آنها ميرسانند و بعضاً از آنها نظري ميپرسند که به آن استناد ميکنند. به همين دليل است که به اذعان کارشناسان، نميتوان نقش اين فضاي رسانهاي که روزبهروز پررنگتر ميشود و حتي جايگزين بسياري از روشهاي اطلاعرساني سنتي شده را ناديده گرفت و حتي به استناد سخنان مسؤولان، فيلترينگ هم راه مناسبي براي جلوگيري از آنها نيست.
منبع: isna.ir