بزرگنمايي:
چه خبر - محاکمه زني که مادر شوهرش را کشت
عروسي که درپي رابطه پنهانياش و فاششدن اين راز در برابر مادرشوهرش، او را با همدستي فردي به قتل رسانده بود، در دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد.
قتل زن سالخورده سال 92 اتفاق افتاد و با پيداشدن جسد اين زن مأموران تحقيقات خود را آغاز کردند. آنها براساس يافتههايشان نسبت به عروس جوان اين زن مشکوک شدند و او را بازداشت کردند.
هرچند عروس جوان سعي ميکرد موضوع را پنهان کند، اما در نهايت لب به اعتراف گشود و گفت براي پنهانکردن خيانتي که مرتکب شده بود، دست به اين جنايت زده و مردي نيز همدست او بوده است.
او در اعترافاتش گفت: چند ماهي بود که با مرد متأهلي به نام کامبيز رابطه پنهاني داشتم تا اينکه مادرشوهرم فهميد. از ترس اينکه او اين موضوع را به شوهرم خبر بدهد نقشه قتلش را با کامبيز طراحي کرديم؛ بنابراين او را از قزوين به تهران کشانديم و پس از کشتن مادرشوهرم، جسدش را درون چاهي انداختيم.
با توجه به اعترافهاي زن جوان، کامبيز هم دستگير شد و متهمان نخستينبار در شعبه پنجم دادگاه کيفري محاکمه و به قصاص محکوم شدند. اين حکم از سوي قضات ديوان عالي کشور تأييد نشد و قضات ديوان تحقيقات در اين پرونده را ناقص تشخيص دادند؛ به همين دليل پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد.
روز گذشته رسيدگي به اين پرونده در شعبه 4 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد. در آغاز جلسه، فرزندان مقتول خواستار قصاص هر دو متهم شدند.
عروس مقتول در جلسه محاکمه گفت: من با کامبيز رابطه داشتم، او از آشنايان خانوادگي ما بود به همين دليل هم مادرشوهرم از اين قضيه باخبر شد. کامبيز سه ميليون تومان از مادرشوهرم قرض گرفته بود، اما پول را پس نداد وقتي هم که متوجه شد مادرشوهرم به رابطه ما پي برده است، نقشه قتلش را طراحي کرد. بعد هم او را به بهانهاي به تهران کشانديم و داخل يک چهارديواري او را خفه کرديم و جسدش را درون چاه انداختيم.
پس از پايان اظهارات اين زن، کامبيز نيز به دفاع از خود پرداخت و داستان ديگري را براي قضات تعريف کرد و گفت: من مرتکب قتل نشدم. من آنقدر مينا را دوست داشتم که اگر او از من ميخواست شوهرش را هم بکشم اين کار را انجام ميدادم. کامبيز گفت: مادرشوهر مينا از رابطه من با او خبردار شده بود، بنابراين او را از قزوين به تهران آورديم، اما قبل از اينکه من به محل حادثه برسم ديدم مينا مادرشوهرش را خفه کرده است، ميخواستم با سنگ ضربهاي به سر مادرشوهرش بزنم که متوجه شدم او مرده است؛ بعد جسدش را داخل چاه انداختيم. من اتهام قتل را قبول ندارم.
او گفت: مينا درباره اينکه ما هردو مرتکب اين قتل شديم، دروغ ميگويد؛ من فقط در ازبينبردن جسد و مخفيکردن قتل به او کمک کردم. اين در حالي بود که مينا همچنان اتهام قتل را متوجه کامبيز دانست و گفت: او دروغ ميگويد؛ او در قتل دست داشت و زن بيچاره را خفه کرد. بعد از گفتههاي متهمان و وکلاي مدافع آنها، قضات براي تصميمگيري دراينباره وارد شور شدند.
منبع: bartarinha.ir