بزرگنمايي:
چه خبر - زريخوشکام: بعد ازدواج فقط در فيلمهاي او بازي کردم
زري خوشکام همسر زنده ياد علي حاتمي در گفتوگويي به خاطره اولين همکاري با علي حاتمي و سپس ازدواج با او پرداخته است. بخشي از مصاحبه را ميخوانيد:
بيشتر بدانيد : ماجراي عشق و عاشقي علي حاتمي و همسرش زهرا به مناسبت سالگرد درگذشتش
علاقهمندي شما به علي حاتمي و بالعکس از کجا شکل گرفت که به ازدواج هم انجاميد؟
آشنايي من و علي حاتمي از اواخر سال 49 آغاز شد. آقاي محمدعلي فردين در تدارک تهيه فيلم «مترسک» بود که کارگرداني آن بر عهده علي بود. شخصيت اصلي فيلم زن بود و 7ت بازيگر مرد داشت که يکي از نقشها را هم قرار بود خود مرحوم فردين بازي کند. تصميم علي اين بود که ترکيب بازيگران تلفيقي از هنرمندان تئاتر و سينما باشد. براي بازيگر زن هم دنبال چهره تقريبا ناشناخته يا کمتر ديدهشدهاي بود. يک روز با آقاي احمد شيرازي که قبلا با او فيلم «کلبه آن سوي رودخانه» را کار کرده بودم، در ماشين مشغول گفتوگو درباره انتخاب بازيگر بودند که تصوير من را روي جلد مجله ستاره سينما ميبينند و به ايشان ميگويند چنين چهرهاي براي اين نقش ميخواهند. سؤال ميکنند اين بازيگر ايراني است يا ايتاليايي و الان کجاست. آقاي شيرازي اعلام ميکنند پيش از اين با من همکاري داشتهاند. آن ايام من در اسالم و لوکيشن فيلم رضا ميرلوحي (تپلي) که يک کارخانه چوببري بود، حضور داشتم و چند روزي به تهران آمده بودم که از طرف آقاي فردين به دفتر کارشان دعوت شدم. براي اولينبار آقاي حاتمي را در آنجا ديدم. اين ديدار صرفا جلسه معارفه و آشنايي بود و خيلي جدي درباره کار صحبت نکرديم، حتي خلاصه قصه را هم براي من تعريف نکردند. جلسه به دليل دنداندرد علي حاتمي و قرار دندانپزشکي ايشان نيمهکاره ماند و مابقي صحبتها به جلسه بعدي موکول شد.
در جلسه دوم آقاي حاتمي قصه را برايم تعريف کردند، خيلي خوشم آمد، اما گفتم اين روزها درگير کار آقاي ميرلوحي در اسالم هستم. ايشان هم اطمينان دادند که لوکيشن «مترسک» قرار است همانجا باشد. آن روزها آقاي فردين به صورت همزمان در تدارک ساخت 2 فيلم بود، کارگرداني يکي با علي حاتمي بود و ديگري (راز درخت سنجد) با جلال مقدم. تيم آقاي مقدم در «هتل قاضيان» ساکن شده بود و ما در «هتل بندر انزلي». يک روز بعدازظهر آقاي حاتمي و آقاي شيرازي به اسالم و لوکيشن فيلم «تپلي» آمدند و از من خواستند بعد از پايان کار آنها را همراهي کنم و يک جلسه روخواني در هتل محل استقرار گروه داشته باشيم. بعد از کار به بندر انزلي رفتم و آقاي حاتمي دوباره داستان را تعريف کردند و درباره نقشها توضيح دادند.
ليلا حاتمي، علي حاتمي و زري خوشکام
دو، سه روز بعد دوباره به محل استقرار تيم توليد «مترسک» دعوت شدم. قرار بود بخشي از صحنههاي مربوط به حضور من فيلمبرداري شود. بخشهايي از کار گرفته شد و همهچيز طبق برنامه به خوبي و خوشي پيش رفت. فرداي آن روز اما آقاي حاتمي سر صحنه نيامد و فقط آقاي شيرازي، من، آقاي کسبيان و يکي، دو نفر ديگر سر صحنه حاضر شديم، من گفتم تا زماني که کارگردان نباشد، کار نميکنم. وسايل را جمع کرديم و به هتل برگشتيم. موقع شام آقاي حاتمي سؤال کردند که چرا کار نکرديد و من هم گفتم تا کارگردان نباشد، من کار نميکنم، اگر قرار است کار بدون حضور شما انجام شود به من هم بگوييد تا درباره ادامه همکاري تصميم بگيرم. گفتند راجع به اين موضوع بعد از شام و کنار ساحل صحبت کنيم. آن شب توضيح دادند که دليل غيبت امروزشان اختلافنظر کوچکي با فردين بوده که برطرف شده و از فردا همهچيز طبق روال پيش خواهد رفت. با اطمينان از حضور آقاي حاتمي، طبق برنامه 5 صبح از خواب بيدار شديم و به سمت لوکيشن حرکت کرديم. آن زمان همهچيز، از گريم گرفته تا وسايل و لباس و... برعهده بازيگر بود. سر صحنه بعد از هماهنگي لباس که خود آقاي حاتمي و کامران قدکچيان برعهده داشتند، نوبت به کلاهگيس که رسيد، من متوجه شدم فراموش کردهام آن را از هتل بردارم.
فاصله لوکيشن تا هتل حدود يکساعتونيم بود. آقاي حاتمي بلافاصله از آقاي افشار (مدير تهيه) خواستند که هرچه سريعتر کلاهگيس من را از هتل بياورند. منتظر بازگشت آقاي افشار بوديم که در همين حين آقاي فردين به لوکيشن رسيدند و گفتند چرا کار نميکنيد، همهچيز که حاضر است؟ آقاي حاتمي ايشان را کنار کشيدند و در حال توضيح براي دليل اين تعلل بودند که يکدفعه صداي آقاي فردين بلند شد که «معلوم است وقتي کارگردان بازيگرش را تا 12 شب ميبرد لب دريا، بازيگر يادش ميرود که کلاهگيسش را بياورد». پيش از اين اتفاق، آقاي فردين بعد از جلسات نشست و روخواني به من گفته بودند که از نگاهها و توجه علي حاتمي متوجه علاقهشان به من شدهاند. گفتند مراقب باشم، چون ميترسيدند که اين علاقهمندي موجب برهمخوردن برنامه توليد فيلم شود. بعد از توصيه فردين، من هم دقت کردم و فهميدم حدسهاي ايشان درست بوده و اين علاقه شروع شده است (با خنده).
ازدواج علي حاتمي و زري خوشکام
خلاصه اينکه آن روز اوج عصبانيت آقاي فردين بود و گفتند اصلا بساط فيلم را جمع کنيد. همه ما ناراحت از اينکه کار انجام نميشود، چارهاي نداشتيم جز اطاعت از ايشان. همه وسايل و گروه را جمع کرديم و طبق دستورشان همان روز به سمت تهران حرکت کرديم. خودشان که درگير فيلم آقاي مقدم بودند، همانجا ماندگار شدند. من به همراه علي حاتمي و کامران قدکچيان به سمت تهران حرکت کرديم. در ميانه راه براي رفع خستگي پياده شديم و در حال قدمزني بوديم که آقاي حاتمي بيمقدمه به من گفتند: «زن من ميشي؟» لحن و فضاي طنز کلامشان را حس کردم و من هم در پاسخ به شوخطبعي ايشان بلافاصله گفتم: «بله». از فرداي روزي که به تهران برگشتيم، حدود يک هفته تا 10 روز براي آشنايي بهتر با هم قرار ملاقات و شناخت بيشتر داشتيم، من هم درباره احساسم نسبت به حاتمي به اطمينان رسيدم و در نهايت ايشان به شکل جدي اعلام کردند که قصد دارند براي خواستگاري به خانهمان بيايند.
خانواده شما و بهخصوص پدرتان مخالفت يا شرطي براي ازدواج نداشتند؟
شروطي را گذاشتند که علي با جان و دل قبول کرد، از او خواست که ديگر فعاليتي در سينما نداشته باشم و ايشان هم قبول کردند که فقط در فيلمهاي خودشان حضور داشته باشم. پدرم از ابتدا با ورود من به سينما مخالف بود آنروزها اغلب بزرگترها سينما را جايي ناامن براي فرزندانشان ميدانستند. وقتي وارد سينما شدم حتي برادرم قهر کرد و بعد از ازدواج با علي با من آشتي کرد. من و علي همان روز خواستگاري حلقهمان را خريده بوديم و وقتي پدرم نظر مثبتش را اعلام کرد با اشاره علي بيمعطلي به طبقه دوم خانه رفتم و از اتاقم حلقههايمان را آوردم. پدرم هم شاکي و ناراحت شد که «پس بفرماييد اين مراسم فرماليته بوده و...» ما هم خجالتزده سر به زير انداختيم و سکوت کرديم. يک هفته مشغول تدارک لباس و مراسم بوديم و بعد هم مراسم عقد خصوصي فاميلي برگزار کرديم. روحشان شاد فقط ناصر ملکمطيعي و آقاي علي عباسي در مراسم حضور داشتند. آن روز آقاي مطيعي سر ميزان مهريهاي که مادرم اصرار داشت حتما 500 هزارتومان باشد، کلي با مادرم چانه زدند. آقاي فردين هم که قهر کرده بود و در شمال مانده بود. اينطور شد که من و علي با هم ازدواج کرديم و زندگيمان شروع شد.
بيشتر بدانيد : ازدواج جالب علي حاتمي با همسرش +بيوگرافي
بيشتر بدانيد : زري خوشکام، ليلا حاتمي و دخترش در اکران اميرکبير در جشنواره جهاني + تصاوير
بيشتر بدانيد : اظهارات زري خوشکام, همسر علي حاتمي و مادر ليلا حاتمي
منبع :sharghdaily.ir