بزرگنمايي:
چه خبر - علي اکبر سلطانعلي: خواننده تيتراژ مختارنامه
سلطانعلي که صدايش را براي اولين بار در تيتراژ سريال مختارنامه شنيده شد مدرس موسيقي فولکلور است. برخي او را حسين پناهي دوم ميدانند. با همان سبک خاص زندگي؛ دلي بيقرار و عاشق و ذهني هوشيار. اکبر سلطانعلي؛ هماني که صدايش براي اولين بار در تيتراژ سريال مختارنامه شنيده شد و اين گمانه را به وجود آورد که خوانندهاي حرفهاي و نام آشناست.
ديروز حوالي ظهر بود که به سلطانعلي تلفن زدم، قبل آن تيتراژ اول سريال مختارنامه را ديدم ، تيتراژي که تصاوير و موسيقي آن هوشمندانه انتخاب شده تا دل را بلرزاند، آنجايي که امام، مشتي خون به آسمان ميپاشد و گروه همسرايان اوج ميگيرند و خواننده غمگنانه ميخواند: برخيز که شور محشر آمد / اين قصه ز سوز جگر آمد !
سلطانعلي با لهجه شاهرودي، موقر و آرام جوابم را ميدهد؛ الان که وقت نهار است، در آشپزخانه هستم بايد غذا بدهم ! قرارمان ميشود براي ساعت دو ونيم. به خيالم در آشپزخانهاي، مشغول کار است و سر ظهر نميتواند صحبت کند. ساعت دو نيم دوباره تلفن ميکنم، جواب ميدهد با همان لهجه و لحني معصوم.
اکبر سلطانعلي
ميپرسم، شما در آشپزخانه مشغول به کار هستيد؟ ميگويد:
« بله ! آمدهام روستايمان؛ کلاته خيج ! نزديک شاهرود.براي ايام عزاداري.چند روزي است اينجا هستم، ميمانم تا بعد تاسوعا و عاشورا. بيشتر کارهاي مسجد به عهده من است.از قديمالايام دست خانواده ما بوده و الان بخشي از کارها را من انجام ميدهم.»
ياد سريال « يلدا» ميافتم که چند سال قبل حسن ميرباقري آن را در شاهرود ساخت و سلطانعلي هم در آن بازي ميکرد، عضو قديمي يک خانواده بزرگ و اصيل بود.ياد سکانسهايي ميافتم که او تيمارداري اسبي را به عهده داشت که قرار بود در مراسم عزاداري اسب امام حسين(ع) باشد.
از سلطانعلي درباره روستاشان ميپرسم اينکه در کلاته خيج مراسم خاصي براي دهه اول محرم برگزار ميشود؟ ميگويد:
« بله ! کلاته خيج خيلي بزرگ و آباد است، حدود 500 خانوار جمعيت دارد و حدود 150 خانواده هم براي تحصيل و کار به تهران مهاجرت کردهاند. براي دهه اول محرم هر شب نذري داريم، مخارج را اهالي روستا تامين ميکنند.هر شب شام، تهچين گوشت ميدهيم.پنجم محرم، علم بندان داريم، روز هفتم مراسم علمگردان برگزار ميشود و مردم نذورات خود را به هيات ميدهند.روز نهم باز هم علمگردان داريم و روز عاشورا هم مراسم سينهزني و عزاداري برگزار ميشود که جمعيت انبوهي به روستا ميآيند و در اين مراسم شرکت ميکنند.»
سلطانعلي مدرس موسيقي فولکلور است و دستگاههاي موسيقي ايراني را کاملا ميشناسد در پاسخ به اين سوال که در تعزيهخواني هم فعاليت دارد يا نه ؟ ميگويد:
« نه ! تعزيهگرداني نميکنم اما گاهي براي تعزيهخوانها، اشعاري را در دستگاههاي موسيقي تنظيم ميکنم. در سريال يلدا هم « بحر طويلي» را خواندم که مورد استقبال قرار گرفت. »
سلطانعلي در شاهرود کارگاه نجاري دارد، سالهاست به اين کار مشغول است، دوتار نواز قهاري هم هست.ساز را براي دل خودش ميزند، در کارگاه نجارياش ساز هم ميسازد، دوتار و سهتار و بيشتر دوتار که علاقمندي خاص خودش هم هست.
از او درباره عجين شدن موسيقي با مراسم عزاداري سيدالشهدا ميپرسم و استفاده از سازهايي مانند طبل و سنج و ...ميگويد:
«استفاده از ساز به شکل امروزي در هياتهاي عزاداري و دستههاي سينهزني پنجاه، شصت سالي است که باب شده و گرنه آن اوايل و در دوره صفويه باب نبود که از ساز استفاده کنند.بعدها طبل و سنچ ميزدند آنهم خيلي محدود و کم که نشانه جنگ بود. اما الان طبلها و سنجهاي بزرگي آمده که اصلا سنخيتي با مراسم عزاداري ندارد.نشانههاي هياتهاي عزاداري اصيل، علم است؛ علمهاي تک شاخه و پنج شاخه. بعد از حادثه کربلا تا زمان امامت امام صادق (ع) شهادت امام و يارانش محو شد و کسي يادي از آن نميکرد اما امام صادق (ع) آن را به ياد مردم آورد و پيروان مکتب جعفري عزاداري براي امام حسين(ع) را باب کردند»
از اينکه امام حسين (ع) او را طلبيده و باعث شده خواننده تيتراژ اول سريال مختارنامه شود، خشنود است. همه خانواده و خاندانش محبت ائمه را در دل داشته و دارند و شايد همين محبت باعث شده که داوود ميرباقري سريالهاي امام علي(ع) و مختارنامه را بسازد.
از سلطانعلي درباره خوانندگياش در تيتراژ مختارنامه ميپرسم، در توضيح ميگويد:
«مدرس موسيقي فولکلور و نوازنده دوتار هستم. در جشنوارههاي داخلي و خارجي زيادي شرکت کردهام.آقاي ميرباقري مرا براي خواندن تيتراژ مختار نامه دعوت کرد، يک شب به استوديوي ضبط رفتيم، گفت ميخواهم صدا، وحشي و بياباني باشد! من هم در دستگاه دشتي، کوير خواندم که خيلي خوششان آمد و بعد ضبط کرديم و خدا را شکر ماندگار شد.»
سلطانعلي، دهه اول محرم را دوست دارد، همه دوستان قديمي و اهالي روستا دور هم جمع ميشوند و دلشان را يک کاسه ميکنند تا عزاداري برگزار کنند که در شان امام و يارانش باشد.اما اين دوستدار حسين (ع) در سريال مختارنامه نقش نوکر شمر (رستم) را بازي ميکند، خوب هم ظاهر ميشود؛ نوکري که آنقدر به ارباب خود نزديک شده که شمري است در لباس رستم. همانقدر منفور ميشود که شمر.
سلطانعلي اما از اين که اين نقش را بازي کرده، شرمنده نيست؛ ميگويد:
« نقش بود و ربطي به شخصيت واقعي خودم ندارد.بازيگري تئاتر را هم تجربه کردهام و در چند فيلم نقشهايي به عهده گرفتهام و فيلم کوتاه نيز ساختهام با دنياي بازيگري بيگانه نيستم. وقتي آقاي ميرباقري اين نقش را به من دادند همه تلاش خودم را کردم که خوب اجرايش کنم.باز هم خدا را شکر که توانستم از پس آن برآيم و يکي از نقشهاي بيادماندني شد.»
دعوتمان ميکند به کلاته خيج، ميگويد براي عزاداري بياييد اينجا ،از سمت تهران که آمديد، 40کيلومتر بعد از شاهرود، تقريبا نزديک پادگان شهيد مصطفي پژوهنده( چهل دختر قديم). کلاته خيج، روستايي آباد است و بزرگ و خوش آب و هوا.در ايام محرم پر ميشود از علم و کتلهاي سنتي.اگر دلتان مراسم عزاداري اصيل سيدالشهدا ميخواهد به دعوت اکبر سلطانعلي که دلي مانند دريا دارد سري به زادگاه او بزنيد.ما را هم دعا کنيد.
بيشتر بدانيد : همه آنچه كه بايد در مورد سريال «مختارنامه» بدانيم
بيشتر بدانيد : حاشيههاي «مختارنامه» از زبان تدوينگر سريال
بيشتر بدانيد : ديالوگهاي ماندگار مختارنامه
بيشتر بدانيد : خاطره رضا رويگري درباره نقش کيان ايراني در مختارنامه
منبع : jamejamonline.ir