چرا مملکت روي هوا اداره ميشود؟!
اجتماعي
بزرگنمايي:
چه خبر - رجل سياسي عين سلبريتيها: همهکاره و هيچکاره!
قديمترها آپشن دخترهاي دمبخت «دروداف بودن» و «پلنگ شدن» و يا باباي پولدارداشتن نبود. تا همين چند سال پيش دختر لاکچري به کيسي گفته ميشد که «از هرانگشتش هنري ميريخت» حتي دختران بيريخت! در همين راستا معمولاً هر دختري فرت فرت و به تعداد انگشتان دستش مدارک مختلف ميگرفت تا مصداق بارز اين عبارت باشد و بختش برود بالا، از ديپلم گلدوزي گرفته تا ديپلم سفرهآرايي و تايپ و خياطي.
اما در گذر زمان، طي فرآيندي اين خصيصه از دخترخانمها به سمت رجل سياسي و سلبريتيها سوق پيدا کرد و در عصر ما به اوج خودش رسيد! يعني اين حضرات به دلائل نامعلومي اصراردارند ثابت کنند همه فن حريفاند و استعدادهايشان در يک زمينه خاص خلاصه نميشود و يا به قول جلال آلاحمد به خودشان بگويند: عالم به کل خفيات عالم. اينکه چرا آنها عليرغم معروفيت همچنان نياز به توجه بيشتر دارند -حتي بيشتر از دختران دمبخت- گفتيم که ... ما هم نميدانيم.
بگذاريد مسئله را بازتر کنيم: هنرپيشههايمان خواننده ميشوند، خوانندههايمان هنرپيشه، ورزشکارانمان هر دو و همه آنها با هم مجري تلويزيوني ميشوند! البته خود مجريها هم، هنرپيشه و خواننده ورزشکار ميشوند! اما موضوع به همين جا ختم نميشود چون در ادامه، هنرپيشهها و خوانندگان و مجريان و ورزشکارن از دم و همه با هم، نقاش، عکاس، نويسنده، مترجم، گرافيست، معمارداخلي و شهري، مدير کافيشاپ، رستوراندار، فعال در زيورآلات تزئيني و کارهاي چوبي، دکوراسيون، مدير روابط عمومي شرکتهاي مختلف، شومن در مجالس خصوصي و رسمي، صاحب مهدکودک، گرداننده آموزشگاههاي مختلف، دلال، بساز بفروش، آرايشگر، مانيکوريست، بدنساز، خلبان و حتي آشپز ميشوند. اما باز اين داستان تمام نميشود چون آنها در ادامه هنرنماييهايشان فردي خير، فعال محيطزيست، منتقد اجتماعي، و در ادامه... مخاطب خاص براي مصاحبه و پرکردن برنامههاي تاکشوي تلويزيوني، تبليغکننده (از چايي گرفته تا شير مرغ و منطقه گردشي آدميزاد و بخصوص: انواع و اقسام اپليکيشنها)، مدرس کلاسهاي مختلف، سخنران مدعو در جلسات مرتبط و نامرتبط، بازيکن تيم هنرمندان و بالاخره عضو شوراي شهر، نماينده مجلس و اصولا يک چهره سياسي ميشوند.
خب بعد با اين اوضاع «همهکاره و هيچکاره» ميگوييد چرا وضع فرهنگ و هنر و ورزشمان اين است؟ چرا يک آنتونيکويين براي بازي در فيلم حضرت محمد(ص) خودمان پيدا نميشود و اصلا خود فيلم هم، انگشت کوچيکه فيلم نسخه هاليودي آن هم نميشود؟ چرا .... بگذريم! با اين حرفها دردمان دوا نميشود.
صحبت از سياست شد رجل سياسي هم در همين راستا و براي نشان دادن سرريز شدن استعدادهايشان بيکار نميشينند اصولا آنها همه کار ميکنند به جز آن کاري که بايد بکنند!
در دوره زمانهاي که صاحب يک مهدکودک وقت سرخاراندن ندارد و دو شغله بودن پيگرد قانوني دارد، با اين وجود و با همه اين اوصاف يک وزير ميتواند سر وقت و با خيال راحت در بيمارستان ظريفترين عمل را انجام بدهد، در دانشگاه 10-20 واحد درس را به دانشجويان ياد بدهد، در دانشگاهي ديگر، ادامه تحصيل بدهد! در حوزه تحقيقات 7-8 جلد کتاب و کلي مقاله تحقيقي به جامعه علمي ارائه بدهد، در شرکتها و موسسات به عضويت هيات مديرهشان درآمده و صبح تا شب مشاوره بدهد، راهبهراه به سفرهاي خارجي رفته تا کولهباري از تجربه را به ميهن آورده و با آنها برنامههاي تکراري بدهد!
باز هم بگوييد چرا شرکتها و کارخانهها يکييکي تعطيل ميشوند چرا سروکله وکيل و وزير در محل کارش پيدا نميشود و مملکت روي هوا اداره ميشود؟! چرا در هيج ادارهاي باري از دوش مردم برداشته نميشود و باز بپرسيد چرا نمايندگان محترم در مجلس خوابند، حالا از آن طرف چرا گند تحقيقاتمان در مجامع جهاني درآمده و ميگويند همهشان کپي ميشوند؟ چرا دانشجويان چيزي بارشان نيست و استادان درس را که دادند راهي جايي ديگر ميشوند؟ چرا کسي کتاب نميخواند و به طور کلي چرا وضعمان اين است و آخر و عاقبتمان با اين اوصاف چه ميشود؟
حالا اينها به کنار، رجل سياسي و سلبريتيها کلي هم وقت صرف ميکنندتا ثابت نمايند بابت همه مشاغل (به قول نادر ابراهيمي «ابولمشاغلها») پولي نميگيرند و وضع شان خراب است و بيشترشان مستاجرند!
حالا شما پيدا کنيد پرتغالفروش را ... وضع مملکت و هنرمان اين است وضع اين عزيزان هم که (البته به گفته خودشان) اين چنين است، وضع مردم هم که بيشتر از همه اينها ... اين است. پس چه کسي وضعش رديف است و حالش بهتر از اين است؟! اصولا چرا وضعمان اين است؟!
منبع: وبلاگ فرزين محبي پور
-
جمعه ۲۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۵:۲۹ PM
-
۳۴۱ بازدید
-
-
چه خبر