بزرگنمايي:

چه خبر - تصاويرآزار دختربچه مرندي چرا به شدت در حال گسترش است؟

انتشار تصاوير دلخراش از آزار بدني و کتک زدن دختربچه اي 3 ساله در يکي از روستاهاي مرند در شبکه هاي اجتماعي و حتي تلويزيون هاي مناطق شمالي ايران در حال گسترش است.
در اين تصاوير، ابتدا کودک به خاطر تاريکي و روشن بودن چراغ موبايل در کنار پدر سنگدل خودش ايستاده و با خوردن يک ضربه از وي دچار شوک و گريه مي شود. فضاي فيلم کاملا تاريک و مشخص است بيرون از خانه بوده و مرد پس از اينکه شروع به کتک زدن بچه مي کند، سعي دارد خودش را عصباني و فضا را تنبيه جلوه دهد. باقي لحظات اين کليپ دلخراش صحنه‌هاي ضجه زدن کودک روي زمين و ضربات مرگبار روي سر و صورت و تن اوست.
تصاويري فراتر از يک کودک‌آزاري
به نظر مي رسد موضوع ضبط اين ويديو با آرامش و تمرکز پدر سنگدل که گفته شده به مواد مخدر اعتياد دارد بيش از يک ويديوي کودک آزاري است. ضمن اينکه کليپ منتشر شده، مجموع 3 کليپ در شرايط و مکانهاي مختلف است که شکنجه دختر معصوم را نشان مي دهد و به نوعي روي کليپ مذکور کار شده است. اين در حالي است که پدر سنگدل به اذعان اهالي محل، معتاد، بي سواد و غيرمتخصص است و تدوين چنين کليپي از وي بعيد است.
مادر کودک حالا با بالا گرفتن موج واکنش هاي مردم مدعي شده که مدتها اين ويديوها را از پدر معتاد دريافت مي کرده و مرد با اين شيوه از او باج خواهي کرده است. ادعاي حيرت آور اين مادر در حالي است که اگر او يکي از آن فيلم‌ها را به دست پليس رسانده بود و مقامات قضايي باخبر مي شدند، اين کودک مظلوم اين همه آزار و اذيت را متحمل نمي شد.
انتشار سريع تصاوير در شبکه‌هاي اجتماعي
اگر ادعاي اين مادر درست باشد، بايد پرسيد چرا در مدت اشاره شده ويدئو در شبکه‌هاي مجازي گسترش پيدا نکرده و به صورت خصوصي ميان اين زن و شوهر رد و بدل مي شده، اما حالا ناگهان با سرعت زياد در شبکه‌هاي اجتماعي و رسانه‌هاي خصوصي مناطق شمال ايران در حال پخش است؟
با فضايي که پس از کودک آزاري‌هاي يک سال اخير در ايران ايجاد شده، اين فرد اگر اندکي با فضاي حاکم بر شبکه‌هاي اجتماعي و حساسيت‌هاي مردمي آشنايي داشت، حتما مي دانست با انتشار اين تصاوير به سرعت شناسايي و بازداشت مي شود.
نکته اينجاست که اين فرد تخصص و فهم لازم از فضاي شبکه هاي اجتماعي را نداشته، و الا چه دليلي دارد که با تسلط و آرامش دوربين خودش را روشن کند و نقش پدر عصباني را براي کتک زدن بازي کند و کودکي را که در محله‌ به کتک خوردن، آزار از سوي پدر معتاد و گريه‌هاي شبانه مشهور است، تبديل به موضوعي دردسرساز و جهاني براي خودش کند.
ترديد درباره واقعي بودن خشونت و جنايت
نکته ديگر سرعت انتشار اين کليپ در کانال‌ها و گروه‌هاي وابسته به پان‌ترک ها و خوشحالي آنهاست؛ موضوعي که يادآور اقدامات داعش با پيش زمينه رسانه‌اي از قبل طراحي شده است و بعيد به نظر نمي رسد پدر سنگدل معتاد با پول به چنين عمل ضد انساني اقدام کرده و حالا متواري شده باشد.
اين همان چيزي است که اهالي مرند به صورت مشخص روي آن دست گذاشته اند: تلاش گسترده گروه‌هاي پان ترک براي نفوذ به بدنه مردم سطوح پايين جامعه و طبقه فقير شهرستان ها و روستاهاي دوردست آذربايجان و بهره‌برداري از اتفاقات خاص زندگي آنها. به ويژه که انتشار اين ويديو در فضاي وب و شبکه هاي اجتماعي کانال هاي وابسته به جريان گوناز تي وي و گروه‌هاي پان ترک جدايي طلب چنان سريع اتفاق افتاده که از يک مرد معتاد بر نمي آيد.
حالا سميه در امنيت است
محسن ارشدزاده، مديرکل بهزيستي استان آذربايجان شرقي در اين باره گفته است که کودک در شرايط جسمي و روحي سالمي قرار دارد، معاينات پزشکي قانوني نيز انجام گرفته و وضعيت کودک را مساعد است. براساس اظهارات ارشدزاده، طبق مستندات و شنيده‌ها، اختلاف بين پدر و مادر باعث اين آزار و اذيت شده است و کودک زير خشم و نفرت پدر و مادر اين شکنجه را ديده است.
جاي خوشحالي است که با وجود بي توجهي مادر اين دختربچه مظلوم و واگذاري او به پدر سنگدل و معتادش و توجيه گذشت زمان و شکنجه هاي طولاني مدت، سميه بي گناه و رنجور تحت حمايت اورژانس اجتماعي و بهزيستي قرار گرفته و حالا در آرامش است. اما بي شک تبعات اين لحظات سخت و اين تجربه هاي تلخ از تن نحيف و ذهن اين فرشته کوچک به زودي پاک نمي شود و اين وظيفه دستگاه هاي امنيتي و انتظامي کشور را سنگين تر مي کند.
آنچه بسيار مهم است، مسير انتشار اين ويديو و بهره‌برداري رسانه اي از آن ارزش يافتن اين مرد سنگدل و تحقيقات جدي درباره دلايل ضبط اين تصاوير و کانال پخش آن را بيشتر مي کند.
سابقه تزريق هدفمند وحشت به جامعه
با اندکي دقت در چنين روش رسانه‌اي متوجه تشابه آن در مواردي که پيشتر رخ داده مي شويم. براي مثال در جنگ بوسني، جنايتکاران صرب براي ايجاد وحشت بين مردم مناطق غيرصرب از چنين روشي استفاده کردند. پس از آن طالبان براي فراري دادن نظاميان افغانستان و مردم چنين ويديوهايي را با وجود محدوديت امکانات رسانه اي در سال هاي نخست دهه نود ميلادي پخش مي‌کرد.
اندکي بعد القاعده با گسترده شدن فضاي اينترنت و توسعه رسانه ها، با پخش تصاوير ترسناک و وحشت آفرين براي مردم مناطق مختلف افغانستان و عراق آنها را تحت فشار روحي و عصبي قرار مي داد. جدايي طلبان چچني هم از چنين شيوه‌اي براي ترساندن ساکنان روس مناطق تحت تصرف شان استفاده مي کردند و هنوز ميليون‌ها شهروند روسي تصاوير قطعه قطعه شدن انگشتان دست يک دختر نظامي روس توسط يک فرمانده چچني را فراموش نمي کنند.
پس از آن داعش دکترين رسانه اي جالبي را براي بازتوليد وحشت و کليپ هاي زجرآور طراحي و با توليد اين ويدئوها پيش از تصرف شهرها و روستاها با ايجاد وحشت و ترس در دل مردم، راه را براي خودش باز مي کرد.
آخرين نمونه رفتار نظاميان ارتش ميانمار با کودکان و زنان مناطق اقليت نشين روهينگيا بود که موجب واکنش خشم آلود مسلمانان اين مناطق به اين تصاوير و بهانه براي کشتار روستاييان و ساکنان آن مناطق را فراهم کرد.
فرضيه ساختگي نبودن فيلم
البته فرض واقعي بودن فيلم را هم نبايد از نظر دور داشت. اين که پدر معتادي براي درآوردن خرج مصرفش با اين ويدئوها از همسرش باج‌خواهي کرده و حالا که کليپ پخش شده، برخي با اهداف خود از آن بهره مي برند. البته بايد ديد چگونه اين ويدئو پخش شده و در اين صورت نيز موضوع نياز به واکاوي دارد.
لزوم پيدا کردن متهم و کشف هدف پنهان او
حالا اين ويدئو شکنجه يک دختر معصوم عجيب در شرايطي پخش شده که احتمال دنبال کردن اهدافي مانند ايجاد ترس و وحشت و به دنبال آن موجي از تبليغات عليه مردم ايران به خصوص شهروندان غيورآذري بعيد به نظر نمي رسد.
نقش چهره‌هاي شاخص مناطق گوناگون آذربايجان به ويژه چهره هاي مرجع و موثر اجتماعي، فرهنگي، هنري و ورزشي در مقابله با اين فعاليت هاي ضد ملي بسيار حائز اهميت است، از طرفي بخش هاي امنيتي و انتظامي کشور بايد لايه زيرين اين اتفاق را با جديت دنبال کرده و از آن به حساب يک اتفاق ساده نگذرند.

منبع: irna.ir