بزرگنمايي:
شخصيت شناسي محسن چاووشي
براي شناخت بيشتر شخصيت هر فردي بايد به عمق افکار و عقايد او رخنه کنيد.کار چندان راحتي نيست اما نتايج به دست آمده تقريبا عين واقعيت است. شخصيتهاي هنري جامعه هم از اين قاعده مستثني نيستند؛ با اين تفاوت که دست شما براي درک و تماشاي رفتارهاي اجتماعي آنها بازتر است چون بيشتر از افراد عادي ديده ميشوند و رفتارهايشان زير ذرهبين ميرود.
محسن چاوشي با وجود جمعگريزياش،شخصيت پرحاشيهاي بوده و تاکنون بارها به خاطر اختلافات با ديگر خوانندههاي مشهور و حتي تغيير سبک خواندنش به سرتيتر خبرهاي موسيقي تبديل شده است اما براي تحليل پيچيدگيهاي اين شخصيت سراغ دکتر نيما قرباني، روانشناس رفتهايم تا ابعاد شخصيتي او را بهتر بشناسيم و دلايل بعضي از رفتارهايش را از نگاه روانشناسانه بررسي کنيم.
«خودمحور» است
با نگاهي اجمالي به گفتوگوهاي انگشت شمار او در رسانهها و مصاحبههاي جنجالي همکاران دور و نزديکش به وضوح پيداست که حرف حرف خودش است.چاوشي که در اين سالها با اسمهاي نامآشنا و ثابتي در موسيقي فعاليت کرده هميشه به تنهايي براي کارهايش تصميم گرفته است.اين را از تغيير ناگهاني سبک ارائه آثارش ميتوان حدس زد. او شخصيتي خودمحور دارد؛ يعني با وجود مشورتهاي چندساعته با ديگران درباره کارهايش، تصميم اول و آخر را خودش ميگيرد.
موفقيتي که در اين سالها بعد از سنتوري او را به اوج برده است هم از همين ويژگي شخصيتي او نشات مي گيرد. خود چاوشي طي يک فرآيند پيچيده تصميم نهايي را ميگيرد که با چه کسي همکاري کند يا کنار چه کساني نباشد؛ تا جايي که حتي پيشنهادهاي وسوسهکننده اطرافيان براي اجراي کار و ايده آنها هم تاثيري در تصميمهاي هنري و شخصي او نداشته و ندارد.
در سکوت حاشيهساز ميشود
مطرح شدن هميشه سر و صدا و جنجال به پا کردن نمي خواهد؛ گاهي شما در عين سکوت و ديده نشدن هم حاشيهساز ميشويد. سکوت او يعني تعداد گفتوگويهايش کمتر از انگشتان دست است و عکس و فيلمهاي فراوان با پزهاي مختلف در روزمرگيهاي او ديده نميشود. چاوشي دقيقا از زماني سر زبانها افتاد که غير از يک صداي خشدار و سوزناک، منبع ديگري براي معرفي خود به مخاطب ارائه نداد.
اين روند همچنان ادامه داشت تا جايي که بعد از تبديل شدن به خوانندهاي پرطرفدار هيچ کس مصاحبه و عکسي از اين خواننده نامرئي پيدا نکرد تا به تمام سوالات در ذهنش پاسخ دهد.اين کنجکاوي گوشه ذهن همه مخاطبان ماند تا هر کس با تصويري در ذهنش براي خود چاوشي بسازد. او به نقل از اطرافيان نزديکش اصلا منزوي و افسرده نيست و برعکس در خوشمشربي زبانزد است. بچه جنوب است و اين ويژگي او هم ارتباط مستقيم با اين قضيه دارد. با اينکه اين ديده نشدن تا امروز حاشيههاي زيادي برايش ساخته اما او نشان داده است که در تصميماتش جديت و وسواس خاصي دارد.
از آرامش خودش مراقبت مي کند
يکي از جنجالهاي اخير اين خواننده نداشتن اجراي کنسرت با وجود طرفداران ميليوني است؛ تا جايي که مخالفان برچسب دستگاهي بودن صدا و نداشتن توانايي اجراي زنده را بارها به او زدهاند. ادعايي که با تعريف و تمجيدهاي همکاران نزديک او درباره قدرت صدايش باطل به نظر ميرسد. اما از ديدگاه روانشناسانه تمام اين ديدهنشدنها از نوعي ترس اجتماعي نشات ميگيرد. فوبيايي از اينکه نميدانيد بيرون از غار تنهايي چه چيزي انتظارتان را ميکشد.
نوعي ترس موهوم که فرد خود را بدون هيچ تهديدي با خطر مواجه مىبيند. عکس نگرفتن، مصاحبه نکردن و اجراي زنده نداشتن به خاطر بر هم نخوردن آرامشي است که او در انزوا و تنهايي خود به آن رسيده است. تغيير شرايط و امتحان موقعيتهاي جديد براي اين شخصيت لذتبخش نيست. با وجود اينکه بارها سبک موسيقي خود را تغيير داده اما پاي حرف خود در ديده نشدن در جمع ايستاده است. اين ترس غالب در اکثر موارد ريشه در گذشته افراد دارد؛ به گونهاي که آنها ترجيح ميدهند با همان تصوير تکراري از چيزي که هستند زندگي کنند و آرامش داشته باشند.
کمال گرايي و سرسختي در او ديده مي شود
بعد ديگر اين شخصيت کمالگرا بودن او در فعاليت هاي هنرياش است. محسن چاوشي در يکي از معدود مصاحبههايش اين طور ميگويد: «ترجيح مى دهم يك چاه بى نام و نشان پرعمق باشم تا دريايى کمعمق.در اين سالها از نظر خودم كار خاصى انجام ندادهام، با اين حال باز هم وقت كم آوردم. شايد بهتر باشد بگويم در اين چند سال فقط تجربه کسب كردهام. تلاشم اين بوده كه با هر كارى مخاطبم را غافلگير كنم تا او باز هم مرا بشناسد و قبول داشته باشد.
سعى كردم در ملودى سازى حركت تازهاى داشته باشم. روى صدايم به شدت كار كردم تا از فضايى كه به من نسبت مىدادند، فاصله بگيرم.» با اين گفتهها و جملاتي مشابه اين ميتوان دريافت که او در زندگي هميشه به دنبال انتخاب بهترين گزينه بوده است. به ويژه در موسيقي تا بتواند قويترين آثارش را در اختيار مخاطبان خود بگذارد.
حتي شايد نداشتن اجراي زنده او به دليل کمالگرايياش باشد چرا که ميخواهد کنسرتش به قدري با ديگر اجراهاي زنده تفاوت داشته باشد که او را براي رفتن به روي سن راضي کند. چاوشي در کار هنري خود دست به ريسکهاي بزرگي زده است؛ از انتخاب ترانههاي بزرگان براي اجرا تا تصميم براي محبوبيت در عين ديده نشدن. عطشي که با موفقيتهاي روزافزون اين خواننده شعلهورتر ميشود.
خود باوري دارد، نه خود شيفتگي
شايد اين همه نه گفتن به حضور در اجتماع طرفدارانش از چاوشي تصويري خودشيفته و مغرور ساخته باشد اما سبک و سياق خواندن او از همان روزهاي اول نشان از سادگي و راحتي داشت؛ تا جايي که سيل عظيمي از شنوندههاي عام را با خود همراه کرد اما اين خواننده برخلاف ظاهر آرام خود توفاني از علاقه و اعتماد به کمپينهاي طرفداران خود دارد؛ تا جايي که حتي براي به دست آوردن دل آنها سبکهاي مختلفي را با آزمون و خطا امتحان کرده است.
دانش موسيقي اين ستاره پاپ هم ريشه در هوش و ذکاوت او در مسيري که انتخاب کرده دارد. چاوشي در مخاطبشناسي خوشسليقه است و به جز موارد انگشتشمار، در تمام آثاري که از او منتشر شده توانسته مورد توجه جامعه مخاطبانش قرار بگيرد. بيشتر اينها آثاري هستند که او در تنهايي و خلوت خودساخته است.از طرف ديگر به نظر ميرسد که اين شخصيت نسبت به قضاوت ديگران حساس است؛ پس تا ميتواند سعي ميکند خودش را در معرض قضاوت و نگاه قرار ندهد.
با اين حال او در کنج عزلت موفق است و با انتشار آلبومهاي خود هر سال دوباره بر سرزبان ها ميافتد؛ موفقيتي که جزيي از شخصيت متفاوت او در برخورد با دنياي بيرون است و از خودباوري و تسلط خوب او بر شرايط حاکم خبر ميدهد.
منبع : مجله زندگي ايده آل