بزرگنمايي:

چه خبر - پرونده قتل جوان متهم به آزار 86 نوجوان، بسته شد

جوان مقتول، 11 سال قبل در پارکي در يکي از شهر هاي غربي کشور به قتل رسيد. وقتي مأموران جسد او را پيدا کردند، زمان زيادي از قتل او گذشته بود؛ چراکه جسد بو گرفته و در حال متلاشي‌شدن بود.
درحالي‌که مأموران دنبال پيداکردن اولياي‌دم و مشخص‌شدن هويت مرد مقتول بودند، در ميان پرونده‌هاي اعلام فقداني متوجه شدند خانواده‌اي مفقودشدن پسرشان شاهرخ را به پليس گزارش کرده و مشخصاتي را ارائه داده‌اند که بسيار با مشخصات مقتول هم‌خواني دارد.
خانواده شاهرخ به پزشکي قانوني رفتند و پس از ديدن جسد اعلام کردند مقتول، شاهرخ است. با توجه به مشخص‌شدن هويت مقتول تلاش براي پيداکردن عاملان اين قتل آغاز شد. پليس در نخستين گام از تحقيقات به پرس‌وجو از دوستان و خانواده شاهرخ پرداخت و متوجه شد که او در بهار 86 به اتهام ربودن و ايجاد مزاحمت براي چند پسر دانش‌آموز بازداشت و به زندان محکوم شده بود.
درحالي‌که فرضيه جنايت ناموسي قوت گرفته بود، اظهارات يکي از دوستان شاهرخ به نام سياوش سرنخ مهمي را به پليس داد.
پليس فهميد سياوش از قربانيان شاهرخ بوده و شاهرخ او را به خانه کشانده و مورد تعرض جنسي قرار داده است و از آن صحنه‌ها فيلم گرفته و از فيلم اين تعرض استفاده و از سياوش اخاذي مي‌کرده‌ است.
سياوش در بازجويي‌ها به مأموران گفت: من از يک‌سال قبل وقتي که 17 ساله بودم، شاهرخ را مي‌شناختم. او پسر خلافکاري بود. او بدون اطلاع خانواده‌اش خانه‌اي را در حاشيه شهر براي خودش اجاره کرده بود و عصرها به آنجا مي‌رفت. يک‌بار من را به خانه‌اش دعوت کرد و در آنجا آزارم داد. بعد از اين ماجرا شاهرخ مدام از من اخاذي مي‌کرد. او حتي مجبورم کرده بود وقتي پسربچه‌هاي دانش‌آموز را به خانه شيطاني‌اش مي‌برد و آنها را آزار مي‌داد، من از کارش فيلم بگيرم. من هم از ترس او چندبار اين کار را انجام ‌دادم. مدتي بود خودم را از شاهرخ مخفي مي‌کردم تا ديگر از من خواسته‌اي نداشته ‌باشد.
او ادامه داد: او از بچه‌ها هم اخاذي مي‌کرد و گاهي آنها را وادار مي‌کرد تا چندين‌بار به خانه‌اي که براي تجاوز تهيه کرده ‌بود، بروند. او جوان نيرومندي بود؛ کار مي‌کرد و درآمد خوبي داشت، با همان درآمد هم توانسته ‌بود براي خودش خانه‌اي اجاره کند. من نمي‌دانم چرا بچه‌ها را اذيت مي‌کرد، اما وقتي اين کار را مي‌کرد حالش خوب بود. شاهرخ بسيار خشن بود. هيچ‌وقت آدمي در اين حد خشن نديده‌ بودم. به همين دليل هم خودم را از او مخفي مي‌کردم تا ديگر نتواند از من اخاذي کند. تا اينکه شنيدم جنازه او در پارک جنگلي پيدا شده است. من گمان مي‌کنم يکي از قربانيان جنايت شاهرخ او را کشته باشد.
درحالي‌که تحقيقات ادامه داشت، روشن شد شاهرخ چندين پسر دانش‌آموز را آزار داده بود. وقتي پليس دفترچه خاطرات شاهرخ را پيدا کرد، متوجه اقدامات هولناک او عليه پسران نوجوان شد. شاهرخ نام قربانيان خود را در دفترچه نوشته ‌بود؛ 86 کودکي که از سوي شاهرخ مورد آزار قرار گرفته‌ بودند نامشان در اين دفترچه بود. او اعمالي را که مرتکب شده بود، با جزئيات کامل در آن دفترچه نوشته بود. با افشاي اين ماجرا چندين مظنون بازداشت شدند اما پليس مدرکي عليه آنها به دست نياورد. به‌اين‌ترتيب، با گذشت 11 سال از کشته‌شدن شاهرخ، پدرومادر او به دادگاه رفتند و اعلام کردند چون قاتل پسرشان شناسايي نشده است، تقاضا دارند تا ديه او از صندوق بيت‌المال با آنها پرداخت شود. وقتي براي قضات دادگاه روشن شد قرباني با پسران نوجوان در ارتباط بوده و به آنها تجاوز جنسي مي‌کرده ‌است، درخواست اولياي دم مبني بر دريافت ديه از بيت‌المال را رد کردند، اما با اعتراض اولياي دم پرونده به دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.
اولياي‌دم در اعتراض خود نوشتند: «شکايتي عليه فرزند ما مطرح نشده است و هيچ‌کدام از کساني که نامشان در دفترچه خاطرات بوده، عليه پسر ما حرفي نزده‌اند و ممکن است اين دفترچه متعلق به فرد ديگري باشد. پسر ما يک‌بار جرمي مرتکب شد و مجازاتش را هم تحمل کرد؛ نبايد به جرمي که در گذشته مرتکب شده ‌است او را مهدورالدم تشخيص داد».
به‌اين‌ترتيب، قضات شعبه چهارم دادگاه کيفري استان تهران مسئول بررسي اين پرونده شدند. آنها پس از بررسي موشکافانه پرونده اعلام کردند با توجه به سابقه بد قرباني، او به‌لحاظ شرعي محقوق‌الحق نيست و خانواده‌اش نيز به‌تبع آن، حق مطالبه ديه از بيت‌المال را ندارند. به‌اين‌ترتيب، با درخواست اولياي دم مبني بر دريافت ديه از صندوق بيت‌المال موافقت نکردند. اين رأي در شعبه 28 ديوان‌عالي کشور مهر تأييد خورد و قطعي شد.

منبع: isna.ir