بزرگنمايي:
چه خبر - اگر پهن کردن طومار شايع شد، سنگ روي سنگ بند خواهد شد؟
در اين ميان دو نفر از اعضاي جلسه، پلاکاردي را درآورند و روي ميز پهن کنند که صدها يا حتي هزاران نفر واقعي يا جعلي آن را امضا کرده و خواهان حذف سود بانکي شده! و انتظار هم داشته باشند که اعضاي شورا عقل خود را زير پا بگذارند و مطابق خواست اين پلاکارد يا... رأي دهند.
خب، اگر قرار است بناي تصميمگيري در يک موضوع تخصصي، اينگونه عريضهها و امضا جمع کردن باشد، اصولاً چه نيازي به جمع شدن افرادي تحت عنوان شورا يا مجلس و... گرفتن حقوقهاي کلان است؟ اينکارهاي نمايشي هنگامي صورت ميگيرد که طرفداران آن نظر، توان دفاع منطقي از خواسته خود يا نقد و رد ايده و طرح ديگران را ندارند. از اينرو متوسل به امضاسازي ميشوند، کاري که هزينه چندان زيادي ندارد. اقدامي که چند نفر از نمايندگان مجلس در جلسه يکشنبه و هنگام بررسي لايحه مربوط به الحاق به FATF کردند، نمونه بارزي از توصيه به تعطيلي عقل و منتفي کردن مسئوليت نمايندگي و کوشش براي صحنهسازي جهت پيشبرد اهداف معدودي از آنان و گروههاي ذينفع در بيرون از مجلس است.
متأسفانه فقط در ايران ميتوانيم ببينيم که عدهاي بدون آنکه کوچکترين آشنايي با مسألهاي داشته باشند در موافقت يا مخالفت با آن مسأله با صداي بلند داد سخن ميدهند، در حالي که بلد نيستند نام آن مسأله را بدرستي تلفظ کنند. موضوعي که به نسبت تخصصي است و تعداد اندکي از شهروندان از آن اطلاع دارند و بعيد است تعداد کساني که از خوب و بد اين موضوع اطلاع دارند در کشور به بيشتر از صدها نفر برسد، چگونه ممکن است که مردم عادي با ديدن يک طومار له يا عليه آن نظر صائبي دهند؟ به علاوه نماينده مجلس اگر نماينده واقعي مردم باشد، نيازي ندارد که براي تأييد و رد نظر خودش دست به دامن طومارسازي شود؟ اگر او نماينده است، خودش ميتواند و حق دارد که به جاي همه اظهارنظر کند.
نماينده مجلس در مقام نمايندگي، نماينده کل مردم است و نمايندگي آنها را دارد تا نظر عقلاني دهد، نه آنکه در قالب نمايش سياسي، طومار در مجلس پهن کند! اين آقايان بخوبي ميدانند که تهيه چنين طوماري در اين اندازه و حتي دهها برابر آن، کار چندان سختي نيست و هر کس با هر گرايشي ميتواند طومارهايي دهها برابر بزرگتر را در هر زمينهاي تهيه کند، حتي اگر لازم باشد هزينه آن را هم ميتوان پرداخت! بنابراين پايهگذاري سنتهاي معيوب براي رسيدن به موفقيت کوتاهمدت، سياست معقولانهاي محسوب نميشود. اگر اين عمل شايع شد، آيا پس از آن سنگ روي سنگ بند خواهد شد؟ براي تصويب هر طرح و لايحهاي ميتوان صدها هزار نفر بلکه ميليونها نفر مخالف يا موافق رديف کرد که حاضر هستند امضا کنند. نمونهاش تبعيضات بشدت ناروا و زيانباري که در سهميهبندي کنکورهاي گوناگون در مجلس تصويب شده است، که به طور قطع اکثريت بزرگي از مردم مخالف آن هستند. ولي چرا نمايندگان در اين مورد اقدام نميکنند؟ مخالفان در همين روزها پلاکارد به دست جلوي وزارت علوم تجمع کردند تا مخالفت خود را با اين سهميههاي ناروا و زيانبار اعلام کنند و اگر منعي نداشتند و آزاد بودند، صدها هزار نفر فقط در تهران با آن مخالفت مي کردند. البته در اين مورد نه تنها مخالفت آنان حق است، بلکه به لحاظ مديريتي و انساني نيز چنين سهميههايي رانت است و نظام آموزشي و حتي بنيانهاي اخلاقي جامعه را فاسد ميکند و نبايد برقرار شود.
يکي از عللي که براي مخالفت برخي افراد با FATF بيان ميشود کوشش براي تنگ کردن حلقه محاصره تحريمها و مشروع کردن تحريمهاي امريکاست. تا بلکه نيروهاي فاسدي که از طريق دور زدن تحريمها به ثروتهاي کلان رسيدند دوباره وارد ميدان شوند. شايد هيچکدام از نمايندگان از اين چارچوب به مخالفت با FATF نپرداختهاند، ولي دستهاي پشت پرده را ميتوان در تشديد اينگونه موضوعات جستوجو کرد. منافع حاصل از تحريمها حرف يک قران و دو قران نيست، بحث هزاران ميليارد است.
مشکل اصلي نظام انتخاباتي ايران در اين واقعه نيز ضعفهاي خود را نشان داد. تا هنگامي که اين نظام حزبي نباشد، انتظارِ داشتن رفتار مسئولانه از نمايندگان معقولانه نيست، يا حداقل دور از واقعيت است. اگر نمايندگان حزبي بودند، مسئوليت نتايج خطير مخالفت با اين طرحها را مجبور بودند که بپذيرند. ولي اکنون به صورت انفرادي چنين رفتارهايي ميکنند و نگراني از هزينههاي کلاني هم که به مردم و کشور بار ميشود، ندارند. ظاهراً آقايان با اين نوع رفتار خود از شيوه حکومتداري دموکراسي نمايندگي عبور کردهاند و خواهان دموکراسي مستقيم شدهاند. نکته اينجاست که دموکراسي مستقيم را بهصورت ناقص و فقط براي جمع و طرفداران محدود خود ميخواهند و توجه ندارند که اگر اين دموکراسي فراگير شود، بساط اين رفتارها و نگرشهاي غيرمسئولانه جمع خواهد شد.
منبع: روزنامه ايران