بزرگنمايي:

چه خبر - گشتي در دنياي بي فروغ ستاره ها!محمدرضا فروتن

بدترين بازي: دعوت

محمدرضا فروتن در دعوت

چرا بدترين است؟
محمدرضا فروتن سال 87 در حالي پيشنهاد ابراهيم حاتمي کيا را پذيرفت که پيش از آن با انتخاب هاي بد، به کارنامه اش خدشه انداخته بود. «دعوت» با حضور حاتمي کيا مي توانست فروتن را به مسير درست بازگرداند اما نتيجه اي عکس رقم خورد. او در نقش جوان شهرستاني عقب مانده، با گريم و لهجه بازي کرد و نتوانست شمايلي باورپذير از شخصيت ارائه کند.
چه موقعيتي داشت؟
با فيلم «مرسدس» در سال 76 رداي جوان اولي بر تن کرد و تا سال ها محبوب گيشه بود اما سال 87 موقعيت پيشين را نداشت.
تاثير روي کارنامه:
نشانه افت کارنامه فروتن در نيمه اول دهه هشتاد ديده شده بود، جايي که «خاک سرد» را بازي کرد اما از آن به سلامت عبور کرد. کمي که گذشت انتخاب هاي بد او بيشتر شد و حالا اين بازيگر از روزهاي اوج فاصله گرفته.
ديگر بازي هاي بد:
«پيمان»، «تجريش ناتمام»، «چارسو»، «فصل انار» و «نقطه کور» بدترين بازي هاي او هستند. نه کارگردان هاي شان پيشينه موفقي دارند و نه داستان ها جذاب است. انگار کارگردان ها جز تکرار شمايل اين بازيگر کار ديگري بلد نيستند.

بدترين بازي: امشب شب مهتابه

مهناز افشار در امشب شب مهتابه

چرا بدترين است؟
نقشي سفيد که قرار است اميد را به زندگي همسرش برگرداند. مهناز افشار در فيلم «امشب شب مهتابه» محمد هادي کريمي براي خوب جلوه دادن شخصيت همه کار مي کند؛ از آرام حرف زدن تا محبت هاي بي پايان. براي انتقال اين مهر و محبت نيز به کليشه ها دست مي زند.
چه موقعيتي داشت؟
در سال 87، مهناز افشار فراز و فرود بسياري را در سينما پشت سر گذاشته بود. به عنوان ستاره شناخته مي شد اما هنوز سخت پسندها به بخش زيادي از کارنامه اش ايراد وارد مي کردند.
تاثير روي کارنامه:
افشار سالي «امشب شب مهتابه» را بازي کرد که پيش و پس از آن در «پوپک و مش ماشاءالله» و «خاطره» حضور داشت. بعد از آن افشار در انتخاب نقش ها دقت بيشتري کرد و نقش بدي در کارنامه اش رقم نزد.
ديگر بازي هاي بد:
در سال هاي اول، غالب نقش هايي که مهناز افشار بازي مي کرد جايي براي دفاع نداشت و ما هم آنها را مبنا قرار نمي دهيم. از ميان نقش هاي متاخر او يعني دوران يکه با وسواس سراغ انتخاب مي رود، «يک عاشقانه ساده» سامان مقدم جزو بهترين بازي هاي مهناز افشار است.

بدترين بازي: شکلات داغ

فريبرز عرب نيا در شکلات داغ

چرا بدترين است؟
سال ها به خاطر بازي در سريال «مختارنامه» از فضاي سينما دور بود. فريبرز عرب نيا بعد از اين سريال در چند فيلم بازي کرد که همگي جزو آثار بد کارنامه اش هستند. در اين ميان «شکلات داغ» بدترين است. او زير يک گريم اغراق شده در نقش پيرمرد ارمني همه کليشه هايي را که چنين آدم هايي دارند، تکرار کرد.
چه موقعيتي داشت؟
او بعد از «سلطان» و «شوکران» براي سينماروها ستاره اي محبوب بود که البته اين موقعيت را در آستانه بازي در «مختارنامه» از دست داده بود. تاثير روي کارنامه: فريبرز عرب نيا با «شکلات داغ» و چند فيلم ديگر که پيش و پس از آن بازي کرد، نشاني از بازيگر موفق سال هاي دور سينما نداشت و بايد محبوبيت خود را بر مختار استوار مي کرد.
ديگر بازي هاي بد:
فارغ از سال هاي ابتدايي که هنوز عرب نيا به شهرت نرسيده بود، در سال هاي اخير هم نقش بد کم نداشته: «آخرين بار کي سحر را ديدي؟»، «پرتقال خوني»، «پنهان»، «خاک و آتش» و ...

بدترين بازي: نوک برج

نيکي کريمي در نوک برج

چرا بدترين است؟
فيلم کيومرث پور احمد يک قصه تکراري (از لحاظ مضموني) است. تم عاشقانه آن هم چيز فراتر از رومنس هاي ايراني ندارد! در اين ميان تنها خواسته کارگردان از نيکي کريمي عشوه گري و مهيا کردن مسير براي عشق مرد است! براي يک بازيگر چه کاري آسان تر از اين؟ نيکي کريمي که پيش از اين با شخصيت هاي چند لايه خود را اثبات کرده بود، در «نوک برج» بلاتکليف بود و بازي اش سهل انگارانه.
چه موقعيتي داشت؟
نيکي کريمي از بدو ورود به سينما لقب استار گرفت. او با بازي در فيلم «عروس» محبوب شد و بعد از آن مورد توجه کارگردان هاي شاخص قرار گرفت. تاثير روي کارنامه: نيکي کريم يبعد از اين فيلم به سمت آثار گيشه پسند رفت و سختگيري هاي قبل را وانهاد.
ديگر بازي هاي بد: پيش از بازي در «نتوک برج» در فيلم «سيب سرخ حوا» يک بازي بد ارائه کرده بود که خب چندان به چشم نيامد.

بدترين بازي:عشق + 2

فاطمه معتمدآريا در عشق +2

چرا بدترين است؟
فيلم در ادامه تب آثار اجتماعي عاشقانه ساخته شد اما نتيجه چيزي نبودکه انتظار مي رفت. يک داستان آبکي درباره عشق يک مرد و زن که نه داستانش گيرا بود و نه بازي هايش مخاطب را ترغايب مي کرد. بعدها بازيگر مقابل معتمد آريا يعني امين تاريخ اعتراف کرد، نبايد در اين فيلم بازي مي کرد. بازي خانم معتمد آريا نيز نشاني از ظرافت هاي پيشين نداشت. او اين فيلم را بعد از کمدي «مرد عوضي» بازي کرده بود.
چه موقعيتي داشت؟
فاطمه معتمد آريا سال 77 که عشق + 2 را بازي کرد با فيلم هاي «ريحانه»، «مسافران»، «هنرپيشه»، «يک بار براي هميشه»، روسري آبي» و ... نام خود را به عنوان بازيگري توانمند اثبات کرده بود.
تاثير روي کارنامه:
فاطمه معتمد آريا باهوش تر از آن بود که در ناکامي «عشق + 2» بماند. خيلي زود با «عينک دودي» و «دختر شيريني فروش» اعاده حيثيت کرد. مهم ترين نقش او هم در «گيلانه» رقم خورد.
ديگر بازي هاي بد:
«ميزاک» حسينعلي ليالستاني و «بهمن» مرتضي فرشباف، بدترين بازي هاي معتمد آريا در سال هاي اخير محسوب مي شوند.

بدترين بازي: هر چي خدا بخواد

ترانه عليدوستي در هرچي خدا بخواد

چرا بدترين است؟
«هر چي خدا بخواد» يک کمدي ضعيف از نويد ميهن دوست است که کلي بازيگر داشت اما نه شوخي هايش مي خنداند و نه قصه اش قدرت همراهي کردن مخاطب را داشت. شخصيت پارميدا با بازي ترانه عليدوستي بدون هيچ زير و بمي طراحي شده بود و بازيگر کاري نداشت جز گفتن چند ديالوگ ساده. مبناي عليدوستي براي پذيرش اين نقش چه بود؟
چه موقعيتي داشت؟
ترانه عليدوستي بعد از اولين حضور سينمايي اش «من ترانه 15 سال دارم» به شهرت رسيد و به خوبي از اين موقعيت دفاع کرد. سال 89 بازيگري محبوب بود که در «هر چي خدا بخواد» حضور يافت.
تاثير روي کارنامه:
بعد از اين فيلم، عليدوستي با دقت بيشتر به نقش ها جواب مثبت داد و حالا خاطره بازي بدش را به فراموشي سپرده است.
ديگر بازي هاي بد:
عليدوستي قبل از «هر چي خدا بخواد» دو نقش بد بازي کرده بود. ابتدا در «زندگي با چشمان بسته» و پس از آن «راز دشت تاران». در اولي نقش دختري را داشت که به جاي يک پاسخ داده و خاتمه دادن به شايعات پيراموني اش، فقط نگاه مي کرد!
نويسنده: احمد رنجبر
منبع: روزنامه هفت صبح