بزرگنمايي:
چه خبر - برخي درصدد القاي اين موضوع هستند که گويا همه ارکان قواي سهگانه فاسدند
روزنامه جام جم نوشت:
محمدرضا باهنر يکي از چهرههاي قديمي و سابقهدار سياسي است که مدت طولاني در مجلس شوراي اسلامي فعاليت داشته و به عنوان دبيرکل جامعه اسلامي مهندسين و رئيس جبهه پيروان خط امام و رهبري در مباحث مختلف سياسي و اجتماعي، حضور دارد. او به لحاظ سياسي جزو جريان رقيب دولت محسوب ميشود، اما در عين حال سعي دارد نگاه منصفانهاي را در نقد عملکرد دولتيها داشته باشد. به باور باهنر در تحليل و بررسي عملکرد کابينه يازدهم و دوازدهم نبايد صفر يا صدي برخورد کرد، چون در هر صورت دولت در برخي حوزههاي کاري خود تلاشهاي زيادي کرده است. اين فعال سياسي که عضو مجمع تشخيص مصلحت نيز هست، در عين حال معتقد است برخي قصورها و تبديل حواشي به متن از سوي برخي کارگزاران مانع همدلي و همگرايي است. بخش اصلي اين مصاحبه حول محور برجام، آثار و تبعات آن بود. باهنر معتقد است هرگونه بحث و گفتوگو ميان موافقان و مخالفان برجام درباره مزايا و معايب اين توافق بينالمللي در عرصه تصميمسازي ميتواند مفيد باشد اما زماني که درباره اين موضوع تصميمگيري شد از اين پس بايد همه فعالان و کنشگران سياسي، اجتماعي و فرهنگي با همراهي و وحدت اين مسير را طي کنند.
به دنبال خروج آمريکا از برجام، ايران به اروپاييها فرصتي داده تامين منافع ايران را تضمين کنند. با توجه به اخباري که اين روزها از موضعگيري مقامات اروپايي و همچنين موضعگيري شرکتهاي بزرگ اروپايي نظير ايرباس و توتال منتشر ميشود، چقدر ادامه برجام را عملي ميبينيد؟
در خارج از کشور همانطور که گفته شده، اين پنج عضو متعهد شدند خسارات ناشي از خروج آمريکا را از برجام جبران کنند اما اينکه به اين تعهدات خود پايبند باشند، واقعيت اين است که ما چندان اعتمادي به آنها نداريم.
حال اينکه در آينده تا چه زماني ماندنمان در برجام ميتواند منافعي بيش از هزينههايمان داشته باشد يا اين که خروج از برجام چه منافعي را ميتواند نصيبمان کند، مسائلي است که بايد منتظر گفتوگوهاي ديپلماتهاي کشورمان با گروه 1+5 باشيم و در عين حال بعدها بعد از بررسيهاي صورت گرفته به اين نتيجه برسيم که نقطه رهايي از برجام چه زماني است و از چه شرايطي برخوردار است.
آيا فکر ميکنيد براي ادامه مذاکرات هستهاي، ايران به تغيير در ترکيب ديپلماتيک نياز دارد؟
مباحث زيادي درباره تيم مذاکرهکننده ايران مطرح ميشود. اما به هر صورت در مجموعه فرآيندهاي تصميمگيري، راهکاري خلاف نظر رهبر معظم انقلاب لحاظ نخواهد شد. بويژه تصميماتي که به منافع کشور مربوط ميشود. تا آنجا که من اطلاع دارم هر زماني که حضرت آقا علني درباره موضوع برجام و همچنين ديپلماتها اظهار نظر فرمودند از ديپلماتهاي اين ميدان نبرد به نيکي ياد کردند. اينکه اينها آدمهاي متعهد، متخصص و کارشناسي هستند، محورهايي بود که در صحبتهاي رهبر معظم انقلاب درباره تيم مذاکرهکننده آمده بود. البته جاهايي هم بوده که ايشان درباره برجام انتقادات خود را مطرح کردند و حتي اين هم عنوان شد که تيم مذاکرهکننده آنچنان که بايد نتوانستند همه امتيازات را بگيرند. اما از مجموعه اظهارات رهبر معظم انقلاب اينگونه برداشت نميشود که مقامات عاليه نظام نسبت به تيم مذاکرهکننده هستهاي نااطميناني داشته باشند. البته ما نبايد اين حرفها را مستند کنيم و شايد منظور ديگري هم پشت اين حرفها باشد.
در صحبتهاي قبلي خود به اين موضوع اشاره کرديد که تيم مذاکرهکننده ما هفت گل زد و سه گل خورد. الان هم چنين نظري داريد؟
ترامپ که درباره زير و بم برجام حرفهاي زيادي دارد از او نقل شده که ميگويد من وقتي ظريف و کري را ديدم به اين نتيجه رسيدم که بههيچوجه کري و امثال او نميتوانند از پس ظريف بر بيايند. بالاخره همه ميدانند مذاکرات ما در شرايطي بود که يک طرف ما قرار داشتيم و يک طرف هم 1+ 5. بالاخره از اول ميدانستيم طرف مقابل اهل جر زدن، تقلب و بيتعهدي است. من به نوبه خود نسبت به تيم مذاکرهکننده هستهاي اعتماد دارم و آنها را کارشناسان و متديناني ميدانم که در پي منافع ملي ايران هستند. البته اين مساله را ميتوان در نظر گرفت که براي تقويت اين تيم افرادي باشند که به لحاظ حقوقي و فني آنها را تقويت کنند. همان موقع زماني که مذاکرات نفسگيري انجام ميشد، طرفهاي مذاکرهکننده با ايران تيمي 80 تا صد نفري را با خود ميآوردند که در گفتوگوها همراه آنها باشند.
در نقطه مقابل اعضاي تيم ما بيشتر از ده نفر نبود. بله از اين جهت که تيم مذاکرهکننده بايد تقويت شود و از مشاورهها و کارشناسان بيشتري بهره ببرد طيبعي است که من موافق هستم. اما اينکه درباره اعضاي اصلي تيم، بياعتمادي وجود داشته باشد،اساسا چنين نظري ندارم.
با توجه به اينکه کشور در آستانه يک تصميم بزرگ است، شرايط سياسي ـ اجتماعي کشور چگونه بايد مديريت شود که اين تصميم به بهترين شکل ممکن اجرا شود؟
من يک گله کلي از رويکردها و رفتارهاي خودمان دارم. اين مساله متاسفانه شامل همه تريبونهاي رسمي نظام جمهوري اسلامي ايران ميشود. از صداهاي مجازي و رسانههاي آن سوي آبي و ضد انقلاب هم اگر عبور کنيم ما بعد از آشوبها و جريانهاي دي سال گذشته با دوستان بحث و گفتوگو و شرايط را تحليل کرديم و نتيجه آن را به صورت نامه براي برخي مقامات فرستاديم. ما اگر پايشي از تريبونهاي رسمي کشور انجام دهيم، متوجه برخي از مسائل ميشويم. ممکن است برخي افراد که از طريق اين تريبونها به مردم گزارش ميدهند نيت خيري داشته باشند اما عموما بذر نااميدي و ناکارآمدي ميکارند و اين گونه ميخواهند القا کنند که مشکلات خيلي سنگين است و متاسفانه اين موارد را بين مردم پخش ميکنند. حتي تريبونهاي نماز جمعه و مصاحبههايي که روساي قوا ميکنند و سخنرانيهاي برخي نمايندگان در مجلس جزو اين فهرست هستند. اين موارد را اگر کنار هم بگذاريد، ميبينيد يک پمپاژ نااميدي و ناکارآمدي به جامعه ترزيق ميکنند و بعضي از اين موارد صرفا انگيزه سياسي دارد و کساني تصور ميکنند که چون دولتيها جزو جناح آنها محسوب نميشوند پس بايد آنها را تخريب کرد. بعضي از موارد هم ممکن است انگيزه عاطفي داشته باشد و عدهاي گمان ميکنند بايد سخنگوي مردم باشند و متاسفانه برخي از آنها يک کلاغ را چهل کلاغ ميکنند و به مردم تحويل ميدهند و البته با اين تصور که ميخواهند زبان مردم باشند. نمونه روشن آن مساله زلزله کرمانشاه است.
حداقل من در پي وقوع دو سه زلزله سنگين کشور مدير ميداني کار بودم. در امداد و نجات حضور داشتم، جنازه از زير خاک بيرون آوردم، دفن کردم، مسکن موقت ساختيم و... در زلزله کرمانشاه مسئوليتي نداشتم.
اما با توجه به سوابق گذشته من شهادت ميدهم که مسئولان اعم از دولت، هلال احمر و نيروهاي مسلح بخوبي از پس زلزله کرمانشاه و تبعات آن برآمدند. همان موقع شاهد بوديم ظرف مدت کوتاهي نزديک به 30 هزار چادر در منطقه زلزلهزده برپا شد. حالا در شرايط سرما و بارندگي از ميان 30 هزار چادر، 300 چادر در معرض آبگرفتگي قرار گرفت. اين تعداد چادر آسيبديده در مقايسه با آن 30هزار چادري که برپا شد، عدد کمي است. البته کساني که اين آسيب را تحمل کردند برايشان بسيار سخت و دردآور بود. وضعيت تريبونها و رسانههاي ديگر هم از اين حيث بهتر نيست. يکي مخالف دولت يا قوه قضاييه است و ديگري موافق اين قوا. در مورد مجلس هم اينگونه است. برخي درصدد القاي اين موضوع هستند که گويا همه ارکان قواي سهگانه فاسدند و فساد به صورت سيستماتيک در نظام جمهوري اسلامي ايران نهادينه شده است.
بخشهاي مختلف از جمله دولت و همچنين منتقدان چه بايد بکنند تا نظام بتواند ضمن حفظ همبستگي داخلي، با کمترين هزينه از شرايط فعلي بگذرد؟
همه ميدانند به لحاظ جناحبندي جزو جناح دولت محسوب نميشوم، اما بالاخره نميتوان گفت دولت براي حل مشکلات کاري انجام نداده است. دولت زحمات زيادي کشيده و البته ميتوانست اقدامات بيشتري انجام دهد و حواشي هم بهوجود نياورد. دولتيها ميتوانستند بسياري از کارهاي غير ضروري را کنار بگذارند. چندي پيش بود که با کسي صحبت ميکردم. او ميگفت بود و نبود اين دولت فرقي ندارد. گفتم خيلي بيانصافي. بالاخره بايد خيلي از مسائل را گفت.
ظرف پنج يا شش سال گذشته خيلي اتفاقات در دنيا و ايران افتاد. از جمله اينکه قيمت نفت در يک دوره به 30 درصد کاهش يافت. در چنين شرايطي اقتصاد بسياري از کشورهايي که تکمحصولي بودند، سکندري حسابي خورد. نمونه بارز آن عربستان است که انبار ارزي اين کشور بشدت کاهش پيدا کرد. اما در کشور ما با همه تحريمها، زلزله، مشکلات محيطزيست و... بسياري از کنشگران اقتصادي قبول دارند که تورم 40 درصدي حداقل به کمتر از 15 درصد رسيده است. حالا موافقان دولت ميگويند نرخ تورم تکرقمي است و مخالفان هم ميگويند نخير، 14 درصد است. فرق بود و نبود اين دولت اينجا معلوم ميشود. البته گفتم دولت در بخشهايي ناکارآمدي و مشکل دارد و در برخي مواقع جاي متن و حاشيه را عوض ميکند. باز هم برگردم به سوال قبلي به هر صورت بعد از خروج آمريکا از برجام، مشکلاتي سراغ ما ميآيد. ممکن است در ادامه اين مسير کار سختتر شده باشد ولي ما قبلا هم چنين شرايطي داشتيم و آن را تمرين کرديم و راههاي مواجهه با آن را هم بلديم. آن موقع اگر قرار باشد به جاي کمک به همديگر نق بزنيم، طبيعي است که گرفتاريهايمان بيشتر خواهد شد.
در روزهاي اخير شاهد اختلافاتي بين اصلاحطلبان درباره شهرداري تهران يا برخي مسائل ديگر بودهايم. فکر ميکنيد مشکل اصلاحطلبان چيست و چرا اختلافاتشان در سطح رسانهاي برجسته شده است؟
اين اختلاف خاص اصلاحطلبان نيست. متاسفانه کنشگران سياسي، اجتماعي و فرهنگي در کشور ما در بسياري از مواقع اختلافات غير ضروري دارند. بالاخره در يک انتخابات، بازنده و برندهاي وجود دارد. اگر بنا باشد کساني که برنده انتخابات نبودند، خود را رقيب برنده بدانند، ممکن است به بهانههاي مختلف روزي هزار اشکال از عملکردها بگيرند. متاسفانه در ايران، هم جناحها با هم اختلاف دارند و هم درون جناحها اين اختلافات وجود دارد. بالاخره در جايي مثل شوراي شهر تهران، 21 نفر همفکري و گزينههايي را براي شهرداري مطرح کردند و بعد از رايگيري شخصي را به عنوان شهردار انتخاب کردند. حال ممکن است شخصي که انتخاب شده است مورد انتقاد من هم باشد.
اما وقتي کسي توانست نظر اکثريت را در اين رايگيري کسب کند، بايد همه اعضاي شورا کمک کنند تا شهردار جديد در مسئوليت خود موفق باشد. حالا جالب است که فرد انتخاب شده و هنوز به عنوان شهردار مستقر نشده که بحثهايي مطرح ميشود مبني بر اينکه او نميتواند اين مسئوليت را به پايان ببرد. اول بگذاريد او در جاي خود مستقر شود و فعاليت خود را آغاز کند بعد درباره او ارزيابي صورت گيرد. اداره کلانشهر تهران شوخي نيست.
شوراي شهر بايد به جاي آزمون و خطا بکوشد به شهردار جديد کمک کند. اين مساله البته در جناح ما هم وجود دارد و البته اين مساله ناشي از اين است که هنوز نظام حزبي در ايران مستقر نشده است. سه يا چهار حزب هدفي را در انتخابات پيش ميبرند و بعد که برنده شدند آن وقت به جان هم ميافتند. اينکه عقلايي نيست.
چهار سال که زمان زيادي نيست و چشم روي هم بگذاريم اين زمان ميگذرد و ادامه اين اختلافات نتيجهاي جز ارائه يک کارنامه ناکارآمدي چيز ديگري نخواهد داشت.
فرافکن شدهايم
بسياري از تربيونهاي رسمي کشور به جاي اين که به هم کمک کنند به بار مشکلات اضافه ميکنند. مثلا رئيسجمهور هنگام سخنراني ضمن تعريف از خود، کنايههايي به دو قوه ديگر ميزند. وقتي هم با رئيس قوهقضاييه درباره مشکلات اين قوه صحبت ميشود، ميگويد چون دولت به ما بودجه نميدهد ما دچار اين مشکلات هستيم. بله ممکن است يکي از مشکلات کمبود بودجه باشد اما مگر همه مشکلات اين قوه، نداشتن بودجه است؟ يعني به جاي اينکه به طور مشترک مشکلات را بپذيريم و آن را حل کنيم عموما فرافکن شدهايم. نمايندگان مجلس اکثرا آدمهاي خوب و کارداني هستند، اما برخي از آنها به محض اين که پشت تريبون ميروند از ابتدا تا انتها سخن از نخواستن و نتوانستن برخي مديران ميگويند. يکي از مشکلات اساسي اين است که سه قوه با هم همراه نيستند. شايد در برخي موارد هم احساس ميکنند که رقيب همديگرند. براي پاسخ به مطالبات مردم بايد همه مسئولان سه قوه و کارگزاران شانههاي خود را زير بار مسئوليت بگذارند و تلاش کنند.
منبع: jamaran.ir