درد و دل سوزناک بهروز وثوقي با مردم واکنش هنرمندان و کاربران را برانگيخت
سينما
بزرگنمايي:
چه خبر - سالهاست که در غربت غريبى هستم
بهروز وثوقي قديمي نوشت:
«امروز ميخوام باهم وطنان عزيزم در ايران که هميشه بهر وسيله اى منو مورد لطف و مرحمت خودشون قرارميدن درد دل کنم و بگم درسته که سالهاست که در غربت غريبى هستم ولى مگرميشود نقطه به نقطه اون خاک پاک رو از ياد برد.
منم بهروز، بهروزي به بزرگي خاطرات دور و نزديک شما مردم ايران من بهروز وثوقي هستم من دلمو،قلبمو تو اون خاک، تو اون سرزمين اباواجدادى جا گذاشت.مگه مي شه سواحل زيباي درياي خزر رو از ياد ببرم مگه جاده کندوان چالوس از يادم مي ره! ، صحنه فيلمبرداري همسفر، جاده شمال، ماه عسل،امامزاده داوود، سوته دلان، داش آکل و لارستان و ممسني شيراز،طوقي کاشان و محله قاليشوران، آرامگاه حافظ و بازارهاي قديمي،تنگسير و کوچه بهمني بوشهر رييس علي دلواري وزار ممدوکشتي هاي به گِل نشسته انگليسي ها سهراب سالاري اهل آبادان،که پنجره اي رو به خاطرات داشت گوزنها و مسگرآباد و لاله زار تهران،مگه يه لحظه از اونا مي شه غافل شد.
منم بهروز منم ممل آمريکايي و استاديوم آريامهر و قالپاق دزدي خاص خودم نسرين جان و بار شکستني ش، و چه دعواهايي که واسش نکردم
با اون کت پاره شده علي لباس شور،قولنامه پمپ بنزين تو آمريکا و انتظار برت لنکستر تو فرودگاه مهرآباد نيويورک، بيمارستان سينا و اون مدرک دُکي از نيوجرسي يادتونه؟ ، بهش گفتم مدرکت به درد جرز لاي ديفال مي خوره، آخرش حرف منو گوش کرد و رفت دنبال مدرک دکترا از نيويورک،آره منم، بهروز منم بلوچ، بمن ميگن رضا، رضاموتوري هميشگي شما، با موتورم تو ميدون بهارستان منم بهروز شما بهروزي با غيرت قيصر روزي ميام زير بازارچه حاج مِيتي ( مهدي)، ميام که خاطراتم رو پس بگيرم منم بهروز شما عباس آقاي فيلم دشنه اگه چاخان گفتم اگه زبونم گير کرده بود فقط واسه شما مردمم بود حالااينجا هر چي راست هم بگم باز تو غربتم غريبم.
اينجادرسته همه امکانات هست ولي اينجا خونه من نيست. منم مرد دالاهوي کرمانشاه تنگه اژدها يادتونه؟؟؟ قصرشيرين،قيس عامري چطور؟ يادتونه؟ ليلي و مجنون و آن کوير سوزان من بهروز هستم و تا به امروز هم فقط و فقط با ياد و خاطرات لحظه به لحظه اون خاک مقدس و مردم سرزمينم در غربت ايستاده ام و نبضم در تپش هست.
هموطنان عزيزم
من هرگز شما رو در اين ساليان در غربت غريب فراموش نکردم منم بهروز شما آيا تو اون مملکت پرده هاي خاکستري سينما هنوز بوي منو مي ده ؟ من با شما زندگي کردم من با شما بزرگ دم. دوري تون خيلي سخت بود ولي با اون همه خاطرات ريز و درشت با شما هستم در سواحل سانفرانسيسکو هنگامي که مرغان دريايي بر فراز آسمان پرواز مي کنند، صداي ايران را، صداي دوران جواني ام را گويي مي شونم. ياد علي تعارفي بت شکن مي افتم، کنار اون رودخانه و شکار پرندگان با پدر بزرگ (جمشيد خان مشايخي)
هموطنان عزيزم من هميشه و همه جا يادتون و به ياد خاک پاک ايران و زادگاهم بودم و خواهم بود.
ممنونم
قربان همه شما بهروز وثوقي»
منبع: صفحه شخصي بهروز وثوقي
-
دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۹:۰۶:۳۷ PM
-
۷۷۶ بازدید
-
-
چه خبر