بزرگنمايي:
چه خبر - صالحي: آقاي دکتر احمدينژاد هم خيلي راغب به مذاکره نبود ولي مانع هم نبود
«محمود احمدينژاد گفته است که با مذاکره هستهاي مخالف بوده و زماني که قرار بود مذاکرات با آمريکا در عمان شروع شود، در جلسهاي با حضور مقامات کشور، خواسته شش ماه صبر کنند. او گفته است: «زماني که قرار بود مذاکرات با آمريکا در عمان شروع شود، در جلسهاي با حضور مقامات کشور اعلام کردم که مذاکره در شرايطي که دشمن تصور ميکند دست بالا را دارد و تحريمها اثرگذار بوده است، به ضرر کشور تمام ميشود و خواهش کردم که شش ماه مهلت دهند تا با اجراي چند برنامه ضربتي اقتصادي و تقويت قدرت اقتصادي مردم، آثار تحريمها کنترل شود و مذاکره در شرايط برابر انجام گيرد. حتي اعلام کردم که حاضرم خانوادهام را به گروگان و تضمين بگذارم که اگر طرحها موفق نبود، خود و خانوادهام را اعدام کنند اما در مقابل برخي مقامات و سران قوا به صراحت اعلام کردند که اجازه نميدهند هيچ کاري انجام يا طرح جديدي اجرا شود و حتي از تکميل طرح هدفمندي نيز جلوگيري کردند و همانها همزمان در تريبونهاي رسمي، مشکلات را ناشي از سوءمديريت دولت و نه تحريم دشمن بيان ميکردند.»
اين نکتهاي است که علياکبر صالحي هم پيشتر بر آن انگشت گذاشته و گفته بود. به گفته صالحي، احمدينژاد درباره اين موضوع به او گفته بود: «اين کار خطرناک است و شما ممکن است زمين بخوريد.» او گفته است: «آقاي دکتر احمدينژاد هم خيلي راغب به مذاکره نبود ولي مانع هم نبود اما اين که بگوييم مشوّق باشند، نبودند. ميگفتند: آقاي صالحي! حواست را جمع کن! موضوع پيچيده است و ممکن است صدمه ببيني. برادرانه نصيحت ميکرد که امري پيچيده است و حواسم باشد که راه خطرناکي است. به هر حال مشوّق نبودند اما مانع هم نبودند.»
من خودم گفتوگو ميکنم
اين در حالي است که 13 مرداد 91 احمدينژاد با انتقاد از برخي سخنان که دولت را در برابر آمريکا منفعل نشان داده و آن را حاکي از مذاکرات پنهان با آمريکا توصيف کردهاند، گفته بود: «اين دولت بيشترين هجمه را عليه نظام سلطه و آمريکا داشته و امروز نيز مذاکره با آمريکا را کار غلطي ميدانيم اما در جنگ رسانهاي و قدرت، اصل گفتوگو را در فضايي عادلانه و با احترام، بر مبناي کرامت و حقوق ملت ايران رد نکردهايم که لازمه اين فضا دستبرداشتن آمريکا از رفتارها و سياستهاي خود در قبال ملت ايران است.»
بهمن 91 هم در پاسخ به سؤالي درباره روابط ايران و آمريکا و سخنان «جو بايدن»، معاون وقت رئيسجمهور آمريکا، دراينباره گفته بود: «حرفهايي که از مقامات آمريکايي شنيده ميشود، جديد و مثبت است و اميدواريم در رفتارشان هم تغييرات مثبت اتفاق بيفتد و اگر در رفتارشان هم شاهد تغييرات مثبت باشيم، در آنصورت ما هم با نگاه مثبت آن را بررسي خواهيم کرد.»
اما سخن اصلي را 22 بهمن همان سال گفت: «اگر اسلحه را از روي ملت ايران برداريد، من خودم گفتوگو ميکنم. گفتوگو بايد در سايه احترام و عدالت باشد، نه فشار.»
ماجراي مذاکرات چه بود؟
علياکبر صالحي پيشتر در گفتوگويي اظهار داشته است: «اواسط سال 90، اولين باري که مطلع شديم آمريکاييها علاقهمند هستند درباره مسائل هستهاي مذاکرات دوجانبهاي به صورت محرمانه با ما داشته باشند، معاونت کنسولي ما، جناب آقاي قشقاوي سفري به عمان داشتند. فردي عماني به نام آقاي سالم (مشاور سلطان) به يکي از همراهان آقاي قشقاوي (يکي از مديران ايشان) اعلام ميکند که آمريکاييها علاقهمندند در مسائل هستهاي با شما مذاکرات دوجانبه داشته باشند. بعد از اين که نامه وساطت سلطان قابوس به رهبر انقلاب رسيد، نزد ايشان رفتم و گفتم: «حضرت آقا با توجه به اين که چند سال است از طريق 1+5 مذاکره ميکنيم و عملا به نتيجهاي نرسيدهايم، حالا با توجه به اين که عمان نيز اعلام آمادگي کرده و تجارب نيز نشان داده که عمان واسطه مورد اعتمادي است، اجازه دهيد در راه مذاکره دوجانبه با آمريکا قدم برداريم.»
ايشان به گذشته آمريکا اشاره کردند که آمريکا قابل اعتماد نيست. گفتم که اجازه دهيد از باب اتمام حجت اين کار را بکنيم. اگر به نتيجه رسيديم که هيچ و اگر نه، در همين وضعيت خواهيم بود. در نهايت ايشان بزرگواري کردند و فرمودند مخالفتي نميکنند. رهبري چهار شرط گذاشتند. يکي از شروط اين بود که اين مذاکره در سطح پايينتر از وزير امور خارجه انجام گيرد، يعني وزراي خارجه دو کشور با هم ملاقات نداشته باشند. ديگر اين که، مذاکره براي مذاکره نباشد، مثل مورد 1+5 که سالها مذاکره کرديم و بعد بخواهند سوءاستفاده کنند. ديگر اين که مذاکره فقط درباره مسائل هستهاي باشد نه درباره روابط سياسي و مانند آن. شرط چهارم را اجازه دهيد نگويم. چون اگر بگويم، درباره آن سؤال ميکنيد!
جليلي مخالف بود
آن طور که صالحي گفته است، دبيرخانه شوراي امنيت ملي (جليلي) خيلي نظر مثبتي درباره اين رويکرد نداشته: «ميگفتند آمريکاييها قابل اعتماد نيستند و مذاکره با آمريکا مذاکره با 1+5 را به چالش ميکشد. برخي نيز نگاه سياسي داشتند. شايعاتي درباره قصد بنده براي نامزدي رياستجمهوري مطرح شد اما بنده صادقانه گفتم که خود را شايسته چنين مقامي نميدانم.»
به گفته صالحي «وقتي ميخواستيم براي جلسه دوم مذاکرات حضوري با آمريکاييها برويم، باز با ناهماهنگيهايي مواجه شديم؛ گر چه سرانجام به زور رفتيم. به آقاي دکتر گفتيم که بايد برويم و رفتيم ديگر. گفتيم اگر نرويم، اعتبار جمهوري اسلامي در خطر قرار ميگيرد. شرايط بسيار سختي بود. همه ميگويند: «تو چطور تحمل کردي؟» خلاصه رفتيم و عزيزان هم کمي ناراحت شدند.»
صالحي گفته است که نامه دوم سلطان قابوس خطاب به احمدينژاد بود و آن بيان يک خبر بود با اين مضمون که «جناب آقاي دکتر احمدينژاد، رياست محترم جمهوري اسلامي ايران، نماينده آمريکا و نماينده ايران نزد من بودند و آمريکاييها اعلام کردند که غنيسازي شما را به رسميت ميشناسند.»
منبع: isna.ir