بزرگنمايي:

چه خبر - مشروح آخرين جلسه دادگاه داعشي ها

هفتمين جلسه رسيدگي به پرونده متهمان گروه تروريستي داعش از لحظاتي قبل در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب آغاز شد.
متهمان و وکلاي آنها به همراه خانواده شهداي اين حادثه تروريستي در دادگاه حضور دارند. متهمان سال گذشته در دو حمله تروريستي به مجلس شوراي اسلامي و حرم مطهر امام راحل قصد برهم زندن نظم عمومي را داشتند.
قاضي صلواتي در ابتداي جلسه با گراميداشت ياد و خاطر شهداي حادثه تروريستي مجلس و خير مقدم به خانواده معزز شهدا و با سلام به پيشگاه مقام معظم رهبري در مورخ 18 ارديبهشت سال 97 هفتمين جلسه رسيدگي به اتهامات متهمين را اغاز کرد.
وي گفت: اين جلسه با حضور متهمان، وکلاي آنها، خانواده معزز شهدا، مستشار دادگاه و نماينده دادستان به صورت علني برگزار مي‌شود.
وي افزود: در بازديدي که از محله حادثه داشتيم تعدادي از شکات و شاهدان عيني در اين جلسه حضور دارند
صلواتي از اولين شاکي پرونده خواست تا با حضور در جايگاه اظهارات خود را اعلام کند.

پدر يکي از شهداي حادثه مجلس گفت: فرزندم و ساير شهدا گناهي جز دفاع از ملت و کشور خود نداشتند
جوانان ما گناهي نداشتند، جز مبارزه با سلطه گران و جنايتکاراني مثل امريکا و اسراييل. ما شکايتمان غير از خون شهدايمان اين است که اينها دين اسلام را طور ديگري نشان دادند و چهره اسلام و پيامبر را مخدوش کردند. اينها براي خوش آمد سردمدارانشان از هيچ جنايتي فروگذار نکردند.
وي ادامه داد: در کدام مسلکي اسير را با لب تشنه ميکشند؟ اينها به اسير هم رحم نميکنند.جوانان ما به اين تروريستها چه ظلمي کرده بودند که خونشان را ريختند؟ اينها نميتوانند ارامش کشور ما را ببيننند. ما از دادگاه مي خواهيم تا اشد مجازات را آنگونه که در قانون و قرآن آمده مجازات کنيد.
وي افزود: اينها در عراق و سوريه کشتار به راه انداختند و خونهاي زيادي ريختند و بعد آمدند به داخل کشور تا امنيت ما را بهم بريزند. آقاي قاضي به گونه اي با اينها رفتار کنيد تا ريشه تفکر داعشي خشکانده شود.
شاکي ديگري با حضور در جايگاه اعلام کرد: در شرايطي که رسانه هاي جهاني در خفقان مطلق به سر ميبرند و سکوت مرگباري در مقابل ريخته شدن خون فرزندان ما کرده اند، فرزندان غيور ما لباس مدافع حرم به تن کردند تا از اصل دين حمايت کنند و مقدر الهي بر اين بود که اين جوانان در راه حق شهيد شوند.
وي ادامه د اد: از جنابعالي مي خواهيم تا با اذن از مقام معظم رهبري آنچنان که در قانون و شرع آمده است با اين خونخواران برخورد کنيد. فرزندان ما با آمريکاي جنايتکار و‌خونخوار و اذناب آن نظير اسراييل جنگيده اند و به خون خود غلطيدند.
قاضي صلواتي از يکي از شاهدان عيني خواست تا با حضور در جايگاه نحوه حضور داعشي ها را تشريح کند. همچنين از دوربينهاي فيلمبرداري خواسته شد تا چهره اين فرد منتشر نشود.

اين شاهد گفت: در ابتدا از رنجي که احتمالا خانواده شهدا پس از سخنان من متحمل ميشوند عذرخواهي ميکنم.
وي ادامه داد: سه متهم داعشي با انواع مهمات و جليقه انفجاري وارد مجلس شدند. در ابتدا فردي بيگناه که در حال خروج از مجلس بود و اصلا کاري نداشت با اسلحه اينها شهيد شد و با تيري به قفسه سينه شهيد شد. اينها پس از آن شهيد تيموري را مجروح کرده و سپس با رگبار بستن به سر اين شهيد جمجمه وي را متلاشي کردند.
اين شاهد ادامه داد: نفر دوم مي آيد و با اينکه شهيد تيموري شهيد شده بود باز هم به خاطر لباسي که به تن داشت او را به رگبار مي بندند. اينها پس از رسيدن به طبقه سوم جنايت خود را ادامه مي دهند و شهيد فلاح را پس از مجروح کردن و در حالي که دستانش را به بالا برده بود چون ايراني بود شهيد کردند و به رگبار بستند. اين شهيد به حالت سجده افتاده بود و اين نامردان از کنارش عبور کردند.

وي افزود: در يکي از اطاق ها فردي را شهيد کردند؛ اما براي اينکه بتوانند فيلم از او تهيه کنند در حين فيلمبرداري به سر آن شهيد تيراندازي کردند.
اين شاهد گفت: اين گروه حامي اش رژيم غاصب صهيونيستي است که گروه کودک کش هستند. اينها در طبقه چهارم که محاصره شده بودند مانند گرگي بودند که در قفس فقط زوزه ميکشيدند و شروع کردند به تيراندازي به سمت مردم عادي در خيابان هاي اطراف.
وي ادامه داد: اينها بغض و کينه فراواني نسبت به ايران دارند و مي خواهند اين بغض شان را با از بين بردن مردم جبران کنند در حالي که اين مردم پاي نظام ايستاده اند و تمام افکار و برنامه هاي اينها را بهم ريخته اند.
در اين بخش از دادگاه فيلمي از جنايات داعشي ها منتشر شد؛ اما مقرر شد تصاوير اين فيلم در رسانه ها منتشر نشود.
پيش از پخش فيلم يکي ديگر از شاهدان گفت: اين افراد سرخود و بي اختيار دست به کاري نزده ‌اند بلکه توسط آمريکا و آل سعود حمايت مي‌شوند؛ اين تيم تروريستي از قدرت نيروي انتظامي و امنيتي ما با خبر نبود و وقتي قدرت ما را ديدند خودشان را منفجر کردند که فقط باعث پخش تعدادي ترکش و برخورد با ديوارهاي مجلس شد.
قاضي صلواتي در ادامه تصريح کرد: تلگرام محل امني براي اعمال تروريستي اين گروهک بوده است به گونه‌ايي که آنها فيلم‌هايشان را از اين طريق از داخل مجلس به مقر اصلي خود ارسال کردند. همچنين براساس اطلاعات به دست آمده متهمان از طريق همين شبکه تلگرام اقدام به قرار گذاشتن و هماهنگي هاي لازم مي‌کرد.
پس از اتمام فيلم تهيه شده از جنايت داعشي ها يکي از خانواده شهداي حادثه تروريستي در جايگاه حاضر شد.
اين فرد توضيح داد: هفده خرداد سال قبل شاهد حمله وحشيانه داعشي‌ها به مجلس و حرم امام راحل بوديم يک عده‌اي با زبان روزه به فيض شهادت نائل آمدند و کام مردم ايران تلخ شد.
وي گفت: مردم ايران بارها در طول چهل سال حيات انقلاب اسلامي مزه ترور را چشيده‌اند به گونه‌اي که هفده هزار نفر تا کنون قرباني ترور شده‌اند اما هيچ خللي در اراده آهنين مردم ايران ايجاد نکرده است و مردم ما همچنان بر آرمانهاي خود ايستاده اند و بدانيد که اينگونه حرکت‌ها براي آن است که ملت ايران را به مخاطره بياندازند در حالي که قدرت ما آنقدر زياد است که اين‌گونه حرکت‌ها نمي‌تواند تاثيرگذار باشد.
اين فرد ادامه داد: اين عناصر عروسک‌هاي خيمه شب بازي دشمناني مانند آمريکاي جنايتکار هستند که خودشان فکر و انديشه شان را در اختيار يک تفکر پوچ قرار داده‌اند.
اين شاکي به برخي از موارد اشاره کرد و گفت: خانم هيلاري کلينتون در سخنراني‌هاي رسمي خود به نقش دولت آمريکا و نقش خودش در تشکيل گروهک تروريستي اذعان داشته است.
وي ادامه داد: ما از همين جهت خواستار رسيدگي به اتهامات اين افراد هم در کنار رسيدگي به پرونده عناصر اجرايي هستيم؛ خانم کلينتون در کتاب خاطرات خود نوشته است که ما در تاسيس گروهک تروريستي داعش مشارکت داشتيم.

اين شاکي حاضر در داگاه اعلام کرد: بسياري از سناتورها و مسئولان دولتي آمريکا به نقش کشورشان در تأسيس داعش اشاره کرده‌اند.
اين فرد افزود: اين‌ها به کنار بسياري از شواهد ادوات جنگي به کارگرفته شده در سوريه و عراق مشخص مي‌شود که آمريکا در تاسيس داعش نقش وسيع و کليدي داشته است.
اين شاکي از قاضي صلواتي درخواست کرد تا نامبردگاني مانند کلينتون و باراک اوباما در پرونده حوادث تروريستي به عنوان متهمان و شرکاي متهمان شناخته شده و از پليس اينترپل براي مجازات آنها کمک گرفته شده و در دادگاه‌هاي جهاني در اين باره پرونده اي تشکيل شود.
در بخش ديگري از دادگاه يکي از مجروحان حادثه در جايگاه قرار گرفت و گفت: من در دوازدهمين روز ماه رمضان سال گذشته در محل کارم حضور داشتم و طبق روال جلسه مجلس در حال برگزاري بود.
وي ادامه داد: جنايتکاران داعشي با ورود به محوطه مراجعان مردمي مجلس آنها را به گلوله بسته و عده اي را شهيد کردند.
اين فرد گفت: من داخل حياط مجلس بودم که جنايتکاران از داخل پنجره يکي از اطاقها به ما تيراندازي کردند. سوال من از متهمان اين است که آيا شما خدا را مي‌پرستيد؟ شما چه ديني داريد که به برادر مسلمان خود تيراندازي کرديد؟ مدعيان حقوق بشري کجا هستند که از ما به عنوان قربانيان حرکت اين جنايتکاران دفاع کنند؟
قاضي صلواتي از متهم رديف هفتم پرونده خواست تا در جايگاه قرار گيرد؛ «خ-ر» متولد سال 1355 و از اهل سنت است، اتهام اين فرد معاونت در افساد في الارض از طريق حمل و نگهداري سلاح و همچنين استفاده از سند مجعول است؛ به گفته قاضي پرونده اين فرد از سال 59 تا سال 69 در عراق ساکن بوده است.
اين فرد مدعي شد: من تا سال نود در کرمانشاه بودم تا اينکه يک روز دوستم آقاي «ر- ب» مقداري پول براي من آورد و گفت براي يکي از دوستانش است. قرار بود اين پول را به فردي به نام «ملا-س» بود که در کرمانشاه بود و من وي را مي‌شناختم. البته من بعدها مطلع شدم اين فرد از کشور گريخته و به جاي نامشخصي رفته است.
اين متهم گفت: دوستم يعني «ر- ب» چند باري به من مراجعه کرد و گفت من يک خانه مي خواهم. اما به او گفتم کسي به يک فرد مجرد خانه اجاره نمي‌دهد؛ اين دوستم بعدها گفت که «ملا-س» مي خواهد مرا ببيند و از آن طرف به «ملا-س» هم گفته بود که من مي‌خواهم او را ببينم، در صورتي که هيچ کداممان از اين قرار خبر نداشتيم.
متهم گفت: دوستم «ر- ب» روزي چند بار به من زنگ مي‌زد و سراغم مي‌آمد.
اين متهم در پاسخ به اين سوال قاضي که به چه دليل اين فرد به تو سر مي‌زد و نقشت چه بود گفت: متهم گفت «ر-ب» فرد معتبري بود به خاطر نماز و قرآن، همه به او احترام مي‌گذاشتند.

در ادامه اين جلسه قاضي از متهم پرسيد چرا نميگويي که «ر-ب» رفت و امد داشت تا افراد و همشهري هايت را جذب داعش کند؟ من هنوز نفهميدم شما مغازه خوار و بار داشتي يا مشاور املاک بودي يا اينکه آژانس بودي؟
متهم در پاسخ به اين سوال قاضي گفت: «ملا-س» به من اعتماد داشت.
قاضي گفت: پس شما مورد وثوق خود تشکيلات داعش بودي؟ شما ميدانستي «س-م» به داعش پيوسته بود چرا تو را از سرپل ذهاب به کرمانشاه بردي؟
متهم افزود: من نميدانستم و مجبور بودم اين کار را کنم.
قاضي ادامه داد: شما مدتي در جنوب کشور بودي و آنجا با تفکر داعشي اشنا شدي و قرار گذاشتي تا در حمل و نگهداري مهمات و سلاح به داعشي ها کمک کني.
متهم تصريح کرد: من اين کارها را نکردم.
قاضي عنوان کرد: شما براساس اقارير صريح خودت با گروه کتائب بيعت کردي و قسم خوردي.
متهم گفت: اين موضوع صحت ندارد و من اين اقارير را نداشتم، من خبر نداشتم اينها هدفشان چيست.
قاضي تأکيد کرد: من به شما مي‌گويم که شما با امير القاعده بيعت کردي و ديدار کردي و قسم خوردي.
متهم گفت: من با «س» صحبت کردم و به او گفتم اگر بخواهي جنايت کني من با تو نيستم.
قاضي پرسيد: پس چرا با امير القاعده و‌عضو گروه ترور ديدار کردي؟
متهم پاسخ داد: «ملا-س» اهل ترور نبود و اهل نماز و روزه بود.
قاضي مجددا سوال کرد : نمازش براي قبل از رفتن به موصل بود و براي قبل آن زماني بود که عضو گروه ترور بشوي. يک بسته‌اي از طرف «ملا-س» به شما دادند. آن بسته حاوي چه چيزي بود؟
متهم پاسخ داد:بسته نبود بلکه پول بود و من آن پول را نشمردم.
قاضي در سوالي ديگر گفت: چه پيامي به همراه پول براي شما آوردند؟
متهم در پاسخ گفت: من سواد خواندن و‌نوشتن ندارم بلکه اين پول را به من دادند تا به دختر "ملا - س" برسانم.
قاضي در پرسشي ديگر گفت: آيا تحويل بسته به شما دليل اشنا بودن شما با "ملا - س" نبود و شما بعدش اعلام آمادگي به حضور در تيم ترور نکرديد.
متهم افزود: نه اصلا اينگونه نبوده است و اصلا من از تيم ترور با خبر نبودم.

قاضي پرسيد: يعني امير القاعده يک تروريست وارداتي را به تو تحويل دادند تا جا به جايش کني بدون انکه به تو‌ اعتماد کرده باشند؟ شما چگونه از بازگشت "ملا - س" با خبر شديد؟
متهم پاسخ داد: دهان به دهان شنيدم چون سواد ندارم، من «ملا-س» را ديدم و براي کنجکاوي خودم از او سوالاتي پرسيدم.
قاضي در سوال ديگري گفت: پاسخ‌هاي که مي‌گويي درست نيست، منزل «ا-ر» را چگونه در اختيار تيم ترور قرار دادي؟
متهم عنوان کرد: «ا- ر» شوهر خواهرم بود و کليد منزلش را داشتم و به همين دليل «ملا-س» را در وي خانه اسکان دادم.
قاضي گفت: شما چهار عضو گروه تروريستي را در يک خانه اسکان دادي؟
متهم پاسخ داد: اين‌ها از من يک خانه مي‌خواستند تا چند روزي زندگي کنند.
قاضي گفت: شما چند کرمانشاه در تهران را براي اسکان تروريست ها دنبال کردي؟
متهم گفت: من چنين کاري نکردم.
قاضي گفت: شما پنج نقطه از شهر را گشتي تا يک خانه اي پيدا کني که امنيت تروريستها را تامين کني آنوقت ميگويي کاري نکردي؟ تروريستها را چه کسي از سرپل ذهاب به کرمانشاه آورد ان هم از يک سري راه هاي فرعي؟
متهم گفت: من فقط "ملا – س" را از سرپل آوردم به کرمانشاه
مستشار دادگاه گفت: شما ميگويي بي سوادي پس چگونه يک گوشي هوشمند و يک سيم کارت صفر به تو دادند؟
متهم گفت: اين گوشي فقط دست من بود و من هيچ استفاده اي از آن نکردم.
در ادامه رسيدگي به پرونده نماينده دادستان در جايگاه قرار گرفت و‌گفت: متهم پس از حضور در جنوب کشور با تفکرات داعشي و وهابيت اشنا شده است. اين فرد با توجه به آشنايي با برخي از متهمان ديگر پرونده به تيم تروريستي وصل ميشود و پس از ملاقات به عضويت گروه تروريستي درمي آيد.
نماينده دادستان گفت: متهم وسايل تيم ترور از جمله گلوله خمپاره و‌ لوله خمپاره را از سرپل ذهاب به کرمانشاه مي آورد.متهم پولهايي که بايد به اعضاي خانواده اعضاي گروهک داده مي شده را از امير تيم تروريستي گرفته و به روانسر و سرپل ذهاب ميبرد تا تحويل دهد.
متهم اقدام به تهيه قوطي خالي رب مي کند تا با ان نارنجک دستساز بسازد و اين در حالي است که مقدار زيادي مهمات از خانه متهم کشف شده است.
نماينده دادستان گفت: متهم اقرار کرده است که از اهداف تيم ترور در ماه رمضان با خبر بوده است.متهم در اقاريرش به رابط بودن بين تيم ترور و فردي به اسم "ر" اعتراف کرده است و قرار بوده است فردي به اسم "خ" پيامها را به وي برساند.متهم به انتقال يکي از افراد تيم از روانسر به کرمانشاه اعتراف کرده است و گفته است اين فرد محلي نبوده است.
نماينده دادستان گفت: متهم به عضويت در گروه کتائب کرمانشاه اقرار کرده است و حتي گفته که يک خانه امن را براي اعضاي تيم اجاره کرده است.
نماينده دادستان از متهم پرسيد: شما چه زماني از ماموريت تيم ترور با خبر شديد؟
متهم گفت: من هيچ وقت با خبر نشدم.
در اين لحظه نماينده دادستان بخشي از اظهارات متهم مربوط به اوراق بازپرسي را براي حضار خواند.
براساس اين اقارير متهم گفته است که حوالي چهارم ماه رمضان از تصميم تيم ترور براي انجام ماموريت ترور با خبر شدم
نماينده دادستان از متهم پرسيد: شما مي دانستيد که تيم ترور قصد نيروگيري دارد.
متهم گفت: خير
نماينده دادستان گفت: شما براساس اقاريرتان در صفحه 1880 پرونده گفته ايد که صدها نفر سلفي را ميشناسيد.
متهم گفت: اينکه سلفي ها را ميشناسم مگر جرم است؟
نماينده دادستان خطاب به متهم گفت: ايا شما ميدانستيد که اين افراد قصد ترور دارند؟

متهم گفت: خير. هيچ اطلاعي نداشتم.
نماينده دادستان گفت: شما در صفحه 2004 پرونده گفته ايد که از قصد تيم ترور با خبر بوده ايد.
قاضي گفت: ما نفهميديم شما چه کاره بوده ايد که اقاي "ر" همه نيازها و خواسته هايش را از شما داشته است.
متهم گفت: نميدانم من يک دم عادي بودم.
قاضي رو به متهم ديگري از پرونده يعني اقاي "ر" کرد و گفت: شما چرا همه کارهايتان را به متهم رديف هفتم سپرده بوديد؟
متهم ديگر پرونده يعني اقاي "ر" گفت: متهم رديف هفتم دروغ ميگويد و من اصلا به وي مراجعه اي نکردم.
قاضي گفت: شما ماموريت مهمي داشتي آن هم از سوي داعش. آن ماموريت هم اين بود که تيم وارداتي ترور را از مرز تا کرمانشاه همراهي کني و براي انها هر کاري کني تا در انجام ماموريتشان موفق شوند.
قاضي گفت: از منزل شما 40 گلوله خمپاره کشف شده است متهم گفت پنج گلوله بود.
قاضي تکرار کرد که تعداد گلوله ها چهل تا بوده است.
متهم گفت: اين چهل گلوله در جاهاي مختلفي بود.
قاضي به متهم گفت: شما در کارهاي آن سه نفري که در مجلس جوانان ما را به خاک و خون کشاندند شريک هستيد.
متهم گفت: اصلا اين را قبول ندارم.
قاضي گفت: شما در ثانيه به ثانيه کارهاي اين گروه شريک هستيد.
قاضي از "ملا - س" که در جلسه حاضر است پرسيد شما کرمانشاه را بلد هستيد.
"ملا - س" گفت: نه من اصلا کرمانشاه را بلد نيستم.
قاضي خطاب به متهم رديف هفتم گفت: چرا با دادگاه صداقت نداري؟
قاضي گفت: شما با داعش بيعت کردي چرا به اون بيعتي که کردي پايبند نيستي؟
متهم گفت: من اصلا نميدانم معني بيعت کردن چيست و با هيچکس بيعت نکرده ام.
قاضي گفت: شما از سرپل ذهاب تا کرمانشاه "ملا - س" را آورديد. آيا کمربند انفجاري به همراه داشت
متهم گفت: من کمربند انتحاري وي را نديدم.
قاضي از "ملا - س" پرسيد: شما در آن زمان کمربند انتحاري بسته بوديد.
"ملا - س" گفت: بله من کمربند انتحاري بسته بودم اما متهم رديف هفتم نمي توانست ببيند
پس از اظهارات متهم اخرين دفاعيات وي از طرف قاضي پرونده اخذ شد.
متهم گفت: من مهمات حمل نکرده ام و اصلا نقشي در اقدامات تروريستي اين گروه نداشتم
متهم گفت: به من جفا شده و در حقم خيانت شده است.
قاضي پرسيد: چه کسي خيانت کرده است؟
متهم گفت: "ر- ب" به من خيانت کرده است.
قاضي خطاب به "ر- ب" گفت: چرا به متهم رديف هفتم خيانت کردي؟
"ر- ب" گفت: متهم رديف هفتم دروغ ميگويد خودش ميدانست چه ميکند.
پس از اخذ دفاع از متهم رديف هفتم بار ديگر بخش هايي از فيلم مربوط به جنايات اين گروهک در دادگاه پخش شد.

در ادامه متهم رديف هشتم "س- ب" به جايگاه فراخوانده شد. اين فرد به اتهام معاونت در افساد في الارض از طريق حمل و نگهداري سلاح گرم و مهمات است.
وي مدعي شد: من برادر "ر- ب" هستم و در سرپل ذهاب زندگي ميکردم و يک دامدار عادي هستم. برادرم به من کفت من چند روزي مهمان دارم و هيچ اطلاعي از هويت انها نداشتم.
وي گفت: من داشتم براي نگهداري دامهايم جايي را درست ميکردم که ديدم اين سه نفر يعني برادرم با دو نفر ديگر امدند و‌ نزديک چادر من شدند.
اين متهم گفت: چون برادر هجده سال از من بزرگتر بود چيزي نگفتم. اينها هفت يا هشت روز در چادر من بودند و‌خودشان غذا و احتياجاتشان را فراهم ميکردند. البته برادرم "ر-ب" برايشان مي اورد.
قاضي درباره شناخت معابر مرزي و نحوه ورود مهمات به داخل کشور از متهم پرسيد.
متهم گفت: من اصلا در اين اقدام هيچ نقشي نداشتم.
قاضي گفت: شما بعد از استقرار اين دو نفر در سياه چادرت رفتي براي شناسايي منطقه و اوردن سلاح ها
متهم گفت: اين موضوع صحت ندارد.
قاضي خطاب به "ر-ب" گفت: شما خودت اقرار کردي که در شناسايي نقاط مرزي به اين تيم کمک کردي و برايشان مهمات به داخل کشور اورده اي.
متهم گفت: اينها صحت ندارد.
قاضي گفت: چند قبضه سلاح براي اينها اوردي؟
متهم گفت: من يک قبضه سلاح بيشتر نياوردم.
قاضي خطاب به متهم گفت: شما يکي از تروريست ها را با موتور جا به جا کردي؟

متهم گفت: بله اين رو قبول دارم. يکي از تروريست ها به اسم "م" - همان مهدي قيوم زاده که در حرم امام راحل خودش را منفجر کرد- گفته بود مي خواهم به يکي از روستاها بروم من هم او را تا سر جاده رساندم.
مستشار از متهم پرسيد: اگر شما در گروه ترور نقشي نداشتي چرا برايت اسم مستعار انتخاب کردند؟
متهم گفت: من هم از آنها پرسيدم چرا برايم اسم مستعار انتخاب کرده ايد اما آنها گفتند ميخواهيم خودمان راحت تر تو را صدا بزنيم.
قاضي گفت: شما پسر عمويت را به تيم ترور معرفي کردي تا براي تيم ترور مهمات به داخل کشور بياورد.
متهم گفت: اين موضوع صحت ندارد.
قاضي گفت: شما ده سال است که به جمع آوري گلوله ها و مهمات به جا مانده از زمان جنگ تحميلي مي کني و شغل دومت جمع کردن همين مهمات است.
متهم گفت: من اين موضوعات را قبول ندارم.
قاضي گفت: اينها همان اقارير شما در داخل پرونده است.
متهم باز هم گفت: من گلوله و‌ مهمات جمع نميکنم.
قاضي گفت: چند روز گلوله ها داخل خانه شما بود؟
متهم گفت: حساب دقيقش يادم نيست زيرا خيلي موارد نميدانستم گلوله در خانه ما است.
قاضي به متهم گفت: از محل دستگيري تو چه چيزهايي کشف شده است؟
متهم گفت: مقداري پول بود که من اصلا ميزانش را نميدانستم.
مستشار دادگاه گفت: شما دو هزار دلار را از امير القاعده گرفتي تا به عبدالواحد بدهي.
متهم گفت: اين را قبول ندارم.
قاضي گفت: بيش از پانصد گلوله خمپاره و مين و نارنجک از منزل شما کشف شده است.شما مگر پادگان داشتي که اين همه مهمات در خانه ات بوده است.
متهم گفت: اينها را قبول دارم که در پرونده نوشته شده است؛ اما اين کار من نبوده است و من اين گلوله و‌ مهمات را نديدم.
قاضي گفت: شما چه مقدار زمان با تيم ترور آشنا بودي؟
متهم گفت: من اصلا با تيم ترور اشنا نبودم.
قاضي گفت: شما تيم ترور را وارد کشور کردي. برايشان خانه گرفتي. مهماتشان را به داخل اوردي و برايشان اذوقه فراهم کردي، بعد ميگويي نميداني؟
قاضي گفت: شما چند نفر از ايراني ها را به داعش معرفي کرده اي.
متهم گفت: من کسي را معرفي نکردم.
قاضي گفت: شما در اقاريرت گفته اي از جمهوري اسلامي نفرت داري؟
متهم گفت: من اين را نگفته ام.
نماينده دادستان گفت: متهم بر خلاف اظهار بي اطلاعي هايش در دادگاه نسبت به همه اتهاماتش اقرار کرده است. متهم اقرار کرده است که از ده سال قبل اقدام به دپوي مهمات و سلاح جنگي در کوه مي کرده است. متهم اقرار کرده که دو هزار دلار از امير تيم تروريستي گرفته تا به فردي با هويت معلوم بدهد.
پس از اظهارات نماينده دادستان وکيل متهم گفت: ما تربيت نشده ايم و دانشگاه نرفته ايم که از جرم و جنايت و مجرم دفاع کنيم. من وکيل تسخيري هستم و فقط براساس وظيفه ام اينجا شده ام.خيلي از حضار با اسم وکيل تسخيري اشنا نيستند. وکيل تسخيري در جرايمي به موجب دستور دادگاه انتخاب ميشود. اين به اين معنا نيست که ما با علم و اطلاع از اين افراد دفاع کنيم.
وي افزود: اين متهمان مي‌گويند ما داعش را نمي‌شناختيم، ولي مگر مي شود نشناسيد؟ شما نمي‌دانستيد داعش در يک دانشگاه 700 دانشجو را قتل عام کرد؟ من نيامده ام از اين داعشي ها دفاع کنم.
اين وکيل تسخيري گفت: تنها يک جمله مي‌گويم؛ اگر فرضا دادگاه به اين موضوع رسيد که شما فريب خورده ايد، آن‌وقت است که به ميزان تأثيرگذاري شما تصميم لازم اتخاذ مي‌شود.
وي اظهار داشت: کاش شما متهمان قبل از شروع دفاع از خودتان، از خانواده شهدا عذرخواهي و از داعش برائت مي‌کرديد.
وکيل متهم رديف هشتم خطاب به موکلش گفت: هم‌قطاري‌هاي شما اينجا دارند بر ضد شما حرف مي‌زنند، اما شما با دادگاه صداقت نداريد.
وي تصريح کرد: همين امروز اگر دادگاه شما را رها کند، در همين تهران مجدد دست به ترور مي‌زنيد.
متهم گفت: اين‌طور نيست و‌ من جنايتکار نيستم.
وکيل مدافع متهم رديف هشتم افزود: من پرونده را خوانده‌ام، اما هيچ دفاعي در اين پرونده وجود ندارد که بتوان به آن استناد کنم.
پس از دفاعيات وکيل تسخيري متهم رديف هشتم دادگاه بار ديگر اتهامات وي را قرائت کرده و از وي خواست تا از دفاعيات آخر خود را انجام دهد.
متهم گفت: اگر من داعشي بودم خودم با پاي خودم به اداره اطلاعات نميرفتم و خودم را معرفي نميکردم. من وقتي از عراق برگشتم ده سالم بوده است و آموزش خاصي در عراق نديدم.
متهم رديف هشتم گفت من در غم همه خانواده شهدا شريک هستم و من نميدانستم که مهمان برادرم دست به اين اقدام فجيع ميزند. من 29 سالمه اما هنوز سواد ندارم و امضا ندارم.
متهم خطاب به قاضي پرونده گفت: از شما مي خواهم با من با رافت اسلامي برخورد کنيد.
در پايان قاضي صلواتي ختم جلسه را اعلام کرده و گفت: در مهلت قانوني حکم لازمه صادر خواهد شد.

منبع: farsews.com