بزرگنمايي:
چه خبر - گفتوگو با سارقان خودپردازهاي تهران
روزنامه شهروند نوشت: «همه چيز از روزهاي پاياني سال گذشته آغاز شد. خبر سرقت دستگاههاي عابربانک در سطح شهر تهران ماموران پليس پايتخت را با پروندهاي پيچيده روبهرو کرد. عمليات براي دستگيري اعضاي اين باند سازمانيافته آغاز شد. اين در حالي بود که سارقان همچنان به دزديهاي سريالي دستگاههاي عابربانک ادامه ميدادند. تيم تحقيق ٥٠روز کار اطلاعاتي و فني خود را روي اين پرونده متمرکز کرد، تا اين که در نهايت، پس از دزديده شدن پنجمين دستگاه عابربانک در خيابان نازيآباد تهران، ردي از سارقان به دست آمد. ٤ عضو اين باند، در ماموريتي شبانه از سوي کارآگاهان پايتخت دستگير و صبح ديروز در محوطه پليس آگاهي مدعي شدند که با يک سرچ اينترنتي تصميم به سرقت دستگاههاي عابربانک گرفتهاند.
چهارم اسفندماه سال گذشته بود که نخستين سرقت از سوي اعضاي اين باند صورت گرفت. دستگاه خودپرداز مرکز خريد ونک، از جا کنده و سرقت شده بود. پس از اين دزدي عجيب، ماموران پليس در جريان ماجرا قرار گرفتند و تجسسها در اينباره آغاز شد. ١٧روز بعد، يعني ٢١ اسفندماه نيز گزارش دومين سرقت دستگاه عابربانک، اين بار در يک آموزشگاه در خيابان شيخ بهايي به اطلاع پليس رسيد. سارقان بار ديگر يک دستگاه خودپرداز را از جا کنده و با خود برده بودند. بنابراين تحقيقات با جديت و تلاش بيشتري از سوي پليس ادامه يافت. تا يک ماه از سرقتها خبري نبود، تا اين که روز ٢٤ فروردين در ميدان محسني تهران، سارقان دو دستگاه عابربانک را با خود بردند. تحقيقات پليس نشان ميداد که سارقان هر بار با يک خودرو ماکسيما و آزرا به همراه يک وانت نيسان، دستگاهها را سرقت کرده و با خود ميبردند. تجسسهاي بعدي نشان داد که همه اين خودروها نيز سرقتي بودهاند. روز ٢٦ فروردينماه نيز آخرين سرقت از سوي دزدان خودپردازها در فروشگاهي در نازيآباد تهران صورت گرفت، تا اين که ماموران پليس اين ٤نفر را روز ٣١ فروردينماه شناسايي و همه آنها را در مخفيگاهشان دستگير کردند.
سرهنگ حميدرضا ياراحمدي، سرپرست پليس آگاهي تهران با تشريح جزييات سرقت 5 دستگاه خودپرداز به خبرنگار «شهروند» گفت: «با توجه به اهميت موضوع، شناسايي سارقان به صورت ويژه در دستور کار قرار گرفته و همکاران ما در اداره هفدهم پس از انجام کارهاي اطلاعاتي باند 4نفرهاي را شناسايي کردند. در مدت 24ساعت با تلاش همکاران همه اعضاي اين باند دستگير شدند. اين ٤نفر در همان تحقيقات اوليه به سرقت ٥ دستگاه خودپرداز در تهران اعتراف کردند، البته مواردي را هم در کرج داشتيم که هنوز در دست بررسي است. در زمان دستگيري ماسک، دستکش، بخشي از پولهاي سرقتي و ٣ دستگاه خودرو مسروقه نيز کشف و ضبط شد.»
وي با اشاره به شگرد اين سارقان گفت: «اين سارقان اول محل را شناسايي ميکردند و با دو خودرو مدل بالا و خودرو حمل بار به محل ميآمدند، دستگاه را سرقت ميکردند و با خود به جاي خلوتي ميبردند. اين ٤نفر همه در زمينه سرقت داراي سابقه هستند و براي مرخصي به بيرون از زندان آمده بودند.»
وي با اشاره به بهاي هر دستگاه خودپرداز نيز گفت: «قيمت هر دستگاه خودپرداز 150 ميليون تومان است، اما آنها تا سقف 60 ميليون بيمه ميشوند بنابراين خسارت زيادي به بانک ها وارد شده است. براي همين بانک ها بايد در زمينه ايمني آنها بيشتر تلاش کنند که البته اين موضوع به آنها ابلاغ شده است. در هر دستگاه به طور متوسط 20 تا 30 ميليون پول بوده است که اين پولها توسط سارقان دزديده شده است. به همين دليل قرار شد همه کلانتريها در حوزه استحفاظي خود تذکرات لازم را به بانکها و فروشگاههاي بزرگي که از اين دستگاهها استفاده ميکنند، بدهند تا ديگر شاهد چنين اتفاقاتي در سطح شهر نباشيم. در اين پرونده نيز نخستين سرقت مربوط به اسفند پارسال و آخرين آن 26 فروردين بود. اين سارقان چهار روز پس از آخرين سرقت با کار اطلاعاتي خوب همکاران ما دستگير شدند. ضمن اين که تاکنون ٣ دستگاه خودپرداز از ٥ دستگاه کشف شده است و در حال تلاش براي کشف دستگاههاي ديگر هستيم.»
ميخواستم رضايت شاکيهاي پروندهام را جلب کنم
ميگويند سردسته باند است. پسر سابقهداري که تنها ٩ ماه پس از آزادياش از زندان، با دوستانش تصميم به انجام اين سرقتهاي سريالي گرفت. ميگويد براي پرداخت پول شاکيهايش دست به اين سرقتها زده؛ ادعا ميکند که تنها ١٥ميليون تومان از اين سرقتها به او رسيده، در حالي که پولهاي سرقتي از اين ٥دستگاه بيشتر از اينهاست.
اين سارق در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» جزييات ماجراي دزديهايشان را بيان کرد:
چند سال داري؟
٣٠سال.
سابقه داري؟
بله، يک بار دستگير شدم و ٥ سالي در زندان بودم.
به چه جرمي؟
سرقت مغازه.
چند وقت بعد از آزادي از زندان تصميم به انجام اين سرقتها گرفتي؟
بعد از آزادي از زندان ٩ماه دست به هيچ خلافي نزدم. کار ميکردم. آرماتوربند بودم اما دوباره مجبور شدم سرقت کنم.
چرا مجبور شدي؟
من آن زمان با پولهاي سرقتي براي خودم يک خودرو مگان خريده بودم. اما بعد از دستگيريام خودرو مصادره شد و من هيچ پولي براي جلب رضايت شاکيهايم نداشتم و براي همين مجبور شدم ٦٠ميليون تومان پول نزول کنم. وقتي آزاد شدم با درآمدم نميتوانستم اين پول نزول را پرداخت کنم. براي همين با بچهها تصميم به سرقت گرفتيم.
پيشنهاد سرقت را تو دادي؟
نه، پيشنهاد را کسي نداد. همگي در کنار هم بوديم و با يک تصميم جمعي نقشه اين سرقتها را طراحي کرديم.
با همدستانت چطور آشنا شدي؟
با يک نفر از آنها همجرم و همبند بوديم. يعني آن زمان که از مغازهها سرقت ميکردم، او هم کنارم بود. با هم به زندان افتاديم و با هم دستگير شديم. با بقيه هم از طريقهاي مختلف آشنا شدم. مثلا با يکي از آنها از طريق برادرش آشنا شدم. ديگري هم از بستگان يکي از همدستانم بود که به گروهمان ملحق شد. در واقع آنها عمو و برادرزاده بودند.
همدستانت هم سابقهدار هستند؟
به جز يک نفر بقيه سابقه داريم.
ازدواج کردي؟
بله، ١٢سال است که ازدواج کردهام اما همسرم از سرقتهاي دستگاه خودپرداز خبر نداشت. به او گفته بودم که کار جديد با درآمد بالا پيدا کردهام.
فرزند هم داري؟
بله، ٢ پسر دارم.
از هر سرقت چقدر پول گيرت ميآمد؟
در کل من حدود ١٥ميليون تومان پول گيرم آمد. هر بار که سرقت ميکرديم پولهاي داخل دستگاه را هم تقسيم ميکرديم.
اگر ماموران از راه ميرسيدند، چه کار ميکرديد؟
تنها فکري که کرده بوديم، فرار بود. گفته بوديم اگر ماموران برسند، يا کسي ما را ببيند، فرار ميکنيم. همين!
بعد از ورشکستگي تصميم به سرقت گرفتم
ميگويد ورزشکار است و به دليل زور زيادش وارد اين باند شده است. طلاساز بوده و بعد از ورشکستگي به پيشنهاد عمويش تصميم به انجام اين سرقتها گرفته است. در هر سرقت نقش برداشتن و جابهجايي اين دستگاههاي سنگين را داشته و به راحتي آنها را با دستانش بلند ميکرد و درون خودرو حمل بار ميگذاشت.
او که براي نخستين بار است دست به سرقت ميزند نيز ماجراي سرقتهايش را براي خبرنگار «شهروند» روايت ميکند:
چند سال داري؟
٣٢سال.
سابقه داري؟
نه، نخستين بار است که دستگير ميشوم.
چه شد که وارد اين باند شدي؟
به دليل بيپولي تصميم گرفتم سرقت کنم. در واقع من و عمويم سر معامله يک خودرو با همدستانمان آشنا شديم. وقتي پيشنهاد سرقت را شنيدم، وسوسه شدم، چون بيپول بودم و بايد هر چه زودتر پول جور ميکردم.
چرا مشکل مالي داشتي؟
من در بازار تهران طلاساز بودم و درآمدم هم بد نبود اما ناگهان بدهي بالا آوردم و ورشکسته شدم. بعد بايد پول طلبکارهايم را پرداخت ميکردم. هر چه به اين در و آن در زدم فايدهاي نداشت، براي همين تصميم گرفتم سرقت کنم.
در سرقتها چه نقشي داشتي؟
من به دليل زور زيادم، دستگاهها را برميداشتم و داخل ماشين ميگذاشتم. آنجا ميماندم تا همدستانم دستگاهها را از جا بکنند، بعد هم من برميداشتم و آن را داخل خودرو نيسان ميگذاشتم.
چرا زورت زياد بود؟
من ورزشکار بودم. ورزشهاي رزمي کار ميکردم، براي همين زور زيادي داشتم و حمل اين دستگاهها برايم راحت بود.
هنگام سرقت استرس اين که گير بيفتيد را نداشتي؟
خيلي استرس داشتيم. به خصوص من که نخستين بارم بود دست به کار خلاف ميزدم. هر لحظه ممکن بود ماموران از راه برسند يا گير بيفتيم. اما همدستانم اين کار را خيلي سريع انجام ميدادند و زود از محل دور ميشديم.
با چه ابزاري اين دستگاهها را جدا ميکرديد؟
هيچ ابزار يا آچاري نداشتيم. دستگاهها به راحتي جدا ميشدند. حتي در يکي از آنها چند پيچ وجود داشت که آن پيچها هم به راحتي باز شد. کار سختي نبود.
هيچ سلاحي با خود به همراه نداشتيد؟
نه، اصلا. حتي چاقو هم نداشتيم.
چه شد که به فکر سرقت عابربانکها افتاديد؟
يک شب در خانه مجردي همدستم جمع شديم. آنجا ميخواستيم تصميم بگيريم که چطور سرقت کنيم. براي همين در اينترنت سرچ کرديم و آنجا بود که با اين شيوه آشنا شديم و تصميم گرفتيم عابربانک سرقت کنيم. البته قبلش هم فيلمهاي هاليوودي زيادي ديده بوديم و ميخواستيم از يک راه پرهيجان سرقت کنيم.
خودروها را چه کسي سرقت مي کرد؟
عمويم سرقت مي کرد. او در دزدي ماشين حرفهاي است. خودرو ماکسيما را زير يک دقيقه سرقت مي کند. براي همين وانت و خودروهاي سواري را او مي دزديد و ما با آنها به محل هاي سرقت مي رفتيم.
منبع: isna.ir