چه خبر - کنفرانس رسانه اي فرانکو نرو در جشنواره جهاني فيلم فجر

فرانکو نرو (ايتاليايي: Franco Nero؛ زاده 23 نوامبر 1941) يک هنرپيشه اهل ايتاليا است. وي از سال 1962 ميلادي تاکنون مشغول فعاليت بوده‌است.
از فيلم‌ها يا برنامه‌هاي تلويزيوني که وي در آن نقش داشته است مي‌توان به جان سخت 2، نامه‌هايي به ژوليت، جنگوي آزادشده، کوئرله اشاره کرد.
فرانکو نرو بازيگر مطرح و کهنه‌کار ايتاليايي در نشست خبري جشنواره جهاني فجر از بازي در 220 فيلم سينمايي، همکاري با کارگردانان بزرگ سينما، تفاوت فيلمسازي در کشورهاي مختلف، ساخت نسخه جديد فيلم جانگو و ... صحبت کرد.

بابک کريمي به عنوان سينماگر و مترجم زبان ايتاليايي در اين نشست حضور داشت و با تسلط کامل بر زبان ايتاليايي به ترجمه صحبت هاي فرانکو نرو پرداخت.
مجري برنامه در ابتدا گفت:
فرانکو نرو چهره اي آشنا براي ما ايرانيان است. خصوصا آن ها که در دهه هاي شصت و هفتاد زياد تلويزيون تماشا مي کردند.

فرانکو نرو در آغاز صحبت هايش در کنفرانس مطبوعاتي جشنواره جهاني فجر گفت:

خيلي خوشحالم که اينجا هستم. تا کنون به بيش از صد کشور سفر کرده ام، ولي اين اولين بار است که به ايران آمده ام. اکنون مشغول بازي در يک فيلم سينمايي هستم که ضبط آن در سه کشور مختلف انجام مي پذيرد. چند روزي را به مرخصي آمده ام.

فرانکو نرو در توضيح فعاليت هاي سينمايي اش گفت:

من يک خوش شانسم و حدود 220 فيلم سينمايي کار کرده ام. اکنون از جواني ام پرکار ترم. در سال بيش از صد پيشنهاد سينمايي دارم. من اين افتخار را دارم که در کاراکترهايم سي مليت مختلف را بازي کرده ام و در سينماي کشورهاي بسياري زيادي حضور يافته ام.

وي در پاسخ به اين سوال که چگونه جانگو تبديل به يک شخصيت محبوب و جهاني شد؛ تصريح کرد:

من متعلق به دوران شان کانري ام او پس از بازي در نقش جيمز باند، نقش هاي متفاوت بسياري را بازي کرد، اما همه او را به عنوان جيمز باند مي شناسند. براي من هم همين اتفاق افتاد،من را در همه جاي دنيا به عنوان جانگو ميشناسند.

وي ادامه داد:
فيلم جانگو بدون سرمايه و بدون فيلمنامه ساخته شد.در جانگوي اولي مستضعفان مکزيکي بودند ولي در سري هاي بعدي مستضعفان از ميان سياه پوستان انتخاب شدند.

فرانکو نرو همچنين از ساخت سري جديد جانگو خبر داد و گفت:

قرار است به زودي فيلم جانگو زنده است ساخته شود، جانگويي که کمي پيرتر شده و فيلمنامه اش توسط يکي از بهترين نويسندگان جهان نوشته شده است.

وي در مورد تفاوت کار کردن در ايتاليا و خارج از ايتاليا افزود:

در بيست سال اخير نود و پنج درصد کارهايم در خارج از ايتاليا ساخته شده است. کارگرداني و فيلمسازي در هر کشوري شيوه و مختصات خودش را دارد مانند اسپاگتي ، در همه جا ميپزند ولي در ايتاليا طعم ديگري دارد.

فرانکو نرو بيان جالبي از تفاوت اصول و شيوه فيلمسازي در ايتاليا و امريکا داشت:

در امريکا پنج تا بيگ پروداکشن (شرکت هاي توليد فيلم ) در حال فعاليت هستند. آن ها تصميم ميگيرند يک فيلم را بسازند. در وهله اول ميگويند کدام بازيگر پر طرفدار است با او فيلم ميسازند. بعد به سراغ کتابي پر فروش ميروند. البته گاهي هم فيلمنامه اورجينال است. لزومي ندارد که شما فقط يه سراغ پنج کارگردان اصلي و مولف امريکا از جمله اليور استون برويد. در اين کمپاني هاي فيلمسازي هزاران کارگردان مانند کارمند استخدام مي شوند. اگر دعوايي بين کارگردان و بازيگر در حين توليد فيلم رخ دهد کارگردان را اخراج ميکنند.فيلمسازي در امريکا يک صنعت کامل است.
در ايتاليا متفاوت است.
کارگردان داستاني به ذهنش مي رسد و بعد به سراغ تهيه کننده ميرود تهيه کننده ميگويد داستان را بگو. کارگردان به جاي بازيگران نقش ها را ايفا ميکنند تهيه کننده هم جو زده و احساساتي ميشود و قبول ميکند. حالا مشکل سرمايه مطرح ميشود. سراغ بازيگران گران نميروند از افراد خانواده شان استفاده ميکنند و .... .
همه کارگردان هاي ايتاليايي معمولا افراد کم انرژي هستند و فشارشان پايين است.اول استراحت ميکنند .سيگار ميکشند بعد با طمانينه ضبط را آغاز ميکنند. کارگردانان ايتاليايي بعد از ظهر موتورشان روشن ميشود.

نرو درباره بازيگري که در سينماي امروز بيش از همه وي را تحت تاثير قرار مي‌دهد نيز گفت:

وقتي جوان بودم يک بازيگر بزرگ آمريکايي به نام استنر تريسي را به عنوان الگو قرار داده بودم اما چند سال بعد اين شانس را داشتم تا با بهترين بازيگران دنيا چون بارن اوليويه هم بازي شوم. او يک روز به من گفت تو مرا ياد جواني خودم مي‌اندازي، پس بازيگر باش و ريسک کن،‌ در اين صورت مسير پرفراز و نشيبي خواهي داشت ولي در طولاني مدت نتيجه اش را خواهي ديد. من در نقش هايم سي مليت مختلف را تجربه کرده ام.

فرانکو نرو در مورد کاريزماي بازيگري گفت:

نسل جديد از طريق تلويزيون خراب ميشوند زمان ما تلويزيون نبود. بازيگر بايد کاريزما داشته باشند. بازيگران بزرگ دنيا همه گي کاريزما داشته اند.
ولي الآن کمتر بازيگر کاريزماتيک کمتر وجود دارد. من سينماي ايران را خوب نميشناسم .

او درباره شناختش از سينماي ايران افزود:

کيارستمي و فرهادي را ميشناسم و فيلم هاي شان را ديده ام. ولي شناخت بيشتري از سينماي ايران ندارم.

فرانکو نرو در جشنواره جهاني فجر

بازيگر جان سخت درباره علت موفقيت فيلم هاي وسترن ايتاليايي نکات جالبي را مطرح نمود:

وسترن هاي ايتاليايي به اين علت موفق بودند که کارگران ايتاليايي که کارفرمايشان به آنها زور ميگفت خود را به جاي قهرمانش ميديدند و در خيالشان تصور ميکردند فردا سراغ کار فرمايش ميروند و به او ميگويد هوي.

او در مورد تاثير شانس در موفقيت بازيگران گفت:

اگر روزي برنده اسکار شوم جايزه ام را به تمام بازيگران زن و مرد با استعدادي که خوش شانس نبوده اند مي دهم. ضرب المثلي افريقايي وجود دارد که مي گويد:تو ميتواني صبح زود بيدار شوي ولي عاقبت تو نيم ساعت زودتر بيدار شده است.

او در مورد کارگرداني بونوئل توضيح داد:

بونوئل تنها کارگرداني بود که از موسيقي استفاده نميکرد. ممکن است موسيقي فيلم او زني در انتهاي صحنه در خال نواختن پيانو باشد و يا واق واق يک سگ. کارگردان هاي ديگر بدون موسيقي خود را گم ميکنند ولي او يک نابغه بود و مي توانست بدون موسيقي فيلم بسازد.

فرانکو نرو در مورد تاثير فقر بر بازيگري تصريح کرد:

بهترين بازيگران از فقر مي آيند و فقط بهترين کلاس آموزشي براي بازيگري ست. آن ها از خيابان مي آيند.ميشود پس از آن به کلاس هاي بيان و بازيگري رفت ولي خيابان بهترين متريال را براي آموزش بازيگري به انسان مي‌دهد.

بهترين توصيه فرانکو نرو براي علاقمندان به بازيگري اين بود که:

بهترين توصيه براي علاقمندان با بازيگري اعتقاد داشته باشي به کاري که ميخواهي انجام دهي ممکن است، تو سري بخوري. به پول فکر نکن
اگر کارت را خوب انجام دهي به پول هم خواهي رسيد.

او در پاسخ به اين سوال که چطور تبديل به بازيگري بدون تاريخ مصرف شديد، اضافه کرد؟

بازيگر حقيقي تاريخ مصرف ندارد، من سالي صد پيشنهاد دارم. من از انتخاب بازيگري به عنوان شغلم کاملاً رضايت دارم. زماني به من گفته شد که تو ديگر به همه آنچه ميخواهي رسيدي به سقف موفقيت دست يافتي من گفتم نه در گور فقط مي شود به انتها رسيد.

او در مورد دوران طلايي سينماي ايران تصريح نمود:

ايتاليا در دهه هاي شصت پنجاه و هفتاد يکي از زيباترين سينماها رو داشتي. ولي ديگر آن دوران بر نخواهيم گشت. به خاطر تلويزيون
حق آنتن . تلويزيون سينما را خراب کرده است. الآن کارمندان تلويزيون ها بر تهيه کنندگان سينما حکومت ميکنند. کارگردان فيلمنامه را ميخواند و ميگويد نه اين صحنه نميتواند ساعت هشت از تلويزيون پخش شود.

او در مورد تاثير منفي تلويزيون بر سينما خاطرنشان ساخت:

رفتن به سينما يعني حق انتخاب براي اينکه چه چيزي را ببيني. اما در تلويزيون آنچه را که برايت انتخاب کرده اند را تماشا خواهي نمود. تلويزيون سينما را خراب کرد. شما در سينما فيلم را در سکوت و تاريکي ميبينيد اما در تلويزيون موقع شام فيلم را ميبينيد آروغ ميزنيد و ... .به من گفتند پانزده ميليون نفر فيلم دونکيشوت شما را ديدند .گفتم نه دويست سيصد هزار نفر با دقت و درست ديده اند.

نويسنده: پگاه ماسوري
منبع: سيمرغ