بزرگنمايي:
چه خبر - گفتوگو با جالب با نيلوفر رجايي فر: براي اليزابت گريه کردم
خانواده نقي معمولي حالا ديگر آنقدر براي مردم جا افتادهاند که پيگيري سري پنجم آن مانند فصلهاي قبلي همچنان برايشان جذاب باشد و بخواهند بدانند چه بر سر تک تک شخصيتهاي اين سريال ميآيد؛ حتي «اليزابت» که تازه به قصه پيوسته و نقي و خانوادهاش با اعتماد به او در حال عبور از يک مخمصه بزرگ هستند. نقش «اليزابت» يا به قول ارسطو «الي» را «نيلوفر رجاييفر» بازي ميکند. او فارغالتحصيل رشته فيزيک و اختر فيزيک از دانشگاه رويال لندن انگلستان است و 25 سال سن دارد. با او درباره حضورش در مجموعه «پايتخت 5» و ايفاي نقش يک خانم که مدتي را با داعشيها زندگي کرده گفتوگو کرديم که در ادامه ميخوانيد:
خانم رجاييفر! با گروه آقاي مقدم چطور آشنا شديد و به سريال پايتخت پيوستيد؟
رشته تحصيلي من، فيزيک و اختر فيزيک است و در دانشگاه رويال لندن تحصيل کردهام. در لندن تئاتر دانشجويي کار ميکردم و هميشه پيگير بازيگري بودم و در دانشگاه محل تحصيلم هم چند نقش کوتاه بازي کرده بودم. در ايران هم چندبار تست بازيگري داده بودم، ولي به خاطر مدت کوتاه اقامتم در ايران نميتوانستم در آنها حضور داشته باشم که در نهايت از طريق دوستان که در جريان فعاليتهاي من بود، به کار معرفي شدم و ديداري با آقاي محسن تنابنده داشتم. ايشان درباره نقش با من صحبتهايي کرد و در نهايت در حالي که سريال کليد خورده بود، من به کار پيوستم.
نيلوفر رجايي دختر داعشي در سريال پايتخت 5
پيش از پيوستن به پايتخت، فصلهاي قبلي سريال را ديده بوديد و اصلا ميدانستيد چنين مجموعه پرمخاطبي توليد شده است؟
واقعيتش اين است که بخشهايي از سريال را ديده بودم، ولي چون آن زمان در ايران نبودم، نتوانسته بودم که مدام پيگير باشم و بدانم که قصه سريال چيست. اما بلافاصله و بعد از اينکه قرار شد در سريال حضور داشته باشم، تمام قسمتها را طي 2 شب ديدم و بعد به کار پيوستم.
پس وقتي به بازيگران سريال پايتخت اضافه شديد، ديگر با خانواده نقي معمولي آشنا بوديد و ميدانستيد که ماجرا از چه قرار است.
بله همه را ميشناختم جز بهتاش که او هم در فصل پنج به کار اضافه شد.
قبل از اينکه جلوي دوربين برويد، ميدانستيد که قرار است نقش يک زن داعشي را بازي کنيد؟
کسي که مرا به کار معرفي کرد، گفت که يک نقش بسيار خوب و جذاب است که حتما با ايفاي آن ديده ميشوي و مهمتر از همه اينکه ارسطو قرار است عاشقت بشود! (با خنده) و البته من آن زمان نميدانستم يعني چه که ارسطو قرار است عاشقم بشود! بعد هم در طول کار متوجه شدم و حتي با آقاي مصطفي تنابنده هم که صحبت کردم او هم همين را گفت ولي بعدا متوجه شدم که موضوع اصلا عاشقي ارسطو نيست. اليزابت حداقل براي من به قدري لايههاي شخصيتي جالب و متفاوتي داشت که واقعا خيلي خوشحالم اين نقش را ايفا کردم.
نيلوفر رجايي و احمد مهرانفر در سريال پايتخت 5
شما قبل از حضور در مجموعه پايتخت نسبت به داعش و جناياتش آگاهي داشتيد و ميدانستيد که چه ميکند؟
بله، کاملا. چون زندگي کردن در اروپا داعش را براي شما ملموستر و آشناتر ميکند.
به خاطر حملات انتحاري و انفجارهايي که روي ميدهد؟
بله. من در يکي از روزهايي که سر کار ميرفتم، با خط سياه قطار، خودم را به محل کار رساندم. وقتي رسيدم متوجه شدم 10 دقيقه بعد در همان جا يک بمب خنثي کردهاند و خطر از بيخ گوشم رد شده بود.
پس شما به واسطه زندگي در ايران و اروپا شايد بيشتر از ايرانيها متوجه امنيتي که در کشورمان وجود دارد، باشيد و آن را درک کنيد
بله. کاملا همينطور است. من به واسطه اتفاقاتي که در آنجا ميافتد، بيشتر متوجه امنيت موجود در ايران هستم.
نيلوفر رجايي در سريال پايتخت 5
در اين مدت با افراد داعشي هم مواجهه داشتهايد؟
نه به هيچ وجه. فقط در اخبار متوجه شدم و اينکه مثلا در محله کناري يک دختر به داعش پيوست و يا از فلان محله ديگر 4 پسر به اين گروه ملحق شدهاند. مثلا چندي پيش شنيدم که برادر يکي از دوستان نزديکم بيخبر براي کمک به سوريه رفته بود. او متخصص کامپيوتر بود و البته براي مبارزه با داعش به سوريه رفته بود، ولي کسي نميدانست و او خبري در اين زمينه نداده بود.
پس شما با اين يکباره رها شدنها آشنايي داشتيد، اتفاقي که در سريال براي اليزابت ميافتد و او از طرف همسرش رها ميشود
بله. کاملا همينطور است. اين موضوع براي من کاملا ملموس است و اليزابت را کاملا حس کردم. اليزابت هميشه يک قسمتي از من خواهد بود. چون با او رنج کشيدم و حتي برايش گريه کردم. من حتي نميدانستم که خط داستاني که اليزابت را پيش ميبرد، چيست و در طول کار و فيلمنامهاي که به دست من ميرسيد، متوجه رنجهايي ميشدم که اين زن متحمل ميشد و اين دردها باعث شد که من اليزابت را يک شخصيت جدا و مستقل از خودم بدانم.
نيلوفر رجايي در پشت صحنه سريال پايتخت 5
ضمن اين که شما در طول کار هم به عنوان اولين تجربه جدي شرايط سختي را در مرحله توليد گذرانيد
ما گرماي طاقتفرسايي را تحمل کرديم هرچند که از من نقل قولهاي دروغي درباره سختي کشيدن در کار منتشر شده که هيچکدام صحت ندارد. من بيشتر در سرما زندگي کردهام و خيلي گرما را تجربه نکرده بودم، ولي در زمان فيلمبرداري سريال اين ماجرا را کاملا درک کردم. مخصوصاً که روز اول که سر صحنه سريال رفتم و گروه مشغول ضبط صحنههاي مربوط به عبور از دشت بودند. آنجا من هنوز جلوي دوربين نرفته بودم و در سايه مدام آب خنک مينوشيدم ولي آن چنان گرمازده شده بودم که نميتوانستم حتي حرف بزنم که بعد محسن تنابنده از من پرسيد حالت خوب است؟ من هم گفتم بله. صبر کنيد تا خودم را با اين گرما هماهنگ کرده و به آن عادت کنم.
تجربه کار با آقاي مقدم که يک کارگردان کاربلد و مشهور هستند، چطور بود؟
خيلي شيرين و عالي بود و توانستم چيزهاي بسياري از ايشان ياد بگيرم. او به قدري باتجربه است که کار روان پيش ميرود.
پشت صحنه سريال پايتخت 5
درباره موضوع داعش که به آن اشاره کرديد، مردم اروپا و حداقل کساني که شما آنها را ميشناسيد، نسبت به داعش آگاهي حقيقي داشتند؟
به نکته مهمي اشاره کرديد. من تابستان سالي که به ايران برگشتم، يکي از دوستان نزديکم که اسپانيايي است و ما در لندن باهم آشنا شده بوديم، تصميم داشت که به ايران سفر کند و من را ببيند. اما اولين نگراني پدر و مادر او حضور داعش در ايران و نگراني آنها از اين موضوع بود. دوست من هم مدام اخبار و مقالاتي براي آنها ميفرستاد که متوجه بشوند يکي از جاهايي که داعش هنوز پايش را آن جا نگذاشته، ايران است. آن ها به سختي باور کردند که ايران امن است و خطري دخترشان را تهديد نميکند. واقعيت اين است که چون ايران در اين منطقه حضور دارد، آنها فکر ميکنند که در ايران هم داعش حضور دارد و کشور ناامني است. البته اين متعلق به نسل قديم است و جوانترها بهتر ميدانند که ايران جاي امني است.
سريال پايتخت 5
شما در ايران ميمانيد و کار هنريتان را ادامه ميدهيد يا قصد داريد براي ادامه زندگي به اروپا برگرديد؟
فعلا در ايران هستم. به واسطه کارم مسافرت زياد ميکنم، ولي قصد مهاجرت و ماندن در کشور ديگري را ندارم.
بازخوردهايي که از کار گرفتيد چطور بود؟
عالي. سعي ميکنم تمام نظرات مخاطبان را دنبال کنم. عليرغم اينکه خيلي ارتباط خوبي با فضاي مجازي ندارم ولي تمام نظرات را دنبال ميکنم و ميخوانم و اتفاقا پيگير نقدهاي سازنده هم هستم. مردم ما خيلي مهربان هستند و لطف بسياري به من داشتند.
کدام يک از نقشهاي پايتخت را بيشتر دوست داشتيد؟
تک تک اين شخصيتها را دوست داشتم و حتي بازيگران اين سريال در زندگي شخصيشان را هم خيلي دوست دارم. هرکدام از آنها به نوعي کمک حال من بودند. يکي از لحاظ تکنيکي، يکي از لحاظ آرامش، يکي اينکه من در سريال خوشحال باشم. همه را مساوي و به يک اندازه دوست داشتم. شيريني صحبت کردن فهيمه، درستکاري و مهرباني هما، دل مهربان نقي و اينکه در عين حال ميخواهد بگويد من از همه بهترم. بهتاش و قدبازيِهاي جوانياش، باباپنجعلي، رحمت و ... نميدانم کسي را از قلم انداختهام يا نه.
بازيگران سريال پايتخت 5
ارسوط چطور؟ او را نگفتيد
ارسطو ديگر گفتن ندارد.(ميخندد) همه ميدانند عالي است.
اگر فصل ششم پايتخت ساخته شود در آن حضور داريد؟
آن را بايد ببينيم.
منبع: farsnews.com