چه خبر - 4ميليون تومان؛ «خط فقر» شهريها در سال 96
حسين راغفر يک پژوهشگر و استاد دانشگاه خط فقر مطلق براي يک خانواده چهار نفره شهري در سال 96 را حدود چهار ميليون تومان اعلام کرد.
و افزود: مطالعات نشان ميدهد خط فقر مطلق براي مناطق محروم 5٠ درصد مناطق شهري و حدود دو ميليون تومان است.
وي با بيان اينکه منظور دولت از فقر مطلق براي يک خانواده پنج نفره ٧٠٠ هزار تومان است، افزود: اين مبلغ براي يک خانواده پنج نفره حتي تامين کننده غذايشان نيست. درحال حاضر حتي اندازه خانواده در ايران تغيير کرده و کوچک تر شده است و به ميانگين چهار نفر رسيده است. خط فقر همچنين بين نقاط مختلف کشور و حتي روستاهاي مختلف، متفاوت است.
اين استاد دانشگاه با تعريف سبد معيشتي خانوارها، افزود: آنچه ما به عنوان فقر مطلق تعريف ميکنيم سبد مشخصي است که بايد حداقل کالاهاي اساسي را در بر داشته باشند به نحوي که اگر فردي به آنها دسترسي نداشته باشد، سلامت فيزيکي، جسماني و روحياش به خطر بيفتد، اين کالاها در همه جاي دنيا پذيرفته شده و شامل غذا، مسکن، خدمات سلامت، حمل نقل و... هستند.
وي با اشاره به اينکه در اندازه گيري فقر معمولا به مخارج کل خانوار توجه ميشود، درآمد اعلامي براي تعيين فقر مطلق را دقيق نداست و اظهار کرد: معمولا در اين روش به نحوه توزيع درآمد کمتر توجه مي شود. اما نکته اينجاست که برخي اين موارد را فقط با نگاه به مخارج کل خانوار در نظر ميگيرند و متوجه نمي شوند که افزايش هزينه خانوار چه آسيب هايي به آنها زده است.
در اين حالت شايد مخارج خانوار افزايش پيدا کرده باشد اما آنها فقيرتر شده باشد. اگر فقط هزينه هاي درماني يک نفر بالا برود و آن را به کل مخارجش تقسيم کنيم شايد مخارجش بالاتر رفته باشد اما ممکن است اين فرد، اين مبلغ را با فروش فرش زيرپايش تامين کرده و دچار هزينههاي کمرشکن درمان شده باشد.
سقوط 7 درصد خانوارهاي ايراني به زيرخط فقر در سال 91 بخاطر هزينههاي درمان
راغفر در ادامه اظهار کرد: در سال 91 وقتي هزينههاي درمان خانوارها را محاسبه کرديم، ديديم با محاسبه مخارج درماني پرهزينه، 7 درصد به خانوارهاي فقير اضافه شده است و آنها به زير خط فقر سقوط کردهاند. اين افراد چون مخارج بالايي داشتند، فقير نبودند اما با مخارج درماني آنها 7 درصد به فقرا افزوده شده بود.
اين استاد دانشگاه نقش بيمه سلامت در کاهش فقر اقتصادي را موثر دانست و گفت: اين طرح متعلق به سالهاي اخير است و در عين حال همه چيز مانند خدمات دارويي را هنوز پوشش نميدهد اما تاثير گذار بوده است. اما بايد پرسيد چه کساني در اين طرح برنده شدند؟ همزمان با اجراي اين طرح 20 درصد جمعيت با درآمد پايين و 20 درصد افراد با درآمد بالاي جمعيت وضعشان بهتر شده است و در عين حال دو گروه وسط وضعشان بدتر شده، چرا که هيچ ضابطهاي براي شناسايي کسانيکه قرار است از اين خدمات استفاده کنند وجود ندارد و براي مردم تقاضاي القايي به وجود آمده است.
راغفر با بيان اينکه فقر آموزشي نشان مي دهد که نابرابري آموزشي افزايش يافته است، ادامه داد: مطالعات ما نشان ميدهد که درآمد 6 درصد از جمعيت کشور هزينه غذايشان را تامين نميکند. اسم اين مرحله خط گرسنگي است و به آن معناست که درآمد يک خانوار حتي نمي تواند هزينه حتي غذايش را تامين کند. ما ميدانيم که خانوارها فقط با هزينه غذا خوردن رو به رو نيستند؛ بلکه هزينه هاي ديگر هم مانند هزينه حمل و نقل، پوشاک، مسکن و ... را هم دارند.
خانواري که کل مخارجش کمتر از سبد حداقل غذا است حتما با گرسنگي و با مشکلات آموزشي و دسترسي به خدمات سلامت روبهرو است. هرچند نهادهاي دولتي اين رقم را دو يا 3 درصد (جامعه) اعلام مي کنند اما تا جاييکه من به ياد مي آورم وزارت بهداشت اين رقم را 10 درصد اعلام ميکرد؛ اين ميزان به جز گروهي است که با مشکل سوء تغذيه رو به رو هستند.
فقر مطلق در 33 درصد جمعيت کشور
وي با بيان اينکه بخش قابل توجهي از مشکل سوء تغذيه به خاطر فقر نيست بلکه به خاطر تغذيه نامناسب ايجاد مي شود، تصريح کرد: براي مثال اين افراد به جاي مصرف مواد ريزمغذي کافي، تنقلات مصرف مي کنند. روش هاي مختلفي براي محاسبه فقر وجود دارد زيرا در محاسبه فقر برخي شاخص ها ميتواند روي تعداد کسانيکه زير خط فقر هستند تاثير گذار باشد اما پايين ترين چيزي که در سالهاي اخير محاسبه کرده ايم 33 درصد جمعيت کشور دچار فقر مطلق هستند و 6 درصد نيز دچار گرسنگي هستند که اين تعداد نزديک به 5 ميليون نفر است.
راغفر با اشاره به اينکه تعيين شاخص ميزان سبد غذايي برعهده انستيتو تغذيه است، توضيح داد: براي مثال هر فرد بايد 2080 کيلو کالري در روز دريافت کند، اما اين ميزان فقط با خوردن نان تامين نمي شود بلکه ريز مغذي هايي هم دارد. اين مبنايي است که ببينيم چه درصدي از کل مخارج خانوارها غذا بوده است؟. براي مثال اگر يک سوم آن غذا بوده، دو سوم ديگر آن ساير مخارج خانوار است. پس اگر سبد پايه غذا را تعيين کنيم از روي آن مي توانيم حداقل درآمدها را براي ساير مخارج نيز تعيين کنيم.
اين پژوهشگر با بيان اينکه اگر بگوييم 3ميليون و 200 هزار تومان خط فقر است، اطلاعاتي ناقص را ارائه کرده ايم، گفت: بايد بگوييم اين مبلغ براي کجا و براي چه نوع خانواري است؟. چراکه خانوارهاي روستايي با خانوارهاي شهري و خانوارهاي شهرهاي کوچک با خانوارهاي شهرهاي بزرگ در هزينه ها و ترکيب سبد مصرفيشان متفاوت هستند. بنابراين تورمي که حاصل ميشود به گروه هاي مختلف خانوارها و به ميزان متفاوتي آسيب ميزند؛ اتفاقا گروه هاي پايين درآمدي نرخ تورم بالاتري از گروه هاي ميانگين جامعه دارند.
اگر بخواهيم درست برنامه ريزي کنيم بايد بدانيم هرموقع تورم ايجاد مي شود فاصله طبقاتي گروههاي پايين و بالا بيشتر مي شود، چراکه آنها قادر نيستند درآمدشان را به همان نسبت بهبود بدهند به همين دليل همواره فاصله شان بيشتر شده و دچار مشکلات عديدهاي مي شوند.
يارانه کمکي به کاهش فقر نکرد، تورم را افزايش داد
اين استاد دانشگاه و پژوهشگر با اشاره به نقش يارانهها در کاهش ميزان فقر نيز توضيح داد: وقتي در دي ماه 89 پرداخت يارانه شروع شد، به جز يکسال اخير، ساليانه 42هزار و 500 ميليارد تومان يارانه در کشور به همه مردم پرداخت شده است. به چند دليل پرداخت يارانه به کاهش فقر کمک نکرده است: اول آنکه اين حجم بزرگ نقدينگي که وارد کشور مي شود خودش تورم زاست و در تورم گروههاي پايين بيشتر آسيب ميبينند؛ دوم آنکه شيوه درست برخورد و کاهش فقر، اشتغال زايي براي خانوارهاست.
به گفته راغفر افزايش تورم باعث مي شود که بهانهاي براي گروه هاي قدرت و ثروت در جامعه فراهم شود تا نرخ ارز را در کشور افرايش دهند، همين امر سبب ميشود که توليد در کشور آسيب ببيند چرا که توليد کننده بخش قابل توجهي از نهاده هاست که قادر نيستند با رقباي خارجي مثل ترک و چين رقابت کنند به همين دليل در دولت هاي نهم و دهم 14 هزار واحد توليدي از صحنه فعاليت اقتصادي خارج شدند.
اين اقتصاد دان با بيان اينکه بين سالهاي 85 تا 90 ، 415 هزار شغل در صنعت از بين رفت و بعد خود به خود با از بين رفتن شغل بيکاري تشديد شد، گفت: از طرف ديگر ما ورود جمعيت جوان به بازار کار را داريم که فشار بر بازار کار بيشتر شده و با افزايش بيکاري انواع و اقسام مشکلات مثل فقر ايجاد مي شود؛ پيامدهاي اجتماعي هم به وجود مي آيد که امروز با آنها مواجهيم.
راغفر با بيان اينکه در سال 89 به يک خانوار 5 نفره 225 هزار تومان يارانه مي داديم که برحسب قيمت هاي ثابت و محاسبه تورم در دي ماه 1386 اين 225 هزار تومان، 812 هزار تومان شده است، گفت: يعني 812 هزار تومان امسال معادل 225 هزار تومان سال 1389 است؛ پس مي بينيد چرا خانوارهاي فقير، فقيرتر شده اند چرا که ظرفيتهاي جديدي براي کسب درآمد نداشتهاند اين درحاليست که خيلي از خانوارهاي محروم جامعه عمدتا با همان يارانه زندگي ميکنند.
منبع: isna.ir