چرا داوودنژاد از اکران فراري اين همه عصباني ست ؟
سه شنبه 14 فروردين 1397 - 3:12:59 PM
چه خبر - مگرفراري چيزي جز افسوسي براي اين آرمان‌هاي بر باد رفته است؟

تعدد سانس‌هاي فوق‌العاده و انبوه تماشاگراني که عيد نوروز را براي سينمارفتن انتخاب مي‌کنند، از جمله اتفاقاتي است که چشم بسياري از سينماگران را به اکران نوروزي مي‌دوزد و تنور اين رقابت گرم‌تر مي‌شود. «به وقت شام»، «لاتاري»، «فراري»، «خرگيوش»، «مصادره»، «فيلشاه» و«لونه زنبور» فيلم‌هاي اکران نوروزي سال ٩٧ اعلام شدند که در روزهاي منتهي به سال نامشان در فهرست اکران‌هاي قطعي نوروز جاي گرفت.
بدون‌شک بعد از موفقيت متوالي فيلم‌هاي کمدي در گيشه سينماها، استقبال مخاطبان از نخستين ساخته سينمايي مهران احمدي، «مصادره»، دور از ذهن نبود. هرچند که ديگر فيلم‌ها نيز در اين رقابت توانستند مخاطبانشان را راهي سالن‌هاي سينما کنند و فروش خوبي در گيشه داشته باشند، اما قطعا در اين ميان نمايش فيلم «فراري» به کارگرداني عليرضا داوودنژاد بعد از دو سال از زمان ساخت و قرارگرفتن نامش در فهرست فيلم‌هاي نوروزي از ابتدا کمي عجيب به نظر مي‌رسيد؛ فيلمي که در طول اين دو سال درباره تعويق در زمان نمايشش پرسش‌هاي بسياري مطرح شد و هيچ‌گاه پاسخ روشني مبني‌بر زمان تقريبي نمايشش اعلام نشد.

عليرضا داوودنژاد در يادداشتي، درباره چگونگي اکران فيلم فراري نوشت:

نمي‌دانم براي شيوه‌اي که در اکران فيلم «فراري» به کار گرفته شد، از چه عنواني بايد استفاده کرد؟ حدود پنج ماه قبل در هدايت فيلم با حضور آقاي شاهسواري، آقاي شايسته، آقاي کوثري و بنده جلسه‌اي تشکيل شد و قرار گذاشتيم فيلم «فراري» در نوروز در يکي از دو گروه کوروش يا آزادي اکران شود. ضمنا قرار شد به توصيه‌هاي بنده نيز به‌عنوان شريک و کارگردان فيلم براي معرفي و تبليغات فيلم توجه شود.
در عمل اما چه اتفاقي افتاد؟ آقاي شايسته از چند هفته قبل از اکران به تماس‌هاي من جواب نداد! و فيلم نه در کوروش و نه در آزادي و نه در هيچ‌يک از گروه‌هاي پنج‌گانه اکران نشد و عليرغم مخالفت مکرر بنده که آن را به اطلاع آقايان مسئول صنفي و دولتي رساندم و پيامدهاي آن را همين‌گونه که اتفاق افتاد متذکر شدم، «فراري» با ضرب و زور در يکي از سالن‌هاي سينما ماندانا در شرق تهران اکران شد. اساسا‌ براي آقاي اشرفي يعني صاحب سينما ماندانا که معمولا ديواري از ديوار او کوتاه‌تر پيدا نمي‌کنند، سرگروه‌ بودن به‌صرفه نيست؛ چراکه به صورت آزاد مي‌تواند همه فيلم‌ها را در همه سالن‌هاي خود اکران کند و وابسته‌ کردن يک سالن به يک فيلم را کاري عاقلانه‌ نمي‌داند.

جز ماندانا ١٣ سالن ديگر که بنده هنوز نتوانسته‌ام فهرست آنها را از پخش بگيرم، به‌ اضافه يک سالن در شهرستان، گروه نمايش‌دهنده «فراري» را تشکيل دادند و درحالي‌که فيلم‌هاي گروه پنج‌گانه مرسوم هر کد‌ام بعد از معرفي و تبليغ گسترده با ده‌ها سالن در تهران و شهرستان‌ها نمايش خود را آغاز کردند، «فراري» بي‌سروصدا و با چراغ خاموش با اين گروه ١٥سالنه رقابت خود را با فيلم‌هاي برگزيده نوروز شروع کرد.
از همه جالب‌تر داستان سانس‌هاست. بعضي مديران سالن‌ها بر اين باور‌ند که با کثرت کپي فيلم‌ها که رهاورد فناوري ديجيتال است، بايد دست آنها باز باشد که هر فيلمي را بر حسب شرايط و مطابق با نرخ روز در هر سانسي که تشخيص بدهند و در هر سالني که مناسب بدانند به نمايش درآورند. اگر سانس‌هاي صبح و بعدازظهر مشتري چنداني ندارد و درعوض نمايش‌هاي شب پررونق است، بايد دست مدير سالن باز باشد تا با هر فيلمي براساس اهداف ازپيش‌تعيين‌شده برخورد مناسب با آن فيلم در پيش گرفته شود.
به روز اول نمايش فيلم‌هاي نوروزي مراجعه کنيد و سانس‌هاي فيلم «فراري» را ببينيد و حدس بزنيد که هدف از پيش‌ تعيين‌ شده براي اکران اين فيلم چه مي‌توانسته باشد؟ بنده که حدود ٥٠ سال است با موضوع اکران فيلم مستقيما درگير هستم، مي‌دانم که اساسا ‌نسخه يک فيلم را چگونه بايد پيچيد. اگر مي‌خواهيد فيلمي را زمين بزنيد، بايد اوضاع را به‌ گونه‌اي بچينيد که شروع نمايش آن ضعيف باشد تا بعدا بتوانيد به هرگونه که مي‌خواهيد با آن تا کنيد و اولين گام براي رسيدن به اين مقصود اين است که آن را بدون معرفي و تبليغ اکران کنيد. در گام دوم تعداد سالن‌هاي آن فيلم بايد کم باشد. در گام سوم سينماهاي نمايش‌دهنده آن بايد ضعيف باشد و در گام چهارم که رها‌ورد اخير فناوري براي رقابت‌هاي گلادياتوري و خانمان‌سوز اکران فيلم در سينماي ماست سانس‌هاي مرده آن فيلم را زياد کنيد و بعد بنشينيد و با خيال آسوده براي آن فيلم فاتحه بخوانيد و به حال سازندگانش بخنديد و اين همان کاري است که اينک دوستان و همکاران مدعي دوستي و احترام بنده به آن مشغول هستند؛ آنها که ورودشان به سينما را در ياد دارم.
با آن چهره‌هاي جوان و يقه‌هاي بسته و محاسن مرتب و ادبيات انقلابي و متعهد! و در همه اين ده‌ها سال شاهد فعاليت‌هايشان بوده‌ام و سلوک صنفي و حرفه‌اي آنها را براي رسيدن به جايگاهي که اکنون دارند دنبال کرده‌ام. اين آقايان آمده بودند که به ما درس تدين، اخلاق، مرام، مروت و معرفت بدهند. آمده بودند به ما نشان بدهند که چگونه با ايمان به خدا و عشق به اولياي او مي‌توان براي تحقق عدالت کوشيد و تسليم حرص و طمع و وسوسه مال‌اندوزي نشد! چه هزينه‌ها که ملت و مملکت براي به آقايي‌رسيدن اين آقايان نپرداخته است!؟ و چرا بايد از زمين‌زدن «فراري» تعجب کرد؟ مگر«فراري » چيزي جز افسوسي براي اين آرمان‌هاي بر باد رفته است؟


منبع: روزنامه شرق

http://www.CheKhabar.ir/News/98751/چرا داوودنژاد از اکران فراري اين همه عصباني ست ؟
بستن   چاپ