پسر کروبي از شرايط اين روزهاي پدرش در حصر مي گويد
چهارشنبه 8 فروردين 1397 - 11:01:14 AM
چه خبر - روايت فرزند کروبي از وضعيت حصر پدر خود در سال هاي اخير

فرزند مهدي کروبي با انتقاد از حسن روحاني درباره‌ي تغييرات کم در وضعيت حصر پدرش و ميرحسين موسوي، ابراز عقيده کرد: معتقدم نامه‌ي آقاي کروبي به رهبري، به تسريع رفع حصر کمک خواهد کرد.
متن گفت و گوي حسين کروبي با انصاف نيوز را در ادامه از نظر مي گذرانيد

اهل فوتبال هستيد؟

حسين کروبي: بله فوتبالي هستم ولي خب دورادور دنبال مي‌کنم.

ورزش هم مي‌کنيد؟

کمابيش بله، خودم فوتبال بازي مي‌کنم؛ ما يک سالن داريم در نياوران، جنب بيمارستان فرهنگيان؛ نزديک سي سال است که با جمعي از دوستان بازي مي‌کنيم.

آدم‌هاي صاحب‌نام سياسي هم در اين جمع حضور دارند؟

نه، نيستند.

پدرتان چطور، اهل فوتبال و يا ورزش هست؟

نه، پدرم اصلاً اهل فوتبال نيست. ولي در زندان يا قبل از زندان [زندان پيش از انقلاب]، فقط واليبال بازي مي‌کرده است ولي اصلاً فوتبالي نيست. خيلي علاقه دارد که نتايج را بداند، منظورم تيم ملي است.

حاج‌آقا ورزش مي‌کنند؟

نه، فقط دو تا نيم ساعت اجازه دارد پياده‌روي کند، پيش از آن که پايشان دچار شکستگي شود هر روز دو ساعت پياده‌روي مي‌کرد ولي الان ديگر توان گذشته را ندارد؛ بعد از شکستگي پا خيلي اذيت شدند بطوري که نزديک چهار ماه نمي‌توانستند کاري انجام دهند. در حال حاضر هم با عصا و بسيار با احتياط پياده‌روي مي‌کنند. يکي از علت‌هايي که توانستند خودشان را شاداب نگاه دارند با همين دو ساعت پياده‌روي بود. پدرم مي‌گفت روز اول حصر فهميدم که حالا حالاها هستيم؛ اين‌ طور نيست که مثلاً سه‌ماه و شش‌ماه باشد، به همين دليل خيلي مقيد بود که حتماً دو ساعت پياده‌روي کند تا بتواند هم از لحاظ جسمي و هم به لحاظ روحي خود را شاداب و سرحال نگه دارد.
سعي مي‌کرد روزهاي سخت و تنهايي را با پياده‌روي و مطالعه پر کند. در سه ‌سال اول حصر خيلي اذيت شد؛ بطوري که مدت‌ها در آپارتمان تنها بود و سه ماه هم با نيروهاي امنيتي در يک آپارتمان نود متري زندگي مي‌کرد ودر همان شرايط هم روزي دو ساعت در اپارتمان پياده‌روي را انجام مي‌داد؛ ولي در اين چهارسال که در خانه‌ي خودمان همراه مادرم ساکن است خيلي وضعيت بهتر شده است. اما در آن سه ‌سال خيلي اذيت شد.

اشخاصي در اين مدت به ديدارشان رفته‌اند.

بله،اقايان دوستي، عباسي‌فر و ذوالنور، به اضافه‌ي وزير بهداشت و يکي از معاونين وزارت اطلاعات که بعضي مواقع با ايشان ديدار مي‌کند.

در اين چهار سال ملاقات‌ها بيشتر شده است؟

بله، ملاقات‌ها در اين چهار سال بيشتر انجام شد.

سردار نجات گفته بودند، ايشان سرعين مي‌روند و يا مثلاً شمال مي‌روند، اسب سواري مي‌کنند و از اين‌جور مسايل. آيا شما تأييد مي‌کنيد؟

حاج‌آقا سه سالي که در خانه‌ي اطلاعات بود، در آن مدت ايشان را چند سفر چند روزه از جمله به مشهد، شمال و اردبيل و زنجان بردند. خاطرم هست يکبار هم صبح ايشان را به کاشان بردند و عصر هم برگرداندند. بعد از اينکه به جماران منزل خودشان منتقل شدند ديگر سفر نرفتند.

در اين سفرها چه کساني همراه حاج آقا بودند؟

خود اطلاعاتي‌ها؛ در اين مدت خانواده اصلا همراه ايشان نبودند؛ البته اين اواخر مامورين امنيتي گفته‌اند که اگر خانواده بخواهند مي‌توانند همراه حاج اقا به سفر بروند که مورد موافقت حاج آقا قرار نگرفت؛ ايشان گفتند در منزل خودم راحت‌تر هستم در ضمن پدرم از رفتار تبليغي هم که در گذشته رسانه‌هاي [رسمي] داشتند دلخور بودند. لازم است اين را بگويم پدرم بدليل روحيه‌ي مردم داريش از روز اول رابطه‌اش با نگهبان‌ها بسيار دوستانه بود. يعني طوري شد که چندتا از نگهبان‌هايش را عوض کردند البته بعد از مدتي سعي کردند ديدار و ارتباطي بين حاج آقا و نيروهاي حفاظتي برقرار نشود.

حالشان در حال حاضر چطور است؟

واقعيتش از زماني که عمل قلب را انجام دادند، روي‌هم رفته خوب هستند و مشکل خاصي ندارند؛ فقط بدليل اينکه جفت چشم‌هايشان را عمل کرده‌ است، مدام چشم‌هايش خشک مي‌شود، از ميزان مطالعه‌اي که انجام مي‌داد کاسته شده است.

در آن دوره‌ي بستري شدن پدر، فضاي بيمارستان به چه شکل بود؟ چه کساني سرزدند؟

حسين کروبي: واقعيتش حضور افراد در بيمارستان اولين بار توسط آقاي تاجزاده و خانم هدايت به اتفاق همسرانشان انجام شد؛ من هم خيلي نگران بودم که برايشان حادثه‌اي رخ ندهد، اصرار هم کردم که به بيمارستان نياييد ولي گوش نکردند. آمدند و گل هم آوردند و خبريش هم کردند و از فردايش دوستان ديگر هم در بيمارستان حضور يافتند؛ من هم به سهم خودم به هرکسي که با من صحبت مي‌کرد، مي‌گفتم تشريف نياوريد، ولي بسياري محبت مي‌کردند و مي‌آمدند و ديگر به حرف من گوش نمي‌کردند، روز آخر جمعيت زيادي در بيمارستان حضور پيدا کردند. طوري شد که مامورين امنيتي از حاج آقا خواستند که من ديگر به ميان مردم نروم و درغير اينصورت با من برخورد خواهند کرد؛ لذا طي مصاحبه‌اي از مردم خواستم بيمارستان تشريف نياورند. با اين حال دوباره فردا ديدم خانم شجاعي و خانم اماني به اتفاق دوستان ديگر در بيمارستان حضور پيدا کرده بودند.

اين رفت و آمدها تأثير منفي داشت يا مثبت؟

قطعا تأثير مثبت داشت، همين جا لازم مي‌دانم از نمايندگان مجلس، آقاي عبدالله نوري، دوستان نهضت آزادي، مشارکت و بيت امام و آيت الله منتظري تشکر کنم.

بگذاريد سوالم را باز کنم. حس برخي اين بود که حالا که هفت، هشت سال از اين قضايا گذشته شايد بعد از اين بحث بيمارستان، حاج‌آقا خودشان يا حتي شما، يک نامه‌ي کتبي خطاب به مسوولين مي‌زديد و مثلاً گفته مي‌شد که در اين شرايط جديد و گذشت اين همه سال رفع حصر شود، اگر اين رفت و آمدها صورت نمي‌گرفت، شايد مقاومت‌ها کمتر مي‌شد، يعني شايد اين اتفاق مي‌افتاد.

نه، من اين را قبول ندارم.

کساني مي‌گويند که شايد با اين رفت و آمدها و اين جوي که به وجود آمده و همچنين پيگيري‌هايي که دارد انجام مي‌شود، مقاومت از آن‌طرف بيشتر شود.

نه من اين را قبول ندارم. مي‌دانيد چرا مي‌گويم قبول ندارم؟ يک بار آقاي جهانگيري به من گفت که مي‌خواست يک کارهايي انجام شود، که دعواي بچه‌هاي آقاي موسوي با نيروهاي امنيتي کار را خراب کرد و نگذاشت کار انجام شود. آقاي شمخاني هم به کميته‌ي رفع حصر مجلس سال گذشته گفته بود که حصر داشت حل مي‌شد که نامه‌ي آقاي کروبي به آقاي روحاني همه چيز را خراب کرد.
در حال حاضر هم برخي مي‌گويند نامه‌ي آقاي کروبي به رهبري رفع حصر را به تاخير انداخته است. به همين دليل معتقدم هيچ عملي رفع حصر را به تاخير نمي‌اندازد؛ هر زمان که رهبري تصميم بگيرد رفع حصر صورت خواهد گرفت. حتي معتقدم نامه‌ي آقاي کروبي به رهبري، به تسريع رفع حصر کمک خواهد کرد. چون اين نامه نشان داد برخورد حذفي ديگر کارايي خودش را از دست داده است. اگر به دنبال وحدت جامعه هستيم، اولين کار رفع حصر و سوار کردن همه‌ي نيروهاي دلسوز کشور در قطار انقلاب است.
البته اين نکته را هم ذکر کنم که آقاي روحاني به عنوان رييس شورايعالي امنيت کشور مي‌تواند نقش تاثير گذاري در روند رفع حصر داشته باشد که متاسفانه تا الان حرکت جدي ما نديديم.

يعني شما فکر مي‌کنيد که اين دغدغه در آقاي روحاني اصلاً وجود ندارد؟

ببينيد، آقاي روحاني در اين سفرهاي انتخاباتي که داشتند همه شاهد بودند که بسياري از مردم درخواستشان رفع حصر بود. حتي ايشان فرمودند اگر راي بالا داشته باشم خيلي از کارهاي مهم را مي‌توانم انجام دهم.
اين مطلبي که مي‌خواهم خدمتتان بگويم خيلي مهم است، آقاي جهانگيري به خود من گفت که من هشت سفر انتخاباتي رفتم و واقعاً خيلي برايم تعجب آور بود که در اين هشت استان که رفتم و بعضي از اين استان‌ها خيلي هم محروم بودند ولي به‌جاي اينکه از من درخواست اقتصادي داشته باشند، ديدم که همه رفع حصر را از ما مي‌خواهند.
اما متاسفانه شما مي‌بينيد که تا آقاي کروبي خودش وارد عمل نشد و اوقات تلخي نکرد، نيروهاي امنيتي از منزل خارج نشدند در حالي که انتظار مي‌رفت آقاي روحاني بعد از استقرار دولتش، نيروهاي امنيتي را از منزل خارج و گشايش‌هايي در مورد محصورين صورت مي‌داد.

در حال حاضر گفته مي‌شود گشايش‌هايي درباره‌ي محصورين انجام شده است شما تاييد مي‌کنيد؟

بله درست است؛ مدتي است به خانواده‌ي درجه‌ي اول محصورين اجازه داده شده است که هر زمان بخواهند بتوانند به منزل محصورين رفت و آمد کنند و حتي در صورت تمايل شب را در منزل محصورين بمانند ولي انتظار ما از رييس شورايعالي امنيت اين نبود که بعد از پنج سال از گذشت رياست جمهوري به اين نقطه که الان هستيم برسيم؛ مردم با اين اميد ساعت‌ها در صف راي‌گيري ايستادند که آقاي روحاني مطالبات به حقشان را با قاطعيت پيگيري کند.


منبع: jamaran.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/97331/پسر کروبي از شرايط اين روزهاي پدرش در حصر مي گويد
بستن   چاپ