ناگفته هايي از زخمي قديمي که اين روزها فوتبال ملي را تهديد مي کند
دوشنبه 6 فروردين 1397 - 12:08:17 PM
چه خبر - زخمي که مثل خوره به روز فوتبال ملي افتاده است

آخرين بهانه براي انتقاد از برنامه بازي هاي دوستانه تيم ملي بازي آخر تيم با ليتواني است که سه يا 4 روز قبل از بازي با مراکش در اردوي تمريني تيم ملي در کمپ لوکوموتيو مسکو برگزار مي شود. مسابقه اي که گفته شده با تيم 147 دنيا است و امشب 4 گل از گرجستان خورده است.

مسابقه اي که سه يا 4 روز قبل از بازي اول فقط براي ايجاد انگيزه و در شرايط بازي نگه داشتن بچه هاي تيم برنامه ريزي شده است، اينگونه با انتقاد روبرو شده چون حالا سوژه گير دادن به يک ايجنت و يک شرکت فرانسوي است که کي روش هم سفت و سخت از آنها حمايت مي کند.
ماجرا اين است که بسياري از روزنامه نگاران شاخص ورزشي ايران به رفتارهاي اخير کي روش انتقاد دارند. اتفاقات رخ داده درباره انتخاب سيرالئون را فاجعه مي دانند و بيشتر از آن به اينکه کي روش با خود يک ايجنت را به کنفرانس مطبوعاتي برده است، ايراد جدي مي گيرند.
اين انتقادها البته با استدلال از سوي خيلي از آنها مطرح مي شود. برايش يک سري سند مي آورند. شايد نوع انتخاب بازي با سيرالئون مورد انتقاد است نه خود بازي و کيفيتش که از نظر سرمربي تيم خواسته شده و بايد به اين خواسته احترام گذاشت.
مشکل اما جايي است که بسياري از اين انتقادها از سوي افرادي مطرح مي شود که خودشان در کنارشان از اين افراد زياد دارند. هربار که در تيم ملي بوده اند، منصورها و رضاها و اسامي ديگري که همه خوب به ياد داريد کنارشان بوده اند براي همين کارها ولي امروز انتقاد مي کنند از اتفاقي که انگار بار اول است رخ داده. از دوره ايويچ گرفته تا بلاژويچ و بعدي ها تا مربيان شاخص وطني پر بوده از اين موارد و از آنهايي که براي اين کارها آدم هايي خاص داشتند تا آنهايي که براي باشگاه هاي‌شان اقوام‌شان بازيکن بنجل خارجي مي آورده اند!
حالا کي روش هم شخصي را 4 سال است کنارش قرار داده با آي دي کارت رسمي و خيلي مشخص تر از همه موارد بي اتيکت قبلي.
حالا ابهام هايي به قراردادي که به نظر مي رسد حرفه اي ميان اين فرد و فدراسيون بسته شده، گرفته شده و اسناد و ادعاهايي مطرح شده است و اين ادعاها مبنايي شده براي کوبيدن تيم ملي. شايد ساده ترين راه بررسي سريع و بي اغماض ماجرا و اعلام نتيجه اش باشد. يادمان نرود که البته اين کار هم خيلي ساده نيست.

ما درباره فوتبالي حرف مي زنيم که قهرمان پاکدستي اش ، که مدام مي گويد من فقط خوب هستم و از من بهتر نيست، چندي قبل در مصاحبه اي گفته بود: «آن سال ها لاي گزهاي داوران، سکه بود. من خواستم شان، گفتم يکبار ديگر تکرار شود، برخورد مي کنم! بعد هم پرونده را بستيم و صدايش را در نياورديم.» اعترافي که خودش طبق قوانين فوتبال براي محروميت ابدي آن فرد و همه آنهايي که اسم شان در آن مصاحبه به ميان آمده کافي است. چون رفتار مصداق رشوه به قصد ايجاد تباني است.
همچنين فيفا اصرار دارد کسي که تباني را ببيند و افشا نکند، خودش جرمي معادل جرم اصلي مرتکب شده است! جالب‌تر اينکه آن سوي آن اعتراف تلخ حالا در اين فوتبال تصميم سازي مي کنند. کسي آن ادعا را پي نگرفته و حالا آن افراد بايد حافظ فوتبال باشند در برابر ناپاکي ها!
براي همين است که خيلي قاطع نمي گويند اين ابهام هاي اطراف تيم ملي را بررسي کرده اند نتيجه اش مثلا اثبات بي گناهي يا گناهکاري آن فرد متهم بوده است. استخواني را لاي زخم گذاشته اند مانده و دارد به فوتبال مان لطمه مي زند.
شايد در اين شرايط بهترين واکنش به اين اتفاقات هماني باشد که پژمان راهبر سردبير ورزش 3 توئيت کرده است: «انتقاد براي بهتر شدن شرايط حق روزنامه نگاران است. اين اما معنايش عدم اعتماد به توانايي فني کي روش نيست و اين انتقادها مطرح مي شوند براي اصلاح ضعف ها يا کمبودها.»


منبع: khabaronline.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/97180/ناگفته هايي از زخمي قديمي که اين روزها فوتبال ملي را تهديد مي کند
بستن   چاپ