چه خبر - عباسعلي کدخدايي در کانال تلگرامي خود نوشت:
ديروز در گرماگرم حضور پرشور مردم در راهپيمايي تجديد بيعت با آرمانهاي_امام_و_انقلاب، رئيس جمهور محترم در بخش پاياني سخنراني خود نکاتي را بيان کردند که عکس العمل هايي سريع را در بر داشت. برخي مردم همانجا به من اعتراض کردند، و شوراي نگهبان را بابت تاييد بعضي نامزدها سرزنش، که البته من از نظر جمعي شوراي_نگهبان دفاع کردم. و برخي ديگر سوال مي کردند که ضرورت طرح بحث انتخابات آن هم حدود دو سال مانده به برگزاري انتخابات توسط رئيس جمهور محترم چيست؟ که صد البته براي اين بخش من هم پاسخي نداشتم.
ايشان فرمودند برگزاري انتخابات عامل ادامه حيات جمهوري اسلامي در 39 سال گذشته بوده و ادامه دادند: از شوراي_نگهبان و ساير دست‌‌اندرکاران و نهادها مي‌خواهم راه انتخابات را سهل کنند.
با اين گزاره من نيز موافق هستم اما به شرط آنکه سهم هر کدام از نهادها براي اين تسهيل روشن شود و همه نهادها خود را در هر شرايطي ملتزم به اجراي آن بدانند. سهم دولت در تهيه لوايح قانوني، سهم مجلس در تصويب قوانين کارآمد، سهم وزارت کشور در اجراي صحيح و بالاخره سهم شوراي_نگهبان در اجراي دقيق نظارت بر انتخابات لازم است به خوبي تبيين و از سوي همه پذيرفته شود. نه اينکه هر وقت نتيجه انتخابات به نفع ما بود آن را بپذيريم و در غير اين صورت به آن اعتراض نماييم. به خوبي در سال 88 خاطرمان هست که چگونه برخي قانون را ناديده گرفتند و همه پرسي و رفراندم انتخابات را برنتابيدند و شيريني انتخابات آن سال را به دهان همين مردم تلخ کردند. آيا در آن سال چهار صد نفر راي نداده بودند؟ بگذريم که برخي از آن افراد اکنون در دولت جناب روحاني حضور دارند.
اکنون که مجلس محترم در حال بررسي کارشناسي قانون_انتخابات است، اميدواريم هر چه زودتر به مرحله نهايي برسد تا ابهاماتي که در اين قوانين وجود دارد و اينجانب از سالها قبل برآن تاکيد کرده ام، بر طرف شود و باعث اجرا و نظارت هر چه شفاف تر انتخابات شود.
رييس جمهور محترم همچنين پيشنهادي را مطرح فرمودند که به نظر مي رسد کارشناسي نشده باشد چون که کاربرد اصل 59 براي همه آشنايان به حقوق اساسي معلوم است و نياز به بحث بيشتر ندارد. اصل 59 مربوط به اعمال اختيارات قوه مقننه است. شايد آقاي رئيس جمهور با اصلي ديگري آن را اشتباه کرده اند! البته بايد بدانيم که قانون اساسي ظرفيت هاي متنوعي در حوزه هاي مختلفي دارد که ما هم نگرانيم چرا اين ظرفيت ها به درستي به کار گرفته نمي شوند. مثلا چرا نبايد سوال و استيضاح در رويکرد مجلس محترم وجود داشته باشد. فارغ از نتيجه، شايد سوال از مقامات اجرايي اين فرصت را براي آنها بوجود آورد تا برخي دلائل کمبودها و احيانا ناکارآمدي ها را، بدون توجه به مسائل سياسي توضيح دهند و مردم نيز از مشکلات موجود مطلع شوند. ما معتقديم قانون_اساسي مجموعه اي واحد و به_هم_پيوسته است که تمام اصول آن بايد توسط مقامات و مسئولين کشور رعايت شود و بي اعتقادي به بخشي از آن به تعبير رييس جمهور محترم، افراد را از مدار_انقلاب خارج مي کند و آنهايي که پياده شدند به دليل همين عدم_اعتقاد و التزام به قانون_اساسي بوده و لاغير. آنهايي که پياده شدند به دليل آن بود که قانون_اساسي را تفسير به راي نموده و اعلام مي کردند برخي از اصول آن را قبول ندارند. شوراي_نگهبان اين نظر شما را که نظر صحيحي نيز مي باشد اجرا کرده است و جنابعالي هم تاييد مي فرماييد؛ آنان که به قانون اساسي اعتقاد و التزام ندارند، انقلابي نيستند و نمي توانند در پست هاي سياسي قرار گيرند. جمله اي منسوب به انشتين است که مي گويد: آنان که گاهي به نعل مي زنند و گاهي هم به ميخ، عاقبت چکش واقعيت روي انگشتان آنها مي خورد. اميد آنکه در اجراي قوانين و مخصوصا قانون اساسي از اين افراد نباشيم.
منبع: tasnimnews.com