افشاگري فريدون جيراني از حقايق پشت پرده سينماي روشنفکري قبل از انقلاب
دوشنبه 4 دي 1396 - 4:21:01 PM
چه خبر - گفت و گو با فريدون جيراني

يکي از تازه ترين گفتگوهاي فريدون جيراني که با نشريه اصولگراي «عصر انديشه» صورت گرفته هم حاوي ادعاهايي قابل توجه درباره سينماي ايران در سالهاي انتهايي طاغوت و سالهاي ابتداي بعد از انقلاب اسلامي است.
جيراني درباره ماجراهاي اعتصاب سينماداران در آخرين سالهاي پهلوي بيان داشت:
اعتصاب سينما قبل از آتش سوزي سينما رکس بود که آخر مردادماه است و اوايل سال 57 به دليل اينکه مي خواهند قيمت بليت ها را افزايش بدهند، سينمادارها اعتراض مي کنند. من در ابتداي انقلاب در روزنامه اطلاعات فعاليت داشتم و در جلسات مختلف سينما هم شرکت مي کردم و يادم مي آيد که آن زمان سينماداران اعتراض کرده بودند. البته بايد يک فلش بک بزنم درباره اتفاقات سياسي قبل از انقلاب که مهم ترين اتفاقي که افتاد و جالب است اين بود که حزب رستاخيز در سال 56 همايش هاي چند روزه اي براي بررسي سينماي ايران گذاشته بود. فکر مي کنم در اواخر تابستان سال 56 بود که هويدا رفته بود. در آن همايش هاي حزب رستاخيز، فيلمسازان خيلي تند حرف مي زنند و يکي از سينماگراني که خيلي تند حرف مي زند ناصر تقوايي است و سعيد مطلبي که به شدت نسبت به سانسور و مميزي آن دوران انتقاد مي کنند و خيلي تند و تيز حرف مي زنند و همه اين مطالب تند و تيز را هم حزب رستاخيز در مجله اي به نام رستاخيز جوان منتشر مي کند و شماره ويژه اي در رابطه با اين همايش ها درمي آورد. در آن جا اولين بار مطالبي بازگو مي شود که براساس حافظه ذهني امروزي که دارم تا قبل از آن چنين مطالب تند و منتقدانه اي در هيچ نشريه و محفلي را نخوانده بودم و نشنيده بودم. در آن نشست ها فيلمسازان تندرو از حاکميت شاه مي خواهند که فضا را باز کند و به سينما امکان بدهد که حرفش را بزند به همين دليل هم وزارت فرهنگ و هنر آن دوران کمي تغيير مي کند و به آقاي کيميايي وام مي دهد که فيلم سياسي «سفر سنگ» را بسازد. فکر مي کنم وزارت فرهنگ و هنر به 20، 30 نفر در سال 56 از دويست هزار تا يک ميليون وام مي دهد که فيلم بسازند. بنابراين اولين جريان مهم شکل يافته در فرهنگ و هنر قبل از اتقلاب از همان نشست هاي تند و تيزي مي آيد که در سال 56 نسبت به سانسور مي شود و دومين فضاي تند و تيز فضاي هفت شب نويسندگان در گوته است که من هيچ وقت جمله قاضي يادم نمي رود که پشت تريبون رفت و حنجره اش را عمل کرده بود و از طريق دخترش گفت من در کشوري که زبان ها را مي برند و در واقع نمي گذارند آدم حرف بزند بهتر است حنجره نداشته باشم. در آن هفت شب براي اولين بار گروه هاي چريکي مي توانند به راحتي بيانيه هايشان را توزيع کنند و وارد فضاي ديگري از جامعه شده بوديم.
جيراني با اشاره به نقش مسعود کيميايي در پايين کشيدن يکي از اولين آثار انقلابي اظهار داشت:
فيلم «فرياد مجاهد»ستار هريس هفت روز بيشتر در اکران نبود و با توجه به منتقدانش که مخالف فيلم بودند و با توجه به ديدگاه هاي مختلفي که وجود داشت، در عين داشتن تماشاگر زياد متوقف شد و در واقع بايد گفت کيميايي از طريق قدرت قطب زاده که آن موقع مديرعامل صدا و سيما بود فيلم «فرياد مجاهد» را از اکران پايين کشيد. من فکر مي کنم تنها هفت روز اکران داشت اما در 3 روز اول اکران رکوردي زد که در تاريخ سينماي ايران و در آن زمان رکورد عجيبي است و اگر اکرانش ادامه مي يافت و مخالفت ها تمام مي شد، يک شرايط ويژه براي «فرياد مجاهد» پيش مي آمد. اما فيلم از اکران پايين کشيده شد. ستار هريس يا فيروز هم آدم پُرتلاشي بود که به نظرم مي خواست در سينماي پس از انقلاب فعاليت هاي خوبي داشته باشد. ستار هريس تلاش هاي زيادي کرد که بتواند «فرياد مجاهد» را اکران کند و به همين دليل به قم رفت و از مراجع کمک گرفت و از جاهاي مختلف ديگري هم کمک گرفت تا سرانجام بعد از دو ماه توانست دوباره فيلمش را اکران کند اما فيلم ديگر لطمه خورده بود و در اکران مجدد به آن صورت قبلي فروش نرفت و به همين دليل هميشه آقاي ستار هريس به خاطر اين که مسعود کيميايي لطمه فراواني به او در زندگي اش زد، انتقاد داشت. من او را مي شناختم و مصاحبه اي با او کرده بودم که البته در جاهاي ديگر هم مصاحبه کرد و اين حرف ها را زد.
به نظرم مسعود کيميايي کارگرداني است که بيشتر از اين که روشنفکر باشد، ذاتا مذهبي است. اما آقاي هريسي که من مي شناختم خيلي صادقانه و براساس شعور خودش يک فيلم ساخته بود. اين را در نظر داشته باش که ستار هريس در آن تاريخ به آن اندازه از سياست و سينما مي فهميد. همين طور معدنيان هم از سياست آنقدر مي فهميد که «فرياد مجاهد» را ساخت. شما در آن مقطع آشوب و آشفتگي هنگامي که در کنار چريک هاي فدايي، نيروهاي انقلاب اسلامي را در فيلمي داشته باشيد بيشتر از اين هم نمي توانيد انتظار داشته باشيد!
فريدون جيراني درباره خاستگاه ستار هريس گفت:
نکته اين جا است که امثال هريسي که نام مي بريم براي ساخت فيلم «فرياد مجاهد» همان قدر مي فهميد و بيشتر هم نمي فهميد که بسازد اما سعي کرد يک فيلم براي انقلاب بسازد و ساخت. حالا بعدا يک مقدار جلويش را گرفتند و نتوانست زياد کار کند و تنها به نظرم يک فيلم ديگر به نام «سرباز اسلام» ساخت و ديگر کنار کشيد. در واقع اين دومين فيلمي است که ستار هريس تهيه کرد و ديگر فيلمي نساخت و رفت خانه اش نشست! حتي همان «سرباز اسلام»ستار هريس فيلم مهمي در ابتداي انقلاب است. من دوباره «سرباز اسلام» را اخيراً ديده ام و اين فيلم ها را دوباره دارم بازبيني مي کنم. به نظرم «سرباز اسلام» اولين فيلمي است که در آن نقد بهائيت وجود دارد يعني راجع به بهائيت فيلمساز حرف زده است، هر چند فيلم بسيار ضعيفي است و ساختار ضعيفي دارد و اصلا کارگرداني و قصه ندارد اما بهائيت در آن گفته شده و فيلم عليه بهائيت است و در آن دوران مساله مهمي بود.
فريدون جيراني با اشاره به هسته شکل گيري حوزه هنري اظهار داشت:
وقتي مجيد معاديخواه از ارشاد مي رود و بعد از اين که «برزخي ها» از اکران پايين کشيده مي شود و آقاي خاتمي به جاي ايشان مي آيد، سينما هم دچار تغييراتي مي شود. در آن دوران سينما سمت و سوي ديگري مي رود. آن موقع حوزه هنري هم تشکيل شده بود که جمعي از بچه هاي انقلابي در حوزه هنري جمع شده بودند و از آن جمع حوزه هنري الان هيچ کدامشان نيستند و همه در خارج از کشور به سر مي برند. منظورم آن بدنه اصلي است که حوزه هنري را شکل دادند. روزنامه کيهان هم در آن موقع دست جناح چپ بود که موفق مي شوند که «برزخي ها» را با آن نقد معروفي که نوشتند به پايين بکشند، در حالي که آن اتفاق براي «برزخي ها» نمي افتاد آن فيلم تبديل به پرفروش ترين فيلم سينماي ايران مي شد.
جيراني اين گونه ادعايي هم درباره همکاري طيف روشنفکر سينماگران با حاکميت ارائه داد:
سينماگران روشنفکر در اول انقلاب هم با حاکميت همکاري کردند و علي حاتمي براي تلويزيون فيلم «حاجي واشنگتن» را ساخت و بيضايي هم «مرگ يزدگرد» و کيميايي فيلم «خط قرمز» را ساخت. البته بعدها فيلم هاي «خط قرمز» و «مرگ يزدگرد» به دليل اين که بازيگران زنش بي حجاب بودند نمايش داده نشدند ولي فيلم «حاجي واشنگتن» توانست پروانه بگيرد و با تغييراتي به نمايش درآمد. به نظرم در آن دوران فيلم هاي خيلي خوبي ساخته شد و خيلي از فيلمسازان موفق پيش از انقلاب شرايط فعاليت پيدا کردند. آن 3 فيلمي که نام بردم فرصت پيدا کردند تا در جشنواره بين المللي فيلم فجر نمايش داده شوند و آن جشنواره با فيلم هاي بيضايي و حاتمي و کيميايي هويت خوبي پيدا کرد. آن موقع شوراي پروانه نمايش دست آقايي به نام گلمحمدي بود. در واقع روحاني شورا که سروستاني بود رفته بود و به جايش گلمحمدي، روحاني شوراي پروانه نمايش شده بود که به نظر من کمک کرد که اين فيلم ها نمايش داده شوند. در اولين دوره جشنواره بين المللي فيلم فجر که با توجه به نگاه انقلاب براي دهه فجر راه اندازي شده بود، فيلم هاي خوبي به نمايش درآمد که فکر مي کنم کلهر اولين دوره اين فستيوال را اداره کرد که تنها 5 فيلم ايراني شامل «حاجي واشنگتن»، «خط قرمز»، «مرگ يزدگرد»، «سفير» بود و يک فيلم ديگر که حافظه ام ياري نمي کند اسمش چه بود! فيلمي که فخيم زاده و ناصر آقايي در آن بازي مي کردند؟


منبع: cinemajournal.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/86471/افشاگري فريدون جيراني از حقايق پشت پرده سينماي روشنفکري قبل از انقلاب
بستن   چاپ