روحاني اصلاح‌طلبان را به کجا مي‌برد؟
شنبه 2 دي 1396 - 11:17:41 AM
چه خبر - اصلاح‌طلبان به مرحله تازه‌اي از سياست‌‌ورزي رسيده‌اند

احمد غلامي، سردبير «شرق» در سرمقاله روز شنبه اين روزنامه نوشت: «اصلاح‌طلبان به مرحله تازه‌اي از سياست‌‌ورزي رسيده‌اند؛ مرحله‌اي که ناگزيرند از راه‌هاي موجود يکي را انتخاب کنند. آنان از «خودآييني» در سياست فاصله گرفته‌اند؛ از تواني که هدف آن نه کنار زدنِ يک رقيب بيروني، بلکه مخالفت با انفعالي است که مردم را از خودشان جدا مي‌کند. تکوين مردم دست‌ کم پيش‌شرط دستيابي به دموکراسي است. اصلاح‌طلبان چهار سال اولِ دولت روحاني را با قاطعيت و اميد پشت سر گذاشتند و هويت آنان را حمايت از روحاني شکل داد، مثل هر جناح سياسي ديگر که هويتش برآمده از انتخابش است. اصلاح‌طلبان به‌ مثابه تنها نيروي مانده در صحنه سياست که هنوز تا حدي توان خطاب مردم را داشتند، در شرايط دشوار سياسي که بايد ميان حذف و جذب يکي را انتخاب مي‌کردند، پشت سر روحاني ايستادند تا از اين طريق وضعيت خود را بار ديگر در سياست، خاصه در قدرت تثبيت کنند. حسن روحاني گزينه مطلوبي براي آنان بود؛ دووجهي‌بودن او، منش اعتدالي و روي گشاده‌اش به اصلاح‌طلبان بر اساس ضرورت موجب شد اين جناح به گرد او حلقه بزند و در پيروزي‌اش نقش مؤثري را ايفا کند. اما اطرافيان رئيس‌جمهور الزاما اين‌ گونه فکر نمي‌کردند و نمي‌کنند. آنان درست يا غلط، نتيجه‌ اين پيروزي را ماحصل دلزدگي مردم از تندروي‌هاي احمدي‌نژاد مي‌دانند و شرايط خطرناک جهاني. با اين رويکرد، حلقه روحاني يا اعتداليون باور دارند اگر اصلاح‌طلبان هم از آنان حمايت نمي‌کردند، پيروزي دور از دسترس‌شان نبود؛ گر چه شايد با اندکي دشواري و با آرايي پايين‌تر.

اين رويکرد در دوره چهار ساله اول به اصلاح‌طلبان چندان آسيبي نزد، چون فضاي سياست‌ داخلي آن زمان متأثر از سياست خارجي بود و اصلاح‌طلبان در اين زمينه با روحاني و حلقه دورش اختلاف‌ نظري جدي نداشتند و اين اشتراک ديدگاه موجب شده بود، صفي واحد از اعتداليون و اصلاح‌طلبان در برابر مخالفان مذاکرات هسته‌اي و در نهايت استراتژي سياست خارجي دولت روحاني به‌ وجود بيايد. اما اين همسويي در دوره دوم دولت روحاني رنگ باخته و در فضاي تهي سياست داخلي ابتکار عمل از دست اصلاح‌طلبان و دولت روحاني خارج شده است. از‌ اين‌ روست که برخي اصلاح‌طلبان، سياست را اخلاقي جلوه مي‌دهند و حمايت از دولت روحاني را با تمام انتقادات بِجا توجيه مي‌کنند. روحاني و حلقه اعتداليون دست بالا را دارند، آنان چيزي براي از دست‌ دادن ندارند و قدرت، آنان‌ را تا اطلاع ثانوي از مردمي‌ بودن بي‌نياز مي‌کند. از اين منظر هر قدر اصلاح‌طلبان به حمايت از دولت روحاني بپردازند، جايگاه و اتوريته دولت روحاني را افزايش مي‌دهند و از آرا و خواستِ مردمي که به‌ دعوت آنان به‌ پاي صندوق‌هاي رأي رفته‌اند، فاصله خواهند گرفت. تکليف اصلاح‌طلباني که درون قدرت‌اند، بسيار روشن است. آنان سيلي نقد را به حلواي نسيه نخواهند فروخت اما اصلاح‌طلباني روزهاي دشوار در پيش خواهند داشت که مصائب بسيار به جان خريدند تا به مردم اثبات کنند راه آنان صرفا از جاده قدرت نمي‌گذرد. اصلاح‌طلبان در تناقضي تاريخي گير افتاده‌اند؛ تناقضي که همواره با آنان بوده است: در کنار مردم و منتقدان دولت ايستادن، يا حمايت همه‌جانبه از دولت روحاني، وفاداري به کدام وفاداري؟ رأي مردم يا حمايت از روحاني.

اصلاح‌طلبان به‌ اتفاق راه سومي را برگزيده بودند: آنان کج‌دار‌ و‌ مريز، زمان مي‌خريدند تا در فرصت مناسب استراتژي تازه‌اي طراحي کنند اما رئيس‌ دولت اصلاحات با حمايت بي‌چون‌وچرا از روحاني و دسيسه‌ خواندنِ انتقادات اخير به بودجه ٩٨ و شرايط نامساعد اقتصادي با رويکرد پشيماني از رأي به روحاني، آب پاکي را روي دست همه ريخت و سرنوشت اصلاحات را خواسته يا ناخواسته با دولت روحاني گره زد. اغراق نيست اگر بگوييم اين تصميم، تصميمي تاريخي است که بالاخره توانست تناقضات اصلاح‌طلبان را حل کند تا عيان شود اصلاحات از نظام فاصله نخواهد گرفت. با اين رويکرد، اصلاح‌طلبان هويت يکدست پيدا کرده‌اند؛ هويتي که يا به آنان تحميل شده يا خود خالقِ آن بوده‌اند و هر چه هست، از اين پس بايد در مدار اين هويت تازه حرکت کنند و تعريف‌شان از مردم، مردمي است که به جبهه اصلاحات پايبند است، نه چيزي بيشتر و نه کمتر.

بي‌شک حمايت از دولت روحاني نقطه‌عطفي در تاريخ سياسي اصلاح‌طلبان است. اگر آنان توانستند در دولت هاشمي با پا پس‌ بزنند و با دست پيش بکشند، اين‌ بار صراحت رئيس دولت اصلاحات کار را تمام کرد و به اين دوگانه پايان داد. دوگانه‌اي که موجب شکاف بود و هر شکاف سياسي مستعد پُرشدن با افراد و جريان‌هاي ناخالص يا دوزيست است. اينک دولت روحاني دست بالا را دارد. باز جبهه‌اي واحد از اصلاح‌طلبان و اعتداليون را پشت سر خود دارد که با آن مي‌تواند دست به اقدامات مهم‌تري بزند. گيرم چند صباحي ديگر اعتداليون از اصلاح‌طلبان منفک شوند، با‌ وجود اين،‌ تغيير چنداني در وضعيت اين دو جريان رخ نخواهد داد. اعتداليون نه توان و جايگاه رقابت با اصلاح‌طلبان را دارند و نه پايگاهي که بتواند آراي شناور جامعه را جمع کند. حتي اصلاح‌طلبان نيز بعد از اين بايد با احتياط بيشتري از آراي شناور سخن بگويند. آنان نيز يکي از جريان‌هاي سياسي درون نظام هستند که ظهور و افول‌شان در تجميع آراي خودي است. با روي‌ کار آمدنِ دولت روحاني، در سياست داخلي ايران اتفاق تازه‌اي رقم خورده است و آن چيزي نيست جز يک دست‌ شدن سياست داخلي ايران.»


منبع: isna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/86265/روحاني اصلاح‌طلبان را به کجا مي‌برد؟
بستن   چاپ