در ورزش مثل سحر قريشي و ليلا اوتادي نباشيم!
يکشنبه 19 آذر 1396 - 10:46:40 AM
چه خبر - صحبت هاي ناآگاهانه سحر قريشي و ليلا اوتادي

دوبانوي سينماي ايران هفته قبل با مصاحبه هاي فوتبالي شان حسابي جنجال به پا کردند. انها صحبت هايي کردند که در جمله جمله اش اثر بي اطلاعي ديده مي شد و خب در روزهايي که شبکه هاي اجتماعي به رسانه هاي بي بديل تبديل شده اند عده اي را به زحمت انداختند که جور بي اطلاعي حضرات را بکشند و تلاش کنند با اطلاع رساني ، اشتباهات اين دو نفر را اصلاح کنند.
سحر قريشي همين اخر هفته گفته بود که دوست ندارد به استاديوم برود واز حضور در جايي که مردها هستند منقلب مي شود و موافق است که بانوان به استاديوم نروند. بلافاصله پس از انتشار حرف هاي خانوم قريشي عکس هاي حضور ايشان در استاديوم محمد بن زايد امارات باز نشر شد. او که در شهريور ماه براي ديدن بازي پرسپوليس به استاديوم رفته بود حالا از عدم علاقه به حضور در استاديوم صحبت مي کرد.
البته تناقض صحبت و رفتار ايشان مشکل اساسي نيست چه اينکه به گفته خانوم قريشي در تجربه اي که در استاديوم داشته اند منقلب شدن را تجربه کرده اند و ديگر دوست ندارند که به استاديوم بروند . اما عجيب اينجاست که پس از اين احساس محروميت بانوان از حضور در استاديوم ها را تاييد مي کنند و بي اطلاعي شان از حقوق اجتماعي را به نمايش مي گذارند.
بازيگر استقلالي سينما در روزهايي از عدم ورود بانوان به استاديوم ها حمايت مي کند که اجرا کنندگان اين محدوديت هم مشکلات ساختاري را بهانه اصلي شان عنوان مي دانند.
يعني اينقدر در خواست بانوان براي حضور در استاديوم ها و ديدن فوتبال ها زياد و به حق است که مسوولان فدراسيون فوتبال بارها گفته اند به خاطر مشکلات ساختاري نمي توانند از بانوان پذيرايي کنند و حاضر نشده اند به تنهايي بار محروميت نيمي از جامعه براي حضور در استاديوم را به دوش بکشند.
در اين شرايط اما خانوم قريشي بدون توجه به محدوديت نه چندان پذيرفتني اعمال شده براي نيمي از جامعه ، فکر مي کند که بايد سليقه شخصي اش به بقيه حقنه شود.
به طور مثال نويسنده وقتش را به ديدن فيلم هايي با بازيگري خانوم قريشي تلف نمي کند . فيلم هايي که به فيلم هاي گيشه معروف اند ونام هايي چون ؛ عشقولانس ، پاتوکفش من نکن ، آس و پاس ، من و شارمين ،همه چي آرومه ، آب نبات چوبي و ... دارند. فيلم هايي که بعضا باعث مي شود برخي بيننده ها منقلب شوند. نوشتن و حرف زدن در مورد اين مساله لزوما اشکالي ندارد اما اينکه بگوييم اجازه ندهيد خانوم قريشي فيلم بازي کنند هرچقدر هم که به نفع سينما باشد به محروميت ايشان و مردمي که به سينما مي روند منجر مي شود و کاردرستي نيست.
ايشان هم بد نيست وقتي که صحبت مي کنند فقط از علاقه هايشان حرف بزنند و از محروميت نيمي از جامعه به خاطر سليقه شخصي شان حمايت نکنند.

* بانوي ديگر سينما هم در موردحضور لوييز فيگو در برنامه نود اظهار نظر کرده بودند. ايشان گفته بودند که در روزهايي که کشور دچار مشکلات مالي است پرداخت 500 ميليون تومان به فيگوبراي حضور در ايران اشتباه است و نبايد براي نگهداري از سگ اين بازيگر در طول برنامه پول پرداخت کرد.
البته که اطلاعات ايشان از بيخ و بن اشتباه بود و نه فيگو درآم 500 ميليوني از حضور در تهران داشت و هيچ سگي هم همراه با خود به تهران نياورده بود.
اولين اشتباه خانوم اوتادي پس از انتشار اطلاعات غلط اين بود که ظاهرا تصورمي کرد پول حضور اين بازيکن در ايران مانند پولهايي که براي پروژه هاي تلويزيوني و سينمايي پرداخت مي شود از بيت المال است.اوتادي که با گرفتن دستمزد از بيت المال غريبه نيست و سابقه حضوردر پروژه هاي تلويزيوني از جمله آرام مي گيريم ، چرخ فلک ،زخم ، خون بها و ... را دارد،از هزينه شدن بيت المال براي يک خارجي ناراحت بوده. ناراحتي اي که از بيخ و بن اشتباه است و اصلا پولي از بيت المال هزينه نشده.
او که به خوبي مي داند که آن پروژه هايي که تا امروز به خاطرش دستمزد دولتي و غير دولتي دريافت کرده هيچ گاه مخاطباني نزديک به برنامه نود نداشته ، با يک دو دوتا چهارتاي ذهني برمختصات دانش محدودش درحوزه تبليغات به اين نتيجه مي رسد که پولي که مي شود به فلان بازيکن ايراني برسد نبايد به بازيکن خارجي برسد .بعد هم مشکلات را بهانه مي کند و تازه اشاره هايي هم به خروج پول از ايران مي کند.اشتباه استدلال ليلا اوتادي اين است که فقط با قسمت دستمزد آشنايي دارد و اصلا نمي داند برنامه پر مخاطب داشتن يعني چه که بخواهد مزيت هايش را بداند.
او نمي داند که صداوسيما با حضور فيگو در يک روز غير تعطيل موفق شده درآمدزايي فوق العاده از يک مراسمي داشته باشد که مي توانست بدون قراني درآمد برايش به پايان برسد.
يک شرکت خصوصي حاضر مي شود مثلا صدميليون تومان پول براي آوردن فيگو به ايران هزينه کند تا در قبالش در برنامه نود نامش برده شود. هرچند 100 ميليون به يک بازيکن فوتبال خارجي پرداخت مي شود اما حضور او در برنامه مردم را پاي تلويزيون مي نشاند چندين برابر سود به آن اپليکيشن مي رساند و صداوسيما موفق مي شود با تبليغات و تعرفه هاي غير معمول درامد خوبي داشته باشد.
کالاهاي ايراني هم مي توانند با تبليغ خود در ساعت پر بيننده به فروش بيشتر برسند و کارشان رونق بيشتر داشته باشد.يعني در روزي که 100 ميليون از ايران خارج مي شود هم کارخانه هاي تبليغ کننده شرايط بهتري پيدا مي کنند و مي توانند عمر بيشتري داشته باشند و کارگرانشان روزهاي بيشتري کار کنند و درآمد داشته باشند. هم اپليکيشن ايراني و کارکنان ايراني اش به سود مي رسند و هم صداوسيما مي تواند بودجه ساختن سريال هاي پر بيننده و البته بدون بيننده اش را فراهم کند.
سريال هايي که دو روز ديگر امثال خانوم اوتادي در آن بازي مي کنند و به درآمد مي رسند.چون همان طور که مي دانيد نيمي از درآمد صداوسيما به صورت مستقيم از جيب مردم پرداخت مي شود و نيم ديگرش بايد توسط جذب آگهي به دست بيايد.اطلاعاتي که اگر خانوم اوتادي داشت حتما اين طوردر مورد حضور فيگو صحبت نمي کند.
البته يکي از مشکلات اساسي اين روزها همين است که شبکه هاي اجتماعي امکان رسانه شدن را براي افراد مختلف با دانش کم و زياد فراهم کرده اند اما خانوم اوتادي وخانوم قريشي حتما اين دفعه تجربه کرده اند که بي اطلاع صحبت کردن چه تاثيري برنگاه مردم به هنرمند و محبوبيتش مي گذارد و البته ما هم درس عبرت مان مي شود که مثل سحر قريشي و ليلا اوتادي نباشيم.


منبع: asriran.com

http://www.CheKhabar.ir/News/85314/در ورزش مثل سحر قريشي و ليلا اوتادي نباشيم!
بستن   چاپ