چرا دو دختر اصفهاني از خودکشي نمي ترسيدند؟
جمعه 19 آبان 1396 - 1:24:34 PM
چه خبر - آسيب‌شناسي دلايل خودکشي دانش‌آموزان اصفهاني

بيشتر مواقع خبر کوتاه است. مردي از بالاي پل عابر خود را پرت کرد، زني بعد از آزار شوهرش از خانه فرار کرد و خود را زير قطار مترو انداخت. چند سالي مي‌شود بيش از پيش با آمار بالاي مرگ‌هاي خودخواسته مواجه هستيم. فيلم‌هاي لحظه مرگ و جان دادن انسان‌ها را در تلفن‌هاي هوشمند خودمان جا‌به‌جا مي‌کنيم و تنها کاري که از دستمان برمي‌آيد سر تکان دادن و تاسف خوردن است.
اگرچه خودکشي يک اقدام فردي است اما همه به اين معتقدند که مي‌تواند تهديدي براي سلامت عمومي جامعه تلقي شود و واقعيت دردناکي که وراي اين امر نهفته است، ضربه‌اي اساسي بر خانواده و جامعه وارد مي‌کند.
اين سال‌ها در کنار خودکشي‌هايي که بارها درباره آنها شنيده‌ايم و خوانده‌ايم با پديده‌اي رو‌به‌رو هستيم که دانش‌آموزان با سن‌هاي عموما پايين را درگير خود کرده است. سال 95 با حجم بالا و شوکه‌کننده‌اي از مرگ‌هاي خودخواسته دانش‌آموزان مواجه بوديم. 17 مرگ در يک سال چيزي نبود که توجه کسي را جلب نکند و وزارت آموزش‌ و پرورش هم بارها با صدور بيانيه به پيگيري اين موضوع پرداخت.
نکته قابل توجه در مورد اين مساله اقدام به خودکشي براي موارد بسيار کوچک و پيش پا افتاده است. مثلا پسر 14 ساله‌اي که تنها به خاطر نمره پايين رياضي اقدام به خودکشي کرده، دانش‌آموز پنجم دبستاني که با روسري خودش را از ميله بارفيکس حلق آويز مي‌کند يا حتي دانش‌آموزي که دو روز بعد از ديدن يک فيلم جلوي آيينه خود را دار مي‌زند، همه از نمونه‌هاي خودکشي‌هاي اعلام شده در سال 95 بود که تا امروز هيچ جواب قانع‌کننده‌اي به اين موارد داده نشده است.
اواخر مهرماه خبري مبني بر خودکشي دو دختر نوجوان از پلي در شهر اصفهان منتشر شد. از ابتداي انتشار خبر، اخبار متناقضي ارائه شد. پليس اصفهان مرگ دو دختر را چالش مرحله نهايي بازي "نهنگ آبي" عنوان کرد و اورژانس اجتماعي صد‌در‌صد از خودکشي دختران به دلايل شخصي خبر داد و در نهايت بعد از حذف احتمال چالش نهنگ آبي به اصل خودکشي پرداخته شد.

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : 8 حقيقت در مورد بازي چالش نهنگ آبي

حالا بحث داغ اين روزها فيلمي است که پس از خودکشي دو دختر اصفهاني از روي پل شهيد چمران اصفهان در شبکه‌هاي اجتماعي بارها ديده و به اشتراک گذاشته شده است. فيلمي سه دقيقه‌اي که دختران آخرين صحبت‌هايشان را با خانواده و نزديکان‌شان داشته‌اند، برخي تحليلگران علت اين امر را بي‌توجهي نزديکان بيان کردند و دليل اين کار را تنبيه افراد نزديک به خودشان مي‌دانند، اتفاقي که منجر به مرگ يکي و شکستگي‌هاي متعدد ديگري شد.

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : آخرين صحبت هاي دو دختر اصفهاني قبل از خودکشي + فيلم

سوالي که ممکن است براي افراد زيادي ايجاد شده باشد دليل خودکشي‌هاي گسترده نوجوانان است. برخي ترويج شبکه‌هاي اجتماعي را دخيل مي‌دانند و بعضي معتقدند اين خودکشي‌هاي گسترده بخشي از جلب توجه بيشتر اين نسل است که مي‌توان به تجمع‌هاي آنان در پاساژهاي بزرگ اشاره کرد.
دکتر پروين ناظمي، روانشناس در اين خصوص گفت: "اقدام به خودکشي بيشتر در دوره سني 15 سالگي تا اوايل جواني رخ مي‌دهد. بايد بين خودکشي و نمايش خودکشي تفکيک قائل شويم، عده‌اي براي اينکه بتوانند کسي را تنبيه کنندو به چيزي که مي‌خواهند برسند اين نمايش به خودکشي را راه مي‌اندازند تا در نهايت به خواسته خودشان برسند.
گاهي اين نمايش موفق است و گاهي هم نيست اما خودکشي واقعي زماني صورت مي‌گيرد که فرد با هدف و انگيزه برنامه‌ريزي مي‌کند و مي‌پذيرد که بايد به زندگي خاتمه دهد. افسردگي از نشانه‌هاي خودکشي است، نه به اين معنا که اگر براي مدتي شور و شوق به زندگي را از دست داده‌ايم افسرده شديم، منظور افسردگي حاد است که همراه با افکار پايان دادن به زندگي همراه مي‌شود."
"مساله نسل نوجوان امروز کمي پيچيده است. با نسلي رو‌به‌رو هستيم که بيشترشان در ظاهر نه افسردگي حاد و نه انگيزه‌اي براي زندگي کردن دارند. نمونه‌هايي داشتم که مي‌گفتند به 50 سالگي برسم دليلي ندارد به ادامه زندگي فکر کنم در آن سن يا هرچه بخواهم به دست آورده‌ام يا اگر به دست نياورده ام هم ديگر دليلي براي ماندن ندارم. اين بچه‌ها انرژي زندگي کردن و ساختن و آرزو داشتن هم ندارند.

چرا نسل امروز با تمام امکانات مالي و تکنولوژي اين اندازه بي‌انگيزه است؟چرا بچه‌هاي ما آموزشي در رابطه با مهارت‌هاي زندگي نمي‌بينند؟چرا نسل امروز با رسيدن به اولين بن‌بست، فکر خودکشي در ذهن شان پر‌رنگ مي‌شود؟

جواب سوال اينجاست که کودکان فقط حمايت مالي مي‌شوند و در کنار حمايت مالي تحقير هم مي‌شوند. نوجوان و جوان امروز با آخرين تکنولوژي روز بار مي‌آيد، با برند‌هاي روز جهان آشناستو از آنها استفاده مي‌کند و پول به فراواني در کيف‌شان وجود دارد اما خانواده‌اي ندارند که با آنها حرف بزنند و از آنها مشورت بگيرند. پدر و مادر کار مي‌کنند، حمايت عاطفي و روحي ندارند و تا کوچک‌ترين اتفاقي براي بچه افتاد به عنوان تنبيه از موبايل و امکانات ديگر محرومش مي‌کنند، اين يعني تحقير و بزرگ‌ترين عامل خشم براي کودک مي‌شود."

چرا مرگ و اقدام به خودکشي براي نوجوانان کم سن و سال اينقدر راحت است؟

عدم درک درست از واقعيت هم يکي از دلايل روي آوردن به خودکشي است. نوجوان تحليل درستي از شرايط ندارد. با اتفاقات همراه مي‌شود و مي‌بيند دوستش در مورد خوب بودن مرگ حرف مي‌زند، راحت شدن از گير دادن‌هاي مکرر خانواده و بچه به فکر فرو مي‌رود و حالا فقط کافي است يک درگيري بين نوجوان و خانواده اتفاق بيفتد و فکر خودکشي بيش از پيش در ذهن بچه قوي شود. دختري که در راه خودکشي مي‌گويد و مي‌خندد و فيلم از خودش مي‌گيرد حتما يک جايي مشکل اساسي داشته و حتما جايي تحت تاثير قرار گرفته و بايد ديد اين تاثير چه بوده که تا اين حد برايشان جدي شده است. خانواده و مدرسه بايد کمک کنند تا نوجوان به رشد شناختي درستي از مسائل اطرافش برسد و راه درست را انتخاب کند.
مثالي که مي‌توانيم در اين مورد بزنيم بچه‌هاي دهه‌هاي 50 و 60 است. اين نسل با توجه به سختي‌ها و محروميت‌هايي که داشته‌اند از جمله انقلاب و جنگ تحميلي، نسل آرام و بي‌حاشيه‌تري هستند چون خانواده و نهاد آموزش‌ و پرورش نقش اساسي در تربيت و شناخت راه درست به بچه‌ها داشتند اما نهاد مدرسه در اين سال‌ها برعکس فشار زيادي روي بچه‌ها قرار داده و همين فشار باعث مي‌شود نوجوان حتي با نمره‌اي پايين احساس گناه کند و از خانواده ترس داشته باشد.

نسل امروز اعتماد به نفس دارد؟

بچه‌هاي اين دوره تمام آزادي‌ها را دارند و به تبع اين آزادي‌ها اطلاعاتي هم از محيط دريافت مي‌کنند که برايشان زياد است. اين اطلاعات باعث مي‌شود اعتماد به نفس‌شان از بين برود و چون اعتماد‌ به‌ نفس کم شده تلاش هم براي نوجوان بي‌اهميت مي‌شود (يعني فکر مي کند هرچقدر هم که تلاش کند به آن سطحي که در ذهنش هست نمي رسد). اين نسل، نسل لذت‌جويي است. بايد براي ايجاد اعتماد‌ به‌ نفس به بچه‌ها مسووليت داد و لذت را از طريق مسووليت به آنها چشاند نه فشار آوردن و از بين بردن انگيزه زندگي کردن.
دکتر پروين ناظمي در آخر به لزوم تغيير زيرساخت‌ها اشاره کرد و اتفاق‌هاي پيش‌آمده را حاصل اشتباهات زيرساخت‌ها و عدم توجه به اين موضوع دانست.

ناکارآمدي دو نهاد مهم و تاثيرگذار يعني خانواده و مدرسه

گرچه خودکشي همزمان دو دختر اصفهاني به تنهايي توانست بر فضاي اجتماعي- رسانه‌اي کشور اثر بگذارد اما انتشار کليپ پيش از خودکشي آنان و استقبال شگفت‌آورشان از مرگ، شوک بزرگي بود که بي‌گمان نيازمند پژوهش و انديشه گسترده‌تر و ژرف‌تر در اين زمينه است البته به دور از پيشداوري‌هاي جناحي و تحميل نگاه سياسي- فرهنگي ويژه. براي يافتن چنين رويکردهايي نياز به تلاش چنداني نداريم. در روز نخست انتشار خبر خودکشي همزمان اين دو دختر، دست‌اندرکاران به سرعت ريشه چنين رويدادي را يک بازي رايانه‌اي دانستند.
اين خبر گرچه بازتاب گسترده‌اي در رسانه‌هاي حقيقي و مجازي داشت اما به همان سرعتي که گفته و منتشر شد، از سوي نهادهاي دست اندرکار رد شد! بي‌گمان گسترش بي‌پايش فضاي مجازي و رفتارهاي واکنشي جامعه و به ويژه دست‌اندرکاران در برابر آن، زمينه اثرگذاري آسيب‌زاي اين فضاي هراس‌آور را فراهم کرده است. اما اينکه هر رخداد بد و ضد‌ارزشي در گستره اجتماعي را نيز به آن پيوند بزنيم و بخواهيم مانند گذشته بدون برنامه و راهکارهاي برآمده از پژوهش و تجربه، تنها ساز مخالف کوک کنيم و کوتاه‌ترين راه يعني برخوردهاي سلبي را فراروي خويش و جامعه بگذاريم نيز پاک کردن صورت‌مساله و در‌جا زدن و انفعال در برابر چنين فضايي خواهد بود.
در سال‌هاي گذشته و البته به ياري همين فضاي مجازي، خبرهاي ناگوار خودکشي کودکان و نوجوانان بيش از گذشته پخش مي‌شود و اين مي‌تواند فرصتي را فراهم کند براي بررسي ژرف و دانش‌بنياد چنين رخدادهايي و رسيدن به راهکارهايي که دست‌کم بتوان شمار چنين خودکشي‌هايي را کاهش داد. اما گماني نيست که در اين راه نخستين گام شفافيت و خبررساني‌هايي به دور از مچ‌گيري‌هاي جناحي و سياست‌زدگي‌هاي معمول است که اميدواريم دست‌اندرکاران بتوانند خود را از چنين نگاهي برهانند و همه در مسيري درست گام برداريم.
رفتارهاي ناباورانه پيش از خودکشي اين دو دختر نادر بوده و به باور نگارنده نيازمند انديشه و پژوهش بيشتر است. دختران نوجوان در حالي که مي‌خنديدند و پيام‌هاي سرخوشانه‌اي به دوستان و نزديکان خويش مي‌دادند، به قتلگاه‌شان نزديک و نزديک‌تر مي‌شدند. چنين رفتاري را اگر در کنار همکاري و همراهي آن دو براي خودکشي بنشانيم، به پرسش‌هاي انديشه‌سوز فراواني بر‌مي‌خوريم که پاسخ‌شان بسي دشوار و نگران‌کننده است.

چرا دو نوجوان دانش‌آموزي که بايد به آينده و زندگي زيبا و اميدوارانه و آرزوهايي زنانه مانند عروس شدن و بچه‌دار شدن و... بينديشند و براي رسيدن به آنها خواهان زندگي طولاني‌تر باشند، تن به خودکشي مي‌دهند؟آنان به زندگي و مرگ چگونه مي‌نگريستند که سرخوشانه به سوي مرگ پر گشودند؟ آن هم مرگي از نوع خودکشي!اين‌گونه خودکشي شگفت‌آور پيامد چه ساز‌وکارهاي اجتماعي- فرهنگي مي‌تواند باشد؟

آنچه در اين رخداد تلخ نمي‌توان بر آن چشم پوشيد، ناکارآمدي دو نهاد مهم و تاثيرگذار يعني خانواده و مدرسه است. بي‌گمان اين دو نهاد نتوانسته‌اند راهکارهايي را به کار ببندند که زندگي براي آن دو نوجوان و بسياري ديگر مانند آنها آنقدر ارزشمند و زيبا و دلچسب باشد که به آساني از آن دل نبرند و همه‌جوره براي حفظش تلاش کنند. خانه و مدرسه نتوانسته‌اند به درستي فرهنگ ريشه‌دار عشق به زندگي و تلاش براي بهره‌گيري بهينه از آن را به آينده‌سازان کشور منتقل کنند. در حالي که به باور بسياري از کارشناسان و جامعه‌شناسان، جامعه جوان کشور در بحران‌هاي گوناگوني به سر مي‌برند و هيچ برنامه‌اي براي گذر از بحران نداريم.
از نهاد خانه که بگذريم در مدرسه با فشارهاي گوناگون بر اين بحران‌ها دامن زده مي‌شود.فشارهايي مانند:

- سرکوب هيجانات جواني در مدرسه‌ها
- بيزاري و گريز آشکار از درس و مشق و مدرسه
- فرهنگ استرس‌زاي معدل‌محور و کنکور‌مدار
- چيرگي فرهنگ آموزشي ناشاد و گريزان از آزادي در مدرسه
- و...

بر بحراني‌هايي دامن مي‌زند که ريشه‌هايش در خانه و جامعه شکل مي‌گيرد و گسترش مي‌يابد.گماني نيست که مدرسه مي‌تواند در جلوگيري از رويدادهاي تلخي مانند خودکشي دو دختر اصفهاني موثر باشد به اين شرط که به فشارهاي بي‌سود آموزشي پايان دهد و به جاي کتاب‌هاي کمک‌درسي گران، بي‌سود و آسيب‌زا به کتاب‌هاي بزرگان فرهنگي کشور بازگرديم و فرهنگ ارج‌گذاري به زندگي را بيش از فرهنگ مرگ بستاييم و محترم شماريم.


منبع:جهان صنعت

http://www.CheKhabar.ir/News/83287/چرا دو دختر اصفهاني از خودکشي نمي ترسيدند؟
بستن   چاپ