چه خبر - گفت و گو با محمد امامي
اين تهيهکننده که امروز نامش را با پروژههاي بزرگي چون «شهرزاد» ميبينيم، حضور در اين عرصه را با مجموعه «شاهگوش» به کارگرداني داود ميرباقري شروع کرده است، او درباره شروع کارش در اين حوزه گفت:
به واسطه رشته تحصيلي و کسب و کاري که داشتم، وارد کارخانه توليد سيدي و ديويدي شدم و همانجا بود که با شبکه نمايش خانگي آشنا شدم. در آن زمان «قهوه تلخ» در همان کارخانه توليد ميشد. آن موقع احساس کردم که ميتوانم به جاي اينکه واسطي براي پخش باشم، خودم هم وارد عرصه توليد محتوا شوم. بر اساس همين ايده بود که با سريال «شاهگوش» و آقاي داود ميرباقري َآشنا شدم. به نظر خودم آن زمان شروع کار خوبي داشتيم و سريال سنگيني را کار کرديم؛ آن هم با کارگرداني که در کارنامهاش «مختار» و «امام علي ع» را داشت. آن زمان براي آقاي ميرباقري هم فضاي نمايش خانگي جديد بود، البته خوشبختانه ايشان به واسطه شناختي که از مخاطب دارند، در هر مديومي با موفقيت حضور داشتهاند.
اين تهيه کننده ماجراي آشنايي خودش با داود ميرباقري و آغاز کار را اينطور تعريف کرد:
آشنايي من با ايشان توسط آقاي مهدي پاکدل اتفاق افتاد که باني خيري در اين زمينه شدند. البته بايد بگويم که قبل از جلسه با آقاي ميرباقري، اولين جلسه براي توليد محتوا را با آقاي فتحي داشتم و روي چند طرح از جمله «شهرزاد» صحبت کرده بوديم که چون کار با آقاي ميرباقري سريع وارد توليد شد، طرحهاي آقاي فتحي باقي ماند که بعد از آن، کار کنيم. آقاي فتحي طرحهايي را به تلويزيون داده بودند اما درخواست من اين بود که اثري براي شبکه نمايش خانگي شروع کنند. به هر حال اين فضا براي همه کارگردانهايي که در تلويزيون کار ميکردند، جديد بود و با توجه به محدوديتهايي که تلويزيون چه در مميزي و بودجهها داشت، خيلي از کارگردانها علاقه داشتند فضاي جديدي را امتحان کنند و برايشان اين مديوم جذاب بود.
حضور در يک مديوم پرريسک
ورود به يک فضاي تازه که براي همه تازگي داشت، ترسناک به نظر ميرسيد، اما امامي ريسک آن را قبول کرده بود، او درباره حضور در مديوم نمايش خانگي گفت:
هم «شاهگوش» و هم «شهرزاد» در آغاز با مقاومتهاي مشاوران و اطرافيان مواجه شد که ممکن است بازار کشش اين بودجه و پروداکشن را نداشته باشد و معتقد بودند که احتمال دارد که اثر و خودمان آسيب ببينيم. اما ما معتقد بوديم با اينکه اين حوزه خيلي پرريسک است، اگر همکاران را درست انتخاب کنيم، ضريب ريسک خيلي پايين ميآيد. مخاطب به خوبي جنس باکيفيت را از بيکيفيت تشخيص ميدهد. ضمن آنکه اين حوزه به شدت رقابتي و بر اساس عرضه و تقاضاست. دقيقا برخلاف تلويزيون که هرچيزي توليد کند، ديده شدن و نشدن آن فرقي نميکند! در شبکه نمايش خانگي مانند هر کالاي تجاري، بحث عرضه و تقاضا مطرح است و اگر مشتري کالا را دوست نداشته باشد، شکست ميخورد! اين شرايط در همه دنيا وجود دارد و فقط تلويزيون ماست که محصولي را توليد ميکند و برايش اهميتي ندارد که آن اثر ديده ميشود يا خير.
متن يک اثر همان نقشه راه است
امامي در بخشي از مصاحبه و در پاسخ به اين سوال که «به عنوان تهيهکننده و سرمايهگذار چقدر روي اثر اعمال نظر ميکند»، توضيح داد:
اين موضوع بستگي زيادي به کارگردان دارد. به نظرم بايد همه وقت و انرژي را براي درست شدن متن گذاشت، وقتي متن درست باشد يعني نقشه راه آماده است. وقتي شما با آقايان فتحي و ميرباقري کار ميکنيد، خيلي نگران کارگرداني نيستيد، بايد دغدغه را روي متن بگذاريد و وقتي چفت و بست آن درست شد، ديگر از کارگرداني آن خيالتان راحت است و ميدانيد کار را به کاردان سپردهايد. مگر اينکه اثر اول کارگردان باشد يا با کارگرداني طرف باشيد که کارهاي قبلي او بحثبرانگيز نبوده باشد. در اين شرايط گروه توليد بيشتر سعي دارد حمايت کند نه دخالت. شايد بعضي بازيگرها نخواهند با کارگردان اول کار کنند، ما ورود پيدا ميکنيم و اين امنيت را به آنها ميدهيم تا خيال آسودهتري داشته باشند. به شخصه معتقدم در کار بايد مالکيت را از مديريت جدا کرد. تهيهکننده ميتواند با دخالت بيجا در کار، باعث لطمه خوردن اثر و در نهايت لطمه به خودش شود. به نظرم وقتي در چيدمان اوليه که به گفته هيچکاک فيلمنامه، فيلمنامه و فيلمنامه است، دقت کنيم، در ادامه مشکلي نخواهيم داشت، مانند فيلمنامه شهرزاد که تکميل کردن آن سه سال زمان برد. همه اجزايي که امروز در «شهرزاد» کار ميکنند، در پروژههاي مختلف زيادي حضور داشتهاند، خروجيها را ميتوان ديد اما چيزي که در اين مجموعه خودش را به خوبي نشان ميدهد و باعث شده «شهرزاد» از تکتک عوامل خودش هم بزرگتر شود، متن درستي است که توانست با مردم ارتباط برقرار کند.
خوشحاليم که رقيب خودمان شدهايم
اين تهيهکننده درباره نقدهايي که نسبت به فصل دوم شهرزاد در مقايسه با فصل اول مجموعه داشت نيز عنوان کرد:
در ابتدا بايد بگويم که خوشحاليم رقيب خودمان شدهايم و با فصل اول مقايسه ميشويم. به هر حال فصل اول «شهرزاد» يک پديده در نمايش خانگي بود. مردم به اين مديوم بياعتماد شده بودند. مجموعههاي توليد شده يا به انتها نميرسيدند و يا به مرور افت کيفيت جدي پيدا ميکردند. ما با سريالي که سر و شکل درست و خوبي دارد، آمديم و اعتماد از دست رفته را برگردانديم. درباره فصل دوم هم بايد بگويم که نظراتي که ما از منتقدان گرفتيم، با نظرات مردم کمي تفاوت دارد. در واقع اگر به قصه به شکل مستقل نگاه کنيم، نقد زيادي ندارد چون به قول معروف به داستان آب نبستيم. فصل دوم شهرزاد از لحاظ ريتم، بازيها و مابقي شاخصهها امتياز بالايي ميگيرد، باور کنيد که سري دوم ساختن خيلي کار سختي است و حفظ موفقيت از رسيدن به خود موفقيت کار سختتري است.
امامي همچنين يادآور شد:
نکتهاي که ميخواهم به آن اشاره کنم اين است که مردم آگاه هستند کاري که در سري دوم شده، اصلا کمفروشي نيست. زماني وجود دارد که مثلا ميگويند سري اول اعتماد مردم را جلب کردهاند، اما در سري دوم از آن اعتماد سواستفاده شده است، درباره «شهرزاد» ماجرا اينطور نيست و بحث سليقه مطرح است.
اين تهيهکننده با اشاره به اينکه نتيجه تمام اتفاقهاي فصل دوم را در فصل بعدي ميتوان ديد، اظهار کرد:
کارهايي را در فصل دوم شهرزاد توسط آقاي فتحي انجام شده است، نتيجه آن در فصل سوم برداشت ميشود. مطمئن باشيد وقتي فصل سوم تمام شود، متوجه علت همه اتفاقهايي که براي شخصيتهاي مختلف در فصل دوم افتاد، ميشويد. کوچکترين مسائل مثل آموزش رانندگي شهرزاد که امروز مورد نقد قرار ميگيرد، در فصل سوم کاربرد دارد. با وجود کامنتهاي ناراضي، من از يک چيز مطمئن هستم و آن هم اين است که در پايان فصل سوم، مردم به خاطر فصل دوم از ما تشکر ميکنند!
امامي در پاسخ به اين پرسش که قصه سريال در فصل سوم تمام ميشود يا ممکن است فصل چهارمي هم در کار باشد، بيان کرد:
قصه در فصل شوم تمام ميشود. البته قصه «شهرزاد» پتانسيل ادامه دادن را دارد و ميتوان از دل آن، ديگر کاراکترها را بيرون کشيد و سرگذشت آنها را تعريف کرد اما با چيزي که مخاطب از ما ميخواهد، در فصل سوم مشخص ميشود و همانجا پايان داستان سريال «شهرزاد» خواهد بود.
امامي در بخشي از صحبتهايش درباره تاثير نظر مخاطبان بر روند داستان نيز توضيح داد:
قطعا کسي که سريالهاي پرمخاطبي مثل «شب دهم» و «مدار صفر درجه» را براي تلويزيون ميسازد، به مخاطب اهميت زيادي ميدهد. در گذشته گرفتن بازخوردها سختتر بوده، اما امروزه با توجه به شبکههاي اجتماعي، بازخوردها را ميتوان آنلاين و بدون واسطه مشاهده کرد. شبکههاي اجتماعي کمک ميکند که نظر مردم را درباره نقاط قوت و ضعف خودمان بدانيم و با تاکيد بر نظرات، کار بهتري را توليد کنيم.
زمستان 96 با داستاني عاشقانهتر برميگرديم
امامي همچنين با بيان اينکه زمان عرضه فصل سوم را زمستان 96 ميدانند، درباره فصل سوم داستان گفت:
معتقدم فصل سوم به لحاظ داستاني هماني است که مردم دوست دارند. در واقع تم عاشقانه مشابه فصل اول به فضاي کلي سريال باز ميگردد.
اين تهيهکننده با بيان اينکه اگر فصل اول و دوم شهرزاد را در معيارهاي مختلفي با يکديگر مقايسه کنيم، اين فصل افت نداشته، يادآور شد:
به هر حال بعضيها از کار خوششان آمده، بعضيها هم دلشان ميخواسته اتفاق ديگري بيفتد اما نيفتاده است. البته اين اتفاقها يک شبه رخ نميدهد بلکه با استفاده از برخي نظرات که در قالب درست داستاننويسي قرار ميگيرند، برخي رويدادها رخ ميدهد که مخاطبان ميخواستهاند. ضمن آنکه بايد بگويم ترکيبي از نظرات درست مخاطبين با همراهي تيم نويسندهها را در فصل سوم ميبينيم.
حذف بزرگ آقا تصميمي آگاهانه بود
امامي درباره نبود علي نصيريان و حذف کاراکتر بزرگآقا نيز اظهار کرد:
در پروژههاي مختلف دو نوع خروج کاراکتر داريم، گاهي اين خروج بر مبناي يک اجبار اتفاق ميافتد و گاهي برمبناي ضروريات. به عنوان مثال، زماني است که بزرگ يک خانداني تصميمهايي ميگيرد که آثار آن را در زندگي همه آدمهاي قصه ميتوان ديد، حالا اين اثر زماني که خود بزرگ خانواده نيست، خودش را بيشتر نشان ميدهد. به هر حال قصه درباره استبداد فردي يک شخص است که تصميمهايي را براي خانواده ميگيرد و بايد ببينيم حالا که نيست چه اثرات، تبعات و تنشهايي را براي خانواده به وجود ميآورد. در حقيقت او نبايد باشد تا بتوانيم اين اتفاقها را ببينيم، چون اگر باشد که خودش مشکلات را حل ميکند. به نظر من با وجود همه پتانسيل و جذابيتي که آقاي نصيريان و اين شخصيت داشت، حذف بزرگ آقا آگاهانهترين تصميمي بود که آقاي فتحي گرفتند. بزرگ آقا قطعا يکي از کاراکترهاي ماندگاريست که آقاي نصيريان بازي کرده و با وجود منفي بودن نقش، مردم آن را خيلي دوست دارند.
امامي همچنين اضافه کرد:
چون يک فرد ناکارآمد بر سر کار آمده، فردي که تشدد فکري دارد، حتما نوع مديريتش با فرد مدبري که قبلا سرکار بوده، فرق ميکند. آدمي که هيچ تفکر و هدفي به جز رسيدن به شخصيت شهرزاد ندارد، قطعا تصميمات بدون فکر و هيجاني ميگيرد که نتيجههاي مثبتي هم براي خودش و سايران ندارد.
اين تهيهکننده درباره صحبتهايي که درباره برگشت علي نصيريان به مجموعه شده بود نيز توضيح داد:
در سريالهاي مهم و بزرگ دنيا هم مرگ و زايش قهرمان را ميبينيم. در اين مورد فکر ميکنم بيشتر يک ايده بود که اگر ايدهها هم فقط هيجاني و بدون منطق باشند، ميتوانند آسيب برسانند. يعني نقشي به مجموعه برگردد، اما براي آن برنامهاي نداشته باشيد، آن وقت لذت و هيجاني که ايجاد شود از بين ميرود.
مردم «شهرزاد» را به يک سرمايه اجتماعي بدل کردهاند
امامي با اعتقاد به اينکه ميدانسته مردم از داستان «شهرزاد» خوششان ميآيد، بيان کرد:
با توجه به اينکه در ابتدا داستان را خوانده بودم، ميدانستم که مردم هم با آن ارتباط برقرار ميکنند، ولي صادقانه فکر نميکردم مردم در سراسر دنيا تا اين اندازه با سريال ارتباط بگيرند. من بارها در سفرهاي خارج از ايران ميشنيدم که خيليها ميگفتند فيلم و سريال ايراني بعد از انقلاب را دنبال نميکردهاند، اما حالا براي «شهرزاد» روزشماري و قسمت جديد را پيگيري ميکنند. فکر ميکنم اين تاثير هم از فيلمنامه نشأت ميگيرد. خيلي از مجموعههاي مشابه، اول بازيگر و کارگردان را انتخاب و بعد به فيلمنامه فکر ميکنند، همين دليل ميشود که اثر براي مخاطب جذابيت نداشته باشد، آن هم در روزگاري که سريالهاي مختلف با سطح کيفي بالا به راحتي قابل دسترسي است، فکر ميکنم همه موفقيتي که مجموعه تصوير گستر پاسارگاد در محصولاتش داشته، به دليل اين بوده که بيشترين زمان را براي فيلمنامه ميگذارد.
ما ادبيات نمايشي غني داريم که اگر روي آنها کار شود، سريالهايي ساخته ميشود که ميتواند خيلي موفق باشند، حتي موفقتر از «شهرزاد». چون مردم ما قصهگويي به سبکي که در «شهرزاد» اتفاق افتاد را دوست دارند. تنها بايد با آنها صادق بود و آنها قطعا از شما حمايت ميکنند.
امامي با تاکيد بر اينکه «شهرزاد» هيچ حامي دولتي ندارد، اظهار کرد:
امروز مردم آن را به يک سرمايه اجتماعي بدل کردهاند. اتفاقا به همين دليل هم زياد نقد ميشويم، چون خيلي ديده ميشويم؛ اتفاقي که هم ترسناک است هم جذاب.
قاچاق تنها با فرهنگسازي حل ميشود
يکي از مسايل مهم در شبکه نمايش خانگي بحث قاچاق و دانلود غيرقانوني آثار است که دستاندر کاران مجموعه «شهرزاد» براي مقابله با آن تلاش زيادي کردند، امامي نيز در اينباره توضيح داد:
آقاي علي اسدزاده، مديرعامل تصويرگستر پاسارگاد به دانشي در اين زمينه دست پيدا کردند که خوب است آن را در اختيار ساير موسسهها هم بگذارنند. ما توانستيم اين روند را تا جايي کنترل کنيم، اما اين کنترل کامل نيست و عليرغم اينکه سازمانهاي بزرگي براي صيانت از اين نوع کالاها وجود دارد، اما نتيجه آن چنان حاصل نميشود. اين موضوع تنها با فرهنگسازي کاملا کنترل ميشود. مردم بايد بدانند اين دانلود رايگان، دزدي است. در تمام دنيا هم سعي کردند فرهنگسازي استفاده از نسخههاي اصلي را به وجود بياورند. اين فرهنگ بايد در مردم ايجاد شود که اين سيدي هم مانند تنماهي است که اگر بدون پرداخت هزينهاش از مغازه بردارند، دزدي محسوب ميشود. البته اين فضا هم وجود دارد که همه فکر ميکنند تهيهکننده ميخواهد براي خودش درآمدزايي کند، در صورتيکه کافي است تيراژ سريال را ببينند که براي يک مجموعه چه تعداد آدم درگير هستند و از آن ارتزاق ميکنند و با اينکار چند شغل در معرض خطر قرار ميگيرد.
امامي همچنين با اشاره به اينکه به نسخه سينمايي «شهرزاد» فکر کردهاند، گفت:
داستان «شهرزاد» قابليت سينمايي شدن را دارد، اما بايد فصل سوم تمام شود و سپس دربارهاش فکر کنيم.
رسانهها تهيهکننده اصلي مجموعه را بشناسند
تهيهکننده مجموعه «شهرزاد» در پايان صحبتهايش با گله از اينکه برخي رسانهها با افرادي که خودشان را تهيهکننده اين مجموعه جا ميزنند، صحبت ميکنند؛ عنوان کرد:
متاسفانه برخي مواقع رسانهها با افرادي مصاحبه ميکنند يا بيانه ميگيرند که خودشان را تهيهکننده شهرزاد جا ميزنند، در صورتيکه اگر يکبار به تيتراژ مجموعه يا پروانه ساخت آن مراجعه کنند، تهيهکننده اصلي را ميشناسند. به هر حال مرجع اصلي اطلاعرساني مجموعه شهرزاد روابط عمومي است و اطلاعات و مصاحبهها هم از اين طريق اعلام ميشوند، گاهي از اهالي رسانه تعجب ميکنم که با وجود اينکه ميتوانند از مراجع مختلف اطلاعات کسب کنند با اينحال دقت ندارند و متنها و مصاحبههايي از ديگران را با نام تهيهکننده شهرزاد منتشر ميکنند.
منبع: cinemacinema.ir
http://www.CheKhabar.ir/News/81504/زمان پخش فصل سوم شهرزاد مشخص شد!-داستاني عاشقانه مشابه فصل اول