چه خبر - من هم شارلي هستم!!
به گزارش خبرگزاري اصلاحطلب ايلنا «محمد قوچاني با حکم رئيسجمهور به سمت دبير شوراي بررسيهاي ويژه رياستجمهوري و مشاور رسانهاي حجتالاسلام حسن روحاني منصوب شد». وي از جمله اعضاي جديد شوراي مرکزي کارگزاران است که افزوده شدن آنها به اين حزب موجب استعفاي اعتراضي محمد هاشمي (دبيرسياسي حزب) شد. محمد هاشمي گفته بود نگران است با اين وضعيت، کارگزاران در ساختارشکني و تندروي به سرنوشت حزب مشارکت دچار شود.
قوچاني در برخي نشريات مانند شرق، همميهن، شهروند امروز، اعتماد ملي، آسمان و مردم امروز سردبير بوده و به خاطر رويکردهاي قانونشکنانه و معارضه با ارزشهاي اسلامي موجب توقيف يا تعطيلي چندباره اين نشريات شده است.
نشريه آسمان به خاطر توهين به حکم قرآني قصاص توقيف شد. روزنامه مردم امروز نيز همزمان با توهين و هتاکي نشريه فرانسوي شارلي ابدو عليه پيامبراعظم(ص)، تيتر اول خود را به يک کارگردان غربي اختصاص داد و در تيتري درشت نوشت «من هم شارلي هستم»!! مردم امروز به همين دليل لغو امتياز شد.
پس از اين اقدامات کينهتوزانه، برخي اصلاحطلبان تصريح کردند اقدام روزنامه مردم امروز پذيرفتني نيست و به رانندهاي ميماند که هرچند ماه يکبار تصادف ميکند!
کامبيز نوروزي در صفحه فيسبوک خود دراينباره نوشت: دوستان از ديرباز از نگاه بنده حقير نسبت به حقوق و آزادي مطبوعات آگاهي دارند. اما اجازه دهيد اين نقد جدي صنفي را به دوستان مردم امروز داشته باشم که آنچه تيتر يک و عکس يک روزنامه شد، بياندازه غيرحرفهاي و خطا بود به سادگي ميشد فهميد که درست بعد از شمارهاي از شارلي ابدو که کاريکاتور پيامبر اسلام را منتشر کرده است، انتشار جمله «من هم شارلي هستم» چقدر مشکلساز است.
وي ميافزايد: اين جور بيدقتيهاي غيرحرفهاي و گاه غيرمسئولانه را نميتوان به نقد و نظر نکشيد، به اين نقدها و بسنده کردن به مرثيه يا حماسهسرايي کمکي به توسعه روزنامهنگاري کشور نمي شود. من هم از نظر حقوقي و هم از نظر روزنامهنگاري، اين توقيف و هر توقيف ديگري را نميپسندم، اما، در اين مورد اخير، اشتباهي بسيار غيرحرفهاي و بيتوجهي به حساسيتهايي که يک روزنامهنگار حرفهاي بايد آنها را حتما ببيند، نقش بزرگي در اين ماجرا داشت. وقتي يک راننده هر چند ماه يکبار تصادف ميکند، لابد رانندگي را خوب نياموخته است.
محمد قوچاني همچنين از عناصر ضدهاشمي در حد فاصل سالهاي 76 تا 80 بود. او در 2 کتاب خود از هاشمي به عنوان «پدرخوانده» که تعبيري اصالتا مافيايي و منفي است ياد کرده است. اما پس از چرخش فريبکارانه برخي افراطيون، محمد قوچاني هم به تبعيت از همان طيف در زمره تقديسکنندگان هاشمي درآمد، مردي که روزگاري او را عاليجناب سرخپوش قتلهاي زنجيرهاي ميدانستند.
با اين اوصاف جاي سؤال است که فردي راديکال از اين قبيل به واسطه کدام ارتباطات ميتواند به دفتر رئيسجمهور نفوذ کند و مشاور روحاني و دبير بررسيهاي ويژه رياستجمهوري شود؟!يادآور ميشود روزنامه زنجيرهاي آفتابيزد روز پنجشنبه درباره انتصاب اخير محمد قوچاني نوشت: دولت روحاني همينقدر که بتواند مخالفان خود را سرگرم نگه دارد، کفايت ميکند.
گروه خبر سيمرغ
منبع: ميزان