از بي‌قانوني در اسيدفروشي تا گدايان سوخته ميدان ونک
چهارشنبه 19 مهر 1396 - 11:35:28 AM
چه خبر - روايت زخم‌هايي که بر جان مي‌مانند

آخرين آمارهايي که در مورد سوختگي درايران اعلام شده از سوختن سالانه 180 هزار نفر در کشور خبر مي‌هند که از اين تعداد 30 هزار نفر در بيمارستان‌هاي سوختگي بستري مي‌شوند و 3000 نفر نيز فوت مي‌کنند، اما بخشي از اين آمار تحت پوشش بيمه قرار نمي‌گيرند. آن طور که دکتر محمدجواد فاطمي - رئيس انجمن حمايت از بيماران سوخته- به ايسنا مي‌گويد "همه کساني که سوخته‌اند بايد تحت پوشش بيمه قرار گيرند؛ چه آنهايي که در حادثه‌اي دچار سوختگي شده‌اند و چه کساني که خودسوزي کرده‌اند يا ديگري آنها را سوزانده است. "
او مي‌گويد: سوختگي‌هاي اتفاقي يا مواردي که حين کار اتفاق مي‌افتد، تحت پوشش بيمه هستند، اما اگر يک نفر ديگري را بسوزاند يا اگر خودسوزي اتفاق افتد پوشش بيمه‌اي وجود ندارد. اگر فردي، شخص ديگري را آتش بزند، ‌ او مسئول پرداخت هزينه‌هاي بيمار خواهد بود. در مورد خودسوزي وخودکشي هم گفته مي‌شود چون خود فرد اقدام به اين کار کرده است، بايد هزينه‌ها را خودش بپردازد.
فاطمي اعتقاد دارد بيماران سوختگي چهار نوع معلوليت جسمي، رواني، اجتماعي و اقتصادي را تحمل مي‌کنند. حتي معلوليت اقتصادي آنها تا جايي پيش مي‌رود که گاهي آنها مجبور به گدايي مي‌شوند. او مي‌گويد: گفته مي‌شود بسياري از گداهايي که در محدوده ميدان ونک تهران گدايي مي‌کنند، بيماران سوخته بيمارستان مطهري هستند؛ چون به اين بيمارستان نزديک است. حتي در قديم جنازه بيمار را نگه مي‌داشتند تا خانواده پول بيمارستان را بدهد. اين بيماران در شهر خود نمي‌توانند عمل‌هاي جراحي پلاستيک پيچيده و حرفه‌اي داشته باشند. علاوه برآن گدايي در تهران هم درآمد خوبي دارد و کم کم به آن عادت مي‌کنند. از طرفي هم بيمار در اينجا شناخته نمي‌شود، اما در شهرهاي کوچک خودشان فشار اجتماعي روي آنها زياد است.
درمان هريک درصد سوختگي، پنج ميليون تومان
وي مي‌گويد: بيشتر کساني که خودسوزي مي‌کنند به دليل ابتلا به مشکلات رواني اين نوع خودکشي را انتخاب مي‌کنند. در بيشتر موارد نيز بار خودسوزي به خانواده‌ فرد تحميل مي‌شود که هيچ گناهي در اين زمينه نداشته‌اند؛ به همين دليل تمام حوادث خودسوزي، ديگرسوزي و ... بايد تحت پوشش بيمه باشند. بعضي از بيمارستان‌ها به صورت غيررسمي بيمه را براي بيماراني که خودسوزي کرده‌اند، قبول مي‌کنند؛ هرچند اين موضوع در قوانين رسمي نيامده است.
رئيس انجمن حمايت از بيماران سوخته مي‌گويد: اگر بخواهيم بيمار سوختگي را به صورت درست درمان کنيم و مراقبت‌هاي مناسب شامل انجام تمام پانسمان‌ها و عمل‌هاي جراحي را براي او انجام دهيم، درمان هر يک درصد سوختگي، پنج ميليون تومان هزينه مي‌برد. معمولا بيماري در بيمارستان سوختگي بستري مي‌شود که حداقل 10 درصد سوختگي داشته باشد؛ بنابر اين هربيماري که بستري شود حدودا 50 ميليون تومان بايد هزينه کند و اگر بيمارستان بيمه او را قبول کند 10 درصد اين هزينه را بايد بپردازد. به دليل هزينه‌هاي بالا، اين خدمات تحت پوش بسته‌هاي خدمتي وزارت بهداشت (طرح تحول نظام سلامت) هنوز قرار نگرفته است.
کارفرمايان تمايلي به استخدام بيماران سوخته ندارند
ماجراي بيماران سوخته بعد از درمان تمام نمي‌شود. گاهي پايان درمان براي آنها شروع مبارزه‌اي ديگر بيرون از بيمارستان است؛ اين بار نوبت درگيري با خانواده، جامعه و محل کار است؛ البته اگر محل کاري براي او باقي مانده باشد.
فاطمي درباره اتفاقات بعد از درمان بيماران سوخته نيز توضيح مي‌دهد و مي‌گويد: بيماري که مي‌سوزد بعد از مرخص شدن از بيمارستان هم با خانواده، جامعه، محل کار و هم با خودش مشکل دارد. هر کسي که مي‌سوزد، ظاهر بدنش صدمه مي‌بيند و دچار اختلال مي‌شود. بسياري از مردم با ديدن فردي که سوخته است، تعجب مي‌کنند يا ناراحت مي‌شوند. همه اين موارد باعث مي‌شود بيماران تمايلي به کار در محيطي عمومي را نداشته باشند. کارفرمايان هم دوست ندارند آنها را به کار گيرند.
وي تاکيد مي کند: بيمار سوخته فقير بوده است، اما اتفاقي براي او افتاده که هزينه بسيار بالايي براي او داشته و به فقرش اضافه مي‌کند. ما بيماراني داريم که مجبور مي‌شوند خانه و زندگي خود را بفروشند تا هزينه درمان خود را بپردازند. در مواردي هزينه بيمارستان به 300 ميليون تومان هم رسيده و بيمار شغل خود را هم از دست داده است. همه اين موارد باعث مي‌شود آنها فقر اقتصادي شديدي پيدا کنند؛ در نتيجه درمان را ادامه نمي‌دهند.
مرزنشين‌ها بيشتر مي‌سوزند
رئيس انجمن حمايت از بيماران سوخته، روايت تازه اي از آمار سوختگي در نقاط مختلف کشور دارد و آمار خودسوزي را سيستان و بلوچستان، ايلام، کرمانشاه، لرستان و خوزستان را نسبت به ساير شهر و استان‌ها بالاتر بيان مي‌کند.
به گفته فاطمي، يکي از روش‌هاي خودکشي به خصوص در زنان خودسوزي است. علاوه بر اينکه فرد خودش را با اين کار از بين مي‌برد، از اطرافيان و اجتماع هم انتقام مي‌گيرد. خودسوزي نوعي خودکشي خشن و پرسرو صدا است و درصد سوختگي در اين موارد بسيار بالاست؛ چون فرد خودش را با نفت و بنزين آتش مي‌زند. آمار مرگ و مير هم در ميان کساني که دست به اين کار مي‌زنند، بسيار بالاست. کساني هم که زنده مي‌مانند با آسيب و صدمه شديدي زندگي مي‌کنند.
قانوني براي فروش اسيد نداريم
فاطمي اسيد پاشي را دگرسوزي مي‌کند، که آمار اين نوع دگرسوزي در ايران اگرچه کم نيست اما نسبت به ساير کشورها نظير هند، بنگلادش، پاکستان و آسياي جنوب شرقي کمتر است. اين درحاليست که در اين کشورها به دليل بالا بودن آمار اسيدپاشي، فروش اسيد تحت نظر دولت است.
او در اين خصوص مي‌افزايد: قوانيني در اين کشورها تصويب شده است که طبق آن، اگر کسي بدون مجوز اسيد بفروشد، قانون براي او حبس و جريمه نقدي مشخص کرده است و نام کسي که اسيد مي‌خرد، ثبت مي‌شود، اما در ايران چنين قانوني وجود ندارد و اسيد به آساني در دسترس همه قرار دارد و به راحتي از باتري‌سازي‌ها و تعميرگاه‌ها مي‌توان آن را تهيه کرد.
رئيس انجمن حمايت از بيماران سوخته همچنين اضافه مي‌کند: بيشتر موارد اسيدپاشي در ايران به دليل انتقام به خصوص انتقام‌هاي عشقي و زناشويي است، اما در هند و پاکستان مسائل مالي و درگيري بر سر زمين و ... عامل مهمي در اقدام به اسيد پاشي است.
در درمان سوختگي عقب هستيم
فاطمي درباره آمارهاي سوختگي و امکانات آن در کشور نيز مي‌گويد: ما در ايران تقريبا هشت برابر متوسط جهاني سوختگي داريم. قرار بود تا انتهاي سال 1394، 2400 تخت سوختگي داشته باشيم، اما الان حدود 1400 تخت داريم و هنوز استاندارد سال 94 را هم نداريم. قرار بود 450 تخت آي سي يو تا انتهاي سال 94 داشته باشيم و امروز حدود 150 تخت آي سي يو سوختگي داريم. ايجاد بخش و تخت سوختگي هزينه زيادي دارد و به نظر مي‌رسد هنوز در اولويت وزارت بهداشت نيست.
او ادامه مي‌دهد: سوال مهم اين است که آيا از همين ميزان تخت سوختگي بهره‌برداري مناسب مي‌شود؟ در حال حاضر بسياري از تخت‌هاي سوختگي موجود، استاندارد نيستند؛ يعني شرايط لازم براي درمان بيمار سوختگي را ندارند. ما نبايد اتاق شش تخته سوختگي داشته باشيم، ولي در همين تهران چنين اتاق‌هايي را داريم. تجهيزات بيمارستان‌هاي سوختگي کافي نيست و تقريبا تمام بيمارستان‌هاي سوختگي امکان استفاده از پانسمان‌هاي جديد را ندارند. اين موضوع روي کيفيت درمان بيمار اثر مي‌گذارد؛ به دليل اين موارد است که ميزان مرگ و مير ما چندين برابر متوسط جهاني است. ما در زمينه درمان سوختگي بسيار عقب هستيم. علاوه بر اين، بيمار با عارضه، چسبندگي و زخمي که گوشت اضافه آورده، زنده مي‌ماند.
فاطمي به محروميت درمان سوختگي در مناطق مرزي هم اشاره مي‌کند و مي‌گويد: وزارت بهداشت بايد به بخش‌هاي سوختگي نگاه ويژه‌اي داشته باشد؛ به خصوص در نقاط مرزي. شهرهاي ايلام و لرستان بيمارستان سوختگي ندارند و بيمار سوخته را به بيمارستان‌هاي ديگري مي‌فرستند. اگر انتقال بيمار به صورت استاندارد صورت گيرد، عوارض زيادي ندارد، اما بيمارستاني که بيمار به آن منتقل مي‌شود استانداردهاي لازم را ندارد. در نهايت بيماران بدحال به تهران مي‌رسند و متاسفانه مرگ‌و مير هم در آنها زياد است.
کارفرمايان حمايت درماني را قطع مي‌کنند
رئيس انجمن حمايت از بيمارن سوخته در بخش ديگري از گفت‌وگو به سهم 23 درصدي حوادث شغلي در ميان موارد سوختگي اشاره مي‌کند و مي‌گويد: 75 درصد از کساني که در محل کار خود دچار سوختگي شدند، ابراز مي‌کردند با اين که آموزش لازم را ديده بودند و وسايل ايمني هم به آنها داده شده بود، دچار سوختگي شدند. آنها خطا را از خود يا همکاران خود مي‌دانستند. اين موضوع نشان مي‌دهد که ارتقاي ايمني و آموزش در محل کار براي کاهش خطاي انساني، نقش مهمي در اين زمينه دارد. اغلب موارد سوختگي نيز در کارخانه‌هايي اتفاق مي‌افتد که يا با مواد مذاب سر و کار دارند يا در اثر آتش سوزي فرد دچار سوختگي مي‌شود.
او اضافه مي‌کند که در بسياري از موارد فرد کار خود را از دست مي‌دهد و کارفرما هم با وجود اينکه موظف به حمايت درماني است، اما به دليل هزينه‌هاي بالاي درمان، بعد از مدتي اين حمايت را قطع مي‌کند.
سهم 30 درصدي کودکان از موارد سوختگي
فاطمي همچنين مي‌گويد: کودکان حدود 30 درصد از موارد سوختگي راتشکيل مي‌دهند. 80 درصد اين موارد هم در خانه اتفاق مي‌افتد. کتري، سماور، ديگ زودپز، اجاق گاز و مايعات داغ هم شايع‌ترين علل سوختگي در کودکان است که در بيشتر موارد ناشي از سهل انگاري مراقبان يا والدين است. ميزان مرگ و مير در کودکان نيز بالاتر است.
او مي‌گويد: سوختگي کودکان عوارض بيشتري دارد و مدت طولاني‌تري او را گرفتار مي‌کند. به همين دليل ارتقاي فرهنگ پيشگيري از سوختگي در خانواده‌ها بسيار مهم است. پدران و مادران بايد ياد بگيرند مراقب باشند که فرزندشان نسوزد. آشپزخانه محل حضور بچه نيست. هنگام استفاده يا حمل مواد غذايي و مايعات داغ بايد دقت لازم را داشته باشند. اما متاسفانه هيچ کجا هم در اين مورد آموزش داده نمي‌شود.


منبع: isna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/81309/از بي‌قانوني در اسيدفروشي تا گدايان سوخته ميدان ونک
بستن   چاپ