والديني که فرزند دانش آموز دارد، بخوانند!!
دوشنبه 3 مهر 1396 - 8:30:45 PM
چه خبر - 10 نکته خواندني براي والديني که فرزند دانش آموز دارندبهترين راه براي درس خوان و مهم تر از آن، کتاب خوان شدن فرزندان تان اين است که خودتان هم کتاب بخوانيد

همه مطالعات روانشناسي و حتي تجربيات فردي نشان مي دهند که کودکان بيشتر از رفتارهاي شما الگوبرداري مي کنند تا از حرف ها و امر و نهي هاي شما. حتي اگر اهل مطالعه نيستيد، مي توانيد کتابي را در دست بگيريد و تظاهر به مطالعه کنيد. اين کار به ويژه براي کودکان پيش دبستاني بسيار اثرگذار است.

از باورهاي قديمي دست بکشيد

زماني تمام خوشبختي فرزندان در اين تعريف مي شد که حتما به دانشگاه بروند و سپس با مدرکي که مي گيرند، در يک جاي خوب استخدام شوند. اما امروز اين الگو ديگر جواب نمي دهد. اولاً دانشگاه رفتن بسيار آسان تر از قبل شده و ثانياً دانشگاه تضمين کننده آينده نيست. بسياري از افراد موفق در ايران و جهان، يا دانشگاه نرفته اند، يا دانشگاه را رها کرده اند يا در شغلي غيرمرتبط با رشته تحصيلي شان فعاليت کرده اند.
در آينده نيز اهميت دانشگاه باز هم کمتر خواهد شد؛ بسيار کمتر از آني فکرش را بکنيد. استخدام ها و کارآفريني ها، نه بر پايه مدرک تحصيلي که بر اساس مهارت هاي فردي خواهد بود کما اين که هم اکنون نيز در بخش خصوصي، چنين روندي وجود دارد.
با اين الگوي فکري، ديگر به بچه هايتان براي کسب نمرات بالا فشار نياوريد؛ آينده بچه هايتان الزاماً از ميان نمره هاي بالا نمي گذرد. بگذاريد آنها در حد توان خود درس بخوانند و نمره بگيرند. در عوض آنها را با زندگي واقعي و مهارت هاي کاربردي بيشتر آشنا کنيد.

به جاي فشار بر روي بچه ها براي کسب نمرات بهتر، آنها را به کوشش بيشتر تشويق کنيد

"پسرم! دخترم! همين اندازه که مي بينم تلاش مي کني برايم ارزشمند است. تو تلاشت را بکن، بعد از آن ديگر مهم نيست چه نمره اي مي گيري." فرزند شما نبايد احساس کند دوست داشته شدنش، تابعي از نمراتي است که در مدرسه مي گيرد.

اگر فرزندتان در امتحاني مثلاً 12 (يا حتي نمره کمتر)گرفت، اين ادبيات پيشنهاد مي شود

خب! تو در 12 بخش عملکرد خوبي داشتي؛ آفرين. آن 8 نمره اي که نگرفتي، دارند با تو حرف مي زنند که نقطه ضعف کارت کجاست. بهتر است، روي اين بخش ها بيشتر کار کني؛ چه خوب شد که 12 گرفتي و فهميديم گير کار کجاست؟ من هم در دوران دانش آموزي گاهي نمرات پايين مي گرفتم؛ اشکالي ندارد.

بچه ها را هرگز و هرگز و هرگز با ديگران مقايسه نکنيد

اين کار تزريق سم در روح آنهاست. بچه ها را با خودشان مقايسه کنيد: "تو نسبت به قبل، تلاش کمتري داشتي، يا بيشتر تلاش کردي."

هيچ اشکالي ندارد در طول سال، گاهي به بچه هايتان اجازه دهيد مدرسه نروند

مثلاً يک بار صبحي که خيلي خسته اند و يک بار هم زماني که امتحان کلاسي دارند و درس شان را نخوانده اند. باور کنيد آسيب اضطرابي که متحمل مي شوند، بيشتر از نرفتن شان به مدرسه است؛ البته که قرار نيست اين پيشنهاد به يک رويه دائمي تبديل شود. نکته مهم اين است که آنها بايد با شما احساس راحتي کنند، حتي در نرفتن به مدرسه.

در انجمن اوليا و مربيان مصوب کنيد که از معلمان، به ويژه در مقطع ابتدايي خواسته شود تا حد امکان از دادن تکليف شب خودداري کنند يا به حداقل بسنده کنند

همچنين براي روزهاي تعطيل تکليف ندهند. کودکان در ساعات غير مدرسه، بايد بيشتر بازي کنند يا به ارتباطات خانوادگي و اجتماعي بپردازند تا تکرار آنچه در مدرسه آموخته اند.

کيف بچه ها را تا حد امکان سبک کنيد

حتي اگر لازم باشد، کتاب هاي قطور را به دو يا سه قسمت تقسيم و جدا جدا سيمي کنيد. به ستون فقرات بچه ها رحم کنيد.

بچه ها به ويژه در فصل هاي مدرسه، بيشتر تحت فشار هستند؛ بنابر اين به همدلي و همراهي والدين نياز بيشتري دارند تا استرس هاي مدرسه را تخليه کنند

برايشان وقت بگذاريد، حرف بزنيد، شوخي کنيد و گاهي با هم بيرون برويد. بچه ها بايد بدانند که شما پناهگاه شان هستيد.

و مهم تر از همه

کودکي و نوجواني، شادترين دوران زندگي هر انسان است که ديگر تکرار نمي شود؛ هر کاري که مي کنيد، ملاک تان اين باشد که شادي کودکي و نوجواني را تباه نکنيد. اين سخن، به معناي ولنگاري تربيتي نيست؛ اتفاقاً تأکيد بر تربيت اصولي کودکان و نوجوانان است زيرا تربيتي که شادي را از دوران کودکي و نوجواني بزدايد، اساساً تربيت نيست، بلکه نابودي امروز و فرداي آنهاست.
هيچ کس حق ندارد شادي را از ساحت کودکي و نوجواني بزدايد، حتي پدر و مادرها و معلمان ، حتي پدر و مادرها و معلمان، حتي پدر و مادرها و معلمان.


منبع : asriran.com

http://www.CheKhabar.ir/News/80261/والديني که فرزند دانش آموز دارد، بخوانند!!
بستن   چاپ