سريال ترکيه‌اي الگوي دختر جوان براي آدم‌ربايي
يکشنبه 2 مهر 1396 - 8:36:04 AM
چه خبر - دو دختر جوان يک مرد را دزديدن

مردي که مدعي شد آدم‌رباها روي او اسيد‌پاشي کرده‌اند و ضرباتي که به سرش وارد کرده‌اند، باعث از‌دست‌رفتن بينايي چشم چپش شده‌ است، در دادگاه تقاضاي قصاص متهمان را کرد. ٢٠ مرداد ٩٥ مردي با ظاهري آشفته به اداره پليس مراجعه و از دختر جواني به‌نام غزال و دو مرد به نام‌هاي مجيد و رضا به جرم آدم‌ربايي، اسيدپاشي، سرقت و آزار و اذيت شکايت کرد. اين مرد ٧١‌ساله به پليس گفت: روز حادثه غزال همراه با دو مرد جوان به‌زور من را سوار خودرو کردند و با خود به باغي متروکه در اطراف تهران بردند. آنها پس از سرقت تلفن همراه و پول‌هايم با تهديد از من خواستند اموالم را به نامشان کنم و زماني که با مقاومت من مواجه شدند، به‌صورت قطره‌اي بر پشت کمرم اسيد پاشيدند و من را زجر دادند.
به‌دنبال اين شکايت، کارآگاهان جست‌وجوي خود را براي پيداکردن ردي از متهمان آغاز کردند و پس از شناسايي آنها را بازداشت کرده و مورد بازجويي قرار دادند. متهمان که ابتدا منکر ربودن اين مرد و آزار و اذيت او شدند، در بازجويي‌هاي فني لب به اعتراف گشودند. غزال که ٢٥ساله است، به کارآگاهان گفت: از مدت‌ها پيش با چند نفر از دوستانم خانه اين مرد را زير نظر گرفته بوديم؛ خانه‌اي بزرگ با دو هزار متر مربع زيربنا. يک روز تصميم گرفتم به بهانه اينکه طوطي کاسکويم وارد باغ اين خانه شده، وارد آن شوم براي همين زنگ خانه را زدم و هنگامي که شاکي در را باز کرد به او گفتم طوطي‌ام وارد باغ شما شده است. پس از اينکه باغ را گشتم و خواستم از خانه خارج شوم، شاکي شماره تلفنش را داد و از من خواست با او تماس بگيرم. من نيز چند باري با او تلفني حرف زدم و به ملاقاتش رفتم.
اين دختر جوان ادامه داد: پس از اينکه نقشه سرقت از خانه اين مرد را کشيدم، از مجيد که راننده آژانس بود، خواستم به من کمک کند. روز حادثه به بهانه ديدنش، او را سوار خودرو کردم. پس از اينکه در صندلي عقب کنار من نشست، درِ خودرو را باز کردم و پشت فرمان نشستم و بعد از مجيد و رضا خواستم دو طرف او بنشينند و نگذارند فرار کند. قرار بود او را به باغي در اطراف تهران ببريم اما صاحب باغ تلفن همراهش را خاموش کرده بود، براي همين در ميان راه، هنگامي که با مجيد براي پيداکردن جاي مناسب از خودرو پياده شديم، رضا همراه شاکي آنجا را ترک کردند.
با توجه به شکايت اين مرد ٧١ساله و ساير مدارک موجود در پرونده، کيفرخواست عليه متهمان صادر و پرونده براي رسيدگي در اختيار شعبه دوم دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي زالي قرار گرفت. در ابتدا نماينده دادستان کيفرخواست را قرائت کرد، سپس شاکي در جايگاه ويژه قرار گرفت و پس از شرح روز حادثه گفت: تقاضاي قصاص متهمان را دارم. آنها چند ساعت به‌صورت قطره‌اي روي من اسيد پاشيدند و جهنم واقعي را براي من ساختند. متهمان همچنين ضربه‌اي به سر من وارد کردند و باعث شدند من بينايي چشم چپم را از دست بدهم؛ به‌همين‌دليل مجبور شدم از حرفه خود دست بکشم و شرکتم را که ٢٠٠ کارمند داشت، تعطيل کنم.
در ادامه رسيدگي غزال در برابر قضات ايستاد و ادعاهاي تازه‌‌اي را مطرح کرد و گفت: اتهاماتم را قبول ندارم. شاکي به من دروغ گفته بود که همسرش فوت شده و از من خواست با او ازدواج کنم. او حتي به من وعده داد اگر پيشنهاد ازدواجش را قبول کنم، يک هشتم دارايي‌اش را به نام من مي‌کند؛ اما من در آدم‌ربايي نقشي نداشتم و دستور اين کار را ندادم. روز حادثه براي برداشتن وسايلم به خانه شاکي رفتم، ناگهان مجيد راننده آژانس که قبلا درباره شاکي با او حرف زده بودم، وارد خانه شد و من را مجبور کرد در اين کار با او همکاري کنم. در ادامه مجيد گفت: غزال دروغ مي‌گويد؛ همه نقشه‌ها را غزال کشيده بود و از من خواست به او کمک کنم.
مشکلات مالي که داشتم، باعث شد چنين اشتباهي بکنم.
با پايان گفته‌هاي مجيد، رضا در برابر قضات ايستاد و گفت: در آژانس نشسته بودم که مجيد با من تماس گرفت و گفت شاکي براي دختر جواني مزاحمت ايجاد کرده و براي اينکه او را گوشمالي دهد، از من کمک خواست؛ براي همين به آدرسي که او داده بود رفتم و در آدم‌ربايي به آنها کمک کردم اما در ميان راه متوجه شدم ماجرا چيز ديگري است و غزال‌ حرف‌هاي عجيبي مي‌زند. او به شاکي مي‌گفت بايد هرچه‌ داري به‌نام من بکني و فحاشي مي‌کرد. براي همين هنگامي که غزال و مجيد براي اجاره باغ از ماشين پياده شدند؛ با شاکي از محل فرار کرديم و او را نجات دادم.
با پايان گفته‌هاي شاکي، متهمان و وکلاي آنها، ختم جلسه اعلام شد و قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.


منبع: isna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/80122/سريال ترکيه‌اي الگوي دختر جوان براي آدم‌ربايي
بستن   چاپ