چاپ

چه خبر - زنده شدن بحث حضور دوجنسه ها در ورزش بانوان

در سال هاي اخير بحث حضور دو جنسه ها در ورزش بانوان ايران جنجال هاي زيادي به پا کرد و آوازه اين جنجال تا آن سوي مرزها رسيد. ادعاها بسيار زياد بود و هست. مدعيان از بازيکناني مي گويند که «دوجنسه» هستند و به راحتي در ورزش بانوان به صورت حرفه اي فعاليت مي کنند.

مدعيان مي گويند اين دوجنسه ها در واقع مرد هستند و حضورشان در ورزش بانوان نه تنها غيرقانوني که غير شرعي هم هست. البته قابل انکار نيست که در سال هاي اخير دو مورد بسيار استثنايي در ورزش بانوان پيدا شد، مواردي که از لحاظ بيولوژيکي واقعا مرد بودند و به همين دليل به سرعت از دايره حرفه اي ورزش بانوان کنار گذاشته شدند. اما در بقيه موارد اتفاقاتي پشت پرده وجود دارد.

مشکل بزرگ مدعيان حضور «دوجنسه ها» در ورزش بانوان اين است که اين افراد به دليل سطح سواد پايين و يا ناآگاهي اجتماعي هنوز نمي دانند چه تفاوتي بين دوجنسه ها و يا افرادي که صرفا مشکل هورموني آنها را آزار مي دهد، وجود دارد. عده اي ديگر از مدعيان حضور دوجنسه ها در ورزش بانوان بنا به دلايلي کامل شخصي و از روي تعمد اين مباحث را مطرح مي کنند. اما چه شد که بحث حضور دوجنسه در ورزش بانوان ايران زنده شده است؟ به تماس تلفني خانم مربي مطرح يکي از رشته هاي ورزشي ايران اشاره اي مي کنيم...

داد و بيداد از دو جنسه ها

خانم مربي مطرح تماس مي گيرد. از حضور دوجنسه ها در ورزش( ... ) دلش خون است. مي گويد اين دوجنسه ها حق دختران ورزشکار را مي خورند. مي گويد اينها مرد هستند در لباس زن و از اين حرف ها... خانم مربي تا به حال دوره هاي مربي گري متعددي در سطوح مختلف گذرانده و تجربه بسيار بالايي در مربي گري دارد. اما با تمام اين تجارب و با تمام اين مدارک مربي گري و با تمام اين ادعاها پس از 35 سال حضور در ورزش بانوان هنوز نمي داند دوجنسه ها زمين تا آسمان با کساني که فقط مشکل هورموني دارند تفاوت دارد.

کسي به خانم مربي ياد نداده ناآگاهانه و ندانسته به کسي تهمت نزند و در هيچ يک از همان کلاس هاي مربي گري هم به اين خانم ياد نداده اند زندگي شخصي يک ورزشکار را با تهمت هاي اين چنيني نابود نکند. حتي کسي هم پيدا نشده به اين خانم بگويد اگر واقعا دوجنسه اي هم در ورزش بانوان وجود داشته باشد(که وجود ندارد) حقش نيست که اين چنين با او رفتار شود و همانند يک مجرم از ديگران بي احترامي ببيند.

اينکه هر چند وقت يکبار بحث داغ دوجنسيتي ها در ورزش بانوان مطرح مي شود فقط به دليل همين ناآگاهي هاي مدعيان است، مدعياني که وقتي دهان باز مي کنند اصلا نمي فهمند چه زندگي هايي را خراب مي کنند و چه مشکلاتي را به وجود مي آورند. بله درست است، تهمت هاي اين چنيني زندگي اشخاصي را هم نابود کرده که به يکي از آنها اشاره مي کنيم.

مشکل هورموني يا.... ؟!

خانم مربي بي سواد و ناآگاه مصاحبه مي کند و مي گويد تيم حريف يک بازيکن دوجنسه در ترکيب تيم خود داشته است. اين را به گوش مسئولان همان باشگاه ميرساند و مسئولان باشگاه نيز به سرعت وارد عمل مي شوند و به گمان اينکه کار درستي مي کنند اين دختر را از باشگاه کنار مي گذارند. اين در حالي است که اين بازيکن فقط مشکلي هورموني داشته که باعث مي شد تا برخي از ويژگي هاي ظاهري او شبيه جنس مذکر باشد. اين دختر ورزشکار مدتي بعد مبتلا به افسردگي شد و زماني هم که مشخص شد او دوجنسه نيست به ورزش حرفه اي بازگشت اما هرگز آن فرد سابق نشد.

مورد ديگر به يکي از ملي پوشان سابق برميگردد. او نيز فقط به دليل يک مشکل هورموني با ماجراي عجيبي روبرو شد. او نيز قرباني ناآگاهي افرادي شده بود که او را با يک دوجنسه اشتباه گرفته بودند.

مورد شرم آورتر همان عکس معروفي بود که از تيم ملي فوتبال بانوان منتشر شد، عکسي که «بلاهت» باعث شد تا انتشار دهنده عکس به کنايه بگويد به تصوير بازيکن شماره فلان نگاه کنيد. منظور او اين بود که اين بازيکن که چهره نسبتا پسرانه اي دارد يکي از همان دوجنسه هاست! اين ادعاي بي ريشه و اساس به سرعت تکذيب شد. آن دختر فوتباليست هم رفتار بزرگ منشانه اي از خود نشان داد و هرگز درصدد پاسخگويي به اين شايعه شرم آور برنيامد. اما در سال هاي اخير تعداد بازيکناني که از سوي افراد مختلف «دوجنسه» ناميده شده اند بسيار زياد است. اين افراد يا مانند همان بازيکن تيم ملي فوتبال سکوت مي کنند، يا خانه نشين و افسرده مي شوند و يا با شکايت و اثبات نادرست بودن ادعاها به ورزش برمي گردند اما ديگر... بگذريم!

شايعه پشت شايعه

ناآگاهي و فقدان درک و فهم از يک موضوع منجر به شکل گيري شايعات بعد از آن هم مي شود. به هر حال «دو جنسه ها» مبحث مبهمي در راستاي جنجال سازي است. پس از مطرح شدن شايعاتي از اين دست موج دروغ پردازي باعث شکل گيري شايعاتي قبيح تر هم مي شود. آنقدر قبيح که حد و مرزي هم براي آن وجود ندارد. عجيب نيست اگر بگوييم شايعات زشت و قبيح در اينباره منجر به نابود شدن زندگي مشترک يک بانوي ورزشکار شده است. ابعاد تهمت هاي بحث دوجنسيتي ها آنقدر گسترده است که بيش از اين نمي توان دراينباره صحبت کرد.

بيماري شرم نيست

اين جمله که بيماري باعث شرم نيست بايد بارها تکرار و تکرار شود. واقعيت اين است که حقايق حاصل از خبرچيني ها در ورزش بانوان تلخ تر از آن چيزي است که تصور مي شود. دختري که افسرده شد و دختري که زندگي مشترکش به پايان رسيد بخشي از اين حقايق تلخ است. براي همين است که وقتي مربي مطرح گوشي را برمي دارد و با ذوق و شوق و البته آب و تاب از مشکل بزرگ ورزش بانوان مي گويد تا در رسانه ها بازتاب يابد، بايد تمام اين مسائل را يادآور شويم.

بايد به او و بسياري از شايعه پردازان و ناآگاهان ديگر يادآور شويم که نه ترنس بايد باعث شرم يک فرد شود و نه ترشح غيرعادي هورمون در بدن يک فرد که منجر به رويش موهاي ضخيم روي صورت او مي شود. بيماري شرم نيست، حالا هر نوعي که مي خواهد باشد. بيماري را مي توان درمان کرد. اگر راه درماني هم نباشد حداقل با شايعات احمقانه دل آنها را بيشتر نشکنيم.
منبع: jamejamonline.ir