کاش منصوريان فِيک نبود!
سه شنبه 31 مرداد 1396 - 9:18:20 AM
چه خبر - واژه هاي عجيب منصوريان

عليرضا منصوريان و يک سري واژه هاي عجيب جديد. او روز قبل گفته بود: «امروز يک رويکرد کردم به عملکرد مربيان سابق استقلال. من به يک نقطه رسيدم و از اين به بعد هم بيشتر خواهم رسيد. از آقاي بهتاشت فريبا بپرسين!» اين را پژمان راهبر توئيت کرده بود، سردبير سايت ورزش 3 به نقل از عليرضا منصوريان. البته اولين بار نبود که منصوريان چنين جمله عجيب و غريبي مي گفت. اصلا منصوريان عادت دارد.

عادت دارد واژه هايي که از اين ور و آن ور مي شوند و خوشش مي آيد را جمع کند و استفاده کند. شايد خيلي شبيه به واژه هاي قلمبه اي که پيش از او امير قلعه‌نويي مي گفت. بياييد سرچي ساده کنيد در اينترنت تا ببينيد چقدر از اين اشتباهات داشته است.

اصلا طوري ديگر ببينيد. شيرين ترين واژه هايي که خيلي دوست دارد درباره اش حرف بزند را باري ديگر مرور کنيم. او مدام مي گويد: «ما بايد 3 امتياز فلان بازي را برداريم!» اين واژه را خودش قبلا اعتراف کرده است که از افشين قطبي برداشته. کم از اين واژه ها ندارد. چند عبارتي را مدام از کي‌روش تکرار مي کند و از خيلي هاي ديگر هم مي شود واژه هايي آورد که برداشته و به کار مي برد.

اما چرا منصوريان چنين وضعيتي پيدا کرده است؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد برگشت به گذشته. زماني که او مربيگري را با کمترين تجربه از پاس همدان شروع کرد. از همان ابتدا همه گفتند اين پسر يک مربي سنتي است. اين برچسب را بايد هر طور مي شد از خود دور مي کرد. بخصوص بعد از فاجعه اي که در همدان رقم زد.

رفت و سعي کرد در 4 يا 5 سال با همکاري با مربيان سرشناس چون قطبي و آويز کردن خود به کارلوس کي‌روش خود را يک مربي علمي معرفي کند. در اين مسير البته تلاش زيادي هم کرد. سعي کرد همه کار بکند و علم روز را ياد بگيرد اما استقلال برايش به قدري بزرگ بود و فشارش قدري سخت، که خودش هم در استرسش ذوب شود.

او به چالش افتاده است. نمي داند چه بايد بکند. تيمش نتيجه نمي گيرد. نمي تواند ديگر خودش را يک مربي نوگرا معرفي کند و مدام دارد شرايط را به خود سخت تر مي بيند. مي خواهد خود را از تکاپو نيندازد پس مي آيد و عکس آناليز بازي را مي دهد بيرون. مثلا شايد داشتن ليزر در دست برايش وزنه اي شود. مثل آن استخر آب سرد و منقل کباب پزي و کلي کارهايي مثل اين که در يکي دو سال اخير کم انجام شان نداده است.

منصوريان شايد به جاي همه اين تصميمات، اين رفتارها و کارهايي از اين دست، سعي مي کرد خودش باشد . واقعيت وجودي خود را دنبالش باشد، کمي شجاع تر باشد و باور کند خودش مي تواند و نياز ندارد هويتش را از ديگران قرض بگيرد. اگر باورش مي شد با آوردن اين همه ستاره، گفتن اين واژه هاي قلمبه نمي تواند مثلا کي‌روش شود و تنها کپي فيک و تقلبي از اين مربي پرتغالي و افشين قطبي خواهد بود، آن وقت در مي يافت چه لطمه اي به خود زده و حالا زير سايه شوم اخراج به مصاف پديده نمي رفت.

او مربي بزرگي است براي ايجاد تغيير. براي کار با جوان ها و ساختن تيمي عمري براي استقلال اما باز آتش به استعداد خود زده. باز خواسته خودش نباشد. انگار خودش دوست ندارد اصل باشد و ترجيح مي دهد کپي دست چندم از اسم هاي بزرگ باشد!




منبع: khabaronline.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/76931/کاش منصوريان فِيک نبود!
بستن   چاپ