انسان هاي سمي اطرافتان را با اين روشها از زندگي تان دور کنيد
شنبه 7 مرداد 1396 - 8:42:47 PM
چه خبر - افراد باهوش چگونه با افراد سمي برخورد مي‌کنند

سر و کله زدن با افراد سمي چيزي است که همه‌ي ما تجربه‌اش را داريم. خودشيفته‌ها، دروغگوها، اجتماع گريزها، متقلب‌ها، خبرچين‌ها و آنهايي که دوست دارند هميشه ترحم ديگران را نسبت به خود برانگيخته کنند، تنها چند نمونه از افراد سمي هستند.

افراد سمي هميشه راهي پيدا مي‌کنند تا به زندگي ديگران رخنه کنند و با ايجاد هيجان منفي و آنارشي، چرخه‌هاي اجتماعي را دچار اختلال کرده و از اين طريق نيازهاي‌شان را جواب بدهند. اين افراد معمولا از يک استراتژي «تفرقه بينداز و حکومت کن» استفاده مي‌کنند تا بتوانند با پاشيدن دانه‌هاي بي‌ثباتي و تفرقه، خودشان را در جمع، ضروري و مهم جلوه دهند. رفتارهاي افراد سمي معمولا از يک ناامني دروني نشات مي‌گيرد که وادارشان مي‌کند آدم‌هاي اطراف‌شان را به چاه پوچ و احمقانه‌ي بي‌امني و پوچي بکشانند.

 

به آنهايي که دنبال جلب توجه هستند اعتنايي نمي‌کنند

معمولا افراد سمي به طور وسواس گونه‌اي به دنبال جلب توجه ديگران هستند. حتي اگر تولد کس ديگري باشد اين افراد سعي مي‌کنند توجه و تمرکز همه را به طريقي به خودشان معطوف کنند. اين جلب توجه‌ها معمولا ابتدا با رفتارهاي کوچک شروع مي‌شود؛ پريدن وسط حرف ديگران، با صداي بيش از حد بلند حرف زدن يا خود را در معرض آسيب قرار دادن و يا يک رفتار عجيب. اگر هم توجهي را که به دنبالش هستند نگيرند، رفتارهاي‌شان افراطي‌تر شده و شروع مي‌کنند به بحث و جدال کردن و يا بدخلقي و بهانه‌گيري و يا انجام يک عمل مخرب.
 يک دورهمي يا جمع خوب و مناسب، به اين صورت است که همه‌ي افراد حاضر، فرصت صحبت کردن و اظهار نظر و لذت بردن را داشته باشند. يک حلقه‌ي اجتماعي هرگز نبايد بر پايه‌ي يک نفر بچرخد. اگر چنين شد، بهترين واکنشي که مي‌توان نشان داد حداقل توجه يا بي‌اعتنايي به آن فرد است. در عوض بايد به افراد ساکت‌تر و باوقارتر گروه اهميت داد و با آنها گفتگو کرد.

 

به خبرچين‌ها و وراج‌ها اعتماد نمي‌کنند و رازي با آنها در ميان نمي‌گذارند

افراد سمي، بزرگ‌ترين رازهاي خود را با ديگران در ميان مي‌گذارند فقط براي اينکه آدم‌ها جالب و قابل اعتماد به نظر برسند و خودشان مدام ديگران را قضاوت مي‌کنند يا پشت سرشان حرف مي‌زنند. اگر با کسي روبرو شديد که چنين رفتاري دارد، ساده نباشيد و گول نخوريد، فکر نکنيد دليل اينکه از ديگران پيش شما بدگويي مي‌کنند اين است که شما را دوست دارند يا به شما اعتماد دارند، بلکه فقط مي‌خواهند گمراه‌تان کنند.
 افراد سمي معمولا به اين اميد نزد شما از ديگران بدگويي مي‌کنند که شما هم تائيدشان کنيد، سپس پيش آن فرد رفته و هرآنچه شما گفته‌ايد را به او خواهند گفت. با ايجاد اين تفرقه، خودشان را مرکز قرار خواهند داد و ظاهرا همه چيز را به دست خواهند گرفت. اين شيوه‌ي متقلبانه‌ي افراد سمي براي دوست يابي کسب قدرت در يک گروه است؛ لطفا قرباني نباشيد!

 

بيشتر وقت‌شان را با دوستان وفادار و قابل اعتماد مي‌گذرانند

افراد باهوش، يک شبکه‌ قوي اجتماعي از افراد قابل اعتماد و وفادار تشکيل مي‌دهند و مي‌دانند که قرار نيست با هر کسي دوست باشند و هر کسي هم لياقت دوستي با شما را ندارد. افراد زيرک، جواب اعتماد و صداقت و وفاداري دوستان‌شان را با همين ويژگي‌ها مي‌دهند و خوب مي‌دانند که دوستي و پايبند بودن به تعهدات، يکي از ارزشمندترين و کمياب‌ترين نعمت‌هايي است که مي‌توانند در زندگي داشته باشند، بنابراين هرگز اجازه نمي‌دهند اين نعمت با مداخله‌ي افراد سمي و منفي و بي‌ارزش از آنها گرفته شود.

 

از افراد دورو و دغل‌باز دوري مي‌کنند

افراد دورو زندگي شما را نابود خواهند کرد. اين آدم‌ها احساسات شما را به بازي مي‌گيرند تا شما را وادار کنند به شيوه‌اي رفتار کنيد که هدف‌شان است. افراد دغل‌باز معمولا چند ويژگي بارز و نمايان دارند که حتما آنها را تشخيص خواهيد داد، پس به محض اينکه به اين مرحله رسيديد، به طور کلي دورشان را خط بکشيد. مثلا وقتي که پيش شما هستند، مدام احساس بي‌ثباتي، خشم، رنج، اندوه و يا نالايق بودن مي‌کنيد؟ آيا مجبوريد مدام از اين فرد سوال کنيد که چرا فلان چيز را گفته است يا دليل فلان حرفش چيست؟ آيا شک کرده‌ايد که ممکن است فريب خورده باشيد؟ اگر چنين است، پس به احتمال زياد اين فرد سعي دارد با احساسات و عواطف شما بازي کند. از او حذر کنيد.

 

به درغگوها اجازه مي‌دهند خودشان دست‌شان را رو کنند

افراد سمي معمولا بي‌اختيار و مريض‌ گونه دروغ مي‌گويند، نه فقط به ديگران، بلکه به خودشان هم دروغ مي‌گويند. آنها اغلب، نرمش‌هاي ذهني انجام مي‌دهند تا خودشان را متقاعد کنند که دروغ‌هاي‌شان واقعيت دارد. متاسفانه دروغ را به سختي مي‌توان به خاطر سپرد. شرح و بازگو کردن يک ماجراي واقعي نسبتا کار راحتي است، اما به خاطر سپردن و بازگو کردن يک مشت دروغ و داستان ساختگي، کار سختي است. دروغگوها معمولا خودشان به مرور زمان خودشان را لو مي‌دهند، اغلب هم زماني لو مي‌روند که دروغ‌هاي بعدي‌شان با دروغ‌هاي قبل، متضاد مي‌شود!

 

در اختلافات و مسائل بي‌ارزش ديگران دخالت نمي‌کنند

بيشتر افراد نرمال دوست دارند بحث‌ها و اختلاف‌هايي که با کسي دارند، تنها بين خودشان باقي بماند. اما افراد سمي اينگونه نيستند، آنها عاشق اين هستند که درگيري‌ها و بحث‌هاي مسموم‌شان را همه جا پراکنده کنند و وقتي چنين کردند، از هر کسي مي‌خواهند که در اين دعوا، يک طرف را بگيرد. مخصوصا اگر شما هر دو طرف را بشناسيد، فرد سمي به شما اجازه نمي‌دهد بي‌طرف بمانيد، اگر دو طرف هم سمي باشند که ديگر فاجعه است! آتشي به پا مي‌شود که هر رهگذري بي‌گناهي را به درون خواهد کشيد، اما کلماتي وجود دارد که اگر کنار هم قرار بگيرند مي‌توانند شما را از اين مهلکه نجات دهند: « به من هيچ ربطي ندارد!»

 

در برابر زورگويي مي‌ايستند

تحمل نکردن حرف زور، مهمترين راه برخورد با افراد سمي است. هر جا به شما زورگويي کردند در مقابل آن بايستيد. افراد باهوش و مودب و معقول، به آنهايي کمک مي‌کنند که واقعا به کمک نياز دارند، از افراد آسيب‌پذير دفاع مي‌کنند و دست ناتوان‌ها را مي‌گيرند. افراد سمي عاشق هر کسي هستند که به نظرشان ضعيف است، اين آدم ضعيف ممکن است يک فرد کمرو و خجالتي باشد يا کسي که از جمع هراس دارد و يا حتي کسي که از نظر جسمي ناتوان است. افراد سمي، زورگويي را دوست دارند و از هرکسي که فکر مي‌کنند توان مقابل با آنها را ندارد، سواستفاده مي‌کنند، و دقيقا به همين دليل است که بايد در برابر زورگفتن‌هاي فرد سمي مقابله کنيد، نه فقط به خاطر خودتان، بلکه به خاطر همه‌ي آنهايي که اطراف‌ شما هستند!

 

توهين‌ها را ناديده مي‌گيرند

توهين، اشکال زيادي دارد، اما ناآشکارترين توهين، در نقاب تحسين و تمجيد پنهان مي‌شود: «من ابدا اعتماد بنفس تو را ندارم که چنين لباسي بپوشم!»، «تو خيلي بامزه و سرگرم‌کننده‌اي و خودت هم نمي‌داني!»، ...، اينها تنها چند نمونه از توهين لفافه‌دار هستند که شما را در بهت نگه مي‌دارند و فکر خواهيد کرد که منظور او از اين حرف چه بوده است. شايد هم در تله‌ي زيرکانه‌ي اين فرد سمي بيفتيد و تحت تاثير او و احساسات منفي خودتان، او را تائيد کنيد.

 

در دام عجز و لابه‌هاي‌شان نمي‌افتند

افراد سمي معمولا نقاب عجز و بينوايي به چهره مي‌زنند تا ديگران را فريب بدهند يا خودشان را از قبول مسئوليت نجات دهند. شما اغلب از فرد سمي مي‌شنويد که مي‌گويد نمي‌تواند پول شما را پس بدهد چون نمي‌تواند کار مناسبي پيدا کند و نمي‌تواند کار پيدا کند چون واجد شرايط نيست و واجد شرايط نيست چون استادان دانشکده‌اش خوب تدريس نکرده‌اند و ... . هميشه دليلي براي شکست‌هاي‌شان وجود دارد که تقصير آنها نيست و هميشه هم اين وظيفه‌ي شماست که برطرفش کنيد! اگر هم اين کار را نکنيد، درست مانند همه‌ي آنهايي هستيد که اين آدم را درک نکرده و گناهکار مي‌دانند.
البته آه و ناله کردن در بعضي مواقع تا حدودي سالم و طبيعي است؛ بعد از يک شکست عشقي، بعد از مرگ يک عزيز يا چيزهايي شبيه اين، اما هميشه مرزي وجود دارد که شما بايد از جا بلند شويد و واقعيت را بپذيريد، چون نقصير و وظيفه‌ي هيچ کس ديگري نيست، جز خودتان! افرادي که در يک چرخه‌ي پوچ و بدبختي نابودکننده زندگي مي‌کنند و عملا هيچ تلاشي براي تغيير زندگي‌شان نمي‌کنند، همان‌هايي هستند که مدام در حال عجز و لابه کردن و اظهار ناتواني هستند؛ افراد سمي! اجتناب از اين آدم‌ها و تائيد نکردن‌شان، نه تنها به نفع خودشان است، بلکه شما را هم از گيرافتادن در دنياي افسرده‌‌شان نجات مي‌دهد.

 

جواب‌هاي مستقيم و روشن براي سوال‌هاي‌شان مي‌طلبند

افراد سمي معمولا جواب‌هاي الکي، مبهم، غيرمتعهدانه يا گمراه کننده به سوال‌ها مي‌دهند. راهي که يک فرد سمي مي‌رود تا مجبور نشود جواب‌هاي قانع‌کننده ندهد، احمقانه و باورنکردني است. او اين کار را نه تنها براي امتناع از دادن اطلاعات انجام مي‌دهد بلکه نمي‌خواهد کسي وادارش کند که بعدا حرف خود را پس بگيرد. راه مقابله با اين افراد در چنين شرايطي اين است که فقط سوال‌هايي از آنها پرسيده شود که جواب‌هايي قاطع و روشن داشته باشند، يعني سوال‌هايي با جواب بله يا نه. بدين ترتيب وادار خواهند شد تصميم‌شان را براي جواب بگيرند و يک جواب واضخ بدهند و وارد بازي رواني با شما يا ديگران نشوند.

 

با خودشيفته‌ها درگير نمي‌شوند

خودشيفته‌ها عاشق خودشان هستند يا دقيق‌تر بگوييم، آنها عاشق نظرات‌ خودشان هستند. آنها معمولا آنقدر خام ِ علايق خودشان هستند که ناخودآگاه واقعيت را گم مي‌کنند. خودشيفته‌ها به دنبال تعريف و تمجيدند و اغلب وانمود مي‌کنند نسبت به خودشان چندان هم احساس رضايت نمي‌کنند. آنها معمولا زياد از خودشان عکس مي‌گيرند و مدام به دنبال نظرات ديگران در مورد اين عکس‌ها هستند. بهترين راه برخورد با خودشيفته‌ها اين است که آنها را ناديده بگيريد و اهميتي به ولع سيري‌ناپذير آنها جهت کامروايي ندهيد. شما نبايد از آنها انتقاد کنيد يا کاري کنيد نسبت به خودشان احساس بدي داشته باشند، بلکه فقط آنها را ناديده بگيريد. اينطور به آنها يادآوري خواهيد کرد که همه‌ي ما انسان هستيم و زندگي همه‌ي ما به يک اندازه معني‌دار است.

 

اگر کسي مرتکب اشتباهي شود به او گوشزد مي‌کنند

افراد سمي تقريبا هرکاري مي‌کنند که خودشان را از اشتباه و تقصير تبرئه کنند، حتي اگر واقعا مقصر باشند و براي هر اشتباهي، بهانه‌هاي عجيب و غريب مي‌آورند. افراد باهوش و عاقل کاري که مي‌کنند اين است که به آنها مي‌گويند که تقصير اشتباه به گردن آنهاست و بهانه‌هاي‌شان را نمي‌پذيرند. البته اگر افراد سمي، حيله‌گر و دوپهلو باشند، کار سختي خواهد بود اما در نهايت به رشدشان کمک مي‌کند.

 

تحت تاثير محبت‌ دروغين قرار نمي‌گيرند

شما نمي‌توانيد از کسي چيزي را انتظار داشته باشيد که ندارد يا در شرايط ارائه‌‌ي آن به شما نيست. افراد سمي معمولا سعي مي‌کنند با غرق محبت و تمجيد کردن ديگران، بر آنها پيروز شوند. آنها اين کار را مي‌کنند چون چيزي از شما مي‌خواهند و انتظاري از شما دارند. شايد زماني هم متوجه شويد آنها آنقدرها هم که به نظر مي‌رسد اهل ستايش و احترام گذاشتن نيستند، بلکه شايد با مشتري يا غريبه‌ها بدرفتاري هم بکنند. ساده نباشيد و باور نکنيد که اين آدم واقعا دوست‌تان دارد، يا اينکه واقعا مهربان و باوقار است، بلکه فقط سعي دارد به هدفش برسد.

 

اجساسات خود را کنترل مي‌کنند

افراد سمي سعي مي‌کنند احساسات ديگران را به بازي بگيرند تا گروهي اجتماعي را در جهت نيازهاي خودشان مهندسي کنند. افراد باهوش براي پيشگيري از قرار گرفتن در چنين شرايطي، نسبت به احساسات و هيجانات خود، آگاهي پيدا مي‌کنند و دليل هر احساسي را که دارند مي‌دانند و تنها کسي هستند که مي‌توانند اين احساسات را کنترل کنند. البته اين کار در کلام ساده به نظر مي‌رسد، چون کنترل احساسات نياز به سالها تمرين ذهني دارد، بنابراين براي بيشتر ما که ممکن است به اين مهارت نرسيده باشيم، بهترين کار اين است که از قرار گرفتن در موقعيت‌هايي که ممکن است باعث شود رفتار غيرمنطقي داشته باشيم يا احساس امنيت نکنيم اجتناب کنيم.
 مثلا وارد بحث‌هايي نشويد که احساسات شما را برانگيخته مي‌کند يا به شما حس ناامني مي‌دهد، شايد بهتر باشد حرف‌هاي‌تان را روي کاغذ بياوريد و به صورت نامه يا پيام به فرد مقابل بفرستيد. اين کار به شما فرصت مي‌دهد تا گفته‌هاي‌تان را به دور از هيجاني شدن، به خوبي بررسي کنيد و يک جواب کنترل شده بدهيد نه يک واکنش انفجاري!

 

روي راه‌حل‌ها تمرکز مي‌کنند، نه روي مسائل

افراد سمي معمولا وقتي مشکلي پيش مي‌آيد، بيشتر به دنبال پرداختن و شاخ و برگ دادن به خود مسئله هستند نه پيدا کردن راه حل. چون دوست ندارند براي يافتن راه حل، به خودشان زحمت بدهند. هميشه سرزنش کردن ديگران خيلي ساده‌تر از ايجاد تغيير است. اما افراد باهوش برعکس عمل مي‌کنند و اگر براي کس ديگري هم مشکلي پيش بيايد سعي مي‌کنند چيزي را درست کنند و کمکي کرده باشند تا مشکل برطرف شود، حتي اگر نقشي نداشته باشند. اين نشان مي‌دهد آنها دلرحم، حامي و وفادارند. سرزنش کردن کسي بابت يک مشکل، نشان مي‌دهد که شما از مواجهه با آن مي‌ترسيد، ضمنا کمک به حل مشکل، مديريت شما را مي‌رساند!

 

 



منبع : زندگي ايده آل

 

http://www.CheKhabar.ir/News/74297/انسان هاي سمي اطرافتان را با اين روشها از زندگي تان دور کنيد
بستن   چاپ