چه خبر - صحبت هاي شانون لي دختر بروس لي
شانون لي ميگويد: بسياري از نوشتههاي فلسفي پدر از ذهن من پاک شده است اما با اين وجود بسياري از آموزههاي او که به نوعي تعليمات رزمي و مبارزاتي بود، بر تمام ابعاد زندگي من تاثير گذاشته است.
خوبي فلسفه اين است که بر جان مينشيند و بر جسم اثر ميگذارد. شايد زماني که مردم کلمه فلسفه را ميشنوند ، به ياد افلاطون و اطرافيانش ميافتند که در مورد زندگي و چگونگي آن اظهار فضل کرده، اما واقعا يک فيلسوف فعال نبايد فقط در مورد چنين مسائلي صحبت کند، بلکه بايد آنها را در عمل نيز نشان دهد. به همين جهت فکر ميکنم پدر من از اين لحاظ بر افلاطون برتري دارد.»
«شانون لي» در مورد پدرش ميگويد: «او نمونهاي ناب از يک ابوالمشاغل است. تنها بازمانده بورس لي بزرگ براي آن که زني پرکار و موفق لقب بگيرد، همه ابزارها را دارد: بازيگر و تهيه کننده سينما و تلويزيون، مستندساز، بازرگان، شاعر، دانشآموخته صدابرداري، استاد جيتکاندو، ووشو و تکواندو، مالک موزه بروس لي در سياتل ايالات متحده آمريکا، رئيس بنياد بروس لي، مسئول گروه رسانهاي راه بروس لي و مادر تنها نوه بروسلي. او در 48سالگي بيش از هر زمان ديگر سنگيني باري سترگ را بر دوش ميکشد. قرن پر شتاب بيستويکم در حال گذار است و او بايد ميراثدار محبوبترين بازيگر فيلمهاي رزمي در تمام دوران باشد. 44 سال پس از مرگ بروس لي حاشيههاي کاذب درباره مرگ او نيز فروکش کرده و او بايد حافظ و راوي نامي باشد که هنوز بسياري از بزرگان پشت سر او قرار دارند.»
گفتوگو با شانون لي، دختر بروس لي، به کمک يک واسطه و با مهرباني او مقدور شد. شانون معتقد است: «زندگي و ميراث پدرش ارزش بازخواني و ديده شدن توسط همه مردم جهان را دارد؛ چرا که فلسفه او بسيار الهامبخش و داراي ارزش معنوي بسيار است.» شايد به همين خاطر است که در کنار صدها مصاحبهاي که احتمالا در اين سالها انجام داده، اين بار ما را بار ديگر در مقابل بروس لي مينشاند و خاطرات خاکخوردهمان از او را اندکي کنار ميزند.
شانون لي دختر بروس لي
اين گفتوگو را با هم ميخوانيم:
هانتر تامپسون، روزنامهنگار سرشناس آمريکايي، اظهار نظر معروفي دارد که «محمدعلي (کلي) با تمام ورزشکاران طول تاريخ يک تفاوت اساسي داشت. او همان قهرمان تسخيرناپذيري بود که همه ما دوست داشتيم در طول زندگيمان ببينيم.» به نظر شما چنين توصيفي را با توجه به انقلابي که پدر شما در هنرهاي رزمي و صنعت فيلمسازي به پا کرد، ميتوان در مورد او نيز به کار برد؟
قطعا اما دوست دارم من هم در مورد پدرم اين جمله را بگويم: «درخشانترين کاري که او انجام داد، بروس لي بودن بود؛ کاري که هيچکس قادر به انجام دادنش نبود.» او شبيه هيچکس نبود. بروس لي بسيار منحصر به فرد و تکامليافته بود. از لحاظ جسمي، ذهني و روحي بسيار جلوتر از زمان خود بود و در نهايت نيز انقلابي در هنرها و فيلمهاي رزمي به وجود آورد که تاکنون در تسخير اوست.
در واقع يک جور دستنيافتني شده است.
دقيقا. در همان زمان هم نميتوانستيم به او برسيم چون هيچکس نميتوانست شبيه او باشد. گاهي وقتي در مورد فيلمهاي او فکر ميکنيد، حتي نميتوانيد نام کاراکتري را که او بازي کرده، به ياد بياوريد، چون آن فيلمها فقط فيلمهاي بروسلي است.
مدافعان بروس لي او را پدر معنوي تمام هنرهاي رزمي ميدانند اما در مقابل خيليها هم اين را ادعايي بيش نميدانند. نظر شما
چيست؟
به نظرم قطعا ميتوان چنين چيزي را ادعا کرد. در واقع نگرش او به شکستن عادتهاي زايد و تاکيد بر مسخ نشدن در يک هنر و اعتقادش به سيال بودن يک رزميکار، نگرشي است که او هميشه با آنها معرفي ميشود. مثلا «جيتکاندو» را ببينيد. هر چند لزوما نميتوان آن را يک هنر رزمي ترکيبي دانست اما در واقع نگرش و اعتقادات رزمي پدرم را به وضوح ميتوان در آن ديد.
44سال پس از درگذشت بروس لي آيا همچنان ردي از تاثير او بر سينماي رزمي جهان باقي مانده است؟
چرا که نه. بيترديد مانده. من تاثير او را نه فقط در سينما بلکه در چيزهاي زياد ديگري نيز ميبينم. مثلا در موسيقي، پذيرش بازيگران آسيايي در غرب و حتي رقص. او به علاقهمندان ژانر رزمي کمک کرد تا فيلمهايي با صحنههاي مبارزه واقعي بسازند. اگر چه فيلمهاي رزمي بسياري در آسيا ساخته ميشود اما او کمک کرد تا فيلمها کيفيتي خارقالعادهتر پيدا کنند. شايد کمتر هنرمندي به اندازه او چنين تاثير بزرگ و عميقي در سينماي رزمي جهان بر جاي گذاشته باشد.
اين طور که شما از بروس لي صحبت ميکنيد، اين شائبه به وجود ميآيد که هيچکس در دنيا بهتر از بروس لي نبوده و نخواهد بود.واقعا در تمام سالهاي بعد از درگذشت او به هيچ شخصي که بتواند به شمايل هنري و ورزشي پدر شما نزديک شود، برنخورديد؟
خب راستش اينطوريها هم نيست. قطعا چيزهايي در رزميکاران مختلف وجود دارد که مرا به ياد پدرم بيندازد. حسي که باعث شود پس از تماشاي توانمنديها و مبارزاتشان مثل يک طرفدار ساده مشتاق ديدار دوبارهشان شوم. با اين حال بايد اعتراف کنم در درجه اول با شما موافقم و فکر نميکنم کسي وجود داشته باشد که با ديدنش بگويم: «اوه خداي من! او دقيقا شبيه پدر من است.» اما در عين حال افراد زيادي وجود دارند که پدرم را به ياد من ميآورند. مثلا فکر ميکنم ماني پاکيائو که يک بوکسور حرفهاي اهل فيليپين است، به خاطر قدرت و استقامتي که در جيت کان دو دارد، از زواياي زيادي به پدرم شبيه است. يا جورج سنت پير که يک ورزشکار اهل کاناداست، از آن جهت که جداي از يادگيري و تکامل در رشته ورزشياش، رويکردي فلسفي و فني به حرفه و هنر خود دارد. يا جاناتان دوايت که يک ورزشکار هنرهاي رزمي ترکيبي اهل آمريکا و قهرمان سنگينوزن يو.اف.سي است. در واقع اگر نخواهم بگويم همانند پدرم هستند اما به طور قطع سايهاي از بروس لي در آنها حضور دارد.
ديدگاههاي فلسفي خاصي در فيلمها، نوشتهها و آموزههاي بروس لي به چشم ميخورد. بالاخره او دانشآموخته فلسفه هم بود.
بسياري از نوشتههاي فلسفي او از ذهن من پاک شده است اما با اين وجود بسياري از آموزههاي او که به نوعي تعليمات رزمي و مبارزاتي بود، بر تمام ابعاد زندگي من تاثير گذاشته است. خوبي فلسفه اين است که بر جان مينشيند و بر جسم اثر ميگذارد. شايد زماني که مردم کلمه فلسفه را ميشنوند، به ياد افلاطون و اطرافيانش ميافتند که در مورد زندگي و چگونگي آن اظهار فضل کرده، اما واقعا يک فيلسوف فعال نبايد فقط در مورد چنين مسائلي صحبت کند، بلکه بايد آنها را در عمل نيز نشان دهد. به همين جهت فکر ميکنم پدر من از اين لحاظ بر افلاطون برتري دارد.
جالب است. کداميک از نقل قولهاي او برايتان جالب يا به قول ما ايرانيها آويزه گوشتان بوده؟
بسياري از چيزهايي که پدرم گفته، در مراحل مختلف زندگي و موقعيتهاي متفاوت براي من الهامبخش بوده است. مثلا يکي از مهمترين گفتههاي او اهميت «بيان صادقانه» است. او معتقد بود: «بايد به خودتان ايمان داشته باشيد، خودتان باشيد و در مسير خودتان حرکت کنيد.» يا نقل قول ديگري از او که ميگويد: «موفقيت يعني انجام يک کار با خلوص نيت و صادقانه. زماني موفق ميشويد که کارها را به بهترين شکلي که در توانتان است، انجام دهيد.» يا «تنها در کاري پافشاري کنيد که ميتوانيد بدون محدود کردن خود به بهترين شکل آن را انجام دهيد.» بسياري از اوقات ما به دنبال راهي بيرون از خودمان هستيم که در واقع در درون خودمان است. پدر معتقد بود ما هر آن چه را که احتياج داريم، درون خود داريم، فقط بايد آن را کشف کنيم.
شايد براي خوانندگان جالب باشد اگر کمي برايمان از حقايق کمتر گفته شده رفتار بروس لي در زندگي واقعياش بگوييد.
گفتنيهاي جالب در مورد او خيلي زياد است اما سعي ميکنم آنهايي را که الان در يادم است، بگويم. در طول سالهاي بعد از او چيزهاي جالبي در موردش فهميدهام. مثل اين که او «ريشه جو» خوراکي مورد علاقهاش بود، يا اين که در حال تمرين و خواندن يک کتاب، مسابقات بوکس را تماشا ميکرد. واقعيت آن است آن چه شما از پشت دوربين از او ميديديد، بسيار شبيه زندگي واقعياش بود. بروس لي در حقيقت بسيار احساساتي، مهربان و جذاب بود و انرژي بيحد و اندازهاي داشت. شيفته خنديدن و گذراندن وقت با دوستان و خانوادهاش بود. عاشق اين بود که براي مردم نقش طنازانه بازي کند. بعضيها ميگويند او تنها يک بازيگر بود و نه يک رزميکار استثنايي. در مقابل برخي ديگر معتقدند که او يک رزميکار زبده بود. در اين ميان چند فيلم نيز ساخت اما خيليها نميدانند که او يک فيلسوف بزرگ، نويسنده، تهيهکننده، شاعر و نقاشي متبحر نيز بود.
بعد از سرنوشت تراژيک پدر و برادرتان، همه نگاهها به سمت شماست. کمي ترسناک به نظر ميرسد! واقعا دختر بروس لي بودن چه مزايا و معايبي براي شما داشته؟
چقدر بامزه گفتيد! نميدانم به خاطر چيست. به خاطر محيطي که در آن بزرگ شدهام يا به خاطر ژنتيک يا حتي به خاطر شخصيت ذاتي خودم اما با اين که به زن بودنم ميبالم اما هيچوقت به خودم فقط به عنوان يک زن نگاه نميکنم. مطمئنا بسياري از مردم جهان از من به عنوان دختر بروس لي انتظارات و توقعاتي دارند اما امروز که کمي سنم بالاتر رفته، فهميدهام که من براي درک انتظارات ديگران به وجود نيامدهام. اين بدين معنا نيست که هرگز کاري را براي ديگران انجام ندادهام اما لحظات گذرا هستند و نبايد خود حقيقيام را نيز ناديده بگيرم.
اين يعني خيلي اصراري به ادامه دادن راه پدرتان نداريد؟
نميدانم چرا، اما بعد از مرگ پدر، من و برادرم هر دو تمايل داشتيم که از هنرهاي رزمي دور باشيم. وقتي از هنگ کنگ رفتيم و در کاليفرنيا مستقر شديم، دوست داشتيم احساس کنيم بچههاي معمولي هستيم. با اين که بسيار بازيگوش و فعال بوديم و انواع و اقسام ورزشها و فعاليتها را انجام ميداديم، اما خيلي سمت هنرهاي رزمي نميرفتيم. براندون (برادرم) در سن 17 يا 18 سالگي بود که شروع به تمرينات و آموختن جيتکاندو و مويتاي (بوکس تايلندي) از يکي از شاگردان پدر کرد و بعد وارد عالم سينما شد. اما من تا 20 سالگي حتي به سمت هنرهاي رزمي نيز نرفتم.
براي دختر بروس لي اين دوري خيلي طولاني و انتقادبرانگيز نبود؟ بالاخره همه دوست داشتند دختر او را در کسوتي نزديک به اوببينند.
نميدانم اما در نهايت مثل برادرم با جيتکاندو شروع کردم. به نظرم انجام اين ورزش براي من و برادرم شبيه چيزي بود که حس ميکرديم واقعا نياز داريم، انجامش بدهيم. در واقع اين ورزش بخشي از ميراث پدرم بود و راهي ديگر براي شناخت او. به همين علت مطالعه هنر او و درک چيزي که او بود، برايم بسيار پرشور و هيجانانگيز بود. اين کار فرصتي به من داد تا با شاگردان و دوستانش صحبت کنم. بعدها کمي کيکبوکسينگ، ووشو و تکواندو نيز کار کردم. اما متاسفانه چند سال است که ديگر ورزش نميکنم و مشغول تربيت دختر و کارهايم هستم.
باز هم يک دوري ديگر؟
(خنده) بله اما فکر ميکنم بايد دوباره ورزش را شروع کنم چون بسيار سرگرمکننده است.
عبارتي در ايران است که وقتي شخصي در زماني اندک و نامناسب به دنبال چيزي نهچندان ضروري و بدون موضوعيت است، به او ميگويند: دنبال قاتل بروسلي ميگردي؟
(خنده) واقعا؟ بسيار جالب و عجيب است. اما چرا؟
باور ميکنيد خودم هم نميدانم! با اين همه مثل بسياري نقاط ديگر جهان در ايران هم بروس لي هواخواهان پرشماري دارد. بروس لي اينجا هنوز نامي قابل احترام و فراموشنشدني است.
اين باعث افتخار من است. از شما سپاسگزارم و واقعا از مردم ايران و علاقهشان به بروس لي قدرداني ميکنم.
منبع: yjc.ir
http://www.CheKhabar.ir/News/74068/مصاحبه جالب دختر خوش چهره بروس لي با نام شانون لي! عکس