شبي که مهران غفوريان و جواد رضويان به معناي واقعي از مردم خنده گرفتند!
18 مهر 1394 - 01:00:59 ب.ظ
رقابت تنگاتنگ بين جواد رضويان و مهران غفوريان

در ابتداي خندوانه ، قرعه کشي 780 برگزار شد و طي آن ، با برنده نفر اول که جايزه 100 ميليون توماني را دريافت کرده بود تماس گرفتند تا اين خبر را به او منتقل کنند. طي مکالمه جوان با اين فرد ، او پسري 24 ساله و نگهبان بود و واکنش هايش بعد از شنيدن اين خبر بسيار شنيدني بود.

سپس رامبد جوان از قسمت هاي آخر خندوانه گفت : ما ميرويم اما خيلي زود با ايده ها و شکل و شمايل جديد برمي گرديم . او شادي اين قسمت از خندوانه را به همه پدرها و مادرها تقديم کرد.

در ادامه رامبد جوان از مهران غفوريان و جواد رضويان دعوت کرد تا به روي سن بيايند و قرعه کشي را شروع کرد. سپس غفوريان بدون حضور رامبد اسمش را از داخل گوي درآورد ولي با حرکات محيرالعقولي که کرد ظرف قرعه کشي را شکست! و بعد قرار شد طبق توافقي که با هم کرده بودند اول جواد رضويان اجرا کند، علاوه بر اين رضويان علت به تعويق افتادن مسابقه را سرماخوردگي شديدش در اين هفته عنوان کرد.


عکس جواد رضويان و مهران غفوريانعکس جواد رضويان و مهران غفوريانعکس جواد رضويان و مهران غفوريان

سپس رضويان آماده مسابقه استندآپ خود شد او ابتدا درباره فرهنگستان زبان و ادب فارسي که با ورود واژه‌ هاي بيگانه به اين زبان تغيير پيدا کرده صحبت کرد و به تعدادي از اين کلمات اشاره کرد: مثلا طرف ميگويد يه فيلم خفن ديدم که توش اون گولاخه زد طرفو گوجه کرد! الانم تو نسخ قسمت بعديشم! خب اين يعني چي؟!

وي همچنين با اشاره به کاربرد متنوع کلمات گفت: مثلا کلمه کف به معناي لغوي کف معمولي است اما در عباراتي مثل تو کفم، کف کردم، کف رفتم و .. نيز استفاده مي شود! او اين تعبيرها را به گونه اي اجرا مي کرد که تماشاگران مدام او را تشويق مي کردند.


او در مورد کاربرد اين چنيني کلماتي مثل سرويس، توپ ، مرگ و مردن مثل بمير بابا،مردي و ... هم صحبت کرد و گفت که ما حتي به ميوه ها هم رحم نکرديم، به همين خاطر به گلابي، سيب زميني، زرشک ،آناناس که يعني دوست عزيز لطفا اظهار نظر نکيند و هلو اشاره کرد، او درمورد کاربرد هلو گفت: من راجع بهش حرفي ندارم و يک برنامه کامل براي توضيح آن لازم است، چون گويا هلو در دولت هاي قبلي کاربرد سياسي هم داشته است.

جواد رضويان در ادامه از اينکه ما حتي به اعضا و جوارح هم رحم نکرديم گفت :حلق يکي از پرکاربردترين هاي اين مجموعه است،به طور مثال کفش که ميخري دوستت مي گويد واي کتونيت تو حلقم ً برادر من شايد من با آن کفش دستشويي رفته باشم اخه چرا در حلقت؟! اين صحبت او سالن را از خنده منفجر کرد.


رامبد جوان و کمدين هاي خندوانهرامبد جوان و کمدين هاي خندوانهرامبد جوان و کمدين هاي خندوانه

در ادامه شعري را از يک شاعر نامعلوم را خواندکه هر بيت آن را اشکال يابي مي کرد و بعد اعلام نمود که مي گويند برخي از شعرا با شنيدن اين شعر به درياچه نمک پناه بردند و شنيده مي شود هر روز با طلوع آفتاب خنج مي کشند و پيرهن ميدرند و هنگام غروب پشت تپه ها پنهان مي شوند!

او در قسمتي ديگر از صحبت ها به صورت صوتي و تصويري کنسرتي که با دخترش رفته بود را توصيف کرد،کنسرتي که عوامل آن انگار سازهايشان از وانت به پايين افتاده بود و همه تا دو ساعت نياز به کوک شدن داشتند. بعد هم خود او در پايان شعر جديدش را خواند و اجراي خود را با اين جمله تمام کرد: اينجا کلش واس ماست ..مهرتون تا ابد پابرجاست. سپس با تشويق تماشاچيان صحنه چرخيد و او رفت.

قبل از شروع استندآپ مهران غفوريان، لبخند برتر هفته به محمدرضا فروتن تعلق گرفت.

مهران غفوريان در ابتدا بلافاصله به سراغ پدرش رفت و گفت: آقام خدابيامرز هم خطاط بود،هم نقاش و هم در نيرو دريايي بود و فقط يکم روي من حساس بود.او من را براي چند روز خانه خاله ام گذاشت ، من همان روز اول ماشين کوچکي که پسرخاله ام به تازگي خريده بود را در شلوارم قايم کردم تا آن را بدزدم! و اين باعث شد تا به خاطر دستشويي نرفتنم به بيمارستان هم بروم که در آن جا هنگام آمپول زدن بالاخره ماشين افتاد و پدر کتک مفصلي به من زد!

او در ادامه از شمشير بدست شدن پدرش براي تنبيه او در دوران کودکيش تعريف کرد و بعد درباره اصرار هايي که با برادرش براي خريد ويدئو به پدر مي کردند گفت، ويديويي که بعد از مدت ها از دور خارج مي شد و تنها با آن بايستي فيلم اژدها وارد مي شود نگاه مي کردند!آنقدر که مجبور شدند حدود 200 بار اژدها وارد مي شود را ببينند.

مهران غفوريان اظهار کرد: بعد از مدتي يک فيلم هندي را از يکي از دوستان مدرسه ام گرفتم و شب با کلي استرس و کلک و دور از چشم پدرم يک ربع فيلم را بيشتر نديده بودم که برق ها رفت و آن زمان برق که مي رفت 450 سال طول مي کشيد تا برگردد،براي همين مجبور شدم همانطور ويديويي که فيلمم در آن بود را به خدا بسپارم و بروم تا اينکه ظهر پدرم را در حال ديدن اژدها وارد مي شود ديدم که اين يعني فيلم از دستگاه درآمده ، پس يعني ان را ديده و خيلي هم خوشحال بود!اما نه من مي توانستم بپرسم فيلم چه شد نه او مي توانست به روي من بياورد که اين فيلم را نگاه کرده!

او در ادامه از علاقه پنهان پدرش به فيلم هندي ، مخفي کردن آن در کمدش و تلاش هايش براي برگرداندن آن به دوستش گفت،بعد خاطره اي از ماشين سواري ،تصادف و کتک هايي که براي بردن بي اجازه ماشين از آن مرحوم خورده بود تعريف کرد و بعد به فوت پدرش و تلاشي که براي سنگ تمام گذاشتن در مجلس ختم وي کرده بود اشاره کرد و گفت :همه کارها که البته بد پيش رفته بود جواب داد و پدرم شب به خوابم آمد و گفت دست از سرمن بردار،ديگه نميخواد مراسم سوم و هفتم بگيري! براي همين پولش را خرج خيريه اي کردم.

مهران غفوريان در انتهاي اجرايش گفت که دلش براي پدرش تنگ شده و با رفتن او در سال 83 دچار مشکلات سختي شد،وي افزود: پدر تکيه گاه زندگي هر کسي است، و چه قدر خوب است که تا وقتي زنده اند بيشتر حواسمان به آن ها باشد و قدرشان را بدانيم.

او نيز با اين جملات که کاملا جدي بودند و همچنين با ياد پدرش استندآپ خود را به پايان رساند و بعد که در حال خروج بود گريه کرد.در پشت صحنه هم ديديم که مهران غفوريان در بقل جواد رضويان و رامبد جوان احساساتي شد و گريه کرد، او دلتنگ پدر خود شده بود.

حالا بايد منتظر ماند و ديد کداميک از اين دو کمدين به مرحله فينال صعود خواهند کرد..




منبع: سيمرغ / فريبا بيات


http://www.CheKhabar.ir/News/7295/شبي که مهران غفوريان و جواد رضويان به معناي واقعي از مردم خنده گرفتند!
بستن   چاپ