نگاهي متفاوت به جدايي سروش رفيعي از پرسپوليس
شنبه 27 خرداد 1396 - 10:15:15 AM
چه خبر - رفيعي خيانت کرد يا سر طاهري کلاه رفت؟

نگاهي مجدد به پروسه حضور سروش رفيعي در پرسپوليس بخوبي نشان مي‌دهد او همان يک هفته قبل با باشگاه قطري به توافق کامل رسيده بود و تنها جزئيات کوچکي ماند که آن هم آنقدر مهم نبود که اين انتقال را خراب کند.

با اين وجود دو نوع برخورد به اين جدايي در رسانه‌ها شکل گرفت؛ عده‌اي اعتقاد داشتند مديريت پرسپوليس مقصر است و نبايد به هيچ‌وجه با چنين بازيکني قرارداد 6 ماهه مي‌بست و از سوي ديگر عده‌اي از رفيعي تمجيد مي‌کنند که راه طارمي و رضاييان را ادامه نداد و به روش مسالمت‌آميزي، بدون غافلگير کردن هواداران از مجموعه جدا شد.

اما واقعيت چيست؟

بهتر است در ابتدا به 6 ماه گذشته بازگرديم. همان روزهايي که امير قلعه‌نويي و مسؤولان تراکتورسازي در مصاحبه‌هاي خود مدعي بودند اين بازيکن به آنها گفته است پيشنهاد خارجي دارد و در صورت ماندن در ايران، تا پايان فصل پيراهن تراکتور را بر تن مي‌کند. ولي نزديکان پرسپوليس خبر مي‌دادند او با باشگاه تمام کرده و تنها يک مشکل کوچک بر سر راه است؛ پوشيدن پيراهن شماره 7.

سروش 3 مطالبه بزرگ داشت؛ رقم و زمان قرارداد و شماره پيراهن. او به هر سه رسيد. نزديک به 800 ميليون براي تنها يک نيم فصل گرفت و پيراهن شماره 7 را برتن کرد. از سوي ديگر او از برانکو ضمانت گرفته بود از همان بازي نخست در ترکيب اصلي باشد و به بهانه ناهماهنگي با ديگر بازيکنان، چندين هفته روي نيمکت نرود. در صورتي که مهدي طارمي و رامين رضاييان به بهانه عدم آمادگي جسماني و ناهماهنگي با ساير بازيکنان مجبور به تحمل نيمکت‌نشيني در ابتداي فصل شدند اما سروش از همان بازي نخست مقابل سياه‌جامگان (آخرين بازي نيم‌فصل نخست) در ترکيب اصلي قرار گرفت و اين به واسطه همان شرطي بود که برانکو آن را قبول کرده، بود.

مديربرنامه‌هاي رفيعي نتوانست در زمستان براي او هيچ پيشنهادي ولو از قطر پيدا کند اما حضور در ليگ قهرمانان آسيا بهترين ويترين براي سروش بود که او دست‌کم يک تيم عربي را براي خود دست و پا کند. با حضور سروش، خط مياني قرمزها جاني دوباره گرفت و اگرچه توپ‌هاي فراواني را به واسطه اعتماد به نفس فراوانش از دست مي‌داد اما در مجموع فانتزي او موجب زيباتر شدن نمايش شاگردان برانکو شد.

حالا که پرسپوليس قهرمان شده شايد اين انتقال اهميتش چندان به چشم نيايد اما فراموش نکنيم در آن برهه تراکتورسازي سايه به سايه پرسپوليس حرکت مي‌کرد و از قضا رفيعي يکي از بهترين بازيکنانش بود. مهم‌ترين رقيب پرسپوليس براي قهرماني در ليگ، به واسطه تصميم اشتباه و عجيب عاليشاه و نوراللهي، ناگهان کفه ترازو را به نفع خودش سنگين‌تر کرد. آنهايي که امروز منتقد طاهري هستند که چرا نتوانست قرارداد 18 ماهه را با اين بازيکن ببندد، خودشان را به 6 ماه قبل بازگردانند تا ببينند مديريت تيم چه چاره‌اي جز اين داشت.

قطعا سروش به دنبال حضور در ليگ قطر و درآمد آنچناني بود، چرا که به‌خاطر ابطال کارت پايان خدمتش، زيان فراواني را از لحاظ مالي متقبل شده بود. از اين رو به هيچ عنوان او با اين ارقام حاضر به امضاي قرارداد طولاني‌تر نبود. از سويي حضور او در تراکتورسازي به معناي قوي‌تر شدن رقيب اصلي بود. آن روزها هنوز حکم فيفا نيامده بود و طبيعتا اگر سروش، نوراللهي و عاليشاه هر سه در ترکيب اصلي تراکتورسازي بازي مي‌کردند، شايد پرسپوليس به همين راحتي‌ها قهرمان ليگ شانزدهم نمي‌شد. در اين موضوع ترديد نکنيد.

ولي طاهري بهترين کار ممکن را انجام داد و با اين خريد علاوه بر پر کردن جاي عاليشاه، از قدرت تراکتورسازي به مقدار قابل توجهي کاست (مراجعه شود به اعتراف امير قلعه‌نويي) از اين رو انتقادات از طاهري و حتي عنوان کردن اين موضوع که چرا پيراهن شماره 7 را به او داديد هم چندان منصفانه نيست. اتفاقا رفيعي با بازي‌هاي خوبش، نشان داد وارث خوبي براي علي پروين بود. ولو براي 6 ماه. پيش از اين هر بازيکني اين پيراهن را بر تن مي‌کرد يا بشدت مصدوم يا فوتبالش دچار افت فاحشي مي‌شد ولي رفيعي بعد از چندين دهه، نمايشي در خور آن پيراهن انجام داد.

از سويي رفيعي صراحتا اعتراف کرد براي پول بيشتر مجبور شد از تيم قهرمان ايران راهي تيم انتهاي جدول ليگ قطر شود. او مي‌داند وقتي با اين نمايش در پرسپوليس نتوانست نظر کي‌روش را جلب کند، طبيعتا در تيم سطح پايين الخور، احتمال دعوت شدنش بسيار کمتر است. مگر اينکه کي‌روش بخواهد با دعوت از او اين انگاره را در فوتبال ما جا بيندازد شما به ليگ خارج برو دعوتش با من. اما بعيد است دست‌کم براي جام‌جهاني روسيه، کي‌روش چنين ريسکي را مرتکب شود. مگر اينکه نمايش سروش در الخور برخلاف پرسپوليس، بيشتر حالت خدمت به تيم را داشته باشد تا نمايش فانتزي و خودنمايي؛ چيزي که کوچک‌ترين اهميتي براي سرمربي تيم‌ملي ندارد. در اين 6 ساله جز مسعود شجاعي هيچ هافبک دريبل‌زن و فانتزي نتوانست نظر کي‌روش را جلب کند. شجاعي هم در تيم‌ملي به هيچ‌وجه سراغ بازي نمايشي نمي‌رود، چرا که مي‌داند براي سرمربي تيم‌ملي از دست دادن توپ يعني بدترين کار ممکن در زمين. (يکي از رازهاي اصلي گل نخوردن تيم‌ملي به همين موضوع ارتباط دارد).

از اين رو نمي‌شود جدا شدن سروش رفيعي را با بي‌مديريتي طاهري مرتبط دانست. آنها با سروش يک معامله برد- برد کردند. پرسپوليس به خواسته‌اش رسيد و رفيعي هم موفق شد سرانجام يک مشتري پولدار عربي پيدا کند. سروش مي‌داند بهاي اين پول شايد از دست دادن جام‌جهاني باشد اما گويا مسائل مالي براي او اهميت به مراتب بيشتري دارد.

از اين رو شايد سال بعد درست در چنين روزهايي شاهد بازگشتش به پرسپوليس باشيم و مصاحبه‌هايي از جنس مصاحبه‌هاي محمد نوري که از جدا شدنش پشيمان به نظر مي‌رسيد. ولي مساله اصلي همان 800 هزار دلاري است که ترکاشوند به رسانه‌ها اعلام کرد.

به تصميم شخصي يک فوتباليست احترام بگذاريم و خدماتش را از ياد نبريم. او خودش بهتر از همه عواقب اين انتقال و حضور در تيم ضعيف و دست و پا بسته الخور را مي‌داند ولي 800 هزار دلار، شايد براي او به اندازه 3 بازي ثابت در جام‌جهاني ارزش داشته باشد. نه سروش خيانت کرد و نه طاهري سرش کلاه رفت؛ آنها يک معامله برد- برد را انجام دادند. براي قرمزها هم نمي‌تواند اين جدايي چندان پر ضرر باشد، چرا که سيامک نعمتي نشان داده بدون توپ لو دادن‌هاي رفيعي قادر است براحتي جاي او را پر کند.




منبع: وطن امروز


http://www.CheKhabar.ir/News/68965/نگاهي متفاوت به جدايي سروش رفيعي از پرسپوليس
بستن   چاپ