دو عامل مهم طلاق از ديد روانشناسان
دوشنبه 8 خرداد 1396 - 3:30:01 AM
چه خبر - دو عامل شکست در ازدواج

ازدواج، يکي از پر بحث ترين رابطه هاي پويا در عصر جديد است. بنا به تحقيقات اخير که در مجله نيويورک تايمز ويژه شده بود، ازدواج، يکي از بهترين تلاشهايي است که شما ميتوانيد براي آغاز يک زندگي انجام دهيد. متاهل شدن تمايل انسان ها به شاد بودن را بيشتر مي کند و به زندگي شان معني مي بخشد، بخصوص اگر در دوره پر استرسي از زندگي شان باشد، اين تاثير ها را بيشتر احساس مي کنند.

پيچيدگي هاي ازدواج : دو عمل که به رابطه شما آسيب مي زنند

با اينکه ازدواج، ميتواند تلاشي باشد که با پاداش فوق العاده همراه است، از طرف ديگر همچنين ميتواند يک پيچيدگي فوق العاده و مالامال با برخي حرکات سمي و زهرآلود متعدد( سمي براي رابطه في مابين )، نيز باشد . در امتداد اين تعاملات مستقل متعدد و از طرف ديگر با وجود مسئوليت هايي که زوجها را گرفتار و اسير ميکند، چنين حرکات زهرآلودي ميتواند روابط في ما بين زوجها را ضعيف گرداند و در نهايت حتي پايدارترين اتحادها را نيز به سمت ازهم گسيختگي بکشاند. بر طبق نظر پيتر پيرسون ( Peter Pearson) که يکي از تراپيست هاي مشهور و نيز بنيانگذار موسسه زوجين ميباشد، بيشتر از 60% زوجهايي که نزد او مي روند، خودشان را درگير با چنين مواردي يافته اند. خوب پس اين حرکات واقعا چه هستند و چگونه خود را ظاهر ميسازند؟ بگذاريد نگاهي بيندازيم :

1- اجتناب از درگيري

اجتناب از درگيري اجتناب از درگيري

اولين موردي که براي اجتناب از درگيري تعريف شده است، اجتناب از ترس و موقعيتي است که از عواقب بحث و گفتگواست، که اجتناب از آن مهمتر از مزاياي بالقوه جذاب يک بحث و گفتگو در درون رابطه، ميباشد. اين حرکت در اغلب اوقات، بين يک شريک زندگي مطيع و يک شريک زندگي مسلط و برتري جو بسط پيدا ميکند، که در آن، شريک زندگي مطيع، بتدريج و قدم به قدم شروع ميکند به خوشخويي و سازگاري با افکار و روياها و خواسته هاي خود، به منظور حفظ و حمايت از آن چه در گذشته داشته است.

اما همين سازگاري، به عنوان يک حرکت سمي و تا آخرين درجه زهرآگين، خودش را از درون هر چيزي نشان خواهد داد، از خريد و انتخاب طراحي داخلي منزل گرفته تا تصميمات مربوط به جابجايي ها و يا شروع و راه افتادن يک خانواده ( بطور مثال تولد يک نوزاد ). البته اين مسئله الزاما به اين معني نيست که يکي از شرکاي زندگي مشترک، بايد ديگري را کنترل کند، هر چند با گذشت زمان و هر چه بر عمر روابط بين زوجين افزوده گردد، مقدار بيشتري از مجموعه ارزشهاي غريزي و اصلي فردي، شروع به پديدار شدن خواهند کرد.

اين مسئله نيز مکانيسم هاي عکس العمل متقابل و رفتارهاي غريزي را به ارمغان خواهد آورد که، در نهايت منجر به ازبين رفتن ارتباطات في ما بين و سقوط و زوال يک ازدواج خواهد شد. پس راه چاره چيست ؟ تنها راه پرهيز از اين سرنوشت، دارا بودن شناخت به عنوان يک فرآيند تفکيک و تميز است که در آن، هر دو زوجين، با تلاش دوطرفه، در مورد ويژگي هاي شخصيتي خود و نيز شريک زندگي خود، به يک شناخت مناسب برسند. اين روند، زوجها را قادر مي سازد تا با درک تفاوتهاي موجود در رابطه خود، و به دليل توانمند سازي دوطرفه، يک ارتباط مثبت را به جلو ببرند و باعث پيشرفت آن رابطه گردند.

از اجتناب از درگيري، به عنوان يکي از کليدهاي اساسي در علل وقوع طلاق در عصر جديد، نام برده ميشود. اين يک روند است که زوجها بايد تلاش کنند تا در طي دوران ازدواج خود، به سلامت از آن عبور کنند.

2- يک عمل خصمانه وابسته ( مقابله به مثل )

يک عمل خصمانه وابستهيک عمل خصمانه وابسته

انجام يک عمل خصمانه وابسته يا مقابله به مثل، يکي ديگر از دلايل اوليه در طلاق است. اين حرکت بيشتر در زوجهايي اتفاق مي افتد که هر دوي آنها داراي ويژگي تسلط و برتري جويي زيادي هستند. در اين نوع از رابطه، هر دو زوجين، در داخل رابطه خود، به دنبال کنترل و فشار بر شريک زندگي خود براي قبول ديدگاهشان هستند. البته بدون گوش کردن به شريک و يا همدردي با ديگري.

يکي از بارزترين علائم اين نوع از رابطه، ايجاد و رشد فرهنگ سرزنش کردن است که در هر زوج با افراط در زدن اتهامات غيرضروري و گرفتن انگشت اشاره به طرف ديگر براي محکوم کردن وي، همراه است. در نتيجه در زوجهايي که جر و بحث بيشتري دارند، هر عضو از اين دايره حرکت خصمانه وابسته يا مقابله به مثل، تلاش خواهد کرد تا مشکل را از ديدگاه ذهني خود ببيند و شريک زندگي خود را مقصر قلمداد کند. براي اين مسئله چه راه حلي وجود دارد؟

اين مورد به يک تحليل مشابه نياز دارد، در صورتي که در آن، يک تحليل ناسازگارانه که بطور نسبي غالب است، وجود دارد که شامل مجموعه اي است ساخته شده از تصورات ذهن يکدنده هر دو شريک زندگي، که به مراتب بسيار سخت تر از يک تحليل مشابه مي باشد. همانگونه که شناخت فردي از تقصير خود و تاثير ضربه اي که از طرف هر زوج به رابطه بين يکديگر زده ميشود، حياتي است، سازش و مصالحه نيز کليد اين روند است.

مهمترين قسمت، اين است که زوجين بايد ياد بگيرند که اختلافات و مناظره ها و استدلالات را به جاي اينکه فقط از يک ديدگاه ذهني مشاهده کنند، از يک ديدگاه عيني نيز، در نظر بگيرند، همانگونه که هنر گوش کردن، به نظرات کسي که دوستش دارند را نيز بايد ياد بگيرند.

کلام آخر

به دليل اينکه اين دو حرکت سمي، از جمله رايج ترين دلايل طلاق و مشکلات يک رابطه است و البته برطرف شدني نيز هست، در نتيجه بسياري از زوجها تمايل دارند با در نظر گرفتن اين دو حرکت، و پرهيز از وقوع آن ها، بر روي بهبود روابطشان در ازدواج خود کار کنند. ارتباط برقرار کردن و تمايل به شنيدن، به عنوان صرف کردن زماني براي درک مجموعه اي از ارزشهاي ذاتي و فطري زوج مقابل و درک چشم انداز وي در زندگي، بسيار حياتي است.




منبع: سيمرغ



http://www.CheKhabar.ir/News/67371/دو عامل مهم طلاق از ديد روانشناسان
بستن   چاپ