مرگ نوزاد به دليل اصرار پزشک بر زايمان طبيعي
يکشنبه 7 خرداد 1396 - 4:35:08 PM
چه خبر - اصراري اشتباه بر انجام زايمان طبيعي

چندسالي است؛ وزارت بهداشت براي افزايش آمار زايمان طبيعي سياست‌هاي خود را در راستاي کاهش آمار زايمان سزارين در پيش گرفته و با حذف فرانشيز زايمان سزارين، پزشکان زنان و زايمان را براي انجام زايمان‌هاي طبيعي ترغيب کرده است.

اين سياست‌هاي بازدارنده اگرچه باعث کاهش سزارين شده است، اما هر از چندگاهي به دليل اصرار پزشکان به زايمان طبيعي شاهد فوت نوزادان در حين زايمان طبيعي يا بروز عارضه‌اي براي نوزاد يا مادر در فرايند زايمان هستيم.

مرگ تلخ روژين ميهمي در بيمارستان شهيد بهشتي نيز بر اثر اصرار بر زايمان طبيعي رقم خورد و همچنين اميرعباس نوزاد 5 ماهه‌ و آتنا يک سال و نيمه‌ کودکاني هستند که به دليل اصرار پزشک بر زايمان طبيعي دچار فلج مغزي شديد شده‌اند.

اعضاي کادر بيمارستان نيز مي‌گويند؛ طبق دستور‌العمل وزارت بهداشت و درمان بايد آمار سزارين را کاهش دهند و اگر در کارنامه حرفه‌اي پزشکي آمار سزارين زياد باشد، مورد مواخذه قرار مي‌گيرد، اما بايد ديد که به هر دليلي مي‌توان زايمان طبيعي انجام داد يا اينکه بايد شرايط بيمار نيز در نظر گرفته شود؟

محمد صادق جعفري همسر صبا تکلو مردي است که به تازگي نوزاد 4 ماهه‌اش را به دليل فلج مغزي از دست داده است. او روز گذشته در تماس با ايلنا گفت: طولاني شدن زمان زايمان باعث ايجاد مشکل فلج مغزي در فرزندش شد که در نهايت مرگ اولين فرزندش را رقم زد.

او درباره شرح زايمان همسرش اظهار کرد: از ماه دوم بارداري و در خرداد سال 95 همسرم زير نظر پزشک متخصص زنان بود. دکتر از همان روزهاي اول به ما گفت؛ همسرش شرايط زايمان طبيعي را دارد و پيشنهاد مي‌کنم زايمان طبيعي داشته باشد.

جعفري با بيان اينکه همسرش دوبار آزمايش غربالگري را انجام داد، گفت: همه آزمايش‌ها و سونوگرافي‌ها سلامت فرزندم را تاييد کرده بودند. روز 16 بهمن به بيمارستان رفتيم و پزشک معالج به همسرم گفت، هيچ مشکلي وجود ندارد و حال فرزندم خوب است و وزن او حدود 3.5 کيلو است و همه شرايط براي زايمان طبيعي مطلوب است.

جعفري با اشاره به فرآيند دردناک زايمان همسرش گفت: متاسفانه پزشک معالج از همسرم سونوگرافي لگن نگرفته بود و ما بعد از زايمان متوجه شديم، همسرم بايد اين سونوگرافي را انجام مي‌داده است. پزشک سونوگرافي در گزارش خود براي پزشک زنان و زايمان آورده بود که سايز لگن همسرم متناسب با سايز سر کودک نيست.

او ادامه داد: روز 17 بهمن ماه همسرم را براي انجام زايمان طبيعي در بيمارستان بستري کردند، اما دکتر خودش در موقع زايمان حضور نداشت و چند ماما بر بالاي سر همسرم بودند، سه آمپول‌ فشار را به همسرم مي‌زدند و به دليل اينکه علايم زايمان در همسرم نبود و نمي‌توانست زايمان کند، ماما کيسه آب همسرم را پاره کرد. ماما هم هر بار در پاسخ به سوال من که آيا مشکلي پيش آمده مي‌گفت نه تا نيم ساعت ديگر فرزندتان به دنيا مي‌آيد.

جعفري با بيان اينکه از صبح تا ساعت 6 عصر در اتاق زايمان حضور داشتم، گفت: بالاخره پزشک معالج ساعت 6 عصر به اتاق زايمان آمد و ساعت 6 و نيم عصر من را از اتاق زايمان به بهانه‌هاي واهي بيرون کردند و در نهايت هم ساعت 11 شب همسرم را به اتاق عمل بردند.

وي مدعي شد: در آنجا هم پزشک معالج از يکي از خدمه اتاق عمل خواسته تا با آرنج شکم همسرم را فشار دهد تا بتوانند فرزندم را متولد کند، اما در نهايت بچه از طريق سزارين مرده به دنيا آمد که او را احيا کردند.

او با اشاره به اينکه فرزندش دو روز در بخش مراقبت‌هاي ويژه بستري بود، تصريح کرد: در هنگامي که همسرم را به اتاق عمل بردند، من به سازمان نظام پزشکي رفتم و شکايت کردم و با پزشک نوزدان همان بيمارستان صحبت کردم، کميته‌اي از دانشگاه علوم پزشکي در بيمارستان تشکيل شد تا از فرزندم آزمايش ژنتيک بگيرند، نتايج آزمايشات ژنتيک هم سلامت ژنتيک فرزند را تاييد مي‌کرد و در گزارش پرونده آمده است که به علت طولاني شدن زمان زايمان کودک دچار هايپوکسي شده، يعني نه مي‌توانست گريه کند و نه شير بخورد و با سرنگ و باگاژ به او شير مي‌داديم. از همان روز اول هم گفتند اين کودک يا زنده نمي‌ماند و يا اگر زنده بماند؛ مشکلات شديد مغزي دارد.

جعفري در ادامه گفت: اواخر اسفندماه کودکم را از بيمارستان مرخص کردند، اما پس از ده روز دوباره ريه‌هايش عفونت کرد و او را به بيمارستان کودکان برديم، اما پس از دو روز فرزندم را ترخيص کردند و ما دوباره او را به بيمارستان ديگر منتقل کرديم حدود 45 روز در اين بيمارستان بستري بود و يکشنبه هفته گذشته به علت عفونت شديد فوت کرد.

او با بيان اينکه از بيمارستان و پزشک معالج به کميسيون پزشکي شکايت کرده است؛ خاطرنشان کرد: متاسفانه کميسيون اصلا پاسخگو نيست و هر بار مي‌گويند، پرونده نياز به بررسي‌هاي بيشتر دارد، اين در حالي است که پزشک معالج همسرم همچنان زايمان‌هاي ديگري را انجام مي‌دهد، اگر در طي اين مدت يکبار ديگر اين اتفاق بيفتد چه کسي پاسخگو خواهد بود؟

جعفري با بيان اينکه در اين مدت 55 ميليون تومان هزينه درمان فرزندش شده است؛ گفت: به وزارت بهداشت هم مراجعه کردم، اما مي‌گويند بيمارستان خصوصي است و آن‌ها نمي‌توانند دخالتي کنند و بهتر است به توافق برسيد.

وي افزود: کميسيون اول صددرصد به نفع ما راي داد اما کميسيون دوم پزشک را مقصر نمي‌داند. متاسفانه ضربه روحي بزرگي به همسرم وارد شده که قابل جبران نيست. حتي اگر بگويند بچه مشکل ژنتيک هم داشته بازهم مقصر پزشک معالج است چراکه همسرم 7 ماه تحت نظر اين خانم دکتر بوده است.


Seemorgh.com/news
منبع: ilna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/67362/مرگ نوزاد به دليل اصرار پزشک بر زايمان طبيعي
بستن   چاپ